چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۳

چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۳

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!
سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: هیئت سیاسی - اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی - اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
رأی معترضان و عدم افزایش مشروعیت!
یادمان باشد که هرچه جامعه ضعیف‌تر شود، از فرصت‌ها و شانس‌هایی که در مسیر بهبود، تغییروتحول  پیش خواهد آمد، کمتر می‌توانیم استفاده کنیم و شانس‌های آینده ایران را از دست...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کیوان صمیمی
نویسنده: کیوان صمیمی
انتخاب ایران آزادی و تجدد و دموکراسی است!
نیروی تجدد و دموکراسی یک قرن است که ایران مال همه‌ی ایرانیان است شعار اوست. اکنون نیروهای وسیعی از جنبش اسلامی نیز به همین نگاه پیوسته اند. در پهنه‌ی سیاست...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: امیر ممبینی
نویسنده: امیر ممبینی
جزئیات کشته شدن راضيهٔ رحمانی دختر ۲۴ سالهٔ لر با شلیک مأمور نیروی انتظامی!
سوم تیر ماه جاری رسانه‌ها نوشتند که دختری جوان به نام «راضیهٔ رحمانی» اهل روستای گویژه در شهرستان نورآباد استان لرستان با شلیک یکی از مأموران نیروی انتظامی جان باخت....
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهاره شبانکارئیان
نویسنده: بهاره شبانکارئیان
بیانیه نهضت آزادی ایران: رأی اعتراضی در گام دوم برای دکتر پزشکیان!
نهضت آزادی ایران در ادامه راهبردی که در مرحله اول در پیش گرفت، اتحاد ملت و تجمیع همه معترضان در مرحله دوم انتخابات را برای مقابله با مخالفان آزادی و...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: نهضت آزادی ایران
نویسنده: نهضت آزادی ایران
انتخابات مهندسی شده، راه يا بی‌راهه؟
    خانم وسمقی در ارتباط با انتخابات ریاست حمهوری در ایران تحلیلی داشته است. خانم وسمقی، زین میان؛ بر این باور است که اصلاح‌طلبان، اگر گمان می‌کنند که حکومت...
۱۲ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: صدیقه وسمقی
نویسنده: صدیقه وسمقی
جرون
جرون، ای سیلی خورده ی زمان، ای معامله های پشت پرده ی آن زمان، ای تاریخ دیروز و امروز من، از رنگ و شرنگ، تا کیسه های زر ...
۱۲ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد

خجسته باد ۹ ماه مه، روز پیروزی بر فاشیسم! نبرد برای جهانی صلح‌آمیز ادامه دارد!

غلبه بر فاشیسم به عنوان دستاوردی بزرگ در تاریخ بشر ثبت شده است. ما فداییان خلق ایران به عنوان نیرویی عمیقاً صلح‌دوست، در راه ریشه‌کن کردن جنگ به عنوان پلیدترین بروز سیاست سلطه‌جویانه، توسعه‌طلبانه و غیرانسانی مبارزه می‌کنیم.

 

پیام هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

خجسته باد ۹ ماه مه، روز پیروزی بر فاشیسم! نبرد برای جهانی صلح‌آمیز ادامه دارد!

۹ مه روز شکست نهایی نیروهای نظامی آلمان نازی، در تاریخ جدید جهان به عنوان روز پیروزی بر فاشیسم شناخته می‌شود. پیروزی بر فاشیسم در جلوه‌های گوناگون که از خصائص بارز آن برترپنداری مبتنی بر تبار یا «نژاد» بود، یک دست‌آورد بزرگ برای بشریت مترقّی است. ما این روز بزرگ را به همهٔ مبارزان راه آزادی، برابری و عدالت اجتماعی شادباش می‌گوییم و آن را خجسته می‌داریم.

