در حالی که صدها هزار نفر از مردم غزه در محاصرهٔ کامل انسانی، بدون آب، غذا و دارو، در حال مرگ تدریجیاند، ۲۵ کشور غربی در ۲۱ ژوئیه ۲۰۲۵ با صدور بیانیهای خواستار پایان جنگ شدند. بیانیهای که بیش از آنکه تلاشی برای توقف جنایت باشد، پوششیست برای تطهیر وجدان جهانی. زیرا این کشورها خود بانیان اصلی تجهیز و تأمین ماشین جنگی اسرائیلاند – چه با سلاح، چه با تکنولوژی، و چه با سکوت.
گرسنگی؛ سلاحی خاموش، مرگبار و سازمانیافته
مطابق گزارشهای رسمی سازمانهای بینالمللی، وضعیت انسانی در نوار غزه به مرحلهای بیسابقه از وخامت رسیده است. طبق دادههای منتشرشده از سوی برنامهٔ جهانی غذا (WFP) و یونیسف (UNICEF)، تمامی جمعیت غزه -معادل ۲.۲ میلیون نفر – در وضعیت ناامنی غذایی شدید قرار دارند و بیش از ۸۵٪ آنان در مرحلهٔ بحرانی گرسنگی (مطابق با شاخص ۴ IPC Phase یا ۵) بهسر میبرند.
آنچه در غزه میگذرد، صرفاً پیامد جانبی یک درگیری نظامی نیست، بلکه باید آن را یک قحطی مهندسیشده با اهداف سیاسی-نظامی دانست؛ قحطیای که با ساختاری چندلایه و منظم عمل میکند.
مهندسی قحطی: ساختارسازی برای مرگ تدریجی
در این ساختار مهندسیشده، نقشها بهصورت هدفمند تقسیم شدهاند:
کارفرما: دولت اسرائیل، طراح و مجری سیاستهای محدودکنندهٔ ورود غذا و کمکهای انسانی؛
شریک راهبردی: ایالات متحدهٔ آمریکا، با تأسیس بنیاد پوششی «Gaza Humanitarian Foundation – GHF» در ایالت دلاویر؛
مجری میدانی: ارتش اسرائیل، در همکاری با بنیاد مذکور، توزیع محدود کمکها را در مناطقی خاص و از پیش تعیینشده انجام میدهد؛
مدیر اجرایی بنیاد: جیک وود (Jake Wood)، تفنگدار سابق ارتش آمریکا؛
هدف پنهان: عملیاتهای امدادی، اغلب با اهداف اطلاعاتی، شناسایی، دستگیری و حتی ترور هدفمند همراه هستند؛
پوشش رسانهای: رسانههای اسرائیلی تلاش دارند با ادعای سوءاستفاده حماس از کمکهای انسانی، افکار عمومی جهانی را منحرف کنند.
با این حال، این ادعاها از سوی نهادهای معتبر بینالمللی نیز به چالش کشیده شدهاند. بهطور خاص، سیندی مککین – مدیر اجرایی برنامه جهانی غذا (WFP) – در مصاحبهای با شبکه CBS اظهار کرد هیچ شواهدی مبنی بر سوءاستفادهٔ سازمانیافته حماس از کمکهای بشردوستانه وجود ندارد.
گرسنگی، در اینجا نهتنها یک بحران انسانی، بلکه ابزاری جنگی برای کنترل جمعیت، تضعیف مقاومت و اعمال فشار روانی-اجتماعی است. این نوع استفاده از غذا بهعنوان سلاح، در تضاد آشکار با اصول بنیادین حقوق بینالملل بشردوستانه قرار دارد و باید بهعنوان جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت مورد بررسی و پیگرد قرار گیرد.
از محاصره تا قحطی مطلق؛ روند ۱۸سالهٔ محاصرهٔ غزه
محاصرهٔ غزه پدیدهای گذرا یا واکنشی نیست، بلکه نتیجهٔ فرآیندی تدریجی و ساختارمند است که از سال ۲۰۰۷ آغاز شده و در سال ۲۰۲۵ به مرحلهٔ قحطی مطلق رسیده است.
مرحلهٔ اول: محاصرهٔ مدیریتشده (۲۰۰۷–۲۰۲۳)
پس از پیروزی حماس در انتخابات ۲۰۰۶ و بهدستگیری کامل کنترل غزه در ۲۰۰۷، اسرائیل با همکاری مصر، محاصرهای نظاممند و چندلایه بر این منطقه تحمیل کرد. در این مرحله، گرچه ورود کالا، سوخت و دارو بهشدت محدود شد، اما کمکهای بشردوستانهٔ موردی از سوی نهادهایی چون UNRWA، WFP و صلیب سرخ ادامه داشت.
