دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ - ۰۵:۴۲

دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ - ۰۵:۴۲

۲۵ نوامبر، روز جهانی رفع خشونت علیه زنان، تداوم خشونت و نقض حقوق اساسی زنان در ایران
به گزارش مرکز آمار ایران در بهار امسال درمجموع ۱۶ هزار و ۲۶۴ نفر به‌‏ دلیل همسرآزاری توسط سازمان پزشکی قانونی معاینه شده‌‏اند که از این رقم ۱۵ هزار و...
۵ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران ( اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران ( اکثریت)
يک نیمه‌روز
بوق ماشین آتش‌نشانی در همه جا پیچیده بود اما معلوم نبود که ماشین برای رسیدن به شعله‌های آتش چگونه می‌تواند راه خود را باز کند. راننده تاکسی با مسافری بر...
۳ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزير؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد
دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا،...
۲ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
دادخواهی و صلح
روز يک‌شنبه گذشته، 27 آبان‌ماه سال 1403 خورشيدی با عنوان دادخواهی و صلح و به‌یاد هزاران فرزند جان‌باختۀ ميهن و با تاکيد بر دادخواهی، خشونت‌پرهيزی و صلح‌طلبی در سامانه زوم...
۱ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: کارآنلاين
نویسنده: کارآنلاين
دنیایِ واژگون
کتاب در حافظه شهر فراموش شده‌ / و به انتها نزدیک / دنیا تعادلش را در نقطه لغزانی دنبال می‌کند / موریانه‌ها / به جانِ کتاب‌ها افتادند / شب است،...
۲۹ آبان, ۱۴۰۳
نویسنده: رحمان ـ ا
نویسنده: رحمان ـ ا
مسئله جانشینی و یا زمانی برای پرسش‌های اساسی درباره کارنامه ولایت فقیه؟
کارنامه اقتصادی، ژئوپولتیکی، اجتماعی، زیست محیطی و فرهنگی فاجعه آمیز حکومت در برابر همگان قرار دارد. حکومت دینی حتا در ماموریت معنوی خود هم شکست بزرگی خورده و مناسک و...
۲۹ آبان, ۱۴۰۳
نویسنده: سعید پیوندی
نویسنده: سعید پیوندی
تلاش جریان برانداز و سلطنت‌طلب در کسب قدرت و وظایف ما
امروز بیش از پیش لازم است که جریانات چپ، ملی و دموکرات صفوف خود را به هم نزدیک کرده و مانع گرایش به سمت راست و جریانات برانداز شوند. هیچ...
۲۹ آبان, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران

سال های سگی

بين مردان بی‌خانمان و گرسنه‌ای كه در چهاردیواری كوچك ساختمان چپيده بودند؛ ازهمه پيرتر است... چند بسته كوچك كاغذ كادوپيچ شده به پيرمرد می‌دهم و او را در آغوش می‌گیرم.

بین مردان بی‌خانمان و گرسنه‌ای که در چهاردیواری کوچک ساختمان چپیده بودند؛ ازهمه پیرتر است… چند بسته کوچک کاغذ کادوپیچ شده به پیرمرد می‌دهم و او را در آغوش می‌گیرم. مردهایی که چند لایه لباس، روی هم پوشیده‌اند در ساعت‌های دور و دراز خیابان خوابی و سرمای زمستان، اینجا جمع‌اند… با دیدنشان پرسش‌های جورواجوری به ذهن آدم راه پیدا می‌‌کند. شعله‌ی عمر چند نفرشان تا فردا و پس‌فردا خاموش می‌شود؟ چند نفرشان گمنام‌ و ناشناس در خاک خواهند شد؟ چند تن از اینان سال‌هاست تاریخ تولدشان را هم از یاد برده‌اند؟ در این همه نگاه، دریغ و افسوس بیشتر است یا دلتنگی!؟ چند تن از اینان سال‌هاست دیگر برای باور خودشان هم، ارزش و منزلتی قائل نیستند؟ ازیادرفته‌ها چگونه است؟…

«ایوب» پرورشگاهی بود. معتاد نبود. کارتن‌خواب شد. خنزر پنزرهای اسقاطی جمع می‌کند و می‌فروشد…

«اسی» آرایشگر بود و معتاد و حالا کارتن‌خواب. ماشین اصلاح و قیچی و باقی وسایل آرایشگری، سال‌ها قبل پای هرویین خرج شده بود و درآمد آشغال‌هایی که از سطل زباله و گوشه و کنار خیابان‌ها جمع می‌کند، حتی به پول مواد هم نمی‌رسد و مجبور است دُوز خماری و نشئگی را با شربت متادون ۶ هزار تومانی که از یک جایی به او می‌رسد، جبران کند.

