مقدمە
در درگیریهای چند روز قبل در کردستان ایران، متاسفانە جان انسانهای دیگری قربانی جنگ و درگیری مسلحانە شد و بدین ترتیب جامعە ما یک قدم دیگر در دور باطل خشونت و انتقام گیری غرق شد. از هر دو طرف می شنویم لذت عمل کشتن، ستاندن جان انسانها و عطش سیری ناپذیر برای کشتارهای دیگر. و در این بازی مرگ، آنان تنها نبودند، بلکە بخشی از شاعران، نویسندگان و نیز کسانی مشارکت کردند کە خود زمانی در گریز از همین وضعیت راە غربت در پیش گرفتند و در کشورهای اروپائی ماوا گزیدند!
از همین جا باید اعلام کرد کە مسبب اصلی این وضیعت جمهوری اسلامیست کە بدون توجە بە خواستەهای مردم و فشار بر جامعە، زمینە چنین وضعیتی را بطور کلی آمادە می کند، اما این مانع از آن نیست کە از مسئولیت اپوزیسیون نیز چشم پوشیدە شود و هر گونە عمل آنان در زیر لوای مسئولیت جمهوری اسلامی، توجیە شود. واقعیت این است کە اپوزیسیون مترقی، دمکرات و بشردوست تنها بە عمل نمی اندیشد، بلکە همزمان بە چگونگی آن، تاثیرات و نتایجی کە یک عمل بدنبال خود می آورد نیز توجە ویژە دارد. کاملا مشخص است کە تشدید جو و اتمسفر نظامی در کردستان، حال از جانب هر نیروئی باشد، باعث میلیتاریزە کردن بیشتر کردستان و تشدید فضای امنیتی ای می شود کە در تمامی این سالها وجود داشتە و مردم کردستان اولین بازندگان آن بودەاند. و نیز تحرکات نظامی باعث تضعیف بنیە مدنی جامعە می شود و آن نیروهائی را نهایتا در هر طرف بە سطح بالا می راند کە معتقد بە نیروی مردم برای تغییر و تحول نیستند. بە بیانی دیگر نیروهای نیابتی برندە چنین وضعیتی اند.
اما بحث اصلی در این مقالە، مورد بالا نیست، آنقدر کە می خواهیم جایگاە حزب دمکرات کردستان ایران را بواسطە شروع درگیریهای نظامی چند روز پیش ارزیابی کنیم، اینکە حزب دمکرات کردستان ایران (حدکا)، حال کجا ایستادە، و از نظر موقعیت سیاسی چگونە می توان جایگاە تازە این حزب را ارزیابی کرد.
حضور پیشمرگە در منطقە (کردستان ایران)
واقعیت این است کە حتی بعد از تحولاتی کە در کردستان عراق اتفاق افتاد و در جریان آن احزاب کرد ایرانی امکان ادامە مبارزە مسلحانە را از دست دادند، می توان گفت کە پیشمرگەهای این احزاب کماکان در منطقە یعنی کردستان ایران حضور داشتند، اما با حذر اکید از درگیر شدن با نیروهای دولتی. علت این حذر را عمدتا باید در هشدارهای دو حزب عمدە کردستان عراق، یعنی یەکیتی و پارتی جستجو کرد. بهرحال مبارزە مسلحانە، پشت جبهە امین و قابل اتکا می طلبد و در آن مقطع این امکان وجود نداشت. یەکیتی و پارتی با رژیم ایران ارتباط خوبی داشتند و حاضر بە تخریب این روابط نبودند.
اما از چند سال پیش آرام آرام در کردستان عراق وضعیت نوینی پیش آمد، با استخراج نفت، امضای قرارداد پنجاە سالە پارتی با دولت ترکیە و تشدید اختلافات با دولت مرکزی عراق (دولتی کە بشدت بە ایران نزدیک است)، پارتی کم کم از ایران دور شد و خود را بیشتر در جبهەای یافت کە ترکیە مرکز ثقل آن بود. این وضعیت بە اتخاذ سیاستهائی دیگر از طرف پارتی هم در درون خود کردستان عراق و هم در رابطە با ایران انجامید. پارتی در رابطە با نفت، غیر شفاف عمل کرد (بیشتر چاههای نفتی در کردستان عراق تحت کنترل این حزب است)، در پی تحمیل خواست خود بر دیگر احزاب برآمد (کردستان عراق حال در یک بحران شدید سیاسی و اقتصادی بسر می برد)، و از طرف دیگر تقریبا تمام تخم مرغهای خود را در سبد جبهە رقیب ایران گذاشت.