مرحلهٔ دوم: محاصرهٔ کامل انسانی (از اکتبر ۲۰۲۳)
پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، اسرائیل مرحلهای جدید از محاصره را با عنوان «محاصرهٔ کامل» اعلام کرد. وزیر دفاع اسرائیل در همان هفته صراحتاً گفت:
«غزه دیگر نه آب خواهد داشت، نه برق، نه غذا، نه سوخت. ما با «حیوانهای انساننما» میجنگیم و مطابق آن عمل خواهیم کرد.»
این اولینبار بود که محاصره بهطور رسمی وارد مرحلهٔ «قفل انسانی کامل» شد. سازمانهای بینالمللی از آغاز فروپاشی سیستم بهداشتی، افزایش سوءتغذیه و بحران غذایی خبر دادند.
مرحلهٔ سوم: قحطی مطلق (از مارس ۲۰۲۵)
پس از وقفهای کوتاه در ژانویهٔ ۲۰۲۵، که امکان توزیع محدود غذا فراهم شد، اسرائیل در مارس همان سال، بار دیگر تمامی مرزها را بست و هرگونه ورود کالا را ممنوع کرد. این آغاز محاصرهای مطلق و بیسابقه بود که به مدت ۱۴۱ روز ادامه یافت و فاجعهای انسانی را رقم زد.
گزارش آماری از بحران گرسنگی در نوار غزه (۲۰۲۵)
طبق گزارشهای رسمی سازمان ملل، نهادهای بهداشتی فلسطینی و منابع میدانی، ابعاد بحران انسانی ناشی از محاصره به شرح زیر است:
مدت زمان محاصرهٔ کامل
– ۱۴۱ روز قطع کامل غذا، دارو، سوخت و کمکهای امدادی.
جمعیت در معرض خطر
– بیش از ۹۰٪ جمعیت دچار گرسنگی یا سوءتغذیه؛
– حدود ۲ میلیون نفر در معرض خطر مرگ واقعی؛
– ۱ میلیون کودک دچار گرسنگی مزمن؛
– ۶۰۰,۰۰۰ (ششصد هزار) کودک در معرض خطر مستقیم مرگ؛
– مرگ تأییدشدهٔ دستکم ۷۱ کودک؛
– ثبت مرگ سه کودک در یک روز (یکشنبه).
تلفات در صفهای غذا
– ۸۷۵ نفر کشتهشده در صف دریافت غذا؛
– ۶۷۴ نفر کشتهشده در جریان توزیع غذا توسط GHF؛
بیش از ۶,۰۰۰ (شش هزار) مجروح در همین صفوف.
اقتصاد و قیمتها
– افزایش ۵۰۰٪ قیمت اقلام اساسی؛
– شکلگیری بازار سیاه، فساد غذایی و فروپاشی ساختار تأمین غذا.
اقلام ممنوعه
– ورود اقلام حیاتی کاملاً ممنوع شده است:
– مواد غذایی، دارو، شیر خشک، سوخت؛
– کمکهای اولیه، تجهیزات پزشکی، چادر، پوشاک؛
– وسایل ساختمانی، ابزار، خودرو.
آخرین آمار ۱۴۱ روز گرسنگی بهعنوان ابزار جنگی
طبق گزارش دفتر هماهنگی کمکهای انساندوستانهٔ سازمان ملل (UNOCHA)، براساس آخرین منابع رسمی بینالمللی، از جمله گزارش «فاجعهٔ قحطی در نوار غزه»، اطلاعات ذیل استخراج شده است:
مرگ کودکان بر اثر سوءتغذیه: تا اواسط خرداد ۱۴۰۴ (می ۲۰۲۵)، وزارت بهداشت غزه مرگ ۶۶ کودک را بهسبب «سوء تغذیه» گزارش کرده است.
تلفات ناشی از گرسنگی در بازهٔ محاصره کامل (مارس تا اواسط می ۲۰۲۵): طی این دوره، دستکم ۵۸ نفر بر اثر قحطی کامل جان باختهاند.
همچنین، بر اساس دادههای مشترک یونیسف و WASH Cluster، بیش از ۹۵٪ منابع آب آشامیدنی در غزه آلوده یا تخریب شدهاند.
