سه شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۹

سه شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۹

به بهانه هفتاد و دومین سالروز استقلال کانون وکلای دادگستری و روز وکیل
انتشار بیانیه اعتراضی بیش از ۲۰۰ وکیل دادگستری خطاب به رئیس قوه قضائیه، در اعتراض به صدور احکام اعدام برای پخشان عزیزی، وریشه مرادی و شریفه محمدی و درخواست توقف...
۷ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: مناف عماری
نویسنده: مناف عماری
بررسی پیش‌زمینه‌های انقلاب ۱۳۵۷و تحقق جمهوری اسلامی در ایران
دیدیم که با آغاز تصویب لایحه «انجمن‌های ایالتی و ولایتی» روحانیت مبارزه علیه رژیم شاه را آغاز کرد، زیرا آن مصوبات برخلاف اصول قانون اساسی مشروطه بود که در آن...
۶ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: منوچهر صالحی لاهیجی
نویسنده: منوچهر صالحی لاهیجی
مثل یک باد
مثل یک باد وزان شد بر من، همچون رنگین کمان، پس از باران ...
۶ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد
تایید حکم مصادره اموال مرضیه محبی، وکیل دادگستری، توسط دادگاه تجدیدنظر تهران
استناد این دادگاه به «قاعده استیمان» در حالی است که نه تنها اساسا این قاعده فقهی ناظر به وضعیت این وکیل دادگستری نیست، بلکه سلب حقوق شهروندی حتی در قالب...
۶ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: دادبان
نویسنده: دادبان
ولودیمیر ایشچنکو: بار جنگ در اوکراین بر دوش فقرا است!
بسیج جمعیت روستایی و کارگران فقیرتر به خدمت نظامی آسان‌تر است، زیرا پنهان‌شدن آنها دشوارتر و بیشتر در دسترس مقامات هستند. آنها حتی فرصت های کمتری برای اجتناب از استخدام...
۶ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: جرکو باکوتین
نویسنده: جرکو باکوتین
سلطنت‌طلبان در گذر تاریخ "تاریخ در حال نگارش است؛ امروز و همین حالا!"
تاریخی که با خون دل نوشتیم، اکنون در معرض تهدید جدی قرار دارد. آیا باز هم شاهد تکرار فجایع گذشته خواهیم بود؟ یا اینکه این بار، با آگاهی و مسئولیت‌پذیری...
۶ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
فرخنده باد روز زبان مادری؛ روز زبان‌های مردم ایران!
به‌جاست بر این نکته انگشت تاکید بگذاریم که علی‌العموم هیچ زبانی در تضاد و تعارض با زبان عمومی و رسمی یا همان زبان میانجی و مشترک ِ زبان‌های گوناگون در...
۶ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: کانون نویسندگان ایران
نویسنده: کانون نویسندگان ایران

قهقرای اخلاقی نئولیبرالیسم

این اشتباه را نکنیم که این فاجعه فقط در اروپا و آمریکا و در وجود آقایان دونالد ترامپ ها و بوریس جانسون ها و مشابه آنها خلاصه می شود. همپیالگان وطنی این حضرات در کشور خودمان نه فقط آماده اند در همدستی با این حضرات بر پایه های مقدسات وطنی بدترین رفتارهای غیر انسانی را نسبت به مخالفین خویش به عمل بیاورند، شدید ترین تبعیض ها را به گروه بندی های اجتماعی غیر خودی اعمال بکنند، بلکه خود را برای بر سر قدرت نشستن به پشتوانه دونالد ترامپ ها آماده می کنند.

