یکشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۳ - ۰۰:۵۰

یکشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۳ - ۰۰:۵۰

نهادهای مدنی و نقش آنها در تحولات آینده کشور
ایجاد، تقویت و توسعه و حفظ نهادهای مدنی و تشکل‌های صنفی و سیاسی باید در کانون برنامه های افراد، شخصیت ها و احزاب و سازمان ها قرار داشته باشد، چه...
۳۱ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: گروە خرداد، هواداران سازمان فداییان خلق ایران اکثریت ـ داخل کشور
نویسنده: گروە خرداد، هواداران سازمان فداییان خلق ایران اکثریت ـ داخل کشور
بیانیه دادگاه بین المللی دادگستری- ۱۹ جولای ۲۰۲۴
بر اساس بیانیۀ دادگاه بین‌المللی دادگستری، سیاست‌های شهرک‌سازی و بهره‌برداری اسرائیل از منابع طبیعی در سرزمین‌های فلسطینی نقض قوانین بین‌المللی است. دادگاه، گسترش قوانین اسرائیل به کرانۀ باختری و بیت‌المقدس...
۳۰ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: محسن نجات حسینی
نویسنده: محسن نجات حسینی
سیاست‌گریزی زنان یا سیاستِ گریزِ دولت از زنان
قوانین نابرابر، عدم حمایت‌های لازم و محیط‌های مردسالارانه، زنان را از مشارکت فعال در سیاست بازمی‌دارد. حضور کم‌رنگ زنان در سیاست به معنای نبود صدای نیمی از جمعیت در تصمیم‌گیری‌های...
۳۰ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: زری
نویسنده: زری
نگاره‌ها
نسل‌ها می‌آیند ومی‌روند؛ گاه مبارزه می‌کنند برای زندگی. گروهی کوچ می‌کنند با دل در گرو خاک آبا و اجدادی ... و شاید اندکی تاریخ و سرنوشت بسازند. حاکمان هم گاه...
۳۰ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
ترس یا هوشیاری؟
انگیزۀ شرکت در مرحلۀ دوم انتخابات دفع شرِ یک جریان به غایت ارتجاعی و خطرناک بود که مثل سرطان در جامعه ریشه دوانده است .ترس از جریان جلیلی و میرباقری...
۲۹ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: جابر حسينى
نویسنده: جابر حسينى
نقش تاریخی هنر و هنرمندان در روند تکامل اجتماعی
تاریخ مبارزات مردمان در گوشه گوشه جهان همواره تجلی‌گاه نقش هنرمندان در روندهای تاربخی و گذرگاه‌های مهم آن بوده است. در مقاطعی از تاربخ سیر تحولات را با تغییرات شگرف...
۲۸ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران
استعارۀ مرغ و پاهایش
نقطه مشترک حکومت‌های غیردمکراتیک، دیکتاتوری و یا تمامیت‌خواه با جریان‌های برانداز، سرنگونی‌طلب و یا انقلابی در این است که برای هر دوی آنها "مرغ یک پا دارد"! برای اصلاح‌طلبان مذهبی...
۲۷ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سعید مقیسەای
نویسنده: سعید مقیسەای

خارج نشینان، پیشگامان جنبش مردمی میباشند، یا فقط حامیان آن

دوستانی که قادر نبوده اند گرد و خاک اندیشه های خاک خورده قدیمی را از خود بزدایند، هنوز عوض حلقه زدن دور اندیشه های سوسیال دموکراسی ، از لیبرالیستهای اسلامی انتظار دارند به سوسیال دموکراسی تحول پیدا بکنند. آنها از لیبرالیستهای اسلامی انتظار دارند تا آرمانهای سوسیال دموکراسی مدرن را پیاده کند. آنها فراموش می کنند که این جریان فکری برای خود شبکه اقتصادی زیربنایی دارد که گستره آن را در شبکه های سرتاسری طبقات قدرتمند اقتصادی حکومتی می شود دید

