هممیهنان
مردم آزاده ی ایران
همان طور که می دانید ما فعالان لگام (لغو گام به گام مجازات اعدام) خود را مدافع حقوق بشر در یکی ازعرصه های آن، یعنی رهانیدن هر انسان از مجازات مرگ، می دانیم. ما تا کنون با یاری همه ی آزادیخواهان و انسان دوستان آگاه و مسئول، گامهایی دراین راه برداشته ایم که، گرچه به نتایج مشخص نرسیده است، به همدلی شما مردم یاری رسانده است. می دانیم که حقوق بشر ابعادی گوناگون، به هم پیوسته و رو به تکامل دارد. ازاین رو، ما پیگیری هدف خود را، با وانهادن دیگر عرصه های وابسته، ناکافی می دانیم.
لازم است یاداورشویم که به گمان ما حق استقلال و حاکمیت ملی و حق تعیین سرنوشت به صورت دمکراتیک نیز بخشی مهم ازحقوق بشراست و بنابراین، هرگونه مداخله ی سیاسی، نظامی و تجسسی در آن از دیدگاه ما مغایر با حقوق اساسی مردم و محکوم است. ما ضمن تاکید بر ضرورت رعایت این حقوق، حق مسلم شهروندان می دانیم که [از] امکان گفتگو و مذاکره ی آزادانه و مستقلانه [با هر آن کس که خود تشخیص می دهند، برخوردار باشند]. ما، به ویژه این نکته را فراموش نمی کنیم که حقوق شهروندی مردم را نمی توان به بهانه های سیاسی، با جنجال آفرینی و اتهام پراکنی این یا آن جناح دولتی به مخاطره افکند. اگر دیدار با اشخاص و نمایندگان خارجی در مکان و زمان مشخص یا با شهروندان خاص ممنوع است، نهادهای قانونی باید این ممنوعیت را، درچارچوب حقوق مصرح قانونی، و حقوق انکارناپذیر بشر، تعیین، اعلام و ابلاغ کنند؛ و نهادهای تصویب کننده ومجری نیز باید پیامدهای این اقدام، به ویژه انتقاد به آن را بپذیرند.
آگاهید که چندی پیش، به فاصله ی چند روز، دو هیئت حقوق بشر و پارلمان اروپا که نمایندگان برگزیده ی مردم اروپا، نه کارگزاران دولتی، بودند به ایران آمدند و در کنار دیدار با دولتمردان، هر یک چند دقیقه ای را نیز به دیدار با فعالان حقوق بشر در ایران گذراندند. این دو دیدارکوتاه مدت، محدود و عادی بودند؛ اما با تاسف و شگفتی دیدیم که همین ورد.مقدار از همدردی هیئتهای اعزامی نیز چگونه در معرض خشم و غضب و واکنشهای عصبی و تحریک آمیز شماری از مسئولان دولتی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی قرار گرفت. ما دریافته ایم که ریشه ی این رخدادها، در به خطرافتادن امنیت ملی نیست، بلکه در نگرانی از به خطرافتادن آینده ی مراکز قدرت نهفته است. این واکنشها تنها حقوق مسلم شهروندی، ازجمله آزادی اندیشه و بیان و نیز امنیت مردم، به ویژه فعالان آزادیخواه و خیراندیش را به خطرمی اندازد و از این رو ما آن را محکوم می کنیم.
ما برآنیم که دردها را می توان با مردم دردمند داخل یا مردم آزاد جهان درمیان گذاشت و به چاره جویی از رهگذر گفتگو با آنان پرداخت. البته، به باورما سمتگیری به سوی نمایندگان قدرتهای سیاسی و اجتماعی، گزینه ی مقدم وهوشمندانه نیست؛ بلکه بهتراست این ارتباطها ویژگی جمعی و دمکراتیک داشته باشد و از مسیرهای قانونی، شفاف و توجیه پذیرصورت گیرد. بهترین راه دراین زمینه بیان مستقلانه ی مسائل و ایجاد همبستگی مردمی ملی و جهانی است. به هر روی، حق مسلم هرکس این است که به گفتگو با هرکس دیگرکه خود بخواهد، به ویژه در چارچوب موازین قانونی و قابل دفاع بپردازد. اگرمسئولان احساس نگرانی می کنند، باید پیش از هر چیز امکان عملی را برای بیان آزادانه، طرح شکایتها در محاکم ملی و بین المللی، حضور وکیلان مدافع درهمه ی محاکمه ها و هموارکردن راه آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی، تن دادن به حق ایجاد تشکلهای صنفی، سیاسی و حقوقی و مانند آنها را فراهم و تضمین کنند؛ به جای تعصب و سرکوب به منظور محدود کردن مردم و فعالان حقوق بشر، چاره ای برای لغو مجازات اعدام که از زمان آغاز کار کابینه ی جدید شتابی بی سابقه و نگران کننده به خود گرفته است بیاندیشید و به کند و کاو در ریشه های دردمندی و نارضایتی مردم بپردازید.
سیمین بهبهانی، جعفر پناهی، علی رضا جباری، فریبرز رئیس دانا، نسرین ستوده، اسماعیل مفتی زاده، محمد ملکی، نرگس محمدی، محمد نوری زاد