هشت مارس (۱۷ اسفند) روز جهانی زن است. این روز بر تمامی زنان میهن ما و همهٔ زنان جهان مبارک باد!
پیام شورای مرکزی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
روز جهانی زن، روزی انقلابی است که به ابتکار اولیهٔ رفقای زن حزب سوسیالیست آمریکا و با پیگیری رفیق کلارا تسِتکین، سوسیالیست – کمونیست نامدار آلمانی و همرزم او رفیق کِته دونکِر، در کنفرانس دوم انترناسیونال سوسیالیست در مورد زنان در تابستان سال ۱۲۸۹ تصویب شد. برای نخستین بار تظاهرات روز جهانی زن در روز ۲۷ اسفند ۱۲۸۹ (۱۹ مارس ۱۹۱۱ میلادی) برگزار شد. انتخاب این روز به منظور تأکید بر خصلت مبارزاتی انقلابی روز جهانی زن و نشان دادن پیوند تاریخی میان این تصمیم و روندها و رویدادهای انقلابی بزرگ در تاریخ جدید اروپا بود. روز ۱۸ مارس ۱۸۴۸ میلادی (۲۸ اسفند ۱۲۲۶) روز قیام انقلابی آلمان و ۱۸ مارس ۱۸۷۱ میلادی (۲۷ اسفند ۱۲۲۶) روز آغاز قیام کمون پاریس بود. تثبیت نهایی روز ۸ مارس (۱۷ اسفند) به عنوان روز جهانی زن به پاس نقش اعتصاب و تظاهرات خیابانی زنان کارگران، سربازان و دهقانان در روسیه در روز ۱۷ اسفند ۱۲۹۵ (۸ مارس ۱۹۱۷ میلادی) به عنوان آغازگر انقلاب فوریهٔ ۱۹۱۷ و از سوی دومین کنفرانس بینالمللی زنان کمونیست در سال ۱۹۲۱ میلادی صورت گرفت.
از آن روز تا کنون هر سالهٔ این روز بزرگ جشن گرفته میشود و ابعاد این جشن هر روز به گوشههای بیشتری از جهان یکپارچهٔ ما گسترش مییابد.
در طی بیش از یک قرن که از تعیین روز جهانی زن میگذرد، خواست آغازین تامین و کسب حق رای برای زنان، به عنوان نیمی از مردم جامعه، به سرعت به خواست دستیابی به برابرحقوقی زنان و مردان و تامین و تضمین استقلال اجتماعی زنان فرار روییده است. امروزه هشت مارس، روز جهانی زن روز گرامیداشت زن، روز بزرگداشت مبارزه برای دستیابی به همهٔ حقوق حقّهٔ زنان و کسب برابر حقوقی کامل زنان و مردان در همهٔ عرصهها و زمینهها و روز بزرگداشت دستآوردهای بزرگ جنبش زنان در کسب حقوق و امتیازات برابر با مردان و رهایی از خشونت و قوانین تبعیضآمیز و ضد زن است.
روز زن مناسبتی برای تجلیل از دستآوردهای فعالیت اقتصادی، فرهنگی، ورزشی، سیاسی و اجتماعی زنان سراسر جهان نیز است. در میهن ما این روز هنوز هم توسط حکومت به رسمیت شناخته نمیشود و فعالانی که برای تحقق حقوق زنان به مثابه بخشی از حقوق بشر مبارزه و تلاش میکنند، مورد آزار و تعقیب کیفری قرار میگیرند. اما علیرغم همهٔ فشارها و محدودیتهای سرکوبگرانهٔ رژیم، زنان و مجموعهٔ فعالان حقوق زنان همواره با ابتکارهایی نو و سازماندهیِ مبارزات صنفی- اجتماعی و پیوند دادن آن با جنبشهای مردمی کارگران، معلمان و زحمتکشان در راه استقرار آزادی، دموکراسی، عدالت اجتماعی، و برای دستیابی به حقوق حقّهٔ خود و تغییر سنن، عرف، فرهنگ و قوانین تبعیضآمیز حاکم تلاش کردهاند.
