سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)، یک سازمان سیاسیِ سوسیالیستیِ مدافع صلح، آزادی، دمکراسی، حقوق بشر، عدالت اجتماعی، برابری، همبستگی، برابرحقوقی زن و مرد، تنوع سبک زندگی، توسعه، حفظ محیط زیست، توزیع دمکراتیک قدرت، ثروت، فرصتها و اطلاعات است؛ بر تامین هماهنگی و توازن میان آزادی، برابری، دمکراسی، توسعه و حفظ محیط زیست تاکید دارد؛ برای تامین شرایط زندگی متناسب با کرامت انسانی برای همه شهروندان ایران و فراهم آمدن شرایط گذر تدریجی از سرمایهداری به سوسیالیسم دمکراتیک مبارزه میکند؛ مخالف تبعیض طبقاتی، جنسیتی، ملی–قومی، نژادی و مذهبى است و علیه آنها مبارزه مىکند.
نگاهی به تاریخچه:
سازمان فداییان خلق ایران(اکثریت) سازمانی است تغییر و تحول یافته از سازمان چریکهای فدایی خلق، که فروردین ۱۳۵۰، دو ماه پس از حماسۀ سیاهکل در ۱۹ بهمن ۱۳۴۹، اعلام موجودیت کرد.
پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سقوط دولت ملی و دموکراتیک به نخستوزیری دکتر مصدق، سیاست سرکوب توسط حکومت پهلوی علیه نیروهای چپ و دمکرات اجرا شد. استبداد محمدرضاشاهی با هدف قرار دادن دو سازمان سیاسی اصلی آن زمان یعنی حزب توده ایران و جبهه ملی ایران، که پایگاه اصلی مخالفان حکومت بودند، با محدود کردن شدید دامنهٔ عمل اعضای جبهه ملی ایران و سرکوب شدید حزب توده ایران و کشتار اعضا و نیروهای وابسته به آن، موفق شد امکان برای فعالیت سازمان یافته و قانونی مخالفان سیاسی را از بین ببرد. در چنین شرایطی در اوایل دهۀ ۵۰ خورشیدی، موج جدیدی از مخالفتها علیه حکومت دیکتاتوری آغاز شد.
مرکز فعالیت سیاسی بهمحافل روشنفکری منتقل شد. در بین روشنفکران، بهویژه دانشجویان و دانشآموزان سالهای بالای دبیرستان، که نسبت به جنبشهای آزادیخواهانه و انقلابی دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ در کشورهای مختلف بهویژه در کوبا، ویتنام و فلسطین گرایش داشتند، جنبشی خودجوش و گسترده برای مبارزات سیاسی غیرعلنی و زیرزمینی با آماجهای استقلال، مردمسالاری، عدالت اجتماعی و پیشرفتهای اجتماعی شکل گرفت. موضوع خلاء سیاسی موجود به کانون بحث تبدیل شد. محفلها و گروههای کوچک و گاهی نسبتا بزرگ تشکیل شدند. گاهگاهی ارتباطاتی بین برخی از آنها ایجاد شد و فرایند گرایش به فعالیت سیاسی با شکل مسلحانه و سازمانیابی در این راستا اندکاندک گسترش یافت و در ادامۀ خود به تشکلیابی چندین سازمان بزرگ و کوچک چریکی انجامید، بزرگترین و شناختهشدهترین آنها سازمان چریکهای فدایی خلق ایران بود.
از تأسیس تا انقلاب ۲۲ بهمن ۱۳۵۷
نخستین گام سازماندهی جنبش فدایی سال ۱۳۴۲ توسط گروه جزنی–ظریفی، معروف به گروه یک، برداشته شد. تشکیل گروه دو، یا گروه احمدزاده – پویان – مفتاحی اواسط سالهای ۴۰ خورشیدی، گام مهم دیگری بود در این راستا. باور مشترک به مبارزه با سلطهگری امپریالیستی و استبداد داخلی، همچنین مبارزه علیه استثمار کارگران و برزگران و دیگر زحمتکشان و احساس نزدیکی و همپیوندی با مبارزهٔ جهانی با استبداد، استثمار و استعمار در شرایط اوجگیری جنبشهای رهاییبخش ملی، این دو گروه مارکسسیت را در کنار هم قرار داد. گروههای یک و دو مستقل از هم به این نتیجه رسیده بودند که نفوذ قدرتمند آمریکا و سرکوب مخالفان دموکراتیک در ایران، فعالیتهای مسالمتآمیز را غیرممکن کرده، بنابراین مبارزه مسلحانه تنها راه مؤثر برای مبارزه است.