جنبش میلیونی مردمی به طرح اندیشه های بالنده، تحولگرا، بنیادین، مدرن، پیشرو، انسانی، مدون و کامل دوراندیشانه از طرف رهبران سیاسی خود احتیاج دارد، نه لزوماً حضور فیزیکی آنها در اعتراضات خیابانی. ناامیدیهای منتسب شده به نقش و رسالت تاریخی اپوزیسیون مقیم خارج که منتج از شکستهای سه دهه اخیر بوده، هنوز بیمارگونه برخی از دوستان ما را آزار می دهد. این دوستان ناامید ما سر هر موضوعی که بحث می شود، آنرا به اینجا ختم می کنند که گویا برای اپوزیسیون خارج کشور هیچ نقشی وجود ندارد، به غیر از این که به دنباله روی و پشتیبانی حرکتهای مردمی از آنها حمایت بکنند.

همین روزها بحثهایی و نوشته هایی در مورد سالگرد شهادت زنده یاد “بیژن جزنی” و هشت تن دیگر از رزمندگان سیاسی زندان اوین در سالهای سیاه دیکتاتوری شاهی بصورت پویایی جاری بود. من که در آن روزها تازه وارد دانشگاه شده بودم و داشتم با اندیشه های چپ آشنا می شدم، تحت تاثیر این مساله بطور زنده تری به دنبال مطالعه آثار و نوشته های “جزنی”،”احمد زاده” و “پویان” و غیره پرداختم. نمی خواهم وارد مقوله مبارزه چریکی بشوم، ولی آن فاکتورهایی که از این فدائیانی که جان خود را در راه آرمانشان گذاشتند بعنوان شاخصهای برجسته جاودانه ماند، این بود که آنها دنبال ارائه راه حّل بودند و آنچه که به ذهنشان می رسید مدون کرده و ارائه می دادند. نه فقط راه حّل مورد نظر خود را ارائه می دادند، بلکه جان فشانانه در راه تحقِق آنها مبارزه می کردند. آنها منتظر این نبودند تا دیگران برای آنها “لنگش کن” کرده و وظیفه آنها را بجا بیاورند. دقیقاً به خاطر همین فاکتورهای مثبت و ده ها فاکتور دیگر مثبت در مورد آنها می باشد که هنوز ماها دور هم جمع شده، در مورد آنها صحبت کرده ، یادشان را گرامی می داریم و از آنها می آموزیم که در تاریکترین شرایط تاریخی چراغ راهنمای آینده باشیم و مشعل به دست پیشاپیش صف حرکتهای مردمی باشیم، نه این که ناامیدانه و لنگ لنگان خود را بصورت دنباله رو مبارزات دیگران بکشیم.

تحقق آرمانها و آرزوهای ما، با رهبری دیگران متحقق نمی شود. دیگران آرمانها و آرزوهای خود را تحقق می بخشند، نه آمال ما را. این که آیا بین آمال و آرزوهای ما، با دیگران فرقی وجود دارد یا نه، یک مسئله ی عمدتاً سیاسی اجتماعی می باشد. آیا آرمانهای لیبرال دموکراسی، با سوسیال دموکراسی دقیقاًُ یکی می باشد؟ آیا آمال و آزروهای لیبرالیستهای اسلامی که در رهبری شعار “رای من کو؟” قرار داشتند، با آرمانهای تحولگرایانه سوسیال دموکراسی انطباق دارد؟ آیا شایسته ترین جریان آرمانی سیاسی از بابت ارائه آلترناتیو فکری سیاسی و اجتماعی در این مقطع تاریخ بشری برای آینده ایران کدام جریانات فکری می باشند؟ کشش، پتانسیل و ظرفیت لیبرالیستهای اسلامی در ارائه آلترناتیو جایگزین برونرفت از بحران سیاسی اجتماعی تا چه اندازه می باشد.