با شکست فاشیست‌های ایتالیا، نازی‌های آلمان و هم‌تباران اندیشگی جنایت‌کار آنان در ژاپن، طومار این نیروهای جنایت‌کار در این دور از تاریخ جهان برچیده شد. در ۶ سالی که در فاصلهٔ میان سال‌های ۱۹۳۹ و ۱۹۴۵ میلادی جنگ خانمان‌سوز جهانی دوم در همهٔ اروپا و بخش‌های بزرگی از شرق آسیا در جریان بود، بیش از ۵۰ میلیون انسان قربانی مطامع سلطه‌گرانهٔ قدرت‌های محور شدند. از این میان سهم اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بیش از نیمی از قربانیان بود. بیش از ۲۷ میلیون شهروند شوروی در جریان جنگی که هدف آن نه صرفاً اشغال، بلکه نابودی مردم و کشور شوروی بود، جان باختند.

تأکید بر این نکته ضروری‌ست که یکی از منشاء‌های اصلی ظهور فاشیسم و کشاندن جهان به جنگی ویرانگر، بحران عمومی ادواری سرمایه‌داری و نیز زقابت میان قدرت‌های چپاول‌گر سرمایه‌داری برای بازتقسیم بازارهای جهانی و تسخیر بازارهای جدید بود. گذشته از آن اندیشهٔ نیروهای فاشیست مبتنی بر خودبرترپنداری تباری و اندیشگی و توهم نوعی از جامعیت طبیعی انسان بود. برخاسته از این تفکر متحجّر و غیرانسانی، فاشیست‌ها با اعمال همهٔ انواع تبعیض‌ها و توسل به وحشیانه‌ترین و غیرانسانی‌ترین شیوه‌های سرکوب، شکنجه و کشتار، حکومت وحشت خود را هم بر سرزمین‌های خاستگاه خود و هم بر سرزمین‌های اشغالی مستولی کردند. در این میان دامنهٔ توحش حکومت‌های دو کشور آلمان و ژاپن بارزتر بود.

ما در روز تاریخی پیروزی بر فاشیسم از همهٔ قربانیان آن تفکّر ضدّانسانی به احترام یاد می‌کنیم.

 

دولت اتحاد شوروی که با کسب برخی منافع محدود سیاسی و انعقاد قرارداد عدم تعرض با آلمان نازی، در سکوت، سلطه‌جویی و تجاوزگری رایش سوم در اروپا را نظاره‌گر بود، در شرایطی با هجوم وسیع نازی‌ها به خاک خود روبه‌رو شد که حتی مجهز به سلاح‌هایی هم‌تراز برای مقابله با این یورش عهدشکنانه نبود. از این رو در مرحلهٔ آغازین ورود نیروهای آلمانی به شوروی، وئرماخت، ارتش آلمان و نیز نیروهای ویژهٔ نظامی و امنیتی آلمان به سرعت در خاک شوروی پیش‌روی کردند و در ادامهٔ تجاوز خود، از شمال تا جنوب موفق به محاصرهٔ شهرهای مهم و ثوق‌الجیشی لنینگراد، مسکو و استالینگراد شدند. تنها در این مرحله بود که ارتش شوروی که اینک سازمان یافته و مجهز به سلاح‌های متناسب شده بود، با توقف حملات نازی‌ها و آغاز دفع تجاوز آنان موفق به وارد کردن شکست‌های پیاپی به نیروهای نظامی و ویژهٔ آلمان شد و جنگ را تا محاصرهٔ کامل و تسخیر برلین، با موفقیت ادامه داد.

بنا بر اسناد رسمی، آدولف هیتلر، رهبر نازی‌های آلمان در روزهای پایانی جنگ به همراه همسر خود، در ستاد مرکزی رهبری جنگ در برلین خودکشی کرد. مهم‌ترین رهبران نازی یا خودکشی کردند و یا متعاقباً محاکمه و اعدام شدند.