شعار امسال سازمان ملل متحد برای روز جهانی زن «برابری جنسیتی امروز برای فردایی پایدار» است. این همان شعاری است که زنان هممیهن ما در نخستین بزرگداشت روز جهانی زن در ۹۹ سال پیش در ایران سر دادند. این شعار خواست ایدهآلی است که با وضعیت زنان در ایران و جهان و حدّ تأمین و تثبیت و تضمین حقوق آنان فاصلهٔ زیادی دارد. حقوق اولیه و انسانی زنان ایران سالهاست، به خصوص در خلال چهار دههٔ گذشته، در حلقهٔ انواع تبعیضها و نابرابریها گرفتار و زیر پا گذاشته شده است. زنان در ایران به مثابه شهروندانی برابر، مستقل و آزاد به رسمیت شناخته نمیشوند، کنترل فرهنگ مردسالارانه بر بدن زنان، تحمیل حجاب اجباری حکومتی، اعمال خشونت و ادامهٔ وضعیت نابرابری جنسیتی دستمزد نمونههایی از وضعیت کنونی زنان ایران است. ﻗﻮﺍﻧﻴﻦ ﺗﺒﻌﻴﺾﺁﻣﻴﺰ مربوط به ازدواج و طلاق، بارداری و سقط جنین، سرپرستی و حضانت فرزندان و نیاز به اجازهٔ یک مرد برای خروج از کشور از نمونههای دیگر آن است. در بسیاری موارد مانند سهمالارث، شهادت در برابر دادگاه، احکام دیه و قصاص زن در برابر قانون نصف مرد محسوب میشود و در برخی موارد فاقد هرگونه حقّ قانونی است. این تبعیض در زمینهٔ شهادت در برابر دادگاه، در زمینهٔ کسب برخی مسئولیتهای دولتی – حکومتی و بسیاری موارد دیگر جاری است.
مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان در جامعه یکی از نشانههای اصلی توسعهٔ سیاسی و اجتماعی است که راه را برای توسعهٔ متوازن و پایدار هموار میکند. در ایران، میزان مشارکت زنان در زمینههای اجتماعی و سیاسی پایین است و زنان برای گرفتن سهم عادلانهٔ خود از امکانات موجود با موانع فراوانی مواجهاند. دور نگاه داشتن زنان از حضور در عرصههای اجتماعی و سیاسی و مشارکت پایین زنان در این زمینهها در کنار حاکمیت قوانین مذهبی از جملهٔ علل تدوین قوانین مردسالارانه و تصمیمگیریها عموماً مردانه است. با مشارکت هرچه بیشتر زنان در عرصههای مختلف اجتماعی و حضور موثر آنان در جامعه است که امکان توسعه در جهت تأمین عدالت اجتماعی میسر خواهد شد.
نابرابری جنسیتی دستمزد به عنوان یک آسیب و معضل جدی در اکثریت قریب به اتفاق کشورهای جهان از جمله در کشورهای رأس هرم سرمایهداری وجود دارد. میهن ما ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. مبارزهٔ مستمرّ زنان در سراسر جهان برای کسب برابری دستمزد از مشخصترین و مهمترین موارد فعالیت جنبش زنان است.
ساختار و الگوی قانونی خشونت علیه زنان در ایران با سیستماتیک شدن تبعیض جنسیتی در حوزهٔ حقوق زنان به سرعت در حال تغییر است. قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت و سیاست پایین آوردن سن ازدواج از نمونههای آن است.
همزمان شرایط پساکرونا سبب بروز مشکلات بسیار جدی و چندوجهی در حوزهٔ زنان شده است. به دلیل فقر رو به افزایش، تنش در خانوادهها بیشتر شده است و در اغلب موارد این زناناند که از این وضعیت متاثر میشوند. خشونت در خانواده، ازدواجهای اجباری، کار کودکان و بارداریهای نوجوانان از این جملهاند. قتلهای «ناموسی» که شدیدترین شکل خشونت علیه زنان است به حدی گسترش یافته که دیگر هر ماه را میتوان به نام یک زن قربانی قتلهای «ناموسی» ثبت کرد.
به دلیل وجود نابرابریهای جنسیتی و خشونت در لایههای زندگی اجتماعی و خانوادگی، زنان نخستین قربانیان بسیاری از آسیبها و انحرافات اجتماعیاند. در این میان اعتیاد اگر نه اولین، اما یکی از مهمترین آنها است. تعداد زنان کارتنخواب در تهران که به علت اعتیاد در این وضعیت قرار گرفتهاند بیداد میکند، به طوری که سن شروع به کارتنخوابی در میان دختران نوجوان معتاد به ۱۵ سال و سن آغاز به فحشاء در دختران به دوازده سالگی رسیده است.
