حسین بشیریه
جامعه شناس سیاسى، متفکر و عالم علم سیاست
متولد ،۱۳۳۲ همدان
– لیسانس علوم سیاسى از دانشگاه تهران
– فوق لیسانس رفتارشناسى سیاسى از دانشگاه اسکس انگلستان ۱۹۷۹
– دکتراى تئورى سیاسى از دانشگاه لیورپول ۱۹۸۲
– استاد سابق مؤسسه آموزش عالى باقرالعلوم قم
– استاد سابق دانشگاه امام صادق
– استاد دوره دکتراى علوم سیاسى دانشگاه تهران
– تألیف و ترجمه بیش از ۲۵ جلد کتاب فلسفى، فلسفه سیاسى و علوم سیاسى و تاریخ معاصر
– برخى از تألیفات او عبارتند از: Thes tat and revolution in iran، انقلاب و بسیج سیاسى، دولت عقل، جامعه شناسى سیاسى، تاریخ اندیشه هاى سیاسى قرن بیستم، درآمدى بر جامعه شناسى تجدید دولت و جامعه مدنى، جامعه مدنى و توسعه سیاسى، موانع توسعه سیاسى در ایران، نظریه هاى دولت (ترجمه)، ریشه هاى اجتماعى دیکتاتورى و دموکراسى (ترجمه) و ..
جعفر مجرد قمى: درباره حسین بشیریه گفته : «جایگاهى را که دکتر عبدالکریم سروش طى نیمه اول دهه ۷۰ از آن خود کرده بود، اینک در اختیار دکتر حسین بشیریه قرار گرفته است.» (۱)
اگر قرار باشد این جمله را در مورد حسین بشیریه بپذیریم باید به تکمیل آن به اینگونه بپردازیم که: تفاوت سروش دهه ۷۰ با بشیریه دهه ۸۰ در این است که سروش استاد مسلم و غیرقابل انکار حوزه اندیشه فلسفى – دینى است، حال آنکه بشیریه استاد مسلط حوزه اندیشه سیاسى – اجتماعى است و از این منفذ بر روشنفکران ایران تأثیر مى گذارد. براى اثبات این مدعا کافى است که نگاهى به شاگردان اصلاح طلب بشیریه بیندازیم که برخى از آنها همچون سعید حجاریان بعدها تبدیل به مغز متفکر اصلاح طلبى در ایران شدند و هنوز هم از سرآمدترین نیروهاى مصلح (به معناى اصلاح طلبى آن) در جامعه سیاسى ایران هستند.
مخالفان نظریات و اندیشه هاى «حسین بشیریه» نیز در ایجاد اشتراک میان سروش و او راه موافقان را مى پیماید و این او را نقطه تلاقى جریان فلسفى – دینى روشنفکرى ایران و جریان سیاسى – اجتماعى اندیشمندان ایرانى مى دانند. گرچه آنها سروش و بشیریه را «پدران سکولاریسم»(۲) ایرانى و مذهبى مى نامند و بشیریه را «آموزگار اصلاح طلبان» مى نامند.
در این باره اگر مبناى قضاوت روزگارى باشد که بشیریه طى دوره هاى دکتراى علوم سیاسى استاد گروهى از اصلاح طلبان به هرم قدرت راه یافته، بوده است، سخن آنها پربیراه نیست. این شاگردان البته وفادارى خود را به استاد و آموزگار دیروز خویش گاه به گاه به اثبات رساندند. چنانکه پس از چاپ کتاب ارزشمند «لویاتان» اثر برجسته «هابز» سعید حجاریان خواندن این کتاب را به تمام علاقه مندان و جست وجوگران فلسفه هاى سیاسى دنیاى معاصر غرب پیشنهاد کرد.