مبارزۀ مسلحانه ۱۹ بهمن ۱۳۴۹ با حملۀ گروه یک و با شرکت یکی از اعضای گروه دو به پاسگاه ژاندارمری در سیاهکل واقع در جنگلهای شمال ایران آغاز شد. گرچه ۲ ماه بعد از آن «سازمان چریکهای فدایی خلق ایران در اواخر فروردین ۵۰ از ادغام کامل دو گروه تشکیل شد»، ولی حماسۀ سیاهکل بهعنوان عملیات مجموعهٔ سازمان در تاریخ به ثبت رسید. فداییان مبارزه با حکومت دیکتاتوری سلطنتی را پیگیرانه تا پیروزی انقلاب در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ ادامه دادند و مورد شدیدترین حملات نیروهای امنیتی محمدرضاشاهی قرار گرفتند. در این مدت ۲۱۳ فدایی جان خود را از دست دادند، بیش از هر سازمان مخالف دیگری. ساواک فروردین ۱۳۵۴ بیژن جزنی و ۸ تن دیگر از بنیانگذارن سازمان را در تپههای اوین جنایتکارانه به قتل رساند. سنگینترین ضربه کشته شدن فرمانده افسانهای سازمان حمید اشرف و نه تن دیگر از رهبران و اعضای فداییان در نبردی طولانی با ساواک روز ۸ تیر ۱۳۵۵ در تهران بود. با اینهمه فداییان موفق شدند سازمان خود را حفظ کنند و فعالانه در روند انقلاب ۱۳۵۷ شرکت کردند.
انقلاب و سالهای اولیه پس از آن
فداییان خلق در جریان انقلاب نقش مؤثر و فعالی ایفا کردند. در این راستا از اول سال ۱۳۵۷ تا پایان روز ۲۲ بهمن ۱۲ فدایی جان باختند، ۷ تن از آنان روزهای ۲۱ و ۲۲ بهمن. هنگام انقلاب، بسیاری از نیروهایی که مخالف حکومت دینی بودند از فداییان پشتیبانی کردند. به دنبال پیروزی انقلاب، دفاتر علنی سازمان چریکهای فدایی خلق ایران در اغلب شهرهای ایران تأسیس شد. این دفاتر بعدها تبدیل به مرکز تجمع جوانان چپ گردید. میتوان گفت سازمان در جریان انقلاب و مدتها بعد از آن پرهوادارترین جریان سیاسی چپ ایران و از نیروی مردمی و تودهای چشمگیری برخوردار بود و در نخستین انتخاباتی که در آن شرکت کرد رای بیش از ۱۰ درصد از رایدهندگان کشور را از آن خود کرد.
در روند فعالیت گستردۀ سازمان در سپهر بعد از انقلاب، اختلاف نظر بر سر «مبارزه مسلحانه» سبب جدایی اشرف دهقانی و محمد حرمتی از سازمان چریکهای فدایی خلق ایران و اعلام موجودیت «چریکهای فدایی خلق ایران» در خرداد ۱۳۵۸ شد. پس از آن اختلاف نظر در مورد نحوهٔ مبارزه و چگونگی برخورد با حاکمیت جمهوری اسلامی منجر به انشعاب ۱۰درصد از اعضای تشکیلات سازمان در خرداد ۱۳۵۹ شد. بهدنبال انشعاب نام سازمان از ۲۵ تیر ۱۳۵۹ به «سازمان چریکهای فدایی خلق ایران (اکثریت)» تغییر یافت. حذف “چریک” از نام سازمان دوروبر یک سال بعد صورت گرفت. سازمان روز ۱۱ اردیبهشت ۱۳۶۰ (اول ماه مه)، در بزرگترین میتینگ تاریخ خود، نام «سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)» را برگزید. سال ۱۳۶۰ یک جدایی دیگر در سازمان رخ داد. بخشی از اعضای سازمان روز ۱۶ آذر ۱۳۶۰ بیانیهای منتشر و در رابطه با مخالفت با نزدیکی و وحدت احتمالی سازمان و حزب تودۀ ایران از سازمان جدا و به مدافعان بیانیۀ ۱۶ آذر معروف شدند.