 

در مراحل پایانی جنگ به ویژه نیروهای هوایی کشورهای انگلیس و ایالات متحدهٔ آمریکا دست به اقدامات تلافی‌جویانه و کینه‌توزانهٔ کور زدند. از جمله، نیروی هوایی انگلیس با بمباران برخی شهرهای بی‌دفاع آلمان که به دلیل احضار حتی نوجوانان توسط نازی‌ها در مراحل پایانی جنگ و گسیل کردن آن‌ها به جبهه‌های شرق، هیچ قوای نظامی چشم‌گیری در آنان حضور نداشتند، هزاران شهروند غیرنظامی آلمان را به قتل رساندند. پس از پایان جنگ نیز هزاران اسیر جنگی آلمانی در اردوگاه‌های آمریکایی‌ها در اثر قصور عمدی در رساندن غذا به آنان، کشته شدند. اما این فجیع‌ترین اقدام نیروهای فاتح غربی نبود. بزرگ‌ترین مورد جنایت قوای فاتح بمباران هسته‌ای دو شهر هیروشیما و ناکازاکی در ژاپن توسط نیروهای آمریکایی به انتقام حملهٔ جنگنده‌های انتحاری ژاپنی به پایگاه نظامی آمریکا در بندر پرل هاربر بود. در جریان حملهٔ جنایت‌کارانه به دو شهر ژاپن، ده‌ها هزار مردم غیرنظامی به هلاکت رسیدند.

 

جنگ دوم جهانی، یا آن‌گونه که این جنگ در آن ایام نامیده می‌شد، جنگ عالم‌‌گیر دوم، دامنگیر میهن ما نیز شد. علیرغم اعلام بی‌طرفی ایران توسط رضاشاه پهلوی، شاه وقت ایران، قوای متفقین، به ویژه نیروهای نظامی انگلستان و شوروی به دلایل واهی به ترتیب جنوب و شمال میهنمان را اشغال کردند و برای دوره‌ای ایران عملاً فاقد حکومت و ارتش بود. در همین دوره مردم ما از یک سو گرفتار گرسنگی و قحطی و از سوی دیگر از حضور قوای بیگانه به شدت در رنج بودند و در ناامنی کامل به سر می‌بردند. در عین حال، محمدرضا پهلوی که تازه به جانشینی پدر گمارده شده بود، هر اعتراض و مخالفتی در شهرهای ایران را با گسیل ارتش تازه بازیافتۀ مرکزی و نیروهای اشرار و اراذل و اوباش و با سرکوب خونین پاسخ می‌داد که هزاران قربانی را به ویژه در مناطق مرزی ایران بر جای گذاشت.

 

در عرصهٔ جهانی هر چند پیروزی بر نیروهای محور و شکست فاشیسم، موفقیتی چشم‌گیر بود، اما این امر به معنای پایان جنگ و کشتار و خون‌ریزی و توهم برترپنداری کشورهای توسعه‌طلب و سلطه‌جو نشد. اگر چه در بازهٔ زمانی پایان جنگ دوم جهانی تا آغاز جنگ بالکان، با هدف فروپاشی یوگسلاوی، جنگی فراگیر در اروپا صورت نگرفت، اما در دوران اولیۀ پس از جنگ روند بر سر کار آوردن حکومت‌های کودتایی استبدادی در غرب اروپا کماکان پی گرفته شد. در غرب قارّه که پیش از وقوع جنگ دوم جهانی، در اسپانیا و در جریان جنگ داخلی این کشور، نیروهای طرف‌دار ژنرال فرانکو با پشتیبانی کشورهای غربی موفق به شکست نیروهای مترقّی جمهوری و تحمیل استبداد سلطنتی به آن شده بودند، پس از جنگ نیز از جمله در کشورهای ترکیه، پرتغال و یونان دولت‌های کودتایی با هدف شکست و نابودی نیروهای چپ و کمونیست قوی آن کشورها مورد پشتیبانی متفقین غربی قرار گرفتند. یورش سازمان‌یافته به نیروهای کمونیست و چپ در کشورهای ایتالیا و فرانسه با تشکیل نهادهای رقیب غرب‌ساخته و نیز هم‌کاری مافیا صورت گرفت.

