هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق!
خبر تلخ و جانگداز بود. رفیق اسد عظیمزاده، مردی از نسل عاشقان، از تبار فدائیان، از میان ما رفت. انسان شریفی که تا آخرین لحظات حیات پربارش، با سری پرشور و قلبی طپنده برای مردم و آرمانهایش زیست.
رفیق اسد از مبارزان ثابت قدم راه آزادی، عدالت اجتماعی و سوسیالیسم بود که تا آخرین دم حیات به آمالها و آرمانهایش پای بند باقی ماند.
اسد عظیمزاده در سال ۱۳۲۳ در شهر رشت دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را در رشته معماری پیگرفت و در ضمن اشتغال به حرفه مهندسی، یک دم از تلاش برای روشنگری باز نماند. او بخش عمدهای از وقت خود را به ترجمه کتب و مقالات و نوشتن آثار پر بار اختصاص داد. وی مترجم کتابهای «کوبا و سوسیالیسم »، «کاسترو در کنگره پنجم»، و آثاری همچون «ما هرگز به ادوگاههای بردگان بازنمیگردیم» از فیدل کاسترو، « من دختر یک انترناسیونالیست هستم» از آلیدا گوارا، «دگرگونی کشاورزی در کوبا» و بسیاری آثار دیگر بود.
رفیق عظیمزاده با مطبوعات پیشرو همکاری قلمی داشت و تا بحال مقالات متعددی از وی منتشر شدهاند که از تازهترین آنها میتوان از «جامعه پزشکی ایران و مردم» و «فیدل کاسترو خود بزرگ بین نیست» را نام برد.
رفیق اسد در شامگاه سهشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۸۵، در اثر بیماری، در تهران در گذشت. او در آخرین لحظات حیاتش نیز پیام عشق و شوریدگی را به نزدیکان و یارانش رساند.
رفیق اسد نمونهایی از انسانهای شریف و پرتلاشی بود که در راه آرمانهای والایش، در راه آزادی و بهروزی مردم ایران و در راه رهایی زحمتکشان لحظهایی آرام ننشست.
شورای مرکزی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)، همدردی عمیق خود را با بستگان، رفقا و یاران رفیق اسدعظیمزاده ابراز داشته و خاطره او را گرامی میدارد.
یادش گرامی و راهش پر رهرو!
۲ اردیبهشت ۱۳۸۵
هیئت رئیسه شورای مرکزی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)