یکی از عرصه های چالش بشری برای تعالی و ترقی مدنی، عرصه کردار اخلاقی انسانی می باشد. تقریبا تمامی معلمان بزرگ و فیلسوفان تاریخ در زمینه های اخلاقی حیات و کردار انسانی اندرزها، مطالب و فورمولبندی های خاصی را بیان کرده اند. کنفوسیون در شرایطی که به طبقه بندی اجتماعی جامعه زمان خویش احترام می گذارد، مطرح می کند که هر کسی در هر موقعیت اجتماعی قرار گرفته باشد، باید نماینده خوبی برای آن موقعیت اجتماعی باشد. شوهر، باید یک شوهر خوب، زن یک زن خوب بوده، همسایه باید یک همسایه خوبی باشد. شاه باید یک شاه خوبی برای مردم خود باشد و دهقان باید دهقان خوبی در میان دهقانان و ارباب خویش باشد. اگر هر کسی در موقعیت خویش نماینده خوبی برای بقیه باشد، در جامعه همه برای آسایش، شادی و خوبی همدیگر تلاش خواهند کرد. این مساله در فلسفه بودا به هارمونی و همزیستی انسانها با همدیگر و طبیعت و محیط زیست اطراف خویش بسط داده می شود.

صحبت در زمینه های اخلاقی توسط سه فیلسوف بزرگ یونان باستان (سقراط، افلاطون و ارسطو) و بعد از آن، زرتشت، مانی، مزدک و سپس اندیشمندان زمان قرون وسطی ادامه داشت، تا اینکه در دوران رنسانس و مدرنیته عرصه نوینی از اندیشورزی و تعلیمات اخلاقی آغاز گردید. در این زمینه بهتر است با “ماکیاولی” شروع کنیم. وی که در عرصه ای از تاریخ که واتیکان قدرت یکه تازی خویش را در غرب و بخصوص ایتالیا از دست می داد و دوران قدرتمداری شهر شاهی آغاز می گردید، نظریات و پندهای خویش را برای پادشاه شهر خویش تنظیم می کند.

 او در زمان آغاز قدرتمندی سرمایه داری تجاری و رقابت، هرج و مرج ها و جنگ های محلی میان امیران و شاهان محلی زندگی می کرد. در دورانی که هر کدام از این امیرها برای بقای خویش در دوران نزاع ها و هرج و مرج های محلی تلاش می کردند و دوستان امروزی ممکن بود فردا به دشمنان تبدیل شده و  با رقیبان و دشمنان هم پیمان گردند، مناسبات اخلاقی سیاسی فقط و فقط بر پایه حفظ حیات و موقعیت خویش و  رسیدن به هدف به هر قیمت تنظیم می گردید. بر این پایه است که او مطرح می کند برای رسیدن به هدف باید از هر وسیله ای استفاده کرد. منظور او بیشتر از رسیدن به هدف، حفظ بقاء خویش در شرایط هرج و مرج، بحران ها و درگیری های محلی می باشد.

امانول کانت، در قرن هیجدهم یکی از بزرگترین و موثرترین فیلسوفان دوران بعد از رنسانس و مدرنیسم می باشد. علاوه بر کار عظیم و قدرتمند وی در زمینه  نقش مستقل اندیشه در مقایسه با فلسفه تجربه گرائی انگلیسی، فورمولبندی فلسفه اخلاقی خویش را بصورتی موازی با آن تنظیم کرده و ارائه می دهد. فلسفه اخلاقی وی، رویه دیگر سکه و نقطه مقابل  مکتب فلسفی “یوتیلیتارینیسم” می باشد. شاید بشود فلسفه اخلاقی “یوتیلیتاریانیسم” را فلسفه اخلاقی مناسبی برای نظام سرمایه داری دانست.

امانئول کانت فلسفه اخلاقی خویش را اینطور فورمولبندی می کند. یک – هر کس باید چنان رفتار بکند که انتظار دارد همه انسان های دیگر با وی و با همدیگر آنطور  رفتار بکنند. دو – هر شخصی باید خود را نماینده و نمونه بارز چنین شیوه رفتاری بشناسد. سه – سعادت انسانی باید هدف نهائی هر رفتار و کردار انسانی باشد. در اینجا سعادت و تعالی انسان هدف چنین رفتارهائی می باشد. در اینجا انسان وسیله ای برای توجیه رفتارها نمی باشد. بر اساس فلسفه اخلاقی کانت، هر کسی باید در هر موقعیتی نه فقط نماینده راستین اخلاق درست باشد، بلکه  با کردار نیک خویش  سعادت بشری را هدف خویش قرار داده باشد. چنین شیوه رفتاری باید همگانی شود، طوری که همه انتظار داشته باشند همگان نسبت به همدیگر با کردار نیک رفتار کنند و همه انتظار داشته باشند آنطور که آنها از بقیه انتظار دارند با آنها رفتار کنند، آنها نیز با بقیه به همان شیوه رفتار نمایند.