یورش به کمونیست‌ها و دیگر نیروهای چپ تنها پدیده‌ای محدود به این یا آن کشور و منطقه نبود و نیست. علیرغم این که این نیروها از نخستین و نیز پرشمارترین قربانیان نیروها و حکومت‌های فاشیست بودند، نه تنها در غرب و به ویژه توسط رسانه‌های غالب و حکومتی هرگز از آنان یادی به این عنوان صورت نگرفته، بلکه برعکس تلاش شده است، کمونیست‌ها و چپ‌های رادیکال را به عنوان نیروهایی طرف‌دار استبداد جلوه دهند.

 

در عرصهٔ رفع تبعیض در سرزمین‌های خود نیز قوای پیروز متفق غربی طی دهه‌ها کارنامهٔ درخشانی نداشته‌اند. یکی از بارزترین نمونه‌های این امر، ادامهٔ اعمال تبعیض‌های «نژادپرستانه» علیه رنگین‌پوستان در ایالات متحدهٔ آمریکا بود و است که قوانین ناظر بر آن دهه‌ها پس از پایان جنگ دوم جهانی پابرجا ماند. و تا امروز و علیرغم آن که بخشی از این قوانین در این میان ملغی شده‌اند، تبعیض در حقّ این شهروندان آمریکایی کماکان جاری‌ست. نمونهٔ بارز دیگر، ادامهٔ تبعیض‌های جنسیتی در تمامی این کشورها به درجات گوناگون است.

گذشته از اروپا، در سراسر جهان، به ویژه در سه قارهٔ آسیا، آفریقا و آمریکای جنوبی قوای پیروزمند متفق غربی به غارت، کشتار، سرکوب، استعمار و تجاوز به حق و حریم مردم ادامه دادند و تثبیت و تداوم نظام سلطه‌گرانهٔ استعماری و امپریالیستی دیرین و پیشین خود را پی گرفتند. وقایع و روندهای رخ داده در هند، ویتنام، شیلی، الجزایر، کنگو و ایران تنها چند مثال از بارزترین نمونه‌های این جنایات سازمان‌یافتهٔ غرب در حق مردمان جهان‌اند.

طی سه دهۀ اخیر و در پی درگیر شدن چندین‌بارهٔ جهان سرمایه‌داری با بحران‌ اقتصادی – مالی، ظهور اندیشه‌های «نژادپرستانه» و سربرآوردن نیروهای فاشیست نو به چالشی جدی نه تنها در اروپا و آمریکا که در سراسر جهان تبدیل شده‌ است. در عین حال در کشورهای غرب تلاشی جدّی برای مقابله با قدرت‌گیری نگران‌کنندهٔ نیروهای فاشیست نو مشاهده نمی‌شود.

 

با توجه به کشتار سازمان‌یافتهٔ نازی‌ها در حق شهروندان یهودی آلمان و مناطق و کشورهای اشغال‌شده، سازمان نوتأسیس ملل، در بازگشت به مطالبهٔ قدیمی‌تر برخی محافل یهودی برای تشکیل دولت یهودتبار در مناطق خاستگاه تاریخی قوم یهود، تصمیمی مبنی بر تشکیل هم‌زمان دو کشور مستقلّ اسرائیل و فلسطین گرفت. هر چند این تصمیم منجر به ایجاد کشور اسرائیل شد، ولی دولت‌های غربی با اتخاذ سیاست‌های تک‌سوگرایانه در پشتیبانی از کشور اسرائیل، تا کنون و طی دهه‌ها که از این مصوبه می‌گذرد، عملاً با تشکیل کشور مستقل فلسطینی مقابله و در برابر جنایات مداوم اسرائیل در حقّ مردم فلسطین و سرکوب سازمان‌یافتهٔ مداوم و افزایش‌یابندهٔ آنان از سوی دولت‌های مختلف اسرائیل جانب سکوت را اتخاذ می‌کنند.

 

با همهٔ این تفاصیل و با این که پایان جنگ دوم جهانی، پایان جنگ و تباهی و کشتار و تفکر ضدّانسانی خودبرترپنداری نیست، و در دورانی که جنگ‌های رسمی و غیررسمی نه تنها در بسیاری از نقاط جهان جریان دارد، بلکه بار دیگر جنگی خانمان‌سوز در قلب اروپا نیز حادث شده، غلبه بر فاشیسم اما هم‌چنان به عنوان دستاوردی بزرگ در تاریخ بشر ثبت شده است.