کتاب هابز از جمله شاخص ترین توصیفاتى است که تاکنون درباره دولت مدرن در «عرصه» فلسفه سیاسى، منتشر شده است. کتابى که پس از ۳۵۰ سال از عمر آن حسین بشیریه به زبان فارسى ترجمه کرده است یکى از شاخص ترین شاهکارهاى توصیفى درباره دولت مدرن است. به گونه اى که حتى مى توان آن را در سیر تاریخى کتب اندیشه سیاسى پس از شهریار ماکیاولى مهم ترین و مؤثرترین کتاب خواند. اگر ماکیاولى در شهریار نوع نگاه به سیاست را دگرگون ساخت و به آن از دریچه قدرت نگریست (تا پیش از او پیروان نگاه افلاطونى به سیاست، این دانش را از دریچه فضیلت مى نگریستند.) کتاب هابز براساس چنین نگاهى یک نظریه براى تأسیس دولت مدرن ارائه کرد. دولت مدرن مورد نظر هابز البته یک دولت مطلقه است اما نه به معناى مرسوم آن که دولتى استبدادى خوانده مى شود. بلکه هابز در نظریه سیاسى خود مى کوشد بر دوگانگى ها (دولت و کلیسا، دولت مرکزى و ملوک الطوایفى و…) و چندگانگى ها و پراکندگى هاى قدرت چیره شود و از یک دولت مستقل مرکزى و نیرومند حمایت کند.
حسین بشیریه در مقدمه خود به این مسأله اذعان دارد و دو نکته مهم را درباره هابز و کتابش براى پرهیز از گمراه شدن خواننده و مخاطب متذکر مى شود: اول اینکه نوع نگاه سیال و همه جانبه هابز به قدرت و دوم تلاشى که او در راه جدایى دولت از کلیسا انجام داد.
شاید به همین دلیل هم هست که این کتاب ارزشمند نام فرعى هم دارد، لویاتان یاجوهر، صورت و قدرت دولت کلیسایى و مدنى.
گرچه همین محور و توجه ویژه بشیریه به آن موجب نگرانى مخالفان بشیریه از همانند سازى مفاهیم سکولار مسیحى با مصادیق امروز جامعه ایران شد و مخالفت هاى فراوانى را براى بشیریه و کتابش در پى داشت. بویژه آنکه درست یک سال پیش از انتشار کتاب «لویاتان» بشیریه در جلسه اى علمى در دفتر مطالعات و تحقیقات سیاسى وزارت کشور گفته بود: «ایران راهى جز توسعه سیاسى ندارد و توسعه سیاسى هم معنایى جز دموکراتیزاسیون ندارد.»
یکى دیگر از آثار منحصر به فرد حسین بشیریه که در آغاز سال ۱۳۸۰ روانه بازار نشر شد اثرى بود به نام «دیباچه اى بر جامعه شناسى سیاسى ایران / دوره جمهورى اسلامى.»
در دیباچه این کتاب آمده که بخشى از این کتاب در واقع به عنوان طرح تحقیقى براى دفتر مطالعات سیاسى وزارت کشور نوشته شده است. بشیریه در این کتاب دولت در جمهورى اسلامى ایران را در قالب ۳ دوره تاریخى طبقه بندى مى کند: «دولت ایدئولوژیک جامع القوا یا همان دولت مهندس میرحسین موسوى که از سال ۱۳۶۰آغاز شد و تا اوایل سال ۱۳۶۸ ادامه داشت. دولت دموکراسى صورى یا دولت هاشمى رفسنجانى که از سال ۶۸ آغاز شد و تا سال ۱۳۷۶ ادامه داشت و دولت شبه دموکراتیک خاتمى که از سال ۱۳۷۶ شروع شد و اواسط امسال به پایان مى رسد.»
از دیگر کتاب هاى مطرح حسین بشیریه کتاب معروف «درآمدى بر جامعه شناسى تجدد» اوست. در یک نگاه کلان مى توان گفت که بشیریه در این کتاب با ترکیب و اقتباس چند اثر عمده درباره تاریخ و جامعه شناسى تجدد و پساتجدد از نویسندگان برجسته این حوزه چون «پیترواگنر»، اسکات لش، مارشال برمن و یورگن هابرماس به تحلیل و تعبیر تجدد، امواج مختلف آن و پساتجدد پرداخته است.
گرچه این کتاب به مانند کتاب «لویاتان» سر و صدا نکرد. کتاب «لویاتان» نوشته هابز انگلیسى که حسین بشیریه ترجمه کرده است، در سال ۱۳۸۱ توانست جایزه بهترین ترجمه و تألیف سال را به خود اختصاص دهد، اما از جمله کتابهایى است که بسیار مورد توجه علاقه مندان حوزه علوم سیاسى واقع شد.
