در کشور ما، مقولات «اصلاحات ساختاری» و «گذار دمکراتیک» هم روح، مترادف و هردو دارای الگو واره های رفرمیستی بوده و نه تنها خواهان براندازی و انقلاب نیستند و بلکه آن را بر ضد منافع ملی، غیردمکراتیک و حتی غیر اخلاقی قلمداد می کنند.
تدوین گرها و ارائه دهندگان «اصلاحات ساختاری» بخشی از اصلاح طلبان صاحب نام کشورهستند که ریشه در جنبش اصلاح طلبی دارند که از خرداد ۷۶ شروع شده است. اما «گذار دمکراتیک»، یا گذار مردم سالارانه انتخاب «سوسیالیست های دمکراتیک» در عرصه جهانی، برای گذار از جوامع غیردمکراتیک به دمکراسی محسوب می شود که خشونت پرهیز ترین نوع گذار شناخته شده در جامعه معاصر بشری است.
در حالی که مقوله «اصلاحات ساختاری» توسط مبارزان و سیاست مداران توانمند، با تجربه و شناخته شده ای به مانند آقای تاج زاده به جامعه معرفی و به بحث گذاشته شده است و می رود که به یک گفتمان ملی و جدید اصلاح طلبانه تبدیل شود، از سوی دیگر اما، «گذار دمکراتیک» حتی در خانواده چپ کشور نیز مطرح و مورد بحث قرار نگرفته است. البته ریشه اصلی این خلاء در کمبود شناخت از «سوسیالیسم دمکراتیک» در کشورما است.
“چپ های دمکراتیک” با شفافیت کامل مخالف هرگونه گذار انقلابی یا براندازانه، چه خشونت آمیز و چه خشونت پرهیز هستند و بر این باورند که اگر ملتی قادر است انقلاب بکند و حکومتی را سرنگون کند، حتما بسادگی بیشتری و هزینه کمتری قادر خواهند شد که حکومت های غیر دمکراتیک و حتی خودکامه خود را مجبور به قبول ماده ۲۱ اعلامیه حقوق بشر بکنند:
۱- هر کس حق دارد که در امور عمومی کشور خود، خواه مستقیما و خواه با وساطتت نمایندگانی که آزادانه انتخاب شده باشند، شرکت جوید.
۲- هر کس حق دارد با شرایط برابر، به مشاغل عمومی کشور خود نایل آید.
۳- اساس و منشا قدرت حکومت، اراده مردم است. این اراده باید به وسیله انتخاباتی ابراز گردد که از روی صداقت و به طور ادواری صورت پذیرد. انتخابات باید عمومی و با رعایت انصاف و مساوات و رای مخفی یا طریقهای نظیر آن انجام گیرد که آزادی رای را تامین نماید.
سوسیالیست های دمکراتیک عمیقا به استقرار یک جمهوری دمکراتیک (متکی بر انتخابات آزاد و منصفانه)، سکولار (جدایی مذهب و هر نوع ایدئولوژی از سیاست) و عدالت خواه (جامعه ای متکی بر عدالت اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی) در کشور خود، معتقد هستند.
انقلاب یعنی حدف نمایندگان سیاسی درصدی هر چند کم از مردم که بر اکثریت حکومت می کنند. انقلاب یعنی تولید کردن “ضد انقلاب”
“گذار دمکراتیک” یعنی سازماندهی و پیش برد آن نوع مبارزاتی ملی و فرآملی که در نهایت حکومت غیردمکراتیک کشور مجبور شود که با فریز کردن و یا حذف «نظارت استصوابی» تن به یک انتخابات آزاد و منصفانه با نظارت ارگان های ذیصلاح جهانی بدهد. در چنین اتفاقی، حکومت وقت باید بپذیرد که با مجموعه اپوزیسیون و دیزیدنت ها (مخالفین رادیکال غیر قانونی) وارد رقابت آزاد انتخاباتی شود. نتیجه انتخابات آزاد و منصفانه، هرچه که باشد، مرحله «گذر دمکراتیک» اغاز شده است. دمکراسی حکومت اکثریت بر اقلیت است بشرط اینکه حقوق اجتماعی و سیاسی اقلیت مورد قبول و از آن دفاع شود. در غیر از این صورت دمکراسی نیست و بلکه “دیکتاتوری اکثریت” است.
در یک انتخابات آزاد و منصفانه مشروط بر حضور آزاد مخالفین حکومت، اگر دولت فعلی نیز اکثریت رای را کسب کند، اپوزیسیون باید تن به نتیجه بدهد. این اتفاقی است که دوهفته پیش در ونزوئلا رخ داد. در صورت پیروزی مخالفین حکومت، با تضمین دوره ای بودن انتخابات، حکومت قبلی هرگز نباید امید پیروزی مجدد را از دست بدهد. شعار محوری «گذار دمکراتیک» عبارت است از: حذف بی حذف
رفتار و سیاست ها ی سالوآدور آلنده در شیلی و یا نلسون ماندلا، دو سوسیالیست دمکراتیک برجسته تاریخ معاصر، برای “گذار دمکراتیک” از رژیم های غیردمکراتیک و حتی آپارتایدی، دو مثال برجسته از دهها نمونه مشابه محسوب می شوند. اخیرا نیز در هندوراس با پیروزی خانم شیومارا کاسترو، پروسه یک «گذار دمکراتیک» بعد از ده سال حکومت دیکتاتوری کودتایی به خوبی و خوشی و میمنت آغاز شد. فقط با نگاهی گذرا به قول های انتخاباتی خانم کاسترو، خواسته های جهانشمول دمکراتیکی که در خطوط کلی پارادایم “گذار دمکراتیک” سوسیالیست های دمکراتیک است را مشاهده می کنیم:
۱- ساخت دولت سوسیالیستی دمکراتیک که هدف عالی و نهایی آن “انسان” باشد.
۲- ایجاد زمینه لغو قوانینی که ایجاد حکومت دیکتاتوری را مهیا میکنند.
۳- ایجاد امکان برپایی مجلس موسسان برای تهیه طرح قانون اساسی جدید تصحیح شده
۴- کمک از سازمان ملل برای ایجاد کمسیونی برای مبارزه با اختلاس و فساد در کشور
۵- ایجاد دبیرخانەای برای برنامه ریزی اقتصادی مخالف مدل های اقتصادی نئولیبرالیستی.