تفاوت ایوب و اسی «خرج دود» است و شباهت‌شان لرزیدن از سرما، هذیان گفتن، بیهوش شدن از گرسنگی و حسرت بودن زیر سقف یک خانه به وقت تحویل سال…

«برای یک تکه نون باید ساعت‌ها سگ دو بزنی. بایس یاد بگیری تو سرما زنده بمونی. شایدم امروز یه ماشینی ترمز کنه و یه ظرف غذای گرم بهت بده؛ اما هیچ معلوم نیس نوبت بعدی غذای گرم کِی‌یه… چند روز یا چند هفته دیگه. کارتن‌خواب، هم از سرما و گرما می‌میره، هم از گرسنگی و تشنگی…»

باران می‌بارد و گودال‌های کفِ پهنه‌ی پشتِ ساختمان پُر شده از آب… درخت آلوچه با شکوفه‌هایش، تنها زیبایی اینجاست… مردها از سرما مچاله شده‌اند و کیسه و توبره پلاستیکی و مقوا روی سرشان گرفته‌اند… عده‌ای خودشان را به دیواره سیمانی چهاردیواری ‌چسبانده‌اند برای فرار از باران. چند نفری معتادند و خیلی‌های‌شان، کارگرِ روزمزد با دست‌های خالی…

«میران» مرد۳۰ ساله‌ای‌ که از جنوب خراسان برای کارگری آمده‌است، می‌گوید بین دوسه شهر مجاور، اینجا ارزان‌تر و مردمان‌شان بیشتر غریبه‌پذیراند… می‌گوید در طول۳۰روز فقط ۳ روز کار کرده با روزی۲۰۰هزار تومان. از این۶۰۰هزارتومان، ۱۵۰هزارتومان برای خودش نگه داشته و باقی را فرستاده ‌است برای زن پا به ماه و پسرش علی. در عکسی که نشان می‌دهد او کودکی ۴ساله‌‌است با کلاه پوستی به سر که گویا به چشم‌های پدر لبخند می‌زند…

«از۶ صبح میرم میدون برا باربری و کارگری. هر کار که باشه، ولی صاب‌کارا وقتی میان، می‌گن کارگر کارگر، کارگرای افغانی داد می‌زنن کارگر۱۰۰تومن کارگر۱۰۰تومن. صاب‌کار، ۴تا افغانی می‌بره و ما می‌مونیم بیکار…»

میران روی کلاه پشمی، چند کیسه پلاستیکی به سرش می‌کشد و می‌گوید: «این‌طوریه… در ساعاتی که رو نیمکت پارک‌ها یا ایستگاه‌ها می‌خوابیم، سر و صورت‌مون از سرما اینجوری در امانه…»

بیشتر مردها جوان‌اند و کیسه و توبره‌های بادکرده از چند تکه لباس و خرت و پرتی که به دست و شانه دارند، سندِ خیابان‌خوابی‌شان است.

مردی که موهای جوگندمی دارد؛ پدر دو بچه محصل است و نان‌آور یک خانواده مستاجر، می‌گوید:

«سرباز که بودیم، با رفقامون کلی آرزو داشتیم. می‌خواستم برم درسمو تموم کنم و دیپلممو بگیرم و با پدرم کشاورزی کنم. یکی از رفقام دوست داشت راهنمای سفر بشه، یکی دیگه می‌خواست بره استانبول لباس بیاره و تاجر بشه، یکی دیگه دوست داشت بره دانشگاه و درس حقوق بخونه. هیچ کدوم به آرزوهامون نرسیدیم. زمین پدرم خشکید و ۴ساله که وضع من اینه که الان می‌بینی. اون سه تا هم بدتر از من. اونی که می‌خواست تاجر بشه، الان مسافرکش بین‌شهریه با ماشین اجاره‌ای. اونی که می‌خواست حقوق بخونه، الان برا بار دهم رفته کمپ ترک مواد…»

