پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۱:۳۰

پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۱:۳۰

در سوگ رفیق سیروس ماوایی
ما یاد و خاطرۀ رفیق سیروس ماوایی را که سراسر زندگی‌اش با کوشش و تلاش در راه بهروزی مردم همراه بود، گرامی می‌داریم و با قدردانی از مهربانی، استواری، صبوری...
۴ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
یک‌سالگی کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»
کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» که در بهمن‌ماه سال ۱۴۰۲ از زندان‌های ایران شروع شد، به‌زودی یک ساله می‌شود. در آستانه یک سالگی کارزار ... اعتصابیون دست‌کم ۳۴ زندان به...
۴ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: سازمان حقوق بشر ایران
نویسنده: سازمان حقوق بشر ایران
کابینه ۳۴۰ میلیاردر دلاری دونالد ترامپ، کابینه‌ای برای میلیاردها
دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور منتخب آمریکا، با انتخاب میلیاردرها و میلیونرهای برجسته برای پست‌های کلیدی دولت خود، در حال تشکیل یکی از ثروتمندترین کابینه‌های تاریخ ایالات متحده است. مجموع دارایی اعضای...
۳ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: بهرام رحمانی
نویسنده: بهرام رحمانی
ترامپ در کاخ سفید: این یک توطئه علیه آمریکا است؟
نگاهی به کتاب «توطئه علیه آمریکا» نوشته فیلیپ راث: روایتی از داستان یک آمریکای موازی، آمریکایی که در آن به جای روزولت، چارلز لیندبرگ خلبان مشهور حامی نازیسم به قدرت...
۳ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: نیما رفیعی
نویسنده: نیما رفیعی
اعلام رهبری دوران گذار با تکیه به قدرت های خارجی منافی آزادی و حاکمیت ملی ایرانیان است
با انتخاب مجدد دونالد ترامپ به عنوان رئيس جمهور آمریکا و سرکارآمدن دولت وی، سرنگونی رژيم مستبد بشار اسد و تضعیف نيروهای نیابتی جمهوری اسلامی ایران در غزه و لبنان و...
۳ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
حاکمیت و اسلام رساله ای دستگاه قضایی
نفی استقلال قوه قضاییه و نیز اعمال نفوذ و دخالت مستمر این قوه در امر قانونگذاری و بطور کلی تمرکز قوای سه گانه در دست یک فرد بر پایه اصل...
۳ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: عباد عموزاد
نویسنده: عباد عموزاد
شناختها و تجارب بالقوه و بالفعل ما چگونه رشد می کنند
ما انسانها از طرفی با واقعیات درونی خود و از طرفی دیگر با واقعیات بیرونی از خود که به اجتماع و محیط زیست تعلق دارند سر و کار داریم...چرا تجارب...
۳ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: اکبر دهقانی ناژوانی
نویسنده: اکبر دهقانی ناژوانی

قضیه چیست؟!

و قضیه برای اپوزیسیون اینکه، آیا نباید از پنجره این کشمکش ها، حدت بحران در حکومت و بی آیندگی آن را ببیند و نیز بر متن زنده جامعه، حد انفجاری پتانسیل اعتراضی در جامعه را؟ آیا اپوزیسیون قادر است واقعیت نزدیک شدن امکان گذار کشور از نظام ولایی به بن رسیده را دریابد؟ آیا متوجه است که جامعه در آستانه وضعیت "توده ها نمی خواهند" و "بالایی ها نمی توانند" قرار دارد؟ و آیا بر این درس برگرفته از تجارب پرشمار خود ایران و جهانیان هم می ایستد که هر قرار گرفتن جامعه در دروازه گذر از بن بست موجود، الزاماً به معنی عبور از آن نیست؟

از شلتاق های احمدی نژاد و تشر زدن های خامنه ای چه می توان فهمید و در ایران چه می گذرد؟