فلسفه اخلاقی “یوتیلیتریانیسم” که بعدها فورمولبندی شد، در مقابل مطرح می کند که برای حفظ حیات و منافع مشترک اکثریت غالب، می توان اقلیت کوچک را قربانی کرد. مثلا اگر کشتی در حال غرق شدنی بیش از اندازه مسافر داشته باشد، برای حفظ حیات اکثریت، می توان ضعیف ترین انسان ها را به آب انداخته و قربانی کرد، تا اکثریت از مرگ حتمی نجات یابند. این فلسفه اخلاقی وسیله و توجیهی شده است برای امپریالیست ها، و دولت های دیکتاتوری و قدرتمداران سود جو تا به بهانه “حفظ و تامین منافع عمومی و نجات اکثریت”، به کشورهای دگر حمله کرده و به اصطلاح دموکراسی را به آن کشورها صادر نمایند، یا بخاطر حفظ منافع اکثریت به سرکوب مردم و آنچه که آنها آن را اقلیت می نامند بپردازند.

بر اساس چنین فلسفه ای میباشد که شاهد هستیم بخاطر حفظ منافع “اکثریت” زندان ها درست می شود و مخالفین رفتار سیاسی فرهنگی عمومی زندانی یا سنگسار شده و یا کشته می شوند. این روند را نه تنها در کشورهای مستعمره و نو استعماری شاهد بوده ایم، بلکه امروزه عرصه های تبعیض و رفتارهای ضد بشری با وسعتی توجیه ناپذیر به پیشرفته ترین کشورهای سرمایه داری سرایت کرده است. بشریتی که فکر می کرد چنین رفتارهای غیر انسانی را بعد از آدم سوزی های نازیسم به گورستان تاریخ سپرده است، هنوز با آپارتاید و صهیونیسم کلنجار میرود و با رفتارهائی از طرف برخی همنوعان خویش رودررو میگردد که بهت و حیرت زده می گردد.

تبدیل کردن خاورمیانه به ویرانه هائی که عمدتا توسط آمریکا و انگلیس در وحله اول، موجب مهاجرت دهها میلیون پناهنده به کشورهای اطراف و اروپا گردیده است. در شرایطی که خود کشورهای آمریکا و انگلیس کمترین میزان از این پناهجویان را به کشورهای خویش راه داده اند و از کشورهای دیگر منطقه و اروپائی میخواهند تا بار سنگین این مسئولیت ها، آوارگیها و ویرانیها را به دوش بگیرند، ننگین ترین و غیر انسانی ترین اتهامات را  بخصوص در آمریکا به این پناهجویان وارد کرده  و انواع و اقسام اتهامات غیر اخلاقی، نژادپرستانه و تبعیض آمیز را به آنها نسبت داده و آنها را مسئول بحران های دیگر داخلی خویش معرفی مینمایند. این در شرایطی میباشد که شرکت های نفتی، نظامی، رسانه ای و مالی آنها سودآوریهای هنگفت نجومی را از این ویرانگریها حاصل کرده اند.

در اعتراض به رشد چنین روندی و در کنار رشد قابل توجه آگاهیها و رادیکالیسم چپ و دفاع از حقوق انسانی در جهان و به میدان آمدن مردم آزاده و دموکرات جهت جلوگیری از گسترش چنین پدیده هائی، شاهد استقامت آنها جهت حراست از ارزش های انسانی می باشیم. در مقابل آن از طرف دیگر شاهد رشد فرهنگ سیاسی اخلاقی راست محافظه کاری که یکی از ویژگیهای آن نفرت از غیر خودی و نژاد پرستی می باشد، هستیم که با هجومی مشابه به میدان سیاسی اجتماعی وارد گردیده است. یکی از نمونه ها و سمبل های این نظام اخلاقی آقای دونالد ترامپ رهبر بزرگترین کشور صنعتی دنیا میباشند.  نظرات نژاد پرستانه و ضد انسانی ایشان و ضدیت ایشان به مهاجرین کشورهای خاورمیانه و آمریکای لاتین قبل از سرکار آمدن ایشان بر همگان معلوم بود.