رسانههایی چون الجزیره، Middle East Eye و CNN نیز شواهدی منتشر کردهاند که نشان میدهد ارتش اسرائیل بهصورت هدفمند به مراکز توزیع غذا، نانواییها و کاروانهای امدادی حمله کرده است. این اقدامات، بر اساس مادهٔ ۸ اساسنامهٔ دیوان کیفری بینالمللی (ICC)، بهصراحت استفاده از گرسنگی بهعنوان ابزار جنگی علیه غیرنظامیان محسوب شده و بهعنوان جنایت جنگی تعریف میشود.
جمعبندی نهایی محاصره
روند ۱۸سالهٔ محاصرهٔ غزه، از محاصرهٔ مدیریتشده تا قحطی مطلق، حاصل سیاستگذاری هدفمند و ساختاریافتهای است که در آن گرسنگی، به ابزاری برای جنگ و حذف جمعیت بدل شده است. این فاجعه، نهتنها نمادی از بیعملی ساختارهای بینالمللی، بلکه آزمونی برای وجدان جهانی است. بیتردید تداوم آن، اگر واکنش جدی و فوری جهانی در برابر آن شکل نگیرد، یکی از سیاهترین فصلهای تاریخ معاصر بشریت را رقم خواهد زد.
بیانیهای برای پوشاندن واقعیتها: موضعگیریهای دوگانه
بیانیه ۲۵ کشور غربی از جمله بریتانیا، فرانسه، کانادا، ژاپن و ایتالیا، در حالی صادر شد که همان کشورها:
– همچنان به صادرات تسلیحات به اسرائیل ادامه میدهند؛
– روابط نظامی-اطلاعاتی خود را گسترش دادهاند؛
– از محکومیت حقوقی اسرائیل در دادگاه بینالمللی کیفری جلوگیری کردهاند.
اسرائیل ساعاتی پس از صدور این بیانیه آن را «دور از واقعیت» خواند. اما واقعیت آن است که دوگانگی گفتار و کردار غرب به اسرائیل اطمینان میدهد که جنایاتش بدون هزینه باقی خواهد ماند.
فریدریش مرتس و «لغزشِ زبان»: اعترافی ناخواسته به نقش اسرائیل
در جریان تجاوز نظامی ۱۲روزهٔ اسرائیل به ایران در خرداد ۱۴۰۴، فریدریش مرتس، رهبر حزب دموکرات مسیحی آلمان (CDU)، در واکنشی رسانهای گفت: «اسرائیل دارد کار کثیف ما را انجام میدهد.»
گرچه این جمله در چارچوب درگیری با ایران بیان شد، اما به سرعت به سوژهای بحثبرانگیز در فضای عمومی و سیاسی آلمان بدل شد.
فریدریش مرتس در فضای سیاسی آلمان به عنوان شخصیتی شناخته میشود که غالباً نمیتواند بر زبان خود مهار کافی داشته باشد. در رسانهها و تحلیلهای سیاسی، او به فردی مشهور است که گاهی بیاحتیاط و ناخواسته، لایههای پنهان گفتمان رسمی سیاست خارجی آلمان و غرب را افشا میکند – آنگونه که در زبان روانکاوی، از آن با تعبیر لغزش فرویدی (Freudian slip) یاد میشود: جایی که ناخودآگاه فرد، حقیقتی ناپسند و سرکوبشده را به زبان میآورد.
از این زاویه، جمله مرتس را میتوان بیان فشردهای از یک واقعیت ژئوپلیتیکی ساختاری دانست: اینکه اسرائیل در بسیاری از سیاستهای سختافزاری غرب در خاورمیانه، نقش بازوی اجرایی را ایفا میکند – نقشی که اگر مستقیماً توسط قدرتهای غربی اعمال میشد، هزینههای سیاسی، رسانهای و حقوقی سنگینی برای آنان در پی میداشت.
بنابراین، چنین اعترافی را نمیتوان صرفاً یک لغزش زبانی دانست. بلکه باید آن را نشانهای دانست از دوگانگی اخلاقی سیاستگذاران غربی: از یکسو، صدور بیانیههایی در دفاع از حقوق بشر و انساندوستی؛ و از سوی دیگر، سپردن اجرای سیاستهای «کثیف» به متحدانی چون اسرائیل، که فاقد محدودیتهای حقوقی و رسانهای جوامع لیبرالدموکراتیک هستند.