۱) در کیستی احمدی نژاد

۲) احمدی نژاد، از فرزندان حکومت ولایی جمهوری اسلامی است و فرزند انقلاب بودن، چیزی متفاوت از فرزند ولایت شدن! هر چند که ولایت فقیه خود محصول آن انقلابی که مشخصه اصلی و پایدارش همانا اسلامیت بوده است. جدا از اینکه چگونه انقلاب اسلامی، شرکت کنندگان چپ و ملی گرا در خود را توسط فرزندان نوع اسلامی اش خورد و بعد هم البته شروع کرد به ذبح کردن نحله هایی از خود اسلامی ها، اما در فرزند انقلاب بودن همه دریده شده ها و به قدرت رسیدگان تردیدی نیست. فرزند ساختار جمهوری اسلامی بودن اما خاصه ها و مشخصه های خود را دارد: تربیت شده بر بستر شکنجه، سرکوبگری و کشتار مخالفان، بار آمده در رفتار مبتنی بر انحصار طلبی و توطئه گری سیاسی، و خو گرفته به رانت خواری و تکیه دادن فرصت طلبانه بر امتیازات ناشی از قدرت. احمدی نژاد و هم کاسه های او در زمره این نوع فرزندان اند. او و اینان، فرزندان ناب جمهوری اسلامی هستند!

او و تیمش هر چه دارند از برکت وجود جمهوری اسلامی است. آنان در نبود این ساختار نکبت، باد هوایی بیش نبوده و نمی شدند. اینان نه از آرمان اجتماعی دارای افق برخوردارند و نه که یک برنامه اثباتی مورد اتکاء. با روحیه حزب ستیزانه ای هم که از خود نشان می دهند حتی فاقد یک حزب قایم به خود هستند. یک باند فرقه ای اند. شخصیت محور و گرد آمده حول کسی که موج سوار خوبی در کادر جمهوری اسلامی است. احمدی نژاد در ۱۳۸۴ سوار بر موج راه انداخته توسط بیت- سپاه- اقتدارگرایان عروج یافت، یعنی ولایت و ائتلاف حول ولی فقیه او را سوار بر آن موج کردند تا اصلاح طلبان حکومتی و دو پدر خوانده آنان (هاشمی رفسنجانی معتدل شده و مهدی کروبی رو به فاصله گیری از خامنه ای) به حاشیه رانده شوند. احمدی نژاد متوهم اما بعد انتخابات ۸۸ تا از خامنه ای چک سفید گرفت، با علم کردن “بهار”، خواست خود را یک قطب قدرت مستقل در این حکومت بنمایاند.

۲) موقعیت تعلیق

چهار سال دوم او به شلتاق بازی ها در مقابل ولایت فقیه گذشت. خامنه ای به ناگزیر بر بسیاری از “بازیگوشی” های احمدی نژاد چشم بست زیرا هم پای خودش در میان بود و هم در متن کشاکش های اصلی درون نظام، او نقش موثری نداشت! ولی فقیه او را بال و پر داده بود و خود را با او گره زده بود، ضمن اینکه چون وجود وی را لحظه ای بیش در حیات سیستم نمی دانست لذا او را چندان جدی نمی گرفت و نگرانش نبود. خامنه ای، تاکتیک مدیریت احمدی نژاد را در پیش گرفت تا دوره ریاست او بگذرد. اکنون با گذشت نزدیک به پنج سال از زمان دور شدن و ماندن او از قدرت، روندها اثبات کرده که واقعاً هم او در نظام جایی ندارد. این جریان، گرفتار موقعیت تعلیق است و گیر کرده بین اپوزیسیون شدن و پوزیسیون ماندن! اگر اولی شوند جایشان در حبس و حصر است بی هیچ پشتوانه ارگانیک در جامعه، و در دومی هم مصداق “بعد خرابی بصره” با تخریب همه پل ها پشت سر خود!

پدیده احمدی نژادی در مفهوم پوپولیستی سوار شدن او بر موج ابراز نارضایی مردم، با واقعیت خود او و دار و دسته اش دو چیزاند. شبح اولی یعنی پوپولیسم نه تنها بجای خود باقی است بلکه در شرایط گسترش و تعمیق باز هم بیشتر اوضاع بحرانی کنونی از یکسو و ضعف حضور و نفوذ اپوزیسیون دمکرات از سوی دیگر به شمار می رود. زیرا که اوضاع آن بحرانی است و بحران از جنس چند وجهی و چند سویه. اما تصور اینکه احمدی نژاد در قالب همین تیم ترکیبی و با حضور نمادین خود در آن، نماینده پوپولیسم بعدی است، مبنایی ندارد. پوپولیسم احتمالی آتی در چهره دیگری رو خواهد نمود. احمدی نژاد و باند او علیرغم جار و جنجال هایی که می کنند، مردگان سیاسی بیش نیستند. آنها در دل این ساختار جایی ندارند و در بیرون از آن، فاقد ابزار برای اعمال سیاست. موی دماغ البته هستند و آبروریز و همین نیز برای قدرت، غیر قابل تحمل. اما به عنوان مثلاً الترناتیو وضع ارزیابی نمی شوند.

