به نگر پاره اى از اندیشمندان جهان عرب، تلاش غرب براى دور کردن -دین- از -فرهنگ- که با نام سکولاریزم انجام مى پذیرد، هدفى جزنابودساختن روحیه مقاومت در دل فرهنگ ها ندارد. در نظر این گروه، متهم ساختن برخى از ادیان به مسائلى چون -تروریسم- ، راه را براى تهاجم علیه فرهنگها هموار مى کند. از میان پدیده هاى غربى، که بیش از همه این گروه از اندیشمندان عرب (مسلمان وغیرمسلمان) را نگران کرده مسأله -جهانى شدن کردن- است: اگر -جهانى شدن/ کردن- در پى گسترش فرهنگ غرب است ـ فرهنگى که بر بنیادهاى بت پرستانه، یهودى و مسیحى استوار مى باشد ـ به کدامین دلیل، این فرهنگ را باید از فرهنگ ها وادیان دیگر برتر پنداشت؟و چگونه مى توان گسترش مفاهیم وارزش هاى غربى را تفسیر نمود در حالى که غربیان به دور ساختن آموزه هاى دینى از گستره هاى زندگى تشویق مى کنند؟! (۱)
دکتر سمیرامین (زاده۱۹۳۱) از نمایندگان برجسته -چپ نو- در جهان عرب و از دشمنان سیاست -جهانى شدن- است. این اندیشمندمصرى، دکتراى خود را در -اقتصاد- از دانشگاه فرانسه دریافت کرد. در آغاز، در بخش دولتى زادگاه خود به کار پرداخت. در گروه برنامه ریزى جمهورى مالى، رایزن شد و در کشورهاى بسیارى همچون فرانسه و سنگال به تدریس پرداخت. سمیر امین، هم اکنون مدیر کانون جهان سوم در داکار است. این سازمان دولتى پیرامون مسائل کشورهاى آفریقایى، آسیایى و آمریکاى لاتین به پژوهش مى پردازد.
سمیر امین، سى کتاب به زبان فرانسه وعربى نگاشته که محور بحث نوشته هایش مسائل اقتصاد جهانى ومعضلات اجتماعى جنوب است. از کتاب هاى او است: -التراکم الرأسمالى على الصعید العالمى – (انباشت سرمایه دارى در گستره جهانى) ، -قضیه التخلف – (مسأله واپس ماندگى) ، -فى مواجهه از مه عصرنا- (رویارویى با بحران عصر حاضر) ،-روح عصرنا- ، -مناخ عصرنا- و…
از شمار کسانى که به پژوهش هاى سمیرامین اهتمام نشان مى دهند، دکتر برهان غلیون ، اندیشمند تواناى سورى تبار است. کتاب-ثقافه العولمه و عولمه الثقافه- (فرهنگ جهانى شدن وجهانى شدن فرهنگ ) و -حوارالدین والدوله- (گفت وگوى دولت ودین ) حاصل تلاش واهتمام این دونویسنده به آراى یکدیگر وپاسخ گویى ونقدنظرات هم دیگر است.
