پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳ - ۲۰:۴۷

پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳ - ۲۰:۴۷

صدای لمپنیسم در پوشش سلطنت طلبی...
این افراد، که ظاهراً توانایی ورود به بحثی مستدل و منطقی با منتقدان را ندارند، سعی دارند به جای پرداختن به گفتگوی سالم و تبادل نظر سازنده، با توسل به...
۶ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
چپ، آزادی و عدالت در تاریخ معاصر ایران!
در این بخشِ پایانی، ابتدا مروری کوتاه بر تاریخ چپ ایرانی دارم، از سال‌های آستانه‌ی جنگ اول جهانی تا امروز و سپس تلاش می‌کنم تا در پرتو نکات مطرح شده...
۶ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: علیرضا بهتوئی
نویسنده: علیرضا بهتوئی
ضرورت چپ وجمهوری خواهی...
برای جریان چپی که می خواهد برای دغدغه های عمومی نسبت به وضعیت وخیم شکاف طبقاتی سیاستهای خصوصی سازی و کاهش نقش دولت در جوامع بازاری معاصر که نولیبرالیسم آنرا...
۶ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: جابر حسینی
نویسنده: جابر حسینی
چله ی زمستان
یلدا، شبِ قشنگ/ شبِ خاطره ها، و دوران زمان/ دوران دریائی دل،/ و دوستی ها و رفاقت ها
۱ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوە داد
نویسنده: کاوە داد
ماشین اعدام و سرکوب را متوقف و زندانیان سیاسی را آزاد کنید
حکومت جمهوری اسلامی،در این شرایط که در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و مسائل منطقه ای با نا کامی روبرو شده و به شدت در بن بست و بحران...
۳۰ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: جبهه ملی ایران
نویسنده: جبهه ملی ایران
گسترش مقاومت مردم، زمينه ساز گذار از جمهوری اسلامی به دموکراسی!
بیانیه جمهوری سکولار دموکرات در ایران: ابداع اشکال جديد مقاومت مدنی به‌ویژه توسط زنان که با شجاعتی کم نظیر و با خلاقیت خارق العاده صورت می گيرد، جهانیان را به تحسین...
۳۰ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
پلیس نیویورک در جریان اعتصاب تاریخی آمازون کارگران را دستگیر کرد!
"اگر بسته شما در تعطیلات به تاخیر افتاد، می توانید حرص سیری ناپذیر آمازون را سرزنش کنید. ما به آمازون مهلت مشخصی دادیم تا به پای میز مذاکره بیاید و...
۳۰ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: گودرز اقتداری
نویسنده: گودرز اقتداری

دو شعر به یادِ علیرضا جباری، رفیق سال هایِ دورِ عشق و کار

رفیقِ من قرارِ ما این نبود
همین حالا...
در این شبی که ماه
پشت ابرهای تیره پنهان است
چقدر می خواهم ببینمت
و تو سینه ات را بگشایی وُ
بگویی،
اینجاست،
هنوز سرِ جایش است
سرخِ سرخ-
عشق را
برایت به یادگار گذاشتم.

عشق را به یادگار گذاشت وُ رفت،

قرار ما این نبود!

دوست دیرین من

من منتظر بودم،

ما منتظر بودیم

تو با باران بیایی،

با عطرِ گل سرخ

با نسیم سحری که از دهانش

بوی شقایق می آید،

به من –

نه به ما… بگویی نگران نباشید

رفقا-

درد و رنج ما یکی ست

تپش قلب مان،

نوید به بار نشستنِ

عشقِ فردایِ ماست

دوزخ هم نمی تواند

پیکر زخمین ما را جدا سازد

مرگ تنها زخمه ای بر تنمان است

همانند همه رنجهایی

که بر دوش می کشیم

رفیق سالهای دورِ من

نمی دانم یادت هست!

من که فراموش نکردم

سینه ات راگشودی،

و زخمی که سالها

بر روی قلبت نشسته

نشانم دادی

و با انگشت اشاره گفتی؛

چیزی اینجاست

بعد از اینکه رفتم

آن را برای تو، جا خواهم گذاشت،

تبسم برلبانم نشست

دیروز بود،

دلم اما گرفت،

رفیقِ من قرارِ ما این نبود

همین حالا…

در این شبی که ماه

پشت ابرهای تیره پنهان است

چقدر می خواهم ببینمت

و تو سینه ات را بگشایی وُ

بگویی،

اینجاست،

هنوز سرِ جایش است

سرخِ سرخ-

عشق را

برایت به یادگار گذاشتم.

رحمان – ا  ۱۸/ ۹ / ۱۳۹۹

 

*************************

شفق گلگون تر از همیشه

دیشب و شبِ قبل بود،

ماه نیلگون

می رفت پشت ابر سیاهی

پنهان شود،

یادم آمد که مدتی از تو بی خبرم

یادم آمد

که باید زنگ می زدم

چند بار زنگ زدم گوشی را برنداشت

گفتم یا خوابه،

یا رفته کنار قابِ گل سرخی

که همیشه چشم به گلبرگ اش می دوزه

تا آرامش بگیره،

شاید هم رفته در این شب گِرفته

ستاره ها را در آسمانِ غمین

بشماره،

می دانم وقتی خودش متوجه شد

حتمن زنگ می زنه،

که زد،

گفت؛ بیمارستان بستری شدم

دکتر گفته حالم خوب بشه مرخص میشم

کمی سردم شده

گفت تب هم دارم،

کمی سر به سرش گذاشتم

گفتم بی خیال برمی گردی

قرار نیست که ما همیشه بمیریم

ما از روزی که متولد شدیم

جنازه مان را به دوش می کشیم

و به خاک می سپاریم،

و بعد سر شوخی را باز کردم،

از همانجایی که خودش می داند

از کجا باید شروع کنم!