۳) چیستی تاکتیک احمدی نژاد!

از آموخته های این فرزند جمهوری اسلامی طی ۳۹ سال پایوری برای این حکومت، یکی هم آن بوده که بهترین دفاع از خود، توسل جستن است به ضد حمله و پیشدستی بر حریف تا متوقف اش کند! احمدی نژاد و اطرافیانشان به کمک سه حس بینایی، شنوایی و بویایی بموقع دریافتند که طرف مقابل آنان از طریق مجازات خر مهره های “بهار” توسط قوه قضاییه، قصد جمع کردن بساط  آنان را دارد. بدینترتیب شاخک های این باند نافرمان “شیشه شکن” تیز شد و دریافت که لحظه تسویه حساب قطعی طرفین فرا رسیده است. او و دور و بری هایش که از خیلی قبل منتظر چنین حمله ای علیه خود بوده اند تا متوجه شدند که قرار است عملیات تهاجمی کلید بخورد ضد حمله علیه قوه قضاییه را آغاز کردند. محاسبه آنان این بود که از طریق بست نشینی در شاه عبدالعظیم و افشاگری ها علیه لاریجانی منصوب شخص ولی فقیه و منفور در جامعه، هزینه حمله به خود را مواجه با هزینه کنند تا بتوانند مهاجم را عقب بنشانند.

این تاکتیک اما بنا به شواهد، شانس موفقیت چندانی ندارد. در واقع، اتخاذ راه حل به اصطلاح تولید بحران، که این نیز البته از آموخته های او و باند وی از جمهوری اسلامی همواره بحران زی و همیشه بحران ساز است، چه بسا که اجرای نقشه “نظام” علیه وی را تسریع هم بکند! او منطقاً باید این را می دانست که تاکتیک حمله برای دفاع را علیه حریفی به کار گرفته است که در به کارگیری آن بمراتب خبره تر از خود اوست و حتی آموزنده وی! نیز این ملاحظه که او جز یک رشته مدارک جمع آوری شده علیه بقیه حضرات طی هشت سال ریاست اش و میزانی از پول های حیف و میل شده در همان دوره چیز دیگری در اختیار ندارد، حال آنکه طرف مقابل، همه جمهوری اسلامی را در اختیار دارد. برنامه احمدی نژاد را اما باید فراتر از تاکتیک هم دید و دارای جهت و جنبه استراتژیک! و چیست این استراتژی و استوار بر کدام ارزیابی؟ پاسخ به این نکته، مهم ترین موضوع نیز در فهم این قضیه است!

۴) او قدرت خود را در ضعف نظام می بیند!

احمدی نژاد سال ها در بالاترین مناصب قدرت در این نظام قرار داشته و به عمق بحران های آن آگاه است. او حتی در آخرین سال های زمام داری نوع بسیجی خود به این رسیده بود که وضع موجود رو به بن بست دارد و جمهوری اسلامی به “خط سوم” مبتنی بر تلفیق مهدویت و ایرانیت و فاصله گیری از ولایت مداری در درون خود محتاج است. او اکنون بر اینست که پیش بینی وی و “بهار”ش درست از آب درآمده و نظام با بحران بسیار سنگینی روبروست. بحران مدیریتی، که خود را در فروپاشی اتوریته نشان می دهد. بحران ساختاری، که در حس رو به افزایش از دست رفتن اعتماد به نفس و نگرانی از آینده موقعیت نظام متجلی است. بحران در منابع تغذیه مالی و ته کشیده شدن آن و تیره بودن چشم انداز برای تامین مالی تازه. بحران هزینه های تحمیلی بسیار سنگین ناشی از سیاست منطقه ای بر بودجه بحرانی دولت. بحران اجتماعی بیکاری بزرگ ابعاد. بحران تنش در مناسبات خارجی و …       

