یکشنبه ۹ دی ۱۴۰۳ - ۰۴:۴۲

یکشنبه ۹ دی ۱۴۰۳ - ۰۴:۴۲

جایگاه تحولات سوریه در سیر تطورات منطقه...
در ملاقاتهایی هم که در واپسین روزهای حکومت اسد بین بشار اسد با مقامات ایرانی از جمله عراقچی و ولایتی و لاریجانی انجام شده بود، وی با اعتماد به نفس...
۹ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: م. نوید
نویسنده: م. نوید
به مقابله جدی با فاشیست های سلطنت طلب برخیزیم!
ما باید انفعال را کنار گذاشته و بار دیگر تاریخ را برای مردم و بویژه جوانان توضیح دهیم، ما باید علیه تحریف و واژگون کردن واقعیت های تاریخی که از...
۹ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران
اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!
غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بی‌احترامی به او یا دیگر چهره‌های فرهنگی، بی‌اعتنایی به میراثی است که هویت ما را...
۸ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: هیئت سیاسی - اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی - اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
قاتل و مقتولِ مقصر قتل خود!
...اگر کشته شدن باعث تقویت می‌شود، چرا برای قوی‌تر شدن نباید خودمان را به کشتن بدهیم؟ چرا برای تقویت ارتش‌مان، آن را به ارتش یک کشور دیگر تبدیل نکنیم تا...
۸ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: ا. م. شیری
نویسنده: ا. م. شیری
نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!
همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات...
۸ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران( اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران( اکثریت)
روایت ترانه علیدوستی، از بازداشت تا ممنوعیت از پرواز!
پدیده ممنوعیت از پرواز در غرب موردی آشناست و عمدتا بعد از عملیات القاعده در سال ۲۰۰۱ به سپهر عمومی راه یافت. بویژه در ایالات متحده لیست هایی بوجود آمد...
۸ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: سردبير ماه
نویسنده: سردبير ماه
آریایی بودن: افسانه یا واقعیت؟
مفهوم نژاد آریایی و ادعای برتری نژادی، هیچ‌گونه مبنای علمی ندارد. مطالعات ژنتیکی نشان داده‌اند که همه انسان‌ها از یک نیای مشترک برخوردارند و تفاوت‌های ژنتیکی میان گروه‌های انسانی بسیار...
۷ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده

در گرامیداشت اول ماه مه، روز کار

برخلاف دوران پهلوی، جمهوری اسلامی روز اول مه را به عنوان روز جهانی کار و کارگر بهرسمیت شناخته است، ولی همانگونه که میبینیم، در این روز تنها «انجمنهای اسلامی کارگری» امکان فعالیت علنی دارند و میکوشند با نمایشهای خیابانی وانمود کنند که جنبش کارگری ایران بیچون و چرا از حکومت اسلامی و ولی فقیه پشتیبانی میکند

همزمان با پیدایش شیوه تولید سرمایهداری، طبقه نوئی نیز پیدا شد که جز نیروی کار خود مالک و یا صاحب چیز دیگری نبود. این طبقه برای آن که بتواند هزینه زندگی خود و خانوادهاش را تأمین کند، باید نیروی کار خویش را در بازار کار در برابر دریافت مزد میفروخت. او با مزدی که دریافت میکرد، میتوانست نیروی کار خود را که در کارخانه مصرف شده بود، دوباره بازتولید کند تا بتواند بار دیگر آن را به صاحب کارخانه و یا بنگاهی که در بخش خدمات فعال بود، بفروشد.

بنا بر برداشت مارکس و انگلس شیوه تولید سرمایهداری از دو طبقه اصلی تشکیل شده است که عبارتند از بورژواها و پرولترها. بنا بر برداشت آن دو بورژوا زی طبقه مدرن سرمایهداری را نمودار میسازد که صاحب وسائل تولید اجتماعی است و برای بهکار انداختن آن از کارمزدوری بهره میگیرد.

از آنجا که در روم باستان کسانی را که در روستاها میزیستند، اما بیزمین بودند، و همچنین کسانی را که در شهرها میزیستند، اما باید کار مزدوری میکردند، بدون آن که برده بوده باشند، پرولتاریا مینامیدند، مارکس و انگلس نیز این طبقه نو را که همزاد طبقه سرمایهدار صنعتی مدرن است، «پرولتاریا» نامیدند. بنا بر باور آن دو پرولتاریا کسی است که «از خود صاحب هیچگونه ابزار تولید نیست و برای آن که زندگی کند، ناچار است نیروی کار خود را به معرض فروش بگذارد» بنا بر این تعریف پرولتاریا دربرگیرنده فقط کارگران نمیشود و بلکه همه افرادی همچون روشنفکران، کارمندان، پزشکان، مهندسان و … را در بر میگیرد که در درون شیوه تولید سرمایهداری زندگی میکنند و برای آن که بتوانند زنده بمانند، باید نیروی کار خود را بفروشند.

