یادداشت روزانه (نمره بیستم)
زندانیان سیاسی و بازداشتیهای ماههای اخیر آزاد باید گردند!
جان زندانیان سیاسی در خطر است. باید یکپارچه در مقابل رژیم ترور و جنایت برای لغو احکام اعدام و برای آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی در خیابانها ماند. دستگاه بیدادگری قوهی قضائیه، به خیال خام خویش و برای ایجاد وحشت عمومی در دل جامعه، چندی پیش اعلام کرده: تا کنون برای ۲۵ پرونده در کرمان، ۸۹ پرونده در سمنان، ۱۱۹ نفر در زنجان، ۱۰۵ پرونده در خوزستان، ۵۵ نفر در قزوین، ۱۱۰ نفر در کردستان، ۳۱۵ نفر در تهران و ۲۰۱ نفر در استان البرز، کیفرخواست صادر شد و همچنان این روند ادامه دارد. این ارقام تنها گوشهای از بیشمار جنایاتیست که از این رژیم سر زده و به بیرون درز کرده است. به یقین ابعاد این شقاوت و بازداشتیها گستردگی بیشتری دارد. چنانچه پیشتر پاسدار میراحمدی، معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور به خبرگزاری فارس گفته بود: «ازاین به بعد دستگیرشدگان صحنهی اغتشاشات، تا زمان محاکمه دیگر به هیچ وجه آزاد نخواهند شد و دادگاههای آنها به سرعت برگزار میشود و احکام بسیار قاطع و بازدارندهای برای آنها صادر خواهد شد».
هم اکنون در پشت دیوار زندانهای کشور خانوادههای زیادی چشم به راه خبری از جوانان بازداشتشدهی خویشند. جا دارد اعتراضات را در همراهی با آنان ومحاصرهی زندانها نیز پیش برد. درهای زندان را باید شکست وفرزندان مردم راپیش از «اجرای احکام قاطع» این جنایتکاران آزاد کرد و نجات داد.
در آستانهی همایش جهانی برای مبارزه جهت آزادی بیقید و شرط همهی زندانیان سیاسی و عقیدتی ایران و از جمله «توماج صالحی» رپر مردمی که تحت شدیدترین شکنجههاست، باید به شکل همهجانبهای به حمایت از این شعار در جایجایِ جهان برآمد. جنبش آزادیخواهانهی مردم ایران با همهی قدرت در حال پیشروی است و سر باز ایستادن ندارد. همچنان در خیابان اعتراض خود را پی میگیرد، هر چه بیشتر مورد پشتیبانی وحمایت قراردهیم، میتواند در اشکال تازه و بدیعی متناسب با روند پیشروی جنبش موجب ارتقای آن شود.
امروز همچون روزهای گذشته برای آزادی همهی زندانیان سیاسی وعقیدتی بایستی تلاش بیوقفه ورزید. امروز به وسعت جهان دیده شده که همه و همه نگران جان زندانیان سیاسی وموج وسیع دستگیریها درپهنهی خیابانها، وحمله به پستوی خانههای مردم و دستگیری پشت دستگیری و پر و پیمان شدن زندانها و بازداشتگاههای موقت در ایجاد سولههای بیابانی هستند. با توجه به این موج گستردهی بازداشتها، بیش از هر موقعی شعار «زندانی سیاسی آزاد باید گردد!» را درکنار مطالبهی «آزادی بازداشتشدگان» جنبش آزادیخواهی مردم، میبایست به خواستهی اساسی اعتراضهای خیابانی بدل کنیم!
فراموش نمیکنیم که طی این پنجاه روز از خیابان تا زندان، از مدارس تا دانشگاهها، از زندانی به زندان دیگر، از جمعههای خونین بلوچستان تا ترور حرم شاهچراغ، چه بر سر مردم بیدفاع آوردهاند. دیدهایم «سربازان سپاه سیاهی» و«سرداران» و «بسیجیان»، چگونه حیدرحیدرگویان، جوانکُشی وکودککُشی راه انداختهاند، به همانگونه که پیشتر در منابر از عدل علی یاد میکردند و هزاران هزار میلیارد از ثروت ومنابع مردم را تحت عنوان بیتالمال دزدیدند. دستگاه امنیت به طور یقین از میزان دستگیریها و زخمیها در همه جای کشور خبر دارد، هر چند آن را بروز نمیدهند؛ ولی هر آنگاه که فرصت کنند به سراغ خانوادهها میروند، تهدید میکنند، راه ورود به آرامستانها را میبندند و مراسم چهلم را به هم میریزند؛ ولی تا به امروز حاکمیت با همه سبُعیت و ددمنشی که ازخود نشان داده است، نتوانسته مانعی در راه اجرای این مراسم چهلم ایجاد کند.