احمدی نژاد عمق و وسعت نارضایتی ها در جامعه را می بیند. می داند که مسئله دیگر از آمار هشدار دهنده گذشته است. او از انواع حرکات اعتراضی روزمره و بعضاً حتی شورش ها در کشور خبر دارد. شاهد تسلسل رشته اعتصابات و تظاهرات کارگری، جنبش مقاومتی دختران و زنان، راهپیمایی های “مال باختگان” و از سر گیری جنبش دانشجویی است. شعارهای آشکارا سیاسی و نه فقط علیه این یا آن جناح بلکه بر ضد کل نظام و راس آن را در این مبارزات می شنود. او دریافته است که واقعیت “مردم دیگر نمی خواهند” رو به نضج دارد. او گوش خود را تیز می کند وقتی مسئولین نه فقط در سطح نمایندگان مجلس که حتی در سطح معاونت و خود وزیر نیز نسبت به  امکان مهار خطرات ناشی از انواع چالش ها از خود ناامیدی نشان می دهند. یعنی او به شم خود می فهمد که بحران “نمی توانند” در “بالایی ها” رو به رشد است.

۵) پس قضیه اینست!

احمدی نژاد از چنین وضعیتی است که روحیه تعرض به سیستم در خود می پرورد! جسارت تعرض کردن به سیستمی که رفوزه است و سابقه رفوزگی اش به طول عمرش می رسد و از جمله متجلی در یکی از فاجعه بارترین مقاطع آن به “مدیریت” همین احمدی نژاد زمانی سوگلی خامنه ای ولی فقیه.    باز به تکرار می گویم که از این نمد کلاهی به احمدی نژاد نمی رسد، او پیشاپیش بازی را باخته است، هرچند که خود و باندش غرق این پندار پوچ باشند که برنده راهبردی این کشاکش آنهایند. او فقط در مشاهداتش برحق است و نه در اعمال گذشته اش یا که در دعاوی اش برای بهبود اوضاع هرگاه که دوباره صاحب منصب شود. اقدام او در رو آوردن عمق بحران نظام و عملاً نشان دادن بی آینده بودن ولایت فقیه خوبست! او با ایستادگی خود در برابر منویات خامنه ای و منصوبان وی کمک می کند که ناگزیری این نظام در عمل مداومش به قانونمندی حذف از خودی ها بار دیگر در برابر دیدگان جامعه قرار گیرد! او با به چالش کشیدن علنی مطلقیت اراده و منویات “رهبر”، نظام جمهوری اسلامی را بی اعتبارتر می کند. جامعه ایران از احمدی نژاد خاطره بسیار بدی در ذهن دارد. خاطره خرابکاری های خانمانسوز این یکی از خود سرترین فرزندان جمهوری اسلامی علیه کشور و مردم ما، اما از شجاعت او نیز خواهد گفت! و صد دریغ از نبود این شهامت در صفوف اصلاح طلبان! او در این آخرین ضربه فنی شدن هایش، نظام را هم وادار به امتیاز دادن می کند اگرچه نه منجر به نجات خود که به نفع جامعه خواهان تحول!

و قضیه برای اپوزیسیون اینکه، آیا نباید از پنجره این کشمکش ها، حدت بحران در حکومت و بی آیندگی آن را ببیند و نیز بر متن زنده جامعه، حد انفجاری پتانسیل اعتراضی در جامعه را؟ آیا اپوزیسیون قادر است واقعیت نزدیک شدن امکان گذار کشور از نظام ولایی به بن رسیده را دریابد؟ آیا متوجه است که جامعه در آستانه وضعیت “توده ها نمی خواهند” و “بالایی ها نمی توانند” قرار دارد؟ و آیا بر این درس برگرفته از تجارب پرشمار خود ایران و جهانیان هم می ایستد که هر قرار گرفتن جامعه در دروازه گذر از بن بست موجود، الزاماً به معنی عبور از آن نیست؟ و نیز اینکه هر گذری نیز رهگشای بهبود نمی تواند باشد و چه بسا که منجر به ورود جامعه در سیکل بسته دیگری هم بشود؟

مردم ایران به تدارک مدیریت دمکراتیک گذر کشور از نظام ولایی نیاز دارند. مسئولیت بزرگی بر دوش اپوزیسیون دمکرات قرار دارد: توافق بر سر خود گذار و نحوه گذار! هر جریان و نیرویی که پایبند به گذار و دمکراتیسم در طول همه دوره گذار باشد جایش در اینجاست جدا از نوع برنامه‌ ای که هر کدام اینان برای بازسازی و توسعه ایران دمکراتیک دارند. وسیع ترین اتحاد مبتنی بر عام ترین اولویت و با رعایت استقلال هر جریان.