بنا بر این، چون پرولتاریا باید نیروی کار خود را بهسرمایهدار بفروشد، در نتیجه وابسته به او میشود، زیرا تا زمانی که سرمایهدار وسائل و ابزار تولیدی را که در آنها کار شئیت یافته است، در اختیار پرولتاریا قرار ندهد، قادر به مصرف کار پرولتاریا نخواهد بود.

نگاهی به تاریخ سرمایهداری نشان میدهد که در آن دوران، با آن که پرولتاریا صاحب کار خود بود و میتوانست این نیرو را «آزادانه» در بازار بفروشد، اما خود قیمت کالای نیروی کار خود را تعمین نمیکرد و مجبور بود در برابر مزدی که سرمایهدار حاضر بهپرداخت آن بود، تن به کار دهد. پرولتاریا در سده ١٩ در شرائطی بسیار دهشتناک بهسر میبرد و باید از طلوع تا غروب آفتاب، یعنی نزدیک به ۱۶ ساعت کار میکرد. در آن دوران کارگران در برابر چنین کار طاقتفرسائی مزدی که هزینه زندگیشان را تأمین کند، دریافت نمیکردند و در نتیجه وضعیت زندگیشان روز بهروز وخیمتر میگشت.

همچنین در آن دوران کارگران در درون کارخانهها از هرگونه حقوقی محروم بودند و باید بنا بر فرامین و خواستههای سرمایهداران کار میکردند. همچنین هر گاه حادثهای در روند تولید رخ میداد و کارگرانی مجروح میگشتند، کارفرما مجبور به پرداخت خسارتی به کارگر مجروح و علیل نبود. بهاین ترتیب کارگری که بیمار، مجروح و یا علیل میگشت، برای آن که بتواند بزید، مجبور به گدائی بود. در این دوران پرولترها از هرگونه حقوقی محروم بودند و هرگاه منافع کارفرمایان ایجاب میکرد، میتوانستند بدون هر دلیلی از کارخانه اخراج شوند.

کمبود درآمد سبب شده بود تا زنان و کودکان نیز برای بهدست آوردن یک لقمه نان در کارگاهها و کارخانههای صنعتی نیروی کار خود را به بهائی بسیار ارزان بفروشند. در دورانی که سرمایهداری مدعی «رقابت آزاد» بود، تقریبأ همهی جامعه، از کوکان گرفته تا زنان و مردان در معرض پرولتریزه شدن قرار داشتند، زیرا اکثریت جامعه مجبور بود برای زنده ماندن نیروی کار خود را به سرمایهداران اسنثمارگر بفروشد.

اما از نیمه سده نوزدهم جنبش مطالباتی کارگران از رشد خارقالعادهای برخوردار گشت. برای نخستین بار کارگران در ١٨۵۶ در استرالیا برای تحقق هشت ساعت کار روزانه دست بهاعتصاب زدند، اما آن جنبش با شتاب سرکوب شد. در سال ١٨٨۶ در فرانسه کارگران اعتصابی با پلیس و ارتشی که برای درهم شکستن تظاهرات کارگران به یاری پلیس شتافته بود، بهمبارزه خیابانی پرداختند. در همین سال موجی از اعتصابات کارگری سراسر ایالات متحده آمریکا را فراگرفت و رویهم بیش از ۶١٠ هزار کارگر در این اعتصابات شرکت داشتند. کارگران شیکاگو تصمیم گرفتند در بزرگداشت اعتصاب کارگران استرالیا در اول مه ١٨٨۶برای تحقق خواست هشت ساعت کار روزانه دست به اعتصاب زنند. در آن دوران چند کارگر آنارشیست رهبری این جنبش را در دست داشتند. در این روز بیش از ۴٠٠ هزار کارگر در شهرهای مختلف آمریکا دست بهتظاهرات زدند. برخلاف شهرهای دیگر، در شیکاگو پلیس به صف کارگران تظاهرکننده هجوم برد و در نتیجه ۴ کارگر کشته شدند. در ۴مه همان سال در یادبود شهادت آن کارگران تظاهرات دیگری برگذار شد و کسی با پرتاب بمب به میان جمعیت سبب کشته شدن هفت پلیس و کارگر شد. پس از این رخداد هشت کارگر آنارشیست و همچنین سردبیر نشریه «روزنامه کارگران» دستگیر و به جرم توطئه علیه امنیت عمومی محاکمه و محکوم و از آن میان سردبیر «روزنامه کارگران» و ۴ کارگر آنارشیست به دار آویخته شدند. مابقی نیز به ۴ تا ۶ سال زندان محکوم گشتند.