سمیر امین، برخلاف برهان غلیون، جهانى شدن را یک پروژه و برنامه از پیش تعیین شده معرفى مى کند. بدین معنا که با گسترش وجهانى شدن نظام سرمایه دارى، قوانین انباشت این نظام یعنى ساز وکارهاى بازار، محوریت و استیلاى سرمایه دارى ومنظومه ارزش هاى فرهنگى غرب حکمفرما شد. پایان یافتن جنگ دوم جهانى با شکوفایى برنامه جهانى شدن لیبرالیزم و سلطه ایالات متحده آمریکا همراه بود. امروزه، سیاست جهانى کردن دو هدف عمده رادنبال مى کند: یکى ژرفا بخشیدن به جهانى کردن اقتصاد یا همان سلطه جهانى بربازار ودیگرى نابود ساختن نیروى مقاومت سیاسى حکومت ها وملت ها. به عبارت گویاتر، این استراتژى بر -اداره جهان به عنوان یک بازار- بنا شده است . زوال یکپارچگى و اتحاد ملى در نقد استعمارگران از دولت تجلى مى یابد. استعمارگران براى مشروعیت بخشیدن به اهداف خود، با تشویق مردم به همبستگى و یکسان ساختن نژاد و دین در پى جدایى افکندن میان توده مردم و نابودى حکومت هاى ملى است تا خود استعمار ، آزادانه و به تنهایى، زمام امور جهان را به دست گیرد و با مشغول شدن کشورهاى دیگر به مسائل کم اهمیت در بازار جهانى ، ایالات متحده آمریکا، یکه تاز نیرومند عرصه سیاست شود. سمیرامین براین باور است استراتژى هاى آمریکایى به حقوق و مصالح همه کشورهاى جهان اهتمام نمى ورزد واین بى احترامى و عدم اعتراف به حقوق دیگران حتى کشورهاى اروپایى را شامل مى شود . (۲)
به نگر سمیرامین ، آمریکا همچنان براى سرکرده گى خود تلاش مى کند و هدف آن ساختن یک جهان تک قطبى است و دراین راستا، از قدرت نظامى کمک مى گیرد. این قدرت نظامى که از سال ۱۹۴۵ م به بعد به طور سیستماتیک و منظم ساخته شده است اکنون سراسر کره زمین را تحت پوشش خود دارد وبه مناطق گوناگونى تقسیم شده است. هنرى کیسینجر این موضوع را در عبارتى که به شکلى به یادماندنى نخوت آمیز بود ، جمع بندى و بیان کرد: -جهانى شدن فقط واژه دیگرى است هم معناى سلطه ایالات متحده-. این استراتژى جهانى آمریکا داراى پنج هدف است : بى اثر کردن و به تبعیت واداشتن شرکاى دیگر مثلث (اروپا و ژاپن)…؛ برقرارى کنترل نظامى نسبت به ناتو، اعمال نفوذ بلامعارض در خاورمیانه وآسیاى مرکزى بویژه بر منابع نفتى این مناطق، مضمحل ساختن تدریجى وبرنامه ریزى شده چین، حصول اطمینان از تبعیت سایر ملل بزرگ (هند و برزیل)، و جلوگیرى از تشکیل بلوک هاى منطقه اى … (۳)
به نگر دکتر سمیرامین ، هدف استراتژیک سرمایه دارى نه -بیرون رفتن از بحران- بل اداره این بحران است . وى که علاوه بر جهان سوم، از کشورهاى جهان چهارم هم یاد مى کند در نظر دارد امروز ، گفتمان ایدئولوژى و سیاسى جهان اول (غرب) و هم پیمانانش (ژاپن واسترالیا) گفتمان اداره بحران است و استعمار مانعى از این نمى بیند که به نام ادیان ، حکومت هاى دیکتاتورى ایجاد شود و به اداره بحران کمک رساند. از این رو سمیر امین در رد برهان غلیون و هم فکرانش ، بحران جوامع اسلامى را -بحران هویت- نمى شمارد بلکه بحرانى اجتماعى است که دستاورد قوانین گسترش سرمایه دارى در جهان و راندن پاره اى از کشورها دراین