یکی از این جزئیات این تغییرات، تحول در نگاە پارتی بە کیفیت حضور احزاب کرد ایرانی در کردستان عراق بود. عمدەترین شاخص آن، حرکت چند ماە پیش حزب دمکرات بسوی مناطقی چند در قندیل بود کە زیر نفوذ پ کا کا قرار داشتند (حزبی کە بشدت رقیب پارتی ست)، مناطقی کە پشت جبهە آن بە مناطق تحت تسلط بارزانی متصل می شوند. کاملا عیان بود کە دور تازەای از تحرکات، نە تنها در بعد نظامی بلکە در بعد سیاسی نیز صورت گرفتە کە می بایست منتظر پیامدهای آن می بودیم. چنین بە نظر می رسد کە با توجە بە نزدیکی پارتی بە ترکیە و تعیین جایگاە خود در جبهە کلان ضد ایرانی و عراقی در منطقە (همراە شدن بویژە با ترکیە و ضدیت با پ کا کا، و نیز همراهی با عربستان و کشورهای سنی ضد ایران)، پارتی یعنی حزب دمکرات کردستان عراق، با حزب دمکرات کردستان ایران بە این توافق رسیدە باشد کە این حزب می تواند تحرکات نظامی بیشتری، از جملە درگیری نظامی، در کردستان ایران داشتە باشد، و درست اطمینان و اعتماد بە نفس حزب دمکرات کردستان ایران در گسترش حضور نظامی در کردستان ایران خود بە این نکتە برمی گردد.
پس با این حساب آنچە کە از آن می توان بە عنوان تغییر جدید در صف آرائی نیروهای منطقە نام برد، این است کە حزب دمکرات حال بیشتر بە جبهە کلان ضد سوری و ایرانی و عراقی و بنوعی ضد روسیەای نزدیک شدە و بیشتر خود را در چهارچوب آن تعریف می کند.
پیامدهای این تغییر
اما آیا می توان با این تغییر از شروع یک مبارزە مسلحانە طولانی مدت در کردستان ایران از طرف حدکا سخن گفت؟ قرائن نشان می دهند کە ما با چنین پدیدەای روبرو نیستیم، زیرا کە بخش اساسی ای از نیروهای حدکا در مناطق تحت نفوذ یەکیتی قرار دارند، یعنی حزبی کە با دولت ایران روابط بسیار نزدیکی دارد، و دوما اینکە پارتی علیرغم مشکلات خاصی کە با ایران دارد، اما نمی تواند بمانند رژیم صدام یک سیاست صرفا تقابلی با ایران اتخاذ کند، و نیز فراموش نکنیم کە قرار است دو لولە نفتی از کردستان عراق بە ایران تاسیس شوند کە این نیز خود پیامدهای سیاسی معینی بدنبال خواهد داشت (یکی از لولەها از مناطق تحت کنترل پارتی خواهد بود). پس می توان بە جرات از یک دور موقت تشدید درگیریها گفت کە بنوبە خود پارتی در پی بهرەبرداری سیاسی از آن و گرفتن امتیاز از جمهوری اسلامی ست. واقعیت این است کە پارتی همراە با جبهە کلان همراە خود، در پروژە تحدید قدرت هر دم رو بە افزایش ایران در منطقە، مسئولیت ویژە گرفتە است.
ارزیابی عمل حزب حدکا
اما آیا حدکا بە عمل درستی دست یازیدە است؟ در جواب این سئوال باید گفت کە برای یک حزب میلیشیائی، با سابقە طولانی مبارزە مسلحانە، آنقدر کە خود فرجها در وضعیت موجود می توانند خودبخود فرحی باشند و حتی بنوعی با ماهیت استراتژی، تردیدی نمی توان داشت. باری برای چنین احزابی چنین فرصتهائی، عین ادامە حیات است، اما در مقایسەای با دوران صدام حسین، می توان گفت کە حزب دمکرات در پشت جبهە خود با تنشهای جدی روبرو خواهد شد (کە در بالا بە بخشی از آن اشارە شد)، اگر ایران دارای اهرمهای سیاسی فشار بە حزب بعث نبود، اما در کردستان عراق دارای چنین اهرمهائی ست و این در میان مدت و دراز مدت باعث تقویت حضور جمهوری اسلامی در کردستان عراق خواهد شد، امری کە وضعیت را در آنجا غامضتر از آنچە کە هست خواهد کرد. همچنین در صورت تشدید درگیریها، بعلت اینکە حدکا دارای مقرات ثابت است، می تواند هدف تحرکات نظامی ایران قرار بگیرد کە حال از توان موشکی بالاتری نسبت بە قبل برخوردار است. و این با توجە بە حضور کثیری از خانوادەها در این مقرات، عین فاجعە خواهد بود.
در نهایت امید است کە دوستان حزب دمکرات در یک بازی خطرناک منطقەای بە دام نیفتادە باشند کە در آن نهایتا قدرت استقلال تاکنونی حزب قربانی تلاشها برای برون رفت از وضعیت نابەهنجارشان در کردستان عراق گردد. تجربە سی ـ چهل سال گذشتە نشان دادە است کە استراتژی جنگ مسلحانە عقیم و ناشکوفاست و در بهترین حالت تنها عبارت خواهد بود از ادامە جنگ و خونریزی در کردستان، بدون رسیدن بە هیچ هدفی. و در جنگ تنها جنگجویان برندەاند!