 اما این روزها در کنار وارد کردن بدترین اتهامات توهین آمیز به این پناهندگان و مهاجرین اقتصادی به آمریکا، ما شاهد صحنه جدا کردن کودکان از والدین، در قفس کردن آنها، دیپورت و زندانی کردن والدین و تقسیم کودکان میان خانواده های داوطلب نگهداری از این بچه ها می باشیم. این صحنه ها فقط و فقط خاطرات دوران حملات استعمارگرانه به  کشورهائی که تحت مستعمره در چند صد سال پیش و “کانکوستودور”ها و جدا کردن فرزندان بومیان از والدین در آن دوران واقع میشد را در خاطره ها زنده میکند. پدیده دونالد ترامپ یک پدیده شخصی نیست، بلکه ایشان بخش خاصی از جامعه آمریکا و سرمایه داری جهانی را نمایندگی می کند، هر چند هم اگربخشی از اقشار پایین و زحمتکش جامعه، بعنوان ستون پنجم نا آگاه و تحریک شده از آنها حمایت کرده و بصورت ستون پنجم نئولیبرالیسم در صحنه سیاسی اجتماعی عمل می کنند.

شکل دهی و سازمان دهی، حمایت مالی نظامی امینیتی از نیروهائی مثل القاعده، طالبان، جبهه النصر ، جیش الاسلام و داعش را که مثل غده های سرطانی بر جان خاورمیانه و کشورهای اطراف افتاده اند را، اگر فقط از بعد اخلاقی در نظر بگیریم، به میزان قهقرا رفتن اخلاقی نئولیبرالیسم پی می بریم. این در شرایطی میباشد که رسانه های خبری قدرتمداران بصورتی هدفمند، نه واقعیتها، بلکه روایتی یک بعدی از قبل فورمولبندی شده را بصورت یک ارکستر واحد در سرناهای خویش می دمند.

سکوت کامل رسانه های خبری غربی در مقابل کشتار فلسطینیان و زندانی شدن کسانی مثل جولیان اسانژ ،  یک بعدی بودن اخبار و گزارشات آنها، نشان می دهد که این سقوط قهقرائی اخلاقی نه فقط در عرصه های سیاسی اجتماعی خود، بلکه در ساختارهای نهادهای کنترل افکار اجتماعی نیز نهادینه شده است. این قهقرا رفتن تا اندازه ای عمیق شده و ژرفا پیدا کرده است که فرهنگ اخلاقی قمارخانه های لاس و گاس ها و مافیاهای قدرت و الیگارشی مالی نظامی جایگزین ارزش های اخلاقی امانئول کانت و حتی جرمی بنتم “یوتلیتاریانیسم” گردیده است.

این اشتباه را نکنیم که این فاجعه فقط در اروپا و آمریکا و در وجود آقایان دونالد ترامپ ها و بوریس جانسون ها و مشابه آنها خلاصه می شود. همپیالگان وطنی این حضرات در کشور خودمان نه فقط آماده اند در همدستی با این حضرات بر پایه های مقدسات وطنی بدترین رفتارهای غیر انسانی را نسبت به مخالفین خویش به عمل بیاورند، شدید ترین تبعیض ها را به گروه بندی های اجتماعی غیر خودی اعمال بکنند، بلکه خود را برای بر سر قدرت نشستن به پشتوانه دونالد ترامپ ها آماده می کنند. این وضعیت  ضرورت به میدان آمدن نیروهای آزاده، ترقیخواه، عدالت جو، ضد تبعیض و طرