امسال دانشآموزان میهنمان سال تحصیلی جدید را در شرایطی آغاز میکنند که سال گذشته جدا از هر چه طبقاتیتر شدن سطح آموزش، حملات تبهکارانهٔ گروهی «ناشناخته» به مدارس میهنمان را نیز تجربه کردند.
کشور ما به دلیل دههها حکمرانی ناکارآمد با معضلات متفاوتی روبروست. استیلای فقر امروز غریب به شصت درصد جامعه را به زیر سیطرهٔ مخوف خود گرفته و در این میان «گلهای خندان»، کودکان و نوجوانان، این آیندهسازان، نخستین قربانیان هیولای فقرند. اگر چه بر اساس حکم روشن قانون اساسی (اصل۳۰) «دولت موظف است وسائل آموزش و پرورش رایگان را برای همهٔ ملت تا پایان دورهٔ متوسطه فراهم سازد و وسائل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد.»
اما عملکرد حاکمان به گونهای بوده که بر اساس آمار منتشره شده کمتر از پنج درصد دانشآموزان فارغالتحصیل بخش آموزش رایگان توان ورود به بخش آموزش عالی را دارند.
ناتوانی حاکمیت در امر بالا بردن کیفیت آموزش مدارس دولتی نه تنها به دلیل ناتوانی آنان بلکه در نتیجهٔ تلاقی این ضعف با خصلت سودجویانه و مافیایی حاکمان دوچندان شده است.
وجود برنامههای غیرضرور ایدئولوژیک که با روح و روان دانشآموزان در تناقض است، از مشکلات دیگر مبتلابه سیستم آموزشی ماست.
از سوی دیگر تیغ تیز گزینش، مدیران کارآمد و مردمی را کنار گذاشته و میگذارد و به جای آن لشکری از «طلاب حکومتی» «آسیمهسر از سرای مسجد» به سوی مدارس دوانند.
حضور «طلاب ولایی»، این نیروهای آموزشندیدهٔ غیرکارآمد که چاشنی عدم جذابیت آنان از سوی کودکان نیز همراهشان است، دردی مضاعف بر پیکر بیمار سیستم آموزشی ماست.
باری با همهٔ این دردها و آلام ما به این نوباوگان باهوش و مبتکر که سازندهٔ آیندهٔ زیبا و معطر ایران رنگارنگند، باورمندیم و بیش از حد امیدواریم و مطمئنیم که با فداکاری و ایثار والدینی که با «دلی خونین، لبی خندان» و آغوشی گشاده در مقابل فرزندانشان دارند، روزهای بسیار شادابی را پیش رو داریم و همچنین با پیوستگی و تمرکز بر خواستهای بر حق، کودکان و نوجوانان میهنمان در جهان کاملاً متفاوت آینده نقشهای مثبتی بر عهده خواهند گرفت.