چارچوب به -جهان چهارم- است . به نظر وى، عربها ومسلمانان هیچ گاه درهویت عربى واسلامى خود تشکیک نکرده و زبان، فرهنگ وایمان دینى واسلامى خود را اسیر ستیزهاى جهانى نپنداشته اند. آنچه امروزه جهان عرب و اسلام با آن روبرو است ستیزه جویى هاى قرن بیست ویکم مى باشد که استعمار بر این دو تحمیل کرده است. (۴) با این همه، سمیرامین قرن بیست و یکم را یک قرن آمریکایى نمى پندارد زیرا این قرن، قرن تعارض ها و برخوردهاى دامنه دار و ظهور مبارزات اجتماعى خواهدبود که جاه طلبى هاى واشنگتن و سرمایه را مورد چالش قرارخواهندداد… و مى توان از همین حالا نخستین نشانه هاى ستیزه اى ایالات متحده، ژاپن و هم پیمان وفادار آنان یعنى استرالیا از یک سو و چین و دیگر کشورهاى آسیایى ازسوى دیگر تشخیص داد.(۵)
به نگر وى نمى توان در سایه سرمایه دارى تمدن عام انسانى بنیاد نهاد. وى با نقد فرهنگ جهانى شدن که ازطرف پیروان نیرومند سرمایه دارى مطرح شده و نقد استراتژى هاى منفى همچون تروریسم و اعمال خشونت و دعوت از همه فرهنگ ها براى برپایى تمدنى انسانى و فراگیر براساس دموکراسى و ارج نهادن به تفاوت هاى فرهنگى به -جهانى شدن فرهنگ- فرامى خواند و یقین دارد نظام جهانى مطلوب آینده سرمایه دارى نخواهدبود و تنها نام درخور ساختارنوین جهانى را -سوسیالیسم- مى داند.(۶)
به نظر این نماینده چپ نو درجهان عرب، تصور پیدایش دوباره ستیزه اى میان ایالات متحده و روسیه هم، تصورى دور از ذهن نیست و اگر چپ اروپا بتواند خود را ازچنبره تمکین و تسلیم دربرابر دیکتاتورى هاى دوگانه سرمایه و واشنگتن رها سازد، آنگاه تصور این موضوع که استراتژى نوین اروپا بتواند با استراتژى هاى روسیه، چین، هند و به طورکلى جهان سوم در یک تلاش ضرورى براى ساختن یک نظام چندقطبى هماهنگ و ترکیب شود هم ممکن است که اگر این اتفاق روى ندهد، طرح اروپا نیز رفته رفته خود بى رنگ و مضمحل خواهدشد.(۷)
به نظر سمیرامین ، اتخاذ راهکارهاى -سوسیالیستى- تنها گزینه درست فراپیش جهانیان است. وى، با ناکارآمد نشان دادن اسلام سیاسى و جنبش هاى اسلامى در رویارویى با چالش هاى بى پایان تاریخ و جهان خوارنامیدن سران نظام سرمایه دارى راه پیروزى بر مشکلات روزافزون را درپذیرش سوسیالیسم و رد غیرسوسیالیسم که آن را -بربریت- مى نامد، مى داند.(۸)
پى نوشت ها
۱ـ حوار الثقافات فى مواجهه العولمه و الإرهاب، الحسن بن طلال، اکتوبر ،۲۰۰۲ ص۵ . (ورقه المولف الى مؤتمر الاسلام و السلام العالمى)
۲ـ ثقافه العولمه و عولمه الثقافه، الدکتور برهان غلیون ـ الدکتور سمیر امین، دارالفکر (سوریه) ـ دارالفکر المعاصر (لبنان)، الطبقه الثانیه ۲۰۰۰م، ص۱۰۴ و ۱۰۵
۳ـ جهانى شدن با کدام هدف؟ پل سوئیزى/ سمیرامین/ هرى مگداف/ جیووانى اریگى، ناصر زرافشان، نشر آگه، ۱۳۸۰ش، ص۶۵ و ۶۶
۴ـ حوارالدوله و الدین، سمیرامین ـ برهان غلیون، المرکز الثقافى العربى، الطبعه الاولى ۱۹۹۶م، ص ۳۴ و ۳۵
۵ـ جهانى شدن با کدام هدف؟ همان، ص۶۸
۶ـ ثقافه العولمه و عولمه الثقافه، همان، ص ۲۱۲ و ۲۱۳
۷ـ جهانى شدن فرهنگ با کدام هدف؟ همان، همان صفحه.
۸ـ پیشین، ص ۶۹