برابری جنسیتی و آزادی زنان یک حق اساسی بشر است و تأمین، تضمین و تثبیت آنها با دموکراسی وتحقق تحول دموکراتیک رابطه تنگاتنگ دارد. برابری جنسیتی پایه و اساسی ضروری برای رسیدن به جهانی صلحآمیز، همراه با توسعهٔ سالم برای محیط زیست و رشد اقتصادی پایدار است. نقض حقوق زنان، توسعهٔ انسانی و اقتصادی پایدار را تهدید میکند و همچنین خطری برای سلامت روان جامعه محسوب میشود. زنان نیمی از پیکرهٔ جامعه را تشکیل میدهند و اگر ارادهٔ جدی برای رفع تبعیض علیه آنان وجود نداشته باشد، جهان رنگ توسعهٔ پایدار، متوازن و همهجانبه را به خود نخواهد دید. تبعیض علیه زنان بسترساز نابرابریهایی خواهد بود که نه تنها بیشترین مقاومت را در برابر توسعهٔ دموکراتیک موجب خواهد شد، بلکه در صورت تداوم و بیتوجهی به آن، میتواند فروپاشی جوامع را نیز به دنبال داشته باشد.
فداییان خلق از آغاز حضور مبارزاتی خود در سپهر سیاسی ایران با تمام توان در راه رفع هرگونه تبعیض جنسیتی علیه زنان ایران مبارزه کردهاند. همین باور و همین مبارزه از همان روزهای نخست موجب پیوستن رفقای زن بسیاری به جنبش و سازمان ما و نبرد پایاپای آنان با رفقای مرد خود بوده است. سازمان ما مفتخر به آن است که از همان بیش از پنجاه سال پیش همواره رفقای زن چه به عنوان چریک و عضو و چه به عنوان فرمانده و در دورههای گوناگون به عنوان اعضای مرکزیت، کمیتهٔ مرکزی و شورای مرکزی سازمان حضور چشمگیری در هستی جاری جنبش و سازمان ما داشتهاند.
تأمین، تثبیت و تضمین حقوق حقهٔ زنان و برابر حقوقی کامل آنان از مبانی خدشهناپذیر آماجی و برنامهای سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) است. ما مبارزهٔ زنان و جنبش زنان برای حصول به این امر خطیر را از مؤلفههای اساسی برقراری نظامی مبتنی بر آزادی، عدالت اجتماعی و مردمسالاری در میهنمان میدانیم و در این مبارزهٔ بزرگ در راه دستیابی به اهداف جامع پیشگفته همرزم آنانایم. ما بر این باورایم که تمام اصول و مجموعهٔ قوانین حاکم بر کشور به شمول قوانین مدنی و کیفری باید در راستای رفع و لغو موارد و بندهای تبعیضآمیز در زمینههای معطوف به زنان مورد بازنگری واقع و تمامی این موارد از میان برداشته شود! لغو همهٔ ضوابط و قوانینی که ورود زنان را به عرصههای مختلف آموزشی و تحقیقاتی، در تمام سطوح مختلف علمی، محدود یا سدّ میکند، ضروری است! حقّ و امکان حضور زنان در تمامی نهادها و مناصب حکومتی باید تامین شود!
سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) روز هشتم مارس، روز جهانی زن را به همۀ زنان میهن و به ویژه رزمندگان راه حقوق زنان و همهٔ انسانهای آزاده صمیمانه شادباش میگوید. ما بر این باورایم که زنان تحت ستم و مبارز ایران، بهرغم همهٔ سرکوبها و همهٔ تلاشهای مرتجعان حاکم، با اتحاد و یکپارچگی نقش شایستهٔ خود را برای تحقق حقوق بر حق خودشان و استقرار آزادی و عدالت اجتماعی با سربلندی ایفاء خواهند کرد.
هشت مارس (۱۷ اسفند) روز جهانی زن، یک روز انقلابی است. این روز بر تمامی زنان میهن ما و همهٔ زنان جهان مبارک باد!
۱۷ اسفند ۱۴۰۰ (۸ مارس ۲۰۲۲ میلادی)
شورای مرکزی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)