گفتم از وقتی که رفتی

پشتِ جبهه خالی شده

من هم تنها شدم

مثل فرمانده ای تنها و مغموم –

که لشگرش پرپر شده،

پشت خاکریزِ مغلوب –

یا مثل سربازی که در خط مقدم جبهه

ناگاه پشت سرش را می بیند

خیل عظیمی از سربازان

شهید شدند و یا زخمی

و من، مغلوب همیشگی ام

اما هنوز سرود فتح می خوانم

گفت، برمی گردم

زود هم برمیگردم

پرچم را خودم به دست می گیرم

گفتم؛

همه منتظرند فرمانده

با هم خندیدیم، خنده ای از ته دل،

که این روزها کمتر پیش میاید

او در آن سوی خط

من در این سو…

گفت ضربانش رفته روی صد –

کمی هم تب دارم،

گفت دو یا سه شنبه مرخص میشم

گفتم؛ جایِ نگرانی نیست

خوب که شدی می توانیم دیداری داشته

باشیم،

البته از راهِ دور…

لعنت به این کرونا

که بین همه فاصله انداخته،

تو بگو  بشمار،

لعنت به او …که بی رحم تر از کروناست

گفتم کی…؟

گفت خودت را به بیراهه نزن

خودتی پسر…

جاده خاکی پر از خس و خاشاکه

تو باز هم بگو بشمار

و من شمردم،

نبض زندگی آرام می زد،

قلب شقایق در باغچه همسایه

به نفس افتاده بود

شفق در افق نگاهم

نیلگونتر از همیشه بود

باز گفت و گفتم…

باز هر دو خندیدیم،

خنده ای از ته دل

که این روزها کمتر پیش میاید

او در آن سوی خط

من دراین سو…

گفتم؛ من که هر روز خدا

می شمارم،

هیِ شِمردم اما هنوز کرونا هست

هیِ شمردم

بدتر از کرونا هم،

هست

اما تو رو قوز افتادی،

پایِ قولت نماندی

رفتی و قرار ما این نبود

و من بار دیگر تنها شدم ،

سکون آوار شد،

یادم آمد،

آدمِ غریب –

در شهرِ خودش هم غریبه،

مزهِ تلخِ غربت

آمد زیر زبانم

تلخ بود،

عقربه ساعت از حرکت بازماند

نبض زندگی از کار افتاد

شفق گلگون تر از همیشه

پشت ابر سیاهی پنهان شد.

رحمان – ا  ۱۷/ ۹/ ۱۳۹۹

بخش : شعر
تاریخ انتشار : ۲۲ آذر, ۱۳۹۹ ۵:۱۶ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

به پیشواز شب چلّه – پایداری در پیروزی نور و آزادی بر ظلمت و استبداد!

هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) از این که نخستین پیام خود پس از انتخابش را هم زمان با شب یلدا، پایان جان‌سختی شب و جشن آغاز بازگشت نور بر زندگی و طبیعت راهی خانه‌های هم‌میهنان خود می‌نماید، خرسند است. ما این هم‌زمانی امیدآفرین را ادامهٔ  راهی می‌دانیم که دیری‌‌است در همراهی با مردم سرزمین‌مان در پیکار دیرینه‌شان با شب و ظلمت و در پیوند با آزادی و نور، برگزیده‌ایم.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

رئیس جمهور پزشکیان، وعده‌هایش و انتظارات مردم…

قراین، شواهد و تحولات جاری در کشور حاکی ازآن است که در صورت مخالفت مسئولان نظام و افراطیون با خواست مردم و درک نادرست از تحولات داخلی، منطقه‌ای و جهانی، جامعه درگیر حوادث و اتفاقات بسیار ناگوار خواهد شد. با این چشم‌انداز از تحولات پیش رو ضروری است تا سازمان‌ها، احزاب، نهادهای مدنی و تشکل های صنفی- سیاسی، با ارزیابی از تحولات ناشی ازحوادث و اتفاقات احتمالی، برای ایفای رسالت تاریخی خود همراه و همسو شوند.

مطالعه »
بیانیه ها

به پیشواز شب چلّه – پایداری در پیروزی نور و آزادی بر ظلمت و استبداد!

هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) از این که نخستین پیام خود پس از انتخابش را هم زمان با شب یلدا، پایان جان‌سختی شب و جشن آغاز بازگشت نور بر زندگی و طبیعت راهی خانه‌های هم‌میهنان خود می‌نماید، خرسند است. ما این هم‌زمانی امیدآفرین را ادامهٔ  راهی می‌دانیم که دیری‌‌است در همراهی با مردم سرزمین‌مان در پیکار دیرینه‌شان با شب و ظلمت و در پیوند با آزادی و نور، برگزیده‌ایم.

مطالعه »
پيام ها
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

صدای لمپنیسم در پوشش سلطنت طلبی…

چپ، آزادی و عدالت در تاریخ معاصر ایران!

ضرورت چپ وجمهوری خواهی…

چله ی زمستان

ماشین اعدام و سرکوب را متوقف و زندانیان سیاسی را آزاد کنید

گسترش مقاومت مردم، زمینه ساز گذار از جمهوری اسلامی به دموکراسی!