اندیشه فکریی که هنوز اشکارا یا بصورت غیرآشکار مطرح می کند که پیرو راه رشد غیرسرمایه داری می باشد، یا به زبانی دیگر معتقد است که وظیفه نیروهای سیاسی پیرو سوسیال دموکراسی فقط “پشتیبانی” از مبارزات لیبرالیستهای اسلامی می باشد، نه همگامی با آنها در برچیدن ریشه های نظام استبداد ولایی، برای اثبات استدلال خود به دلایل ساده نگرانه ای می پردازد که ریشه های آن را فقط در عدم اعتماد به نفس ناشی از شکستهای سه دهه اخیر ناشی می شود. آنها از لیبرالیستهای اسلامی می خواهند که از ریشه های اجتماعی خود کنده و برنامه های سوسیال دموکراسی را پیاده بکنند. از آنها انتظار دارند تا اندیشه های دینمداری حکومتی را تحت تاثیر نصیحتهای این دوستان ما که خود را ضعیفتر از آن می دانند که اندیشه های خود را پیش ببرند، با سکولار دموکراسی جایگزین بکنند.

یکی از شاخصه های تحقق شعار راه رشد غیرسرمایه داری، وجود به اصطلاح بلوک قدرتمند “شرق سوسیالیستی” بود که همه مان شاهد از هم پاشیدگی آن بلوک به اصطلاح سوسیالیستی بودیم. این بلوک قدرتمند “سوسیالیستی” قرار بود که نیروهای سیاسی حاکم ضّدامپریالیستی را تحت تاثیر قدرت اقتصادی، سیاسی و نظامی بلوک شرق، به سمت خود یا به سمت رادیکالیزه شدن و سوسیالیسم می کشید. الان نه بلوک شرق سوسیالیستی وجود دارد و نه لیبرالیستهای اسلامی ما ضّدامپریالیست هستند. جالب اینجاست که تئوری پتانسیل تحول یابی ای که این دوستان به “لیبرالیستهای اسلامی” نسبت می دهند، در مورد لیبرالهای غیراسلامی صدق نمی کند. آنها هنوز سلطنت طلبان و جبهه ملّی را در رده ای برابر با حکومت کودتایی احمدی تژاد – خامنه ای قرار داده و آنها را غیردموکرات غیرسکولار قلمداد می کنند. آنها قابلیت تحول به سکولار دموکراسی را فقط به جریان “موسوی- کروبی” متعلق می دانند.

کاری نداریم به این که اصلاُ فلسفه نگرشی ما امروز نسبت به مقوله های آرمانهای انسانی، زمین تا آسمان با بیست سی سال پیش تفاوت می کند. اینجا دیگر فقط نیروهای پیرو مارکسیسم لنینیسم نیستند که توسط رهبری مبارزات مردمی به رهبری طبقه کارگر در راه پیاده کردن نظام سوسیالیستی باشند. اینجا آرمان آزادی، عدالت اجتماعی و برابری انسانی در راستای تعالی نوع بشر در راستای تحقق حقوق فردی و اجتماعی آنها در یک شرایط دموکراتیک قانونمندی می باشد که خود مردم سازنده نهادهای دموکراتیک آن می باشند در این نظام مردم در راستای مدرنیته و دموکراسی هر روز گستره و ژرفای بیشتری به سیستم نظام دموکراتیک می بخشند. لیبرالیستهای اسلامی نمی توانند پیشگامان چنین آرمانهایی باشند. خود مردم ما این را می دانند. نسل جوان و تحصیلکرده ما این را می دانند. جنبشهای زنان، روشنفکران رهبران جنبشهای ملّی مردمی ما این مساله را می دانند. تنها دوستانی که قادر نبوده اند گرد و خاک اندیشه های خاک خورده قدیمی را از خود بزدایند، هنوز عوض حلقه زدن دور اندیشه های سوسیال دموکراسی ، از لیبرالیستهای اسلامی انتظار دارند به سوسیال دموکراسی تحول پیدا بکنند. آنها از لیبرالیستهای اسلامی انتظار دارند تا آرمانهای سوسیال دموکراسی مدرن را پیاده کند. آنها فراموش می کنند که این جریان فکری برای خود شبکه اقتصادی زیربنایی دارد که گستره آن را در شبکه های سرتاسری طبقات قدرتمند اقتصادی حکومتی می شود دید.

