تا بە انتخابات اسفندماە نزدیکتر می شویم، کشمکشها حول مسئلە رد صلاحیتها بویژە در رابطە با انتخابات مجلس١، در میان اقتدارگرایان درون حاکمیت، اصلاح طلبان، بخشی از اصولگرایان، جناح دولت و جامعە مدنی ایران سطوح مختلف تری بخود می گیرد. علاوە بر تائید صلاحیت عدەای دیگر از داوطلبان رد صلاحیت شدە، و فشارهای پشت پردە و علنی نیروهای مخالف تندروها، شاهد آنیم کە ٢٩۶ استاد دانشگاە نیز از سراسر کشور در نامەای بە روحانی نسبت بە برگزاری انتخابات غیر رقابتی هشدار دادەاند، و از طرفی دیگر نظامیان بعنوان مدعی اصلی حفظ نظام در قالب یکی از مسئولین نظامی بسیج گفتەاند کە اجازە ورود بە هیچ عامل نفوذی را بە مجلس نخواهند داد.
در یک کلام می توان گفت کە علیرغم همە تلاشهای جناح مسلط درون جمهوری اسلامی در مهندسی کردن انتخابات در سطح بسیار بالا، اما با ادامە فشار هم از طرف جناح دولت (سخنرانیهای روحانی در این خصوص)، کارگزاران (حملات رفسنجانی بە شورای نگهبان) و اصلاح طلبان (واکنش خاتمی)، و بخشی از جامعە مدنی، این جناح می رود کە در سطوح معینی از مواضع قبلی خود عقب بنشیند کە این خود را در تائید مجدد صلاحیت تعداد معینی از رد صلاحیت شدگان باز می یابد.
در مورد چگونگی ادامە این روند، اینکە ادامە فشارها می توانند منجر بە عقب نشینی بیشتر اقتدارگرایان و تائید صلاحیت بیشتری از رد صلاحیت شدگان بشوند، می توان هم بشیوە منفی و هم مثبت گمانە زنی کرد. اینکە، از این بیشتر جناح اقتدارگرا عقب نخواهد نشست و با حفظ اکثریت داوطلبان خود، بە داستان ردصلاحیت شدگان برای همیشە پایان خواهند داد، و یا اینکە هنوز این امید هست کە در صورت ادامە فشارها، جناح اقتدارگرا بیشتر عقب بنشیند و ردصلاحیت شدگان بیشتری تائید صلاحیت شوند.
شاید تمامی این مسائل در قبال این امر زیاد مهم جلوە نکند کە علیرغم اصرار جناح اقتدارگرا کە بر ژست شکست ناپذیری خود تاکید ویژەای می کند و می خواهد چنین نشان بدهد کە سد نفوذ ناپذیری ست، عملا در این روزها در مقابل فشار جناحها و نیروهای مقابل عقب می نشیند و بعینە امتیاز می دهد. نیروئی کە نمی تواند خود را در خارج از دایرە کنش و واکنشهای درون جامعە سیاسی ایران یک بار برای همیشە تعریف کند و لاجرم بمانند هر وجود اجتماعی دیگر ناچار بە پذیرش تاثیرات خاصی است.
و حال سئوال این است کە اگر بخصوص جامعە مدنی ایران از جملە در هیئت فشارهای مدنی (از نوع نامە استادان دانشگاە)، با طرح خواستەهای خود از جملە حق شهروندی در خصوص مشارکت شهروندان در امر نمایندگی مجلس، و طرح مطالبات عدیدە دیگر از جملە گسترش حقوق شهروندی و لغو نظارت استصوابی و بە حق خود بە حاکمیت فشار می آورد، می توانست چقدر بە تغییر در آرایش نیروهای سیاسی در داخل کشور منجر شود، و اقتدار انحصارطلبان را با مشکلات جدی در آستانە انتخابات مواجە کند. فشاری کە از طریق تضعیف اقتدارگرایان راە را برای دمکراتیزە کردن کشور بهتر بگشاید.
اقتدارگرایان و از جملە رهبر نظام و سپاە کە با امر برجستە کردن نفوذ دشمن بە مصاف جناحها و نیروهای مخالف خود در انتخابات رفتەاند، متوجە نیستند کە یک فاکتور اصلی را از دست دادەاند کە آن نیز همانا تضعیف ایدە دشمن در روانشناسی مردم بعلت قرارداد برجام می باشد. برجام، منطقا گسترش روابط را می طلبد و بنابراین پارادایم دشمن عملا در این مقطع با دشواریهای معینی روبرو شدە است. واقعیت این است کە ایدە دشمن، نفوذ اجتماعی چندانی در این مقطع برای آنها نمی آورد و از این منظر ایجاد بسیج اجتماعی برای رای دادن بە نیروهائی کە بە این ایدە معقتدند، دشوار.
کلام آخر اینکە، در بحبوحە تاثیرگذاریهای معین نیروهای اجتماعی و سیاسی بر همدیگر در مقطع انتخابات، و طرح گفتمانهای مختلف، این نە تهدید و فشار یک جناح خاص، بلکە در نهایت برآمد نهائی حضور واقعی نیروهاست کە جهت اصلی را تعیین می کند. بنابراین هنوز برای برآمد جدی تر نیروهای مدنی برای طرح مطالبات خود، فرصت هست.
زیرنویس:
١ـ امروز، تاریخ دهم فوریە ٢٠١۶، سرانجام شورای نگهبان لیست نهائی کاندیداهای مجلس خبرگان را انتشار داد