رخدادهای شیکاگو بر جنبش کارگری اروپا تأثیری همهجانبه نهاد. در سال ١٨٨٩ در آلمان بیش از ٩٠ هزار کارگر معادن منطقه رور بهخاطر تحقق هشت ساعت کار روزانه دست به اعتصاب سراسری زدند. در همین سال کارگران کارخانههای گاز انگلستان به اعتصاب سراسری پرداختند و سرانجام موفق شدند در این بخش از صنایع انگلیس هشت ساعت کار روزانه را به تصویب رسانند. کارگران بندر لندن نیز در همان سال توانستند با دست زدن به اعتصاب به دستمزد خود بیافزایند.

جنبش کارگری اروپا توانست در سال ١٨٨٩ کنگره خود را در پاریس تشکیل دهد و بینالملل کارگری را بهوجود آورد. در این کنگره که با شرکت بیش از ٣٩٣ نماینده از ٢٢ کشور تشکیل شد، به پیشنهاد نمایندگان فرانسه مصوبهای به تصویب رسید که بر اساس آن جنبش بینالملل کارگری موظف بود در یکی از روزهای سال در سراسر جهان برای تحقق خواست هشت ساعت کار روزانه تظاهراتی بر پا کند. در رابطه با این مصوبه کنگره پاریس به پاس مبارزاتی که کارگران شیکاگو در روز اول ماه مه ١٨٨۶ انجام داده بودند، این روز را به مثابه روز همبستگی جنبش بینالمللی کارگران و روز مبارزه بهخاطر رهائی طبقه کارگر از قید و بندهای استثماری تصویب کرد. بهاین ترتیب اول ماه مه به مثابه «روز کار» پا بهعرصه تاریخ گذاشت و طی ١٢۵ سال گذشته از سوی کارگران و شاغلین جهان گرامی داشته شد.

کلیسای کاتولیک که بنا بر باور خود با جنبش سوسیالیستی و کمونیستی مخالف است، زیرا سوسیالیستها و کمونیستها را افرادی بیخدا میداند که از حکومتی سکولار پشتیبانی میکنند و برای دین در هدایت دولت نقشی قائل نیستند، درسال ١٩٣٩ که در ایتالیا فاشیستها و در آلمان نازیها حکومت میکردند، روز اول ماه مه را در رابطه با یوسف نجار که با «مریم مقدس» ازدواج کرد تا فرزند او عیسی مسیح بیپدر نماند، «روز بزرگداشت یوسف کارگر» اعلان کرد. در این روز کارگران وابسته به سندیکاهای کارگری کاتولیک در صف جداگانه خود در نمایشهای خیابانی شرکت میکنند.

اینک روز اول ماه مه در بیشتر کشورهای جهان به مثابه «روز کارگر» تعطیل رسمی است و در این روز سندیکاهای کارگری و احزاب سیاسی چپ با برگزاری جشنها و تظاهرات خیابانی، نه تنها خاطره مبارزات کارگران شیکاگو را زنده نگاه میدارند، بلکه همچنین با طرح خواستهای نو که بازتابدهنده نیازهای کنونی جنبش کارگری است، میکوشند از حقوق مدنی خویش دفاع کنند. بهعبارت دیگر، جنبش مطالباتی کارگری میکوشد وضعیت زندگی تودههای مزدبگیر را در درون شیوه تولید سرمایهداری انسانیتر و مرفهتر سازد، بدون آن که جنبش ماه مه را بهجنبشی ضدسرمایهداری بدل کند.

جنبشهای کارگری کشورهای پیشرفته سرمایهداری توانستند طی ١٢۵ سال گذشته به دستاوردهای سترگی در زمینه بهترسازی سطح زندگی و آموزش نیروی کار دست یابند که امروز حتی از سوی سرمایهداران نیز پذیرفته شده است، زیرا این گونه سرمایهگذاریها و هزینههای اجتماعی سبب افزایش فوقالعاده مهارت و بالارفتن بارآوری نیروی کار در این کشورها گشته است که در نهایت موجب افزایش چشمگیر کار اضافی و سود سرشار سرمایهداران میگردد.

اما در ایران از یکسو به دلیل وجود دولت استبداد که از پیدایش هرگونه سازمان مطالباتی، صنفی و سیاسی جلوگیری میکند و از سوی دیگر بهخاطر عقبماندگی صنعتی، جنبش مطالباتی- سندیکائی ایران نتوانست آنطور که باید از رشد برخوردار شود و به مثابه جنبشی مستقل بر روی پای خود بایستد. در دوران رضا شاه برای جنبشهای سندیکائی هیچگونه آزادی عمل وجود نداشت و پس از شهریور ١٣٢٠ با پیدایش آزادیهای نسبی در جامعه، حزب توده توانست تا اندازهای کارگران کارخانههای دولتی و خصوصی را در سندیکائی که وابسته به این حزب بود، بسیج کند و بهجای آن که از این جنبش در جهت بهبود وضعیت زندگی کارگران بهره گیرد، با راهانداختن اعتصابات سیاسی کوشید موقعیت حکومت دکتر مصدق را تضعیف کند، زیرا میپنداشت او عامل امپریالیسم آمریکا است. در دوران سلطنت محمد رضا شاه نیز دولت محصول کودتای ۲۸ مرداد از پیدایش سندیکاهای خودجوش کارگری جلوگیری کرد و در عوض با بهوجود آوردن «سندیکاهای زرد» که توسط عوامل ساواک رهبری میشد، کوشید از رشد و گسترش جنبش کارگری جلوگیرد و هنگامی که انقلاب ١٣۵٧ تحقق یافت، جنبش کارگری ایران فاقد هرگونه بافت سازمانیافته سندیکائی و سیاسی بود و بههمین دلیل نتوانست در انقلاب ایران نقشی پیشاهنگ داشته باشد.

با این حال در بطن انقلاب ضد پهلوی، در بیشتر کارگاهها و کارخانهها «شوراهای خودجوش کارگری» بهوجود آمدند. در آن دوران کارفرمایان که انقلاب را با منافع و موجودیت خود همسو نمیدیدند، برای ضربه زدن به انقلاب کوشیدند با اخلال در روند تولید، جنبش انقلابی را با شکست روبهرو سازند و با کاستن حجم تولید به روند انقلاب ضربه زنند. در آن زمان یکی از کارهای درخشان «شوراهای کارگری» جلوگیری از خرابکاری کارفرمایان در روند تولید بود. بههمین دلیل «شوراهای کارگری» در بسیاری از کارخانهها رهبری و مدیریت کارخانهها را به دست گرفتند، اما بهخاطر بیتجربگی و سطح آگاهی اندک ، در بسیاری از موارد روند تولید با هرج و مرج روبهرو گشت. پس از آن که خمینی و روحانیتی که از خط مشی او هواداری میکرد، توانست رهبری انقلاب را از آن خود سازد، برای مقابله با «شوراهای کارگری»، «انجمنهای اسلامی کارگری» وابسته بهخود را در کارخانهها و ادارات و بنگاههای دولتی و خصوصی بهوجود آورد و کوشید بهوسیله این نهاد رهبری جنبش کارگری را از آن خویش سازد.

از آنجا که در دوران حکومت اسلامی احزاب و سازمانهای صنفی و سیاسی مستقل امکان فعالیت ندارند، در نتیجه جنبش کارگری ایران نتوانست بهسوی سازماندهی مستقل خویش گام بردارد و همچنان بخش بزرگ آن تحت سلطه حکومت اسلامی قرار دارد. با این حال هیچ حکومت مطلقهای نمیتواند از تحقق مبارزه طبقاتی جلوگیری کند و بههمین دلیل نیز دیدیم که چگونه کارگران ایران در صنایع نفت، پتروشیمی، نیشکر هفتتپه، شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و … توانستند طی سالهای گذشته با بهوجود آوردن سندیکاهای مستقل خود که هنوز از سوی حکومت جمهوری اسلامی بهرسمیت شناخته نمیشوند، برای تحقق خواستهای مطالباتی خود به مبارزهای مؤثر دست زنند.

برخلاف دوران پهلوی، جمهوری اسلامی روز اول مه را به عنوان روز جهانی کار و کارگر بهرسمیت شناخته است، ولی همانگونه که میبینیم، در این روز تنها «انجمنهای اسلامی کارگری» امکان فعالیت علنی دارند و میکوشند با نمایشهای خیابانی وانمود کنند که جنبش کارگری ایران بیچون و چرا از حکومت اسلامی و ولی فقیه پشتیبانی میکند.