بدون شک طبقه کارگر صنعتی متشکل و آگاه در کنار رهبری سیاسی واقعی خود بعنوان پیگیرترین نیرویی که قادر است بنیادی ترین اندیشه ها و برنامه های تحول دموکراتیک را ارائه بدهد، می تواند رهبری دیگر اقشار و طبقات مردمی، از معلمان، کارمندان، روشنفکران، زنان، دیگر زحمتکشان و جنبشهای ملّی مردمی گرفته تا جنبش سرتاسری دانشجویی و جوانان را بعهده گرفته و پیش ببرد. در شرایطی که خود این طبقه با صف مستقل خود پای به میدان چالشهای اجتماعی نگذاشته است، نیروهای روشنفکر سوسیال دموکراسی اندیشه های تحول دموکراتیک خود را هر چه بیشتر شفافتر مدون کرده و در میان دیگر اقشار روشنفکر اجتماعی می توانند ترویج کنند، تا این فشارهای دموکراتیک اقشار دیگر و ترویج اندیشه های دموکراتیک در شکل گیری تشکلهای صنفی کارگری به یاری آنها بشتابند. دوستانی هم وجود دارند که با شتاب برای این که از قافله عقب نمانند، اول ماه می را گرامی داشته و از کارگران ملّیتها دعوت می کنند تا در صورت تشکیل سندیکاهای کارگری، فراکسیونهای ملّی خود را در درون آنها تشکیل دهند. این دوستان ما که هنوز سندیکاهای تشکیل نیافته کارگری را دعوت به فراکسیون بندیهای ملّی می کنند، سیاستگذاری در حال دوندگی را پیشه خود کرده اند.

بخش اعظم نیروهای پیرو سوسیال دموکراسی در خارج از ایران قرار دارند. آن بخش از این دوستانی که خود را پیرو اندیشه های سوسیال دموکراسی می دانند، ولی به نقش رهبری بنیادین و تحولگرایانه سوسیال دموکراسی معتقد نیستند، یقیناُ آدمهای دموکراتی هستند، ولی مطمئناُ از صفوف سوسیال دموکراسی خارج شده، و یا به صف لیبرالیستهای اسلامی نیمچه دموکرات پیوسته اند و یا در صفوف جریانهای دموکرات و یا لیبرال دیگر قرار دارند. نکته ای که در مورد اندیشه های این دوستان باید مطرح کرد این است که از یک جریان فکری معتقد به سرمایه داری محافظه کار نمی شود توقّع داشت که مجری اندیشه های سیاسی اجتماعی سوسیال دموکراتیک باشد، گرچه هر دوی آنها به دموکراسی و حکومت قانون و نهادهای دموکراتیک مردمی معتقد باشند. اگر در فلسفه فکری محافظه کاران هدف وسیله را توجیه می کند، این مساله در مورد سوسیال دموکراسی برعکس است. اگر در اندیشه های محافظه کاری سرمایه داری، سود سرمایه است که شاخص اصلی قوانین و موازین اجتماعی را تشکیل می دهد، در مورد سوسیال دموکراسی آن شاخص اصلی تعیین کننده، انسان و ارزشهای انسانی می باشد.

از این که توقع داشته باشیم یک جریان فکری سیاسی که نمایندگی فکری اقشار و طبقات مشخص اجتماعی را می کند، از طبقه خود بکند و نمایندگی اقشار دیگر اجتماعی را بکند، فقط در مورد روشنفکرانی مثل دانشجویان صادق است که هنوزهوّیت طبقاتی مشخصی نیافته اند. هر جریان فکری دینی – ولایی سیاسی، اگر ممکن باشد که جهت پیشبرد اهداف و آمال ژئوپولیتیک دولتهای آمریکا و اروپا و روسیه و چین آلترناتیوهای مناسبی باشند، در این مورد که قادر به ایجاد تحول بنیادین لازم جهت تحقق اهداف و آمال دموکراتیک مردم ایران باشند، از ظرفیتهای ناچیز بسیار محدودی برخوردار می باشند. دوستانی که از سوسیال دموکراسی می خواهند تا پشت سر ظرفیتهای محدود لیبرالیسم اسلامی قرار بگیرند، در بهترین حالت قضیه خود متعلق به اندیشه لیبرالیسم اسلامی می باشند، بهتر است یا به درستی به صفوف سوسیال دموکراسی بپیوندند و یا دست از سر سوسیال دموکراسی بردارند.