ریاکاری مالی: میلیاردها دلار برای جنگ، بیانیههایی برای صلح
ایالات متحده: همدستی آشکار
۱۷.۹ میلیارد دلار کمک نظامی مستقیم به اسرائیل (اکتبر ۲۰۲۳ – ژوئیه ۲۰۲۵)
۴.۸۶ میلیارد دلار برای عملیات نظامی منطقهای منبع: Jewish Business News, Brown University, 2024
بریتانیا: صادرات اسلحه زیر نقاب دیپلماسی
۱۲۷ میلیون پوند تجهیزات نظامی به اسرائیل در بازهٔ جنگ
ادعای کمک بشردوستانه ۱۰۰ میلیون پوندی به فلسطینیان (که فقط به کرانه باختری رسیده)
منبع: CAAT, The Guardian, UN OCHA 2024
اتحادیهٔ اروپا و آلمان
۱.۱ میلیارد یورو از طریق برنامهٔ Horizon Europe به نهادهای اسرائیلی با کاربرد دوگانه (نظامی-غیرنظامی).
آلمان، اگرچه بیانیهٔ ۲۵ کشور را امضاء نکرد، همچنان یکی از صادرکنندگان مهم تسلیحات و فناوری به اسرائیل است.
منبع: European Commission, SIPRI Arms Transfers Database
نتیجهگیری: بیانیههایی که نمیتوانند حمایت از نسل کشی را پنهان کنند
در جهانی که دوربینها در همه جا حضور دارند، تصاویر قربانیان بهصورت لحظهای منتشر میشود، و گزارش نهادهای بینالمللی در بارهٔ میزان فاجعه بهصورت روزانه در دسترس است، دیگر هیچ رهبر یا کشور غربی نمیتواند مدعی شود از نسلکشی سیستماتیک در غزه بیخبر بوده است. امروز، سکوت و بیعملی نه تنها نشانهٔ بیاطلاعی نیست، بلکه مشارکت ضمنی در جنایت محسوب میشود.
صدور بیانیههای اخلاقی از سوی کشورهایی که بهصورت همزمان، میلیاردها دلار تسلیحات، فناوری و حمایت اطلاعاتی در اختیار اسرائیل قرار میدهند، چیزی جز تلاش برای شستن دستان آغشته به خون با واژگان دیپلماتیک نیست. آنچه از سوی این ۲۵ کشور در قالب بیانیهٔ ژوئیه ۲۰۲۵ صادر شده، نه اقدامی برای توقف خشونت، بلکه تلاشی ساختارمند برای بازسازی وجههٔ بینالمللی آنها و کنترل خسارتهای رسانهای و افکار عمومی است.
این واقعیت که همزمان با امضای چنین بیانیههایی، صادرات تسلیحات ادامه دارد، محاصرهٔ انسانی حفظ شده، و نهادهای مستقل حقوقی بینالمللی با فشار سیاسی از اقدام بازمیمانند، گواه آن است که این اقدامات بیشتر در خدمت مدیریت بحران حیثیتی دولتها است، نه دفاع از قربانیان.
از همین روست که تحلیلگران بینالمللی، همچون Foreign Policy در آوریل ۲۰۲۴، با طعنه و دقت نوشتهاند: «در عصر بیعملی، بیانیهها جایگزین اقدامات واقعی شدهاند … محکومیتهایی که تنها برای تطهیر وجدان و کاهش فشار رسانهای صادر میشوند.»
اما وجدان عمومی جهان، بهویژه در عصر رسانههای غیرمتمرکز و اسناد دیداری، فریب چنین نمایشهایی را نمیخورد. وقتی صفهای توزیع غذا در غزه هدف حملات توپخانهای و هوایی قرار میگیرند، وقتی کودکانی به دلیل گرسنگی جان میسپارند، و وقتی اسرائیل با سکوت و همکاری آشکار غرب، گرسنگی را بهعنوان سلاح جنگی بهکار میگیرد، دیگر هیچ جای تردیدی نمیماند که:
ریاکاری کشورهای غربی نه یک ضعف فردی، بلکه یک سیاست ساختاری است.
بیانیههایی که بدون توقف محاصره، بدون تعلیق کمک نظامی، و بدون ارجاع جنایتکاران به دادگاه کیفری بینالمللی صادر میشوند، فقط پوششیاند برای مشروعیتبخشی به استمرار نسلکشی.
تا زمانی که این چرخهٔ معیوب – حمایت تسلیحاتی، سکوت دیپلماتیک، و تطهیر رسانهای – به قوت خود باقیست، بیانیههای حقوق بشری هیچ معنای اخلاقی ندارند. زیرا همانگونه که حقیقت را نمیتوان دفن کرد، وجدان جمعی بشریت نیز دیر یا زود، حقیقت این ریاکاری سازمانیافته را بهنام خواهد شناخت.
۳۱ تیر ماه ۱۴۰۴