در سالهای اخیر در ایران شاهد جنبشهای پراکنده کارگری علیه کارفرمایان دولتی و خصوصی هستیم. در برخی از موارد نیز کوشش شده است سندیکاهای کوچکی همچون سندیکای اتوبوسرانی تهران بهوجود آیند. این تلاشها هر چند کوچک و پراکندهاند، اما آشکار میسازند که کارگران ایران چون بهشدت در زیر خط فقر قرار دارند و مزدی که دریافت میکنند، تکافوی هزینه زندگی خود و خانوادهشان را نمیدهد، ناچارند به ابعاد مبارزات مطالباتی خود بیافزایند. از درون این مبارزات پراکنده دیری نخواهد پائید که جنبش مطالباتی سراسری ایران به سندیکاهای سراسری تبدیل شود، پدیدهای که بدون آن پیدایش جنبش سیاسی کارگری ممکن نیست.

جشن اول ماه مه را گرامی داریم و همگام با مبارزات مطالباتی کارگران بکوشیم این مبارزات پراکنده را به مبارزهای سیاسی و سراسری علیه رژیم عقبمانده و ضدتاریخی رژیم استبدادی و خودکامه ولایت فقیه تبدیل کنیم.

 

 

پانوشتها:

Karl Marx, Friedrich Engels: “MEW”, Band 25, Seite 892

مارکس و انگلس: «مانیفست حزب کمونیست»، فارسی، چاپ پکن، صفحه ۳۴

Karl Marx, Friedrich Engels: “MEW”, Band 23, Seite 445

I.M. Kriwogus und S. M. Stezkewitsch: “Abriss der Geschichte der I. und II. Internationale”, 1960, Seite 151

Ruhr

I.M. Kriwogus und S. M. Stezkewitsch: “Abriss der Geschichte der I. und II. Internationale”, 1960, Seite 159

بخش : کارگری
تاریخ انتشار : ۱۱ اردیبهشت, ۱۳۹۰ ۸:۵۱ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

به پیشواز شب چلّه – پایداری در پیروزی نور و آزادی بر ظلمت و استبداد!

هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) از این که نخستین پیام خود پس از انتخابش را هم زمان با شب یلدا، پایان جان‌سختی شب و جشن آغاز بازگشت نور بر زندگی و طبیعت راهی خانه‌های هم‌میهنان خود می‌نماید، خرسند است. ما این هم‌زمانی امیدآفرین را ادامهٔ  راهی می‌دانیم که دیری‌‌است در همراهی با مردم سرزمین‌مان در پیکار دیرینه‌شان با شب و ظلمت و در پیوند با آزادی و نور، برگزیده‌ایم.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!

همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات غیرانسانی دیگر صرف نظر از نوع اتهام یا انگیزه و اعتقاد محکومان، چیزی جز نابودی و ظلم نیست و باید برای همیشه از دستگاه قضایی حذف شود.  نه به اعدام، نباید فقط شعاری باشد، بلکه باید به منشوری تبدیل شود که کرامت انسانی و حقوق برابر را برای همه، فارغ از جنسیت و جایگاه اجتماعی، به رسمیت بشناسد.

مطالعه »
بیانیه ها

به پیشواز شب چلّه – پایداری در پیروزی نور و آزادی بر ظلمت و استبداد!

هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) از این که نخستین پیام خود پس از انتخابش را هم زمان با شب یلدا، پایان جان‌سختی شب و جشن آغاز بازگشت نور بر زندگی و طبیعت راهی خانه‌های هم‌میهنان خود می‌نماید، خرسند است. ما این هم‌زمانی امیدآفرین را ادامهٔ  راهی می‌دانیم که دیری‌‌است در همراهی با مردم سرزمین‌مان در پیکار دیرینه‌شان با شب و ظلمت و در پیوند با آزادی و نور، برگزیده‌ایم.

مطالعه »
پيام ها

اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!

غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بی‌احترامی به او یا دیگر چهره‌های فرهنگی، بی‌اعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفه‌ای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین می‌کند.

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

جایگاه تحولات سوریه در سیر تطورات منطقه…

به مقابله جدی با فاشیست های سلطنت طلب برخیزیم!

اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!

قاتل و مقتولِ مقصر قتل خود!

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!

روایت ترانه علیدوستی، از بازداشت تا ممنوعیت از پرواز!