سازمان با پیروزی انقلاب به سازماندهی دهها هزار هوادار مشتاق به کار حزبی پرداخت. این سازماندهی برای انجام وظیفه در برابر کارگران و زحمتکشان و آزادیخواهان ضروری بود. وظیفهای که از فردای انقلاب و بسیار زودتر از ایجاد تشکیلاتی توانمند برای پاسخگویی، در برابر سازمان قد علم کرده بود. نشریۀ “کار” ارگان رسمی سازمان اسفند ۱۳۵۷ آغاز به انتشار کرد و تیراژ آن بهسرعت به صدهزار و بعدها تا سیصد هزار در هر هفته رسید. طی چهار سال شمار اعضای تشکیلات سازمان به ۲۰هزار نفر افزایش یافت. یک سوم آنان زن، یک پنجم کارگر و سه پنجم دانشجو و دانشآموز بودند. سن متوسط در میان اعضا سازمان کمتر از ۲۴ سال و در میان کادر رهبری ۳۲ سال بود. سازمان با محاسبۀ تشکیلاتهای جانبی، مانند دانشجویان پیشگام، بیش از ۵۰هزار نفر را سازماندهی کرده بود. یاریرسانی به سازمانیابی صنفی کارگران و بسج آنها حول منافع طبقۀ کارگر یکی از صفحات برجستۀ مبارزات سازمان بود.
سالهای سرکوب
سازمان فداییان (زیر هر ۳ نام گفته شده) خود را در تضاد مستقیم با حکومت قرار نمیداد؛ ضمن نقد سیاست سرکوب و عملکردهای غیردمکراتیک حکومت، از سیاستهای مربوط به جنگ با عراق، موضعگیریهای ضدآمریکایی و برخی از جنبههای اصلاحات اقتصادی آن حمایت میکرد. با این وجود سیاست حکومت در چهار سال نخست تحمل سازمان همراه با اعمال فشار علیه آن بود. همیشه صدها عضو و فعال فدایی زندانی بودند. حتی در آن سال ها برای فداییان حکم اعدام نیز صادر میشد. از آغاز فعالیت علنی سازمان تا امروز، بیش از ۱۰ تن ازکادرهای مرکزی سازمان توسط جمهوری اسلامی ایران بهقتل رسیده یا اعدام شدهاند.
همزمان با یورش حکومت به حزب تودۀ ایران در زمستان ۱۳۶۱، که با حمایت و توطئهچینیهای دولت انگلیس صورت میگرفت، سختگیری علیه سازمان و تعقیب و مراقبت اعضای کمیته مرکزی و کادرهای موثر آن شدت و حدت بیسابقهای یافت و فضا برای مبارزۀ علنی و نیمهعلنی بهشدت تنگ شد. جمهوری اسلامی یورش برای دستگیری اعضای کمیته مرکزی را بهار ۱۳۶۲ آغاز کرد ولی موفق نشد. کادرهای مرکزی سازمان به خارج از کشور منتقل شدند. تشکیلات سازمان با چابکی در انطباق با شرایط تهاجمی حاکمیت سازماندهی و شمار دستگیرشدگان و میزان ضربهپذیری آن بهشدت کاهش یافت. پس از پلنوم فروردین ۱۳۶۵ تهاجم گستردهای به واحدهای تشکیلاتی باقیماندۀ سازمان صورت گرفت و شماری از اعضای سازمان دستگیر شدند. شماری از این دستگیرشدگان جزو ۱۵۵ عضو سازمان بودند که در فاجعۀ ملی کشتار زندانیان سیاسی تابستان و پاییز ۱۳۶۷، بدون هیچ مبنای قانونی توسط جوخۀ مرگ بهقتل رسیدند.