کانون نویسندگان ایران در اطلاعیهی اخیر خود نوشته است: «… در این مدت حاکمیت بسیاری را کشته، بسیاری دیگر را در خیابان، خانه، مدرسه، دانشگاه ومحل کار ربوده وهمهی امکانات خود را برای ارعاب وتحریف افکار عمومی به کاربسته است. بیش از چهل روز است که فضای مجازی، همچون خیابان، بازتاب سرکوب حکومتی و نیز مبارزه ومقاومت مردمی است …»(۱) و همچنین با خبر از ادامهی سرکوب نویسندگان، شاعران ومترجمان آورده است: «بیش از۴۰ روز از قتل مهسا (ژینا) امینی و آغاز جنبش آزادیخواهی مردم ایران میگذرد. در این مدت زنان و مردم ایران دوشادوش هم ایستادهاند و هر لحظه بر دامنهی این جنبش آزادیخواهانه افزودهاند. حاکمیت نیز از نخستین روز این جنبش، دست به کار سرکوب و کشتار شده است و در این میان سرکوب نویسندگان، شاعران و مترجمان نیز بیوقفه ادامه داشته است …»(۲) همچنین جمعی اززندانیان زندان اوین در بیانیهای یادآور شدهاند: « … درچنین شرایطی، سرکوب زندانیان و به خاک و خون کشیده شدن آنان در «شنبهٔ سیاه اوین» نشان داد که حکومت حتی از پژواک صدای اعتراض مردم در زندان نیز هراسان است. تا جایی که با به میدان آوردن تمام قوای سرکوبگر خود (نیروهای یگان ویژه، گارد زندان، نیروهای لباس شخصی و کارمندان مسلحشدهی زندان) و با به کارگیری بیشترین ادوات سرکوب (باتوم، شوکر، گاز اشکآور، گلولهی ساچمهای و گلولهی جنگی) به مقابله با زندانیان روی میآورد. اگر چه یک سوی صحنه، تصویر قلع و قمع زندانی بیدفاع بندهای ۷ و ۸ طی ساعات متمادی تا بامداد روز یکشنبه بود، اما آن سوی دیگر، ایستادگی آنان را نشان میدهد که همراهی سایر بندها و سرکوب متعاقب آنها را به دنبال داشت …»(۳) با توجه به موارد یادشده، هنوز خیل وسیع بازداشتشدگان ماههای اخیر به شکل گمنام باقی مانده و هیچ فهرستی از نام و نشان آنها در دست نیست. از اینرو یافتن نام و نشانیهای آنان کمک بزرگی برای رهاییشان از چنگال بیرحم بیدادگاههای دستگاه قضایی کشور است. در این میان وظیفهی سترگ همهی آزادیخواهان، روشنفکران، نویسندگان و فعالان سیاسی مدافع حقوق مردم در درون ایران، برجسته کردن مطالبهی «آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی» و «آزادی بازداشتشدگان ماههای اخیر» به صورت اصلیترین خواستهها در کنار سایر شعارهای اساسی در تظاهرات هرروزه در سطوح مختلف؛ چه در مدارس، دانشگاهها، در بین معلمان و کارگران وسایر کنشگران اجتماعی داخل کشور و چه در برون مرز است.
نیرویمان را به میدان آوریم و جهان را از این همه جنایت و کشتار بیوقفه آگاه سازیم تا رژیم سفاک و ددمنش و خونریز اسلامی را که حتی از کشتن کودکان و جوانان پروایی ندارد، در تمامی مجامع بینالمللی و افکار عمومی جهان رسوا کرده، در تنگنا قرار داده و وادار به پاسخگویی کنیم. این همنوایی درون کشور و برونمرز، میتواند به نیرویی بازدارنده بدل شده و جهان را از بیرحمی این نظام بیش از پیش آگاه سازد.
این چنین باد!
شنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۱ برابر با ۰۵ نوامبر ۲۰۲۲
پی نوشت ها:
(۱) https://telegra.ph/%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%87-11-02
(۲) https://telegra.ph/%D8%AE%D8%A8%D8%B1-11-03-4
(۳) https://www.akhbar-rooz.com/176650/1401/08/07/