بهزاد کریمی                                                                                  هفتم دی ماه ۱۳۹۶            

  

     

بخش : سياست
تاریخ انتشار : ۷ دی, ۱۳۹۶ ۱۱:۳۴ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

در بزرگ‌داشت تحمیل آتش‌بس به اسراییل!

این آتش بس دست‌آوردی بزرگ برای مردم ستم‌دیدهٔ فلسطین و نتیجهٔ استقامت و مبارزات آنان، فشار نیروهای آزادی‌خواه و صلح‌دوست جهان و نیز نیروهای مترقّی و صلح‌دوست اسراییل است. تضمین پای‌بندی دولت اسراییل به قرارداد آتش‌بس موقّت نیاز به نظارت جهانی دارد. از یک سوی اسراییل می‌تواند از ساعات باقی‌مانده تا آغاز آتش‌بس برای ادامهٔ نسل‌کشی سوءاستفاده کند و از سوی دیگر پس از دست‌یابی به تبادل گروگان‌های اسراییلی، کشتار وحشیانهٔ خود را از سر بگیرد.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

به بهانه قتل علی رازینی و محمد مقیسه (ناصریان)، قضات بیدادگاه های جمهوری اسلامی

جنایت کاران و متجاوزان به حقوق اساسی مردم، فارغ از مقام و درجه‌ای که دارند، باید در دادگاه‌های علنی و با رعایت کامل قوانین و کنوانسیون‌های بین‌المللی و داخلی محاکمه و پاسخگو شوند. از همین منظر، هرگونه ترور و قتل‌های اراده‌گرایانه نیز باید به‌طور قاطع محکوم شود.

مطالعه »
یادداشت

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!

همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات غیرانسانی دیگر صرف نظر از نوع اتهام یا انگیزه و اعتقاد محکومان، چیزی جز نابودی و ظلم نیست و باید برای همیشه از دستگاه قضایی حذف شود.  نه به اعدام، نباید فقط شعاری باشد، بلکه باید به منشوری تبدیل شود که کرامت انسانی و حقوق برابر را برای همه، فارغ از جنسیت و جایگاه اجتماعی، به رسمیت بشناسد.

مطالعه »
بیانیه ها

در بزرگ‌داشت تحمیل آتش‌بس به اسراییل!

این آتش بس دست‌آوردی بزرگ برای مردم ستم‌دیدهٔ فلسطین و نتیجهٔ استقامت و مبارزات آنان، فشار نیروهای آزادی‌خواه و صلح‌دوست جهان و نیز نیروهای مترقّی و صلح‌دوست اسراییل است. تضمین پای‌بندی دولت اسراییل به قرارداد آتش‌بس موقّت نیاز به نظارت جهانی دارد. از یک سوی اسراییل می‌تواند از ساعات باقی‌مانده تا آغاز آتش‌بس برای ادامهٔ نسل‌کشی سوءاستفاده کند و از سوی دیگر پس از دست‌یابی به تبادل گروگان‌های اسراییلی، کشتار وحشیانهٔ خود را از سر بگیرد.

مطالعه »
پيام ها

پیام گروه کار روابط عمومی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به مناسبت برگزاری دهمین کنگرهٔ سراسری حزب اتحاد ملت ایران اسلامی!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) تلاش‌های مؤثرحزب اتحاد ملت ایران اسلامی در جبههٔ اصلاحات برای ایجاد تغییر در اوضاع اسفناک کشور را ارزشمند می‌داند. حضور پررنگ زنان در شورای مرکزی حزب شما، گامی شایسته در راستای تقویت نقش زنان در عرصهٔ سیاسی کشور است.

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

در سوگ رفیق سیروس ماوایی

یک‌سالگی کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»

کابینه ۳۴۰ میلیاردر دلاری دونالد ترامپ، کابینه‌ای برای میلیاردها

ترامپ در کاخ سفید: این یک توطئه علیه آمریکا است؟

اعلام رهبری دوران گذار با تکیه به قدرت های خارجی منافی آزادی و حاکمیت ملی ایرانیان است

حاکمیت و اسلام رساله ای دستگاه قضایی