سالهای تغییرات
پیامد تلخ انقلاب ایران و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، سازمان را به بازنگری در پایههای نظری، سیاسی و تشکیلاتی سوق داد. پس از برگزاری چند پلنوم کمیتهمرکزی و کنفرانس خارج کشور سازمان، نخستین کنگرۀ سازمان از ۱۳ تا ۲۳ مرداد ۱۳۶۹ در خارج از کشور برگزار شد.
این کنگره بر بررسی گذشتۀ سازمان و عملکرد رهبری سازمان، بررسی مجدد هویت و سمتگیری برنامهای، مواضع سیاسی و تغییر ساختار تشکیلاتی در راستای گسترش دمکراسی درونسازمانی و تامین بیشترین امکان برای دخالت موثر اعضای سازمان در تصمیمگیریهای سازمانی و سیاسی متمرکز بود. کنگره یک شورای مرکزی ۱۰ نفره برگزید، که تنها ۴ نفر از آن عضو کمیتهمرکزی پیشین بودند، و تصمیم گرفت کنگره دوم یک سال بعد برگزار شود.
موضوعات عمدۀ مطرح شده در کنگرۀ اول سازمان در تمامی ۱۸ کنگره بعدی که تا کنون بهصورت مرتب و حداکثر با فاصلۀ زمانی ۲ سال برگزار شدهاند برای رسیدن به نتیجه مطلوب مورد پیگیری قرار گرفتهاند. بررسی مجدد هویت و سمتگیری برنامهای آنقدر ادامه یافت تا در فروردین ۱۳۹۲ به تصویب برنامهای در کنگرۀ سیزدهم منجر شد. در این برنامه در بخش اول زیر عنوان “ سیما، ارزشهای پایه ای و نگاه سازمان” آمده که سازمان برای «فراهم آمدن شرایط گذر تدریجی از سرمایهداری به سوسیالیسم دمکراتیک مبارزه میکند» و «مخالف دولت ایدئولوژیک» است. تمرکز برتغییر ساختار تشکیلاتی در راستای گسترش دمکراسی درونسازمانی و تامین بیشترین امکان برای دخالت موثر اعضای سازمان در تصمیمگیریهای سازمانی و سیاسی هم تا تایید آنها در اساسنامۀ مصوب کنگرۀ دوازدهم در اردیبهشت ۱۳۹۰ ادامه یافت. ساختار تشکیلاتی سازمان در اساسنامه بهگونهای است که شورای مرکزی هیئت رییسۀ مستقل خود را دارد. شورای مرکزی همچنین یک هیئت سیاسی و اجرایی را برای موضعگیری های سیاسی و اداره سازمان در فاصله نشست های شورای مرکزی مابین دو کنگره انتخاب مینماید.
همگراییها
سازمان از پسِ تبعیدِ اجباری به خارجِ کشور، پس از سروسامان دادن به تشکیلات خود، پای در راهِ گفتوگوها و همکاریها و اتحادِ عملهایِ زیادی با حزبها و سازمانهایِ سیاسیِ اپوزیسیون نهاد. یکی از موثرترین کارها در این راستا شرکت بسیار تاثیرگذار سازمان در روند تشکیل اتحاد جمهورخواهان ایران در آذرماه ۱۳۸۲ بود. چند سال بعد سازمان بر روی نزدیکی و همگرایی نیروهای سیاسی چپ نیرو گذاشت. در تاریخِ ۱۵ آبان ۱۳۹۱ سازمان و ۲ سازمان دیگر«فراخوان برای مشارکت در روند شکل دهی تشکل بزرگ چپ» را منتشر کردند و شماری از کنشگران منفرد چپ نیز به آن پیوستند. شوربختانه ۳ سال بعد ۲ سازمان دیگر این روند را متوقف کردند و پیشنهاد “اتحادی در راستای وحدت” سازمان را نیز نپذیرفتند.
