سال خونبار 1367 که به کشتار چند هزار زندانی سیاسی منجر شد، بازتاب کاربرد سیاست نرمش در خارج از مرزهای ایران و تشدید سرکوب در داخل بود. سرکوب زندانیان سیاسی در سال 1367 زمانی رخ داد که حکومت قعطنامه صلح با عراق را پذیرفت و برای نشان دادن اقتدار خود در داخل دست به کشتار زندانیان دست بسته زد. سیاستی که در نهایت منجر به شکاف در میان راس حکومت شد و آیت الله منتظری از نیابت رهبری به دلیل اعتراض به این کشتار کنار نهاده شد.
از 1367 تا به امروز حدود ۲۶ سال گذشته است، روندی که با کنار نهادن منتظری خود را عیان کرد همچنان بی وقفه ادامه یافت تا انتخابات 1388 ریزش بزرگ! نظام اسلامی را بی یال و دم و اشکم کرد.
نظامی که همیشه مدعی عدالت بود بی آنکه خود را مقید عطوفت بداند، امروز به یکی از بزرگترین کشورهای رانت خواری و بی عدالتی در جهان تبدیل شده است و آنچه می ماند از کودکان خیابانی تا چوبه های دار، بازتاب سیاستهای حکومت اسلامی در این چند دهه بوده است.
آنچه در روزهای گذشته بازتاب خبری آن را در رسانه های گوناگون و دنیای مجازی شاهد بودیم، مشابه همان سیاستی که منجر به کشتار 67 شد. شکست سیاستهای هشت ساله « رهبری- احمدی نژاد» در رابطه با جهان خارج و بحرانهای اقتصادی در کنار بحران حل نشده سیاسی در سال 1388 آیت الله خامنه ای را ناچار به عقب نشینی و به قول خودش نرمش قهرمانانه کرد که تنها در مقابل کشورهای بزرگ جهان قرار بود که نمود یابد. در عین حال که در مقابل قدرتهای جهان بجای شعارهای تو خالی و هزینه دار زمان احمدی نژاد، از زبان دیپلماتیک و نرمش سیاسی استفاده می شود، در همان حال چوبه های دار بی امان قربانی می گیرند و زبانهای معترض و مخالف بسته می شوند.
گوئی قرار است حکومتی که در بیرون از مرزها نرمش از خود بروز می دهد در داخل مرزها قهرمان زندانی کردن و دار زدن و سرکوب باشد.
در نرمش قهرمانانه سال 1367 یا «نوشیدن جام زهر» در مهرماه سال 68 حکومت پذیرفت که در ادامه مذاکرات نیاز است که به گالیندوپل نماینده ویژه سازمان ملل اجازه ورود به ایران و بازدید از زندانها را دهد.
پارامترهایی که حکومت را در آن سالها وادار به پذیرش گالیندوپل کرد امروز به شکل قویتری وجود دارد. یکی از آن پارامترها نیاز روزافزون ایران به برداشتن تحریمهاست. پارامتر دیگری که بسیار قویتر از گذشته عمل می کند افکار عمومی و امکانات استفاده از امکانات دنیای مجازی و ماهواره هاست.
در این شرایط حکومت دست به ضرب و شتم زندانیان سیاسی می زند. اما قبل از آنکه بتواند بخود بجنبد خبر این حمله وحشیانه دنیای مجازی را پر می کند. دو روز پس از این حمله یکی از زندانیان از درون زندان موفق به دادن شهادت این واقعه در بی بی سی فارسی از طریق موبایل می گردد. این همه در شرایطی بود که تا مقامات حکومت از اسماعیلی رئیس زندانها تا دیگران چنین اقدامی را از اساس تکذیب می کردند، تا اینکه پور محمدی یکی از عوامل کشتار 67 خبر را تا حد یک حادثه جزئی تائید می کند.
همه اینها نشانگر آن است که جهان امروز با دنیائی که در سال 67 هزاران زندانی را در خفا کشتند تفاوتهای جدی کرده است. اما حاکمان حکومت اسلامی نتوانسته اند خود را با زمانه وفق دهند.
برای مقابله با این سرکوبهای وحشیانه قبل از آنکه به انتظار اتفاقات بعدی باشیم، لازم است یکصدا خواهان آمدن احمد شهید به ایران و بازدید وی از زندانها شویم. حتی اگر حکومت زیر بار این خواست نرود طرح چنین درخواستی برایش آزار دهنده است و برای همه گیر نشدن آن تلاش خواهد کرد.
وادار کردن حکومت به قطع اعدامها و آزاد کردن زندانیان سیاسی با گره زدن مسایل داخلی و مذاکرات خارجی ناممکن نخواهد بود. دعوت از احمد شهید یکی از کلیدهای این پیوند است.
سیامک فرید 28/04/2014