حسین بشیریه متولد سال ۱۳۳۲ در شهر همدان است. او لیسانس خود را در رشته علوم سیاسى از دانشگاه تهران اخذ کرد و سپس براى ادامه تحصیل راهى کشور سیاست یعنى انگلستان شد و در سال ۱۹۷۹ در رشته رفتارشناسى سیاسى از دانشگاه اسکس انگلستان فوق لیسانس خود را دریافت کرد و ۳ سال بعد، یعنى در سال ۱۹۸۲ موفق به اخذ درجه دکترا در رشته تئورى سیاسى از دانشگاه لیورپول شد.
او پس از بازگشت به ایران در اوایل دهه ۷۰ شمسى کار تدریس خود را در دانشگاه تهران شروع کرد: با وجود این تا اواسط این دهه وزارت ارشاد اجازه نشر آثارش را نمى داد. «در سالهایى که وزارت ارشاد به کتابهاى بشیریه اجازه چاپ نمى داد، او به همکارى با مجله «نقد و نظر» پرداخت که توسط جناح نوگرایى از حوزه علمیه قم به نام دفتر تبلیغات اسلامى منتشر مى شد. این مجله علاوه بر انتشار مقالات بشیریه دو رساله مهم از او را در قالب کتاب ضمیمه منتشر کرد که اولین کتاب «دولت و جامعه مدنى» نام داشت. دولت و جامعه مدنى مجموعه درسهاى حسین بشیریه در سالهاى ۷۶-۱۳۷۵ است که در مؤسسه آموزش عالى باقرالعلوم قم ارائه شده است. مؤسسه اى که زیر نظر آیت الله محمدتقى مصباح یزدى اداره مى شد.» (۳)
موافقان بشیریه علت این همکارى را تلاش پاره اى از نهادهاى آموزش دینى در دهه ۷۰ براى واکسیناسیون دانشجویان مقابل عقاید غربى مى دانند و معتقدند که این مؤسسه نیز با این هدف کوشش مى کرد تا «اساتید غرب دیده اى را دعوت کنند تا در برابر آن واکسینه شوند. بدین ترتیب نه فقط حسین بشیریه که پاره اى از مهم ترین استادان ایرانى مانند چنگیز پهلوان، هوشنگ مهدوى، داوود باوند و… که از معرفى سکولاریسم هم پرهیزى نداشتند، به این مراکز دعوت شدند، درحالى که دانشگاههاى دولتى و رسمى اجازه چنین کارى را نداشتند.»(۴)
همین فرصت براى بشیریه کافى بود تا به تعلم شاگردانى بپردازد که از اندیشه هاى او دفاع مى کردند و این را مدیون دانشگاهى بودند که «چنین استادانى را دعوت کرده بود.»
یکى از دانشگاههایى که در همین دهه بشیریه در آن اجازه تدریس یافت، دانشگاه امام صادق بود. او در این دانشگاه درس «نظریه هاى جدید در علم سیاست» را تدریس مى کرد. جزوات همین درس توسط دانشگاه امام صادق در سال ۱۳۷۳ منتشر شد.
روشنفکران ایرانى هرگز سفر «یورگن هابرماس» به ایران را فراموش نمى کنند، سفرى که در آن دانشجویان و علاقه مندان علم و فلسفه فرصت کردند تا از نزدیک شنونده سخنان کسى شوند که حسین بشیریه در سال ۱۳۷۵ با ترجمه کتاب «نقد در حوزه عمومى» اش، او را به دانشجویان ایرانى معرفى کرد.
از دیگر کتبى که حسین بشیریه به بازار نشر روانه کرده است، کتاب معروف «اندیشه هاى مارکسیستى» اوست که بشیریه در آن با پژوهشى موشکافانه، تأکید خود را بر «اندیشه سیاسى» نهاده است و نظام هاى سیاسى معاصر را به کاوش و کنکاش گرفته است. جلد اول این اثر بر تعالیم و اندیشه هاى سیاسى مارکسیستى تمرکز کرده و در ده گفتار و یک جمع بندى به همراه مقدمه اى ممتع، به پایان مى رسد. جلد دوم آن نیز در دو بخش عمده لیبرالیسم و محافظه کارى در قرن بیستم فراهم آمده است و هر بخش نیز شامل هشت گفتار است که فیلسوفانى چون کارل پوپر، فردریش هایک، آیزایا برلین، جان رالز، ها آرنت و… را به بحث و کاوش مى گیرد.