کنگرۀ پانزدهم، سازمان با احساس مسئولیت در قبال بخشی از نیروهایی که خواستار همگرایی با سازمان بودند، “بنیانگذاری تشکل مشترک سیاسی با مضمون حزبی” و حق عضویت همزمان در سازمان و آن حزب برای اعضای سازمان را تصویب کرد. روند بنیانگاری آغاز شد، حزب چپ ایران تشکیل شد و عضویت همزمان اعضای آن در سازمان پذیرفته شد. متاسفانه حزب چپ پیش از برگزاری کنگرۀ سوماش، حق عضویت همزمان برای اعضای خود را لغو کرد.
بازیافت کنشگری سازمان
سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) در کنگره های ۱۸ و ۱۹ خود بازیافت کامل امکانات و کنشگری سازمان را، که در روند تدارک بنیانگذاری حزب چپ محدود شده بودند، تصویب کرد. از آن زمان سازمان ما تشکیلات مستقل خود را بازسازی نموده و نشریه کار نیز از نوروز ۱۴۰۲ در سامانه جدید خود به آدرس www.kar-online.com مشغول فعالیت در فضای ارتباطی اینترنت شده است. سامانه های دیگر سازمان نیز در فیسبوک، اینستاگرام، یوتیوب، تلگرام و سایر شبکه های اجتماعی روزانه منتشر میشوند.
در خدمت مردم و میهن!
در راستای تحقق منافع کارگران و زحمتکشان!
مصوبه کنگره ۱۹ سازمان فداییان خلق ایران(اکثریت)
سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) سازمانی مردمی، میهندوست و باورمند به سوسیالیسم دموکراتیک است و در راه آرمانهای والای استقلال، آزادی، عدالت اجتماعی و تامین منافع مردم و کشور (منافع ملی) مبارزه میکند. سازمان با پایبندی به برنامهٔ مصوب خود در راه تحقق جمهوری عرفیِ غیردینی (سکولار) و متعهّد به مبانی حقوق بشر و اصول دموکراسی و مبتنی بر اراده و آرای آزاد، برابرحقوق و دموکراتیک مردم میهنمان مبارزه میکند و قاطعانه مخالف حکومتهای غیرانتخابی، دینی، موروثی و ایدئولوژیک است.
راهبرد سیاسی سازمان برای تحقق این هدف مبارزهٔ پیگیر در راه دگرگونی ساختار سیاسی از طریق تکیه بر مبارزهٔ مسالمتآمیز، کنشگری و برآمد جنبشهای موجود در کشور و اِعمالِ فشار جامعۀ مدنی است. از ارکان سیاست سازمان مخالفت با ساختار ولایت فقیه، مخالفت با استبداد و مبارزه در راه تأمین شرایط انتخابات آزاد و تغییر در نظام انتخاباتی کشور از جمله از راه حذف نظارت استصوابی است.
سازمان به تحقق همبستگی اجتماعی و رفاه مردم پایبند است؛ در راستای رفع همهٔ تبعیضهای اجتماعی از جمله در زمینههای طبقاتی، سیاسی، جنسیتی، اجتماعی، اقتصادی، اعتقادی و ملی-قومی-منطقهای میکوشد؛ و باعزمی راسخ در راه تأمین حقوق و منافع کارگران، برزگران، زحمتکشان و دیگر اقشار و گروههای محروم جامعه مبارزه میکند.
سازمان در مبارزهٔ سیاسی خود و در مخالفت با جمهوری اسلامی تنها به مردم ایران اتکاء دارد، با هرگونه مداخلهٔ نیروهای بیگانه در امور سیاسی ایران مقابله و توسل به هرگونه کمک حکومتها و محافل خارجی و مشارکت در ائتلافها و آلترناتیوهای ساخته و پرداختهٔ بیگانگان را قاطعانه رد میکند. هرگونه گفتوگو با نهادهای بینالمللی و نمایندگان دولتها و احزاب و نیروهای خارجی باید علنی و شفاف باشد.