آیا نیروهای سوسیال دموکراسی قادر خواهند بود پلاتفورم مستقل خود را درون روشنفکران سیاسی دیگر اقشار اجتماعی دموکراتیک از قبیل معلمان، کارمندان، زنان، فعالین حرکتهای ملّی، جوانان و دانشجویان، دانشگاهیان و هنرمندان، حقوقدانان و سایر زحمتکشان برده و در میان آنها ترویج بکند؟ آیا سوسیال دموکراسی قادر خواهد بود ضعفهای تبلیغاتی و تدارکاتی خود را تا زمان خیزش دیگر حرکتهای مردمی رفع بکند؟ آیا کارهای کارشناسانه لازم در این زمینه ها که کمبودهای تدارکاتی ما را تکنولوژی نوین اطلاعاتی تا چه حّد می تواند جبران بکند، صورت می گیرد؟ تجربه های اخیر جنبش جوانان و دانشجویان در سال گذشته در زمینه استفاده از این تکنولوژی چه چیزهایی به ما می آموزد. نقش رادیو و یا تلویزیون ایران در تبعید به عنوان سخنگوی جبهه سکولار دموکراسی در خارج چه می تواند باشد؟

فرجه های باز فراهم شده برای تنفّس آرامش قبل از طوفان، امکانات محدودی برای پالایش فکری، نقد همدیگر و آزمودن تجربه این که آیا اکثریت نیروهای سوسیال دموکراسی قادر هستند زیر یک سقف و با مجهز شدن به پلاتفورم سیاسی رادیکال سوسیال دموکراسی جمع بشوند فراهم کرده است. زمان را دریابیم و فرصتهای اندک فراهم شده را از دست ندهیم.

تاریخ انتشار : ۱۱ اردیبهشت, ۱۳۸۹ ۹:۱۵ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

مروری بر آن‌چه تا بیست و سوم تیرماه گذشت

نفس چاق نکرده بود آقای پزشکیان که در دفتر شرکت هواپیمایی توسط نیروهای انتظامی بسته شد. گویا عدم رعایت حجاب کارکنان زن این دفتر دلیل این کنش نیروهای انتظامی بود. مساله مهمی نبود! آقای وزیر کشور دولت گفت. فردا باز خواهد شد دفتر.

مطالعه »
یادداشت

حکم اعدام فعال کارگری، شریفه محمدی نمادی است از سرکوب جنبش صنفی نیرو های کار ایران!

میزان توانایی کارگران برای برگزاری اقدامات مشترک، از جمله اعتصابات و عدم شرکت در امر تولید، مرتبط است با میزان دسترسی آنها به تشکل های صنفی مستقل و امکان ایجاد تشکل های جدید در مراکز کار. ولی در جمهوری اسلامی نه تنها حقوق پایه ای کارگران برای سازمان دهی و داشتن تشکل های مستقل رعایت نمیشود، بلکه فعالان کارگری، از جمله شریفه محمدی، مرتبا سرکوب و محکوم به حبس های طولانی مدت، ضربات شلاق و حتی اعدام میشوند.

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
مطالب ویژه
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

نهادهای مدنی و نقش آنها در تحولات آینده کشور

بیانیه دادگاه بین المللی دادگستری- ۱۹ جولای ۲۰۲۴

سیاست‌گریزی زنان یا سیاستِ گریزِ دولت از زنان

نگاره‌ها

ترس یا هوشیاری؟

نقش تاریخی هنر و هنرمندان در روند تکامل اجتماعی