گرچه آموزه هاى «مارکس» یکى از علایق و دلمشغولى هاى بشیریه بوده است، اما هرگز نمى توان به زعم منتقدان قسم خورده اش او را مارکسیست و کمونیست نامید. با این همه، تأثیرات کتاب «فراسوى ساخت گرایى و هرمنوتیک» در سال ۱۳۷۹ بر بشیریه چنان بود که بعدها در آثارى چون «دولت و جامعه مدنى» و «جامعه شناسى تجدد» نشانه هاى این اثرپذیرى کاملاً عیان بود.
با این وجود، نباید فراموش کرد که «بشیریه هنوز توسط خطى مستقیم از مارکسیسم به پست مدرنیسم متصل مى شود و آن مدرنیته است.»(۵) این موضوع را مى توان از علاقه بشیریه به هابرماس تشخیص داد.
اگر قرار باشد دو نفر از برجسته ترین جامعه شناسان سیاسى ۲۵ ساله اخیر ایران را معرفى کنیم که به بررسى تاریخ معاصر از منظر جامعه شناسى سیاسى پرداخته اند، بى گمان باید به «پروانه آبراهامیان» و حسین بشیریه اشاره کرد. گرچه آبراهامیان بیشتر در بررسى دوره قاجار اشراف دارد و به تجزیه و تحلیل استبداد حکومتى قاجار با در نظر گرفتن ساختار اجتماعى، ادارى و سیاسى مى پردازد، اما حسین بشیریه اشراف کاملى بر تاریخ معاصر و دوره پهلوى دارد. او در کتاب «موانع توسعه سیاسى در ایران» نشان مى دهد که چطور بر شرایط تاریخى این دوره محیط است. چنانچه ایران قرن ۱۹ را داراى نظام بوروکراتیک – زمیندارى مى داند که در نتیجه گسترش نفوذ تمدن صنعتى غرب دچار تحول شد. بشیریه در باب انقلاب مشروطیت مى نویسد: «انقلاب مشروطه بر اساس ایدئولوژى لیبرالیسم و تجدید قدرت دربار موجب ائتلاف موقتى نیروهاى اجتماعى مختلف شد. به هرحال انقلاب مشروطه بیشتر انقلابى شهرى بود و زمینه درگیرى و فعالیت سیاسى اکثریت عظیم مردم ایران یعنى دهقانان و روستاییان را فراهم نیاورد. همچنین انقلاب مشروطه، انقلاب اجتماعى ویرانگرى به شمار نمى رفت که ساختهاى اجتماعى و اقتصادى را درهم نوردد.»
حسین بشیریه حالا ۵۲ سالگى را هم پشت سر گذاشته و در این مدت بیش از ۲۵ جلد کتاب از او منتشر شده است. «کتابهایى که به تصور ایرانیان از تجدد کمک مى کند.» او توانسته على رغم تربیت شاگردان اصلاح طلب اثرگذار بر جریانات اجتماعى – سیاسى پس از دوم خرداد همچنان خارج از بازیهاى سیاسى به فعالیت علمى خویش سرگرم باشد و این براى چون اویى فضیلت است.
آثار حسین بشیریه، همواره آمیزه اى از دقت نظر، صحت، عمق، موقع شناسى و احاطه بر حوزه هاى گوناگون است. بى گمان او با انتشار این آثار توانسته ذائقه و فاهمه فرهیختگان ایرانى را آبادتر و آگاهتر سازد. پس بهتر است نوشته مان درباره او را با این امید به پایان برسانیم که دیگر هرگز چون اوایل سالهاى هفتاد نوشته هایش در بن بست تنگ نظرى گرفتار نشود.
پیش نوشت ۱ ، ۲ ، ۳ ، ۴ و ۵ روزنامه همشهرى ۸۱/۱۲/۲۵
بنقل از روزنامه ایران