ما فداییان خلق ایران به عنوان نیرویی که عمیقاً به صلح و روش‌های خشونت‌پرهیز و مسالمت‌آمیز مبارزه باور داریم، در راه ریشه‌کن کردن جنگ به عنوان پلیدترین بروز سیاست سلطه‌جویانه، توسعه‌طلبانه و غیرانسانی مبارزه می‌کنیم.

با آرزوی دست‌یابی به جهانی مبتنی بر صلح، امنیت، آرامش، شادی و رفاه برای تمامی مردمان جهان، روز تاریخی غلبه بر فاشیسم را خجسته و یاد و نام قربانیان بی‌گناه آن را بزرگ می‌داریم!

 

زنده باد صلح!

نابود باد جنگ، سلطه‌جویی، توسعه‌طلبی و امپریالیسم!

 

سه‌شنبه، ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ (۹ مه ۲۰۲۳ میلادی)

هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

 

تاریخ انتشار : ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۲ ۵:۲۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

2 Comments

  1. مهرداد دارستانی گفت:

    فاشیسم شکل دهنده همه ان چیزیست که آن را تاریخ معاصر مینامیم که حقیقت شکل گیری آن به پیش از تاریخ معاصر بازمیگردد .

    ژرمنها به عنوان نماد فاشیسم به ترتیب ثروت نظام و سیاست به سه دسته بزرگ میگردند
    داچ ها (هلندیها)
    المانها
    انگلیسی ها
    این افوام را ساکسون نیز مینامند .

    کتاب سالکان ظلمات (کاوشی در سرچشمه های باطنی نازیسم ) ترجمه دکتر هوشنگ سعادت پژوهشی کنجکاوانه و بسیار مفید اروپاییست که از چگونگی شکل گیری فاشیسم بر بستر آیین شوالیه گری و سلحشوری و شهسواری در دوران جنگ های صلیبی سخن می‌گوید که می‌تواند پیش درآمدی بر پژوهشی بسیار ژرفتر باشد .

    مکان و ماوای نخستین ساکسون ها از جنوب سیبری تا جنوب ایران پراکنده بود اما نخستین شهرهای آنان در مثلث ایران پاکستان و افغانستان کنونی واقع بود .

    ساکستان و یا سیستان امروزی پایتخت و امیرنشین آنان بود شهر سوخته سیستان ارتا و یا ارته نام داشت که ریشه واژه earth در زبان انگلیسی می‌باشد .
    شهر سوخته چندین دهه است که تحت اکتشاف آلمانی‌ها قرار دارد و اگر دوستان گزارشی از آن دارند ما را نیز خبر کنند .
    اینکه بلافاصله پس از زلزله بم پرنس چارلز بدون هیچ تشریفاتی سراسیمه به بازدید مناطق زلزله زده بم می‌رود بیانگر درجه اهمیت این منطقه از جهان برای ساکسونهاست .

    رستم سکزی نماد آیینی و حماسی ساکسونهاست
    رستم داریوش داراب و اسکندر و موسی همگی به لحاظ زبان شناسی فرزند سیلاب و یا زاده آب معنا می‌دهند و گواهی وجود شخص و هویت یک فرد میباشند .
    تهمتن بنیانگذار آیین تهمتنی به شمار میاید و نیای نخستین آیین شهسواری اروپا محسوب می‌شود .

    اینکه رستم میمیرد اما زال و رودابه پس از مرگ رستم و فروپاشی سیستان و زابلستان در غبار تاریخ پنهان می‌شوند و نمی میرند خود بیانگر میرایی رستم و مانایی و ماندگاری زال پدر اوست

    زال و یا زار همان واژه تزار می‌باشد که قدمت آن به بسیار پیشتر از خود روسیه و ایران و افغانستان کنونی می‌رسد .

