نامزدی رئیسی برای انتخابات ریاست جمهوری محافل سیاسی و اجتماعی را غافلگیر و شوک زدە کرد و واکنش ها و تعبیر و تفسیرهای زیادی را از هر سو برانگیخت. اعلام ورود یکی ازعوامل اصلی قتل عام هزاران زندانی سیاسی در سال ۶٧ بە رقابت های انتخاباتی، از این جهت غافلگیرانە است، کە او قبلا دعوت اصولگرایان به آمدن بە صحنە انتخابات را رد کردە و گفتە بود: “خدمت بە امام رضا در مسئولیت تولیت” را بە نامزدی ترجیح می دهد (نقل بە معنی). باور بە نیامدن وی چنان بود کە برخی از تحلیلگران حتی پس از انتشار اعلام کاندیداتوریش توسط خود او، آن را جدی نگرفتند. شوک آور بود زیرا، کمتر کسی فکر می کرد یکی از بدنام ترین و منفورترین جنایتکاران را کسی برای ریاست جمهوری نامزد کند.
فاکت های تاکنونی دلالت بر آن دارند، کە خود رئیسی هم نە رغبت چندانی بە کاندیدا شدن داشتە و نە امیدی بە پیروزی. پس بە نظر می رسد کە افرادی کە صحنە گردان اصلی قدرت در پس پردە اند و بر وی نفوذ دارند، او را بە صحنە کشاندەاند!
بعضی تحلیل ها غرض از آوردن وی بە صحنە انتخابات را “ایجاد اجماع” در میان اصولگرایان می دانند. برخی دیگر جهت آمادە کردنش برای جانشینی خامنەای، برخی دیگر، درست برعکس برای خالی کردن زیر پای او برای جانشینی و بعضی هم برای گرم کردن تنور انتخاباتی. با وجود این کە گفتە می شود او را برای اجماع آوردەاند، ولی خودش ادعا می کند کە کاندیدای مستقل و ماوراء جناحی است! اما کمتر کسی حرف او را باور می کند و گفته می شود بخاطر نارضایتی وسیع مردم از هر دوجناح رل بازی می کند و فریبکاری.
با این حال حتی اگر شرایط بحرانی هم موجب یک اجماع شکنندە موقتی و تاکتیکی حول وی شود، کە بدون دخالت خامنەای دشوار است حاصل شود، اما مشکل اصلی اصولگرایان، که همانا نداشتن پایگاە کافی در میان رای دهندگان است باقی خواهد ماند و حمایت آنها از رئیسی هم از آرای آنها خواهد کاست. این اجماع تنها می تواند از پراکندە شدن آرای خودشان جلوگیری کند. اگر انتخاباتی بە شکل سال ٩٢ برگزار شود، بسیار بعید می نماید بسیاری از رای دهندگانی کە در دور قبل بە روحانی رای دادند، بە رغم رویگردانی و ناامیدی از او، آرای شان را بە سوی محافظە کاران روانە کنند.
از این روست کە بە صحنە کشاندن رئیسی پرابهام و سبب نگرانی می شود و نە صرف حضورش بە خودی خود. نگرانی از این لحاظ کە دستگاە ولایت بخواهد بە هر قیمت این جانی را بر مسند ریاست جمهوری بنشاند. بە هر روی حضور این جانی شناختە شدە و استقبال اکثر جریانات اصولگرا از بە صحنە آمدن وی، چشم انداز جهتگیری آتی نظام فقاهتی و جامعە آرمانی مورد نظرش را تا حدود زیادی ترسیم می کند و مؤید آن است کە کار ناتمام یکدست کردن حکومت و تصفیە بخش دیگر از مدتی پیش دوبارە از طرف بیت رهبری کلید خوردە است. در این صورت شرکت مردم در انتخابات هم چیز زیادی را تغییر نخواهد داد، خاصه این کە روحانی و جریان موسوم بە اعتدالگرا در ۴سال گذشتە نشان دادە اند کە نە اهل مقاومت در مقابل خامنەای اند، نە بە وعدەهایی کە می دهند پایبند می مانند و نە حاضر اند بخاطر نگرانی از بە خطر افتادن حکومت زمینە حضور مردم را فراهم کنند. در چهار سال گذشتە فرصت برای این کارها بود، ولی سوزاندە شد.
آن روز کە روحانی یکی از همدستان جنایتکار رئیسی را وزیر دادگستری کرد، می توانست حساب امروز را هم بکند. اکنون امر خطیری بر عهدۀ وجدان ایرانی قرار دارد تا از بروز یک فاجعۀ انسانی جلوگیری کند.