انتخابات و فاشیسم.
فا شیسم توازن طبقات و جامعه.
جمهوری اسلامی برای استقرار خود از ابتدا ذاتا مجبور بود جهت دوام خود :
۱- توازن طبقات را بر هم بزند، تا از این طریق طبقات توان مقابله با سیستم را از دست داده و تن به حاکمیت او بدهند. در یک جامعه مدرن توافوق طبقات در تمامی عرصها باعث پیشرفت جامعه می شود، و چون فاشیسم بقای خود را در ویرانی می داند، به همین دلیل جمهوری اسلامی برای جلو گیری از حاکمیت طبقات، نمی تواند انتخابات آزاد برقرار کند.
فا شیسم خواهان تمرکز و حاکمیت است، به همین دلیل به شدت با انتخابات آزاد مقابله میکند، و آنرا ترفند امپریالیسم می داند .
۲- برهم زدن توا زون کلّ جامعه در عرصەهای گوناگون.
۳- بر هم زدن توا زون خانواده و تک تک افراد.
اینها چه ربطی به انتخابات دارد؟
در واقع انتخابات آزاد، چیزی به جز به رسمیت شناختن حق طبقات در جامعه نیست، و جمهوری اسلامی با اولین رای گیری “آری یا نه، به جمهوری اسلامی” با زیر پا گذاشتن حق طبقات، توازن جامعه را بر هم زد.
۴- نتایج هر انتخاباتی را که توازن قوا را در جامعه به نفع مردم رقم می زد، به شدت سرکوب شدند.
۵- گاندی تا زمانی با انگلیسیها مدارا کرد که هنوز قتل عام تظاهرکنندگان اتفاق نیفتاده بود. پس از آن با صراحت گفت، انگلیسیها باید خارج شوند.
۶- شرکت در انتخابات باعث ضربه زدن به مردم در سطح ملی و جهانی است .
۷- رنسانس آغاز شده در ایران را نه باید قربانی جمهوری اسلامی کرد.
۸- یکی از اشکال مبارزه مدنی، نه ی فعال است و عدم شرکت در این شعبده با زی، احترام به تک تک ایرانیان و حقوق بشر است.
در پایان تاکید من بر این محور است که ظرفیت جنبش در ایران در حد یک رنسانس است، و باید این ظرفیت را پاس داشت و با جان و دل از آن دفع کرد.این جنبش را ملتهای ساکن ایران مجانی به دست نیاورده اند، که آن را تقدیم کنند.
دوستان! هدف جمهوری اسلامی این است که ظرفیت این رنسانس را در حد یک خیمه شب بازی تنزل دهد.