    یورش مغول و فروپاشی و فرار ساسانیان در قرون ششم هجری منجر به تاسیس شاه نشین های پر زد ‌خورد اروپایی گردید و ژیوپولتیک حقیقی اروپای کنونی در قرن دهم میلادی شروع به شکل گیری نمود و متاثر از تاثیرات دو خانواده بزرگ ژرمن و نورمن واتیکان به عنوان مذهب گذار مشترک این دو خانواده بزرگ بدست فرانسویها بنیانگذاری گردید که بلافاصله دست بکار تاریخ و حافظه زدایی غرب و آفرینش زبان و مذهب نوین گردید به گونه ای که تکمیل انجیل کنونی حدودا چهار صد سال به طول آنجامید .

    در اینکه ریشه های ایین شوالیه گری اروپا و ژرمنها به ایین تهمتنی می‌رسد شکی نیست اما باید به یاد داشت که تهمتن بدنبال تهمینه میگردد و بدون تهمینه تهمتن معنا نمی یابد .

    این وابستگی مونث گرایانه تهمتن و ایین تهمتنی ریشه و بنیان پدیده ایست که از آن بنام هلنیسم یاد میگردد و بنیان تمدن و خرد روم غربی محسوب میگردد و به همین دلیل بسیار بزرگ رودرروی تزاریسم شرق قرار می‌گیرد و همه مکاتب و مذاهب و وقایع و جنگ های پس از آن ریشه درین رقابت و رویارویی دارد و درین بین همه مذاهب و مکاتب می‌توانند که برای حمله و ضد حمله توسط هر دو طرف مورد استفاده قرار بگیرند همانگونه که بارها این اتفاق صورت پذیرفته است .
    هیتلر نیز خودش را سوسیالیست مینامید و استالین بنام سوسیالیسم همه آلمانی‌های حزب کمونیست روسیه را نابود نمود و میلیونها هلندی اوکراینی اشغالگر را کشت و فراری داد درست برخلاف لنین سوسیالیست !!!!!

    جنگ بین شرق و غرب جنگ هلنیسم غرب و تزاریسم شرق است .
    این جنگ مانند هر جنگ دیگری دلایل ارضی و جغرافیایی دارد .

    نخستین تزار روسیه نوین ایوان مخوف است که اصل و تبار اسلاو نروژی داشت و پس از شکست باقیمانده مغولان روسیه کنونی را بنیان نهاد رومانوف های پس از او همانگونه که از نامشان پیداست رومن بوده و دارای گرایشات غربی .

    کاترین کبیر نخستین تزار المانی تبار روسیه بود که صدها هزار هلندی یهودی را به روسیه و اوکراین آورد و همه زمینهای حاصلخیز اوکراین را به آنان بخشید و از آن پس تاریخ روسیه ملوث به حضور نژادپرستان و زمینخواران هلندی و نارنجی پوش گردید .

    نقش آنان در شکل گیری انقلاب اکتبر و حمایت از لنین انکارناپذیر است .
    استالین نقطه اوج کابوس آنان بود و حقیقت ناب تزاریسم نهفته شرق .

    استالین را باید که در حد پرستش ستایش نمود استالین ناجی حقیقی روسیه و شرق در برابر فاشیسم المانی بود .

    استالین قصد نابودی کامل المان را داشت چرچیل و روزولت تقریبا بدست و پای او افتادند تا رضایت به شرقی غربی کردن اروپا بدهد .
    هدف حقیقی و پنهان فاشیستها از هر دو جنگ جهانی تاسیس اسراییل بود .
    موجودی بی هویت و نامشروع که هیچ وظیفه ای به جز ایجاد جنگ و نابودی و ستایش ووتان (ناتو) خداوند جنگ و نابودی ژرمنها ندارد .
    قرارداد هاوارا منعقده در سال ۱۹۳۳ مابین هیتلر و کنگره صهیونیستهای المان را بنیانگذاری تشکیلاتی و جمعیتی اسراییل می‌توان نامید .
    هیتلر صهیونیست همه اروپا را از وجود همه نوابغ یهودی و غیر صهیونیست پاک نمود تا راه را برای تاسیس اسراییل فراهم نماید افسران نازی بنیانگذاران نخستین موساد میباشند بنابر ادعاهای خود رسانه های اسراییل .

