گذشت هر روز از تحریمهای جدید علیه جمهوری اسلامی ایران، تأثیر ویرانگر آنها بر اقتصاد ایران و محدودیت امکانات جمهوری اسلامی برای مقابله با آنها را آشکارتر می کند. وضعیت فعلی تهدیدهای بسیاری را در خود نهفته دارد. اما آیا فرصتی نیز هست؟
این وضعیت نشریه کار- آنلاین را بر آن داشت تا، در جستجوی راه حلهای ممکنه برای برونرفت مسالمت آمیز از بحران، باب گفتگو در این باره را با تعداد هر چه وسیعتری از صاحبنظران و فعالان سیاسی بگشاید. در زیر پاسخ آقای فریدون احمدی به پرسش های نشریه کار- آنلاین را می خوانید.
——————————
نظرتان در مورد تحریمها چیست، آیا با آنها موافق اید یا مخالف؟
پاسخ من به این پرسش شاید با پاسخ متداول در میان بسیاری کنشگران و تحلیل گران سیاسی در خارج از کشور، تفاوت داشته باشد. من از دیرباز با اعمال فشار برجمهوری اسلامی در عرصه های گوناگون سیاسی، دیپلماتیک، فرهنگی و نیز به گونه ای هوشمند در عرصه اقتصادی موافق بوده ام و اعمال این گونه فشارها و یا تحریم ها را در راستای منافع دراز مدت مردم ایران ارزیابی می کردم. این نظر بر مبانی زیر متکی است:
* منافع مردم ایران با منافع جمهوری اسلامی یکی نیست و در عرصه کشمکش های هسته ای رابطه این همانی که بین این دو، در رسانه ها و در برخی محافل سیاسی برقرار می شود، عمدتا با دلایل سیاسی انجام می گیرد.
* سیاست های هسته ای جمهوری اسلامی در درجه نخست علیه منافع ملی ماست و اینکه نظام به درجاتی توانست امیال خود در این عرصه را بر عواطف ملی گرایانه و ناسیونالیستی استوار کند، ماهیت و سمت و سوی آن را تغییر نمی دهد.
* سیاست های جمهوری اسلامی حیات اجتماعی را در ایران، در زمینه های گوناگون با بحران و شیرازه آن را با خطر از هم پاشیدگی مواجه کرده است. در جهان با شتاب رشد یابنده کنونی ایران ما همچنان به قهقرا می رود. تداوم این سیاست ها وحاکمیت این حکومت، خود، فاجعه ای هرروزه است.
* جمهوری اسلامی، نظامی است ویژه که مناسبات با آن در عرصه بین المللی در چارچوب معمول در عرف جهانی نمی گنجد. نحوه تنظیم مناسبات با این رژیم با نوع تنظیم مناسبات با رژیم آپارتاید درآفریقای جنوبی قابل قیاس است. عادی شدن مناسبات جامعه جهانی با جمهوری اسلامی اگر با تعییر بنیادی سیاسیهای رژیم (که از ظرفیت و ماهیت جمهوری اسلامی به دور است) همراه نباشد، به معنای چشم پوشی جهانی است بر همه اعمال جکومت در ایران و در سطح جهان.
* غرب متقائد شده است که برنامه های هسته ای جمهوری اسلامی صرفا صلح آمیز نیست و در خفا اقدامات دیگری در جریان است. جمهوری اسلامی دارای سلاح اتمی نیزبرای غرب پدیرفتنی نیست.
به عنوان بخشی از استراتژی دفاعی در کشمکش با غرب، جمهوری اسلامی به ماجراجویی ها و تنش آفرینی هایش ابعادی منطقه ای وجهانی داده است، بنابراین باتوجه به روندهای طی شده بسیار بعید می نماید بدون عقب نشینی جمهوری اسلامی مساله در این عرصه فیصله یابد. اعمال فشار اقتصادی موثر تنها عاملی است که می تواند برای به عقب نشاندن جمهوری اسلامی کمک کند و مانعی در برابر سوق جریان امور به سوی رویارویی های نظامی باشد. به عبارت دیگر تحریم ها به نوعی بدیل جنگند.