مردِ گچ‌کار اهل یکی از روستاهای بجنورد، پدر دو فرزند ۴ ساله و ۶ ماهه ‌است و از اول آذر به این شهر آمده طبق حق بیمه‌ای که می‌پردازد، کارگر ماهر محسوب می‌شود، در این دو ماه فقط ۱۰روز کار کرده و برای کل ۱۰روز یک میلیون تومان مزد گرفته… می‌گفت از این مزد، ۲۰۰ هزار تومان را برای خودش نگه داشته و باقی را فرستاده روستا…

«به هر کاری دلخوشم، حتی به رفت‌وروب دستشویی، ولی کار نیست. از صبح میرم سرچهارراه. اونقدر کارگر زیاده که دیگه نوبت به ما نمی‌رسه. هم بیکارم، هم بی‌خانمان، خجالت می‌کشم به خانواده‌ام تلفن بزنم و بگم دستم خالیه…»

سیاهی شب و بارانی که حالا همراه شده با دانه‌های ریز برف، سخت‌تر از نیم ساعت قبل می‌بارد. روی دردناک‌تری از نداری و تنگدستی… گویا فقر، عریانی‌اش بیشترشده… سن و سال‌دارها، کز کرده‌اند، معتادها که هم خُمار بودند و هم گرسنه؛ مچاله‌تر شده‌اند. کارگران بیکار، دردهای‌شان اما به گونه دیگری‌ است…

گویا «ما کور شده‌ایم…^^»

پی‌نوشت‌ها:

^. «سا‌ل‌های سگی» عنوان رمانی از«ماریو بارگاس یوسا» Mario Pedro Vargas Llosa زادهٔ ۲۸ مارس ۱۹۳۶. داستان‌نویس و روزنامه‌نگار… یوسا هفتم اکتبر سال ۲۰۱۰ برنده جایزه نوبل ادبیات شد…

^^. از رمان «کوری» اثر «ژوزه ساراماگو» José de Sousa Saramago زادهٔ ۱۶ نوامبر ۱۹۲۲، درگذشتهٔ ۱۸ ژوئن ۲۰۱۰ نویسنده پرتغالی و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۹۸…

اسفند ۱۴۰۲- پهلوان

تاریخ انتشار : ۲۴ اسفند, ۱۴۰۲ ۹:۰۳ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

تجاوز اسراییل به خاک میهنمان را محکوم می‌کنیم!

ما ضمن محکوم کردن تجاوز اسراییل به خاک میهنمان، بر این باوریم که حملات متقابل منقطع می‌تواند به جنگی فراگیر میان دو کشور تبدیل شود. مردم ما که در شرایط بسیار سخت و بحرانی زندگی کرده و تحت فشار تحریم‌های ظالمانه و غیرقانونی آمریکا و سیاست‌های اقتصادی فسادآلود و مخرب تاکنونی جمهوری اسلامی هر روز سفرهٔ خود را خالی‌تر از روز پیش می‌بینند، اصلی‌ترین قربانیان چنین جنگی خواهند بود.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

این‌جا، کس به‌کینه آلوده نیست

من جنگ را دیده‌ام. من دیده‌ام مردمانی را که هفتاد کیلومتر به‌دور از شهر به جست‌وجوی آب، به‌ما رسیده بودند. و دیدم یزید را که آب بر آن‌ها بست. من جنگ را دیده‌ام. من دیده‌ام زنی را در بیابان‌های خشک، بی ریالی در مشت؛ راه می‌جست. به‌جایی که نمی‌دانست کجاست.

مطالعه »
بیانیه ها

تجاوز اسراییل به خاک میهنمان را محکوم می‌کنیم!

ما ضمن محکوم کردن تجاوز اسراییل به خاک میهنمان، بر این باوریم که حملات متقابل منقطع می‌تواند به جنگی فراگیر میان دو کشور تبدیل شود. مردم ما که در شرایط بسیار سخت و بحرانی زندگی کرده و تحت فشار تحریم‌های ظالمانه و غیرقانونی آمریکا و سیاست‌های اقتصادی فسادآلود و مخرب تاکنونی جمهوری اسلامی هر روز سفرهٔ خود را خالی‌تر از روز پیش می‌بینند، اصلی‌ترین قربانیان چنین جنگی خواهند بود.

مطالعه »
پيام ها
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

۲۵ نوامبر، روز جهانی رفع خشونت علیه زنان، تداوم خشونت و نقض حقوق اساسی زنان در ایران

یک نیمه‌روز

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادخواهی و صلح

دنیایِ واژگون

مسئله جانشینی و یا زمانی برای پرسش‌های اساسی درباره کارنامه ولایت فقیه؟