    اینکه اسراییل از فاشیستها در اوکراین حمایت می‌کند ریشه مشترک صهیونی ژرمنی آنان است و به همین دلیل آفریقای جنوبی در کنار روسیه قرار دارد .
    فاشیسم حقیقی همه مذاهب و مکاتب زمانه خود را برای کنترل مردمان و دستیابی به اهداف خود استفاده مینماید از راه اندازی اخوان المسلمین گرفته تا انواع و اقسام جنبش ها و مکاتب گوناگون هدف جنگ و ویرانیست .
    این ماهیت حقیقی هلنیسم غربیست نابودی همه ارزش‌ها .

    ایین تهمتنی در تداوم جهانگردیهای خود چون بدنبال تهمینه بود تا خود را تکمیل نماید به ذات مونث گرایانه خود رسید و سرآغازی گردید برای پدیده ای که آن را همجنس بازی مینامیم یعنی سیر طبیعی هلنیسم غرب

    اینکه در جام جهانی گذشته تیمهای هلند المان و انگلیس با لوگوی همجنس بازان به میدان آمدند ریشه درین حقیقت باستانی دارد
    در شهرهای اوکراین که توسط فاشیستهای اوکراینی آزاد گردید در فردای آزادسازی رژه همجنس بازان در آن برگزار گردید که البته روس‌ها چند روز بعد آن را از دست فاشیستها و صهیونیستهای هم جنس باز هلندی المانی دراوردند😂

    امیدوارم تا حد و اندازه ای توانسته باشم که ریشه های تاریخی و باستانی فاشیسم را بیان کرده باشم اما همانگونه که میبینیم جنگ انسان و فاشیسم هرگز به پایان نرسیده و همچنان ادامه دارد .

    همانگونه که میبینیم همه تاریخ معاصر شرق در زیر یورش ارضی ملی و هویتی و حتی جنسی غرب واقع شده و این به خودی خود دمکراسی و عدالت اجتماعی در شرق را به اولویت‌های دست چندم بدل نموده است .

    نمیتوان شعار افزایش دستمزد طبقه کارگر را عمده نمود در حالی که زمین زیرپای طبقه کارگر درحال دزدیده شدن و یا خودمختاری آزمایشی قرار داد 💁
    آنهم در عصر انقلابات تمام رنگی و یا همه رنگی و رنگین کمان و غیره .

    بازنگری حقیقی و واژه شناسانه همه آن چیزی را که نام تاریخ میشناسیم صمیمانه پیشنهاد مینمایم و به خصوص بدوستان چپ گرا پیشنهاد مینمایم تا از دریچه ای کاملا غیر مارکسیستی و طبقاتی به موضوع فاشیسم بیاندیشند .
    زمانه مارکس و لنین زمانه بی کتابی و بیسوادی بود و جهان و معلومات آن همه روز درحال تکامل و نوزایی طبیعی و غیر ایدیولوژیک می‌باشد .

    خود مارکس و انگلس نیز آرزوی دانستن زبان فارسی و اسطوره های آن را داشتند .

    چرنشفسکی خردمند محبوب مارکس و انگلس زبانهای فارسی و یونانی را مانند زبان روسی آموخت و مجذوب و مسحور شاهنامه بود و در جوانی در تبعید تزار رومانف جان سپرد .

    گاه مارکسیسم و یا هر مکتب دیگری قادر به بیان همه حقیقت نیست .

  2. مهرداد دارستانی گفت:

    بورش مغولان در قرن ششم میلادی صورت پذیرفت که به اشتباه هجری یاد گردید .

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

رأی معترضان و عدم افزایش مشروعیت!

انتخاب ایران آزادی و تجدد و دموکراسی است!

جزئیات کشته شدن راضیهٔ رحمانی دختر ۲۴ سالهٔ لر با شلیک مأمور نیروی انتظامی!

بیانیه نهضت آزادی ایران: رأی اعتراضی در گام دوم برای دکتر پزشکیان!

انتخابات مهندسی شده، راه یا بی‌راهه؟