یکی از دلایل اصلی مخالفان تحریم این است که بیشترین آسیبهای آن متوجه مردم و خاصه تهیدستان و زحمتکشان خواهد شد. شما چه فکر می کنید؟
درست است، تحریم ها بویژه اگر موثر نیز باشند به درجات گوناگون به مردم آسیب خواهند رساند. اما باید توجه داشت عرصه ها و موارد گوناگونی از تحریم ها وجود دارند که می توانند فشار را عمدتا بر دولتمردان و ارگانهای نظامی و امنیتی و پایگاه اجتماعی رژیم متمرکز کنند. دیگر آنکه در راستای هر تحول و تغییری متناسب با آنچه ممکن است به دست آید حد معینی از هزینه را باید پذیرفت. با تعمبم منطق عدم آسیب و مطلق کردن آن ، هرگونه مبارزه سیاسی ویا اجتماعی به طور مثال حتا یک اعتصاب معمولی که به اعتصاب کنندگان آسیب مالی می رساند نیز نفی می شود. قابل تاکید است ایجاد دگرگونی درسیاست های حکومت و یا تغییر آن از حقوق و وظایف خود مردم کشور ماست و این وظیفه را نمی توان از جهانیان انتظار داشت اما واقعیت این است که تعادل قوا به گونه ایست که مردم ایرا ن نمی توانند از این عامل صرف نظر کنند و به پشتیبانی بین المللی نیازمندند. البته که باید تلاش کرد که این فشار و پشتیبانی هر چه بیشتر به عرصه حقوق بشرو حقوق دموکراتیک مردم سوق یابد. اما این بدین معناست که خواست عادی شدن مناسبات جامعه جهانی با جمهوری اسلامی و رفع همه تحریم ها بی توجه به واقعیت ذکر شده، هم نوایی با منافع دراز مدت ایرانیان ندارد.
بخشی و تاکید کنم بخشی از آن مخالفان تحریم که ذکر کردید، اعمال فشار جهانی موثر بر جمهوری اسلامی را نفی می کنند، بسیاری اشکال مبارزه جدی و مسالمت آمیز با حکومت را قابل پذیرش نمی دانند، در عرصه نظرخواست تحولات بنیادی را نفی می کنند، این ها را کنار هم بگذاریم آیا جز تلاش عملی در راه حفظ وضعیت و چارچوب های موجود معنای دیگری دارد؟
فکر می کنید تحریمها این بار نتیجه مورد انتظار کشورهای اعمال کننده را به بار آورند؟
شواهد نشان می دهد که تحریم ها موثر افتاده و جمهوری اسلامی را به واکنش واداشته است. تحریم ها نیز درعمل شدیدتر از آن چیزی است که به طور رسمی اعلام می شود. اجبار به اجرای طرح حذف یارانه ها و هراس بسیار از آغاز اجرای آن خود نشان از تاثیر تحریم ها دارد. برپایی امواج اعتراضی علیه وضعیت فلاکت بار اقتصادی و پیوند یافتن آن با جنبش موجود برای دموکراسی و حقوق شهروندی (جنبش سبز) کابوسی است که حکومتیان به شدت از آن هراس دارند. این کابوس را باید به حقیقت تبدیل کرد.
فکر می کنید جمهوری اسلامی چگونه عمل کند: تمکین یا سرپیچی؟
شاید یکی از شقوق محتمل که وجود دارد این باشد که جمهوری اسلامی در مورد مناقشات هسته ای عقب نشینی هایی بکند و تا حد زیادی به خواسته های غرب تمکین نماید اما قادر به تغییر رفتارش در مناسبات بین المللی و در منطقه نیست و بیش از آن دارای انشقاق و تشتت است که بتواند در این عرصه تصمیمات اساسی بگیرد در نتیجه تنش در مناسباتس با غرب همچنان پابرجا خواهد ماند و حدی از فشارها و تحریم ها همچنان تداوم خواهد یافت. ممکن است عمق شکافی که جمهوری اسلامی بین خود با غرب ایجاد کرده است، کاسته شود اما این شکاف پرشدنی نیست.
آیا وضع به طور اجتناب ناپذیری دارد به سمت افزایش تنشها و احتمالاً خشونت و درگیری کشیده می شود یا راه حل مسالمت آمیزی هست؟
اوضاع به طور مستمر به سوی افزایش تنش ها سیر کرده است و این سیر همچنان ادامه دارد. اما فکر می کنم این که جمهوری اسلامی تغییر سیاست نخواهد داد امری حتمی و اجتناب ناپذیر نیست. حکام جمهوری اسلامی تا کنون نشان داده اند که ظرفیت چنین مصلحت جویی ها را دارند . در این زمینه نمونه پذیرش قطعنامه اتش بس و نمونه آزادی گروگان های سفارت آمریکا قابل ذکرند . تجربه این را نیز نشان داده است که رژیم همواره بسیار دیر و با عقب گردهای جدی تر به ضرورت این عقب نشینی ها پی برده است. در مورد اینکه اوضاع ضرورتا به سوی خشونت و درگیری و جنگ سیر خواهد کرد، من قادر به اظهار نظر نیسنم. اما تصور می کنم راه واقعی حل مسالمت آمیز مساله و جلوگیری از سیر امور به سوی جنگ، افزایش فشار بر جمهوری اسلامی و افزایش هزینه های نظام است هم در داخل کشور و هم در خارج از آن.