دویچە ولە در جریان گزارشی از تاسیس گروهی بە اسم ‘گروە کاری تحریم ها’ توسط وزارت خارجە آلمان خبر می دهد، گروهی کە درصدد است کانالهائی برای تبادلات مالی خارج از شعاع تحریمهای آمریکا بیابد.
اما در همین گزارش همزمان از کار شاق این گروە گفتە می شود، ماموریتی بمراتب مشکل و بە بیان همین گزارش ناممکن. زمان باقیماندە تا آبان ماە، و تسلط بی بدیل دلار بر عرصە معاملات جهانی از جملە موانع سر راهند.
در گزارش تصریح می شود (و شاید مهمترین نکتە این گزارش همین مورد باشد) کە البتە اروپا قادر است دست بە ایجاد چنین ارگانی بزند، ارگانی کە بتواند سوئیفت را دور بزند و امر معاملە مالی با ایران را امکان پذیر و تضمین کند، اما همزمان تاکید می کند کە این کار تنها از طریق همکاری با کشور چین امکان پذیر است. امکانی کە برای اروپا معقول نمی نماید، زیرا کە بە گفتە همین گزارش، برای اروپا “تعویض وابستگی بە آمریکا با وابستگی بە چین چندان عاقلانە بە نظر نمی رسد.”
فارغ از اینکە در مدت باقیماندە، اروپا قادر بە ایجاد چنین کانالی برای ادامە مراودە پولی و مالی با ایران بشود یا نە، اما خود گزارش نشان می دهد کە لازمە پایان دادن بە امپراطوری دلار، لااقل در کوتاە مدت، احتیاج بە تغییر در پهنە سیاست در بعد کلان دارد، و با توجە بە اینکە چین یک کشور تک حزبی، بدور از دمکراسی لیبرال و با شاخص های غیر حقوق بشری است، اروپا نمی تواند و منطقا هم نباید بە چنین کشوری بگرود. بە بیانی دیگر، اروپا نمی تواند برای حفظ برجام و یا مقابلە با ترامپ، بە ارزش های بنیادین خود لطمە زدە و آنها را دور بزند. برای اروپا، آمریکا تنها ترامپ نیست.
اما همزمان اروپا از خروج ایران از برجام واهمە دارد، زیرا کە مرگ برجام را نافی امنیت خود و آغاز مسابقە تسلیحاتی در منطقە خاورمیانە قلمداد می کند. فراتر از این، برجام تبلور ارادە سیاسی این قارە در عرصە جهانی در شرایطی است کە ترامپ با سیاست های بغایت غیر عقلانی خود نظم جهانی را بە مصاف طلبیدەاست. دفن برجام، دفن یکی از بارزترین جلوەهای نفوذ و قدرت سیاسی اروپا در عرصە یکی از حادترین کشمکشهای موجود در سطح جهان است.
منطقا باید انتظار داشت کە اروپا سرانجام راهی پیدا کند، اما بە احتمال قوی این راە نمی تواند برآوردەکنندە سقف انتظارات ایران باشد کە در گفتەهای وزارت خارجە ایران بە صراحت بیان شدەاند “امکان ادامە فروش نفت و پرداخت پول بە ایران”. آن هم در سطح نزدیک بە یک میلیون بشکە نفت در روز.
در این فرصت کم، از طرف ایران هشدارها بە اروپا در خصوص ارائە پیشنهادهای مشخص کماکان ادامە دارند، و با نزدیک شدن ماە آبان، شدیدتر هم می شوند. البتە گمان آن نمی رود کە این هشدارها بتوانند بە طرف اروپائی آن فشاری را وارد آورند کە طرف ایرانی انتظارش را دارد، زیرا اروپا می داند کە خروج ایران از برجام، بە معنای بدتر شدن بیش از پیش شرایط در ایران خواهد بود. اروپا می داند کە ایران بغیر از برجام آلترناتیو دیگری ندارد.
اما بغیر از هشدار بە اروپا، یک پروژە دیگر می تواند همکاری ایران با اروپا در زمینە مذاکرات موشکی و سیاست های منطقەای باشد. امروزە دلواپسان در ایران اصرار دارند کە اروپا را بە اهرمی تشبیە کنند کە خواستەهای امریکا را تعقیب می کند. سخنان اخیر جنتی در مجلس خبرگان گواهی دیگر بر تکرار این سخنان واهیست. زیرا کە اروپا در این مورد همیشە سیاست مستقل خود را داشتە است. و نیز تفاهم با اروپا بر سر این موارد، بە معنای تفاهم با ترامپ و الزاما پیشبرد سیاستهای او نیست.
واقعیت این است کە بر خلاف سخنان روحانی، کشور در بحران عظیمی فرورفتە است. افزایش قیمت دلار کە امروز گویا حتی تا مرز پانزدە هزار تومان رسیدە، و سکوت بانک مرکزی و ارگانهای مسئول در این مورد، نشان از آغاز فروپاشی در بعد اقتصادی دارد.
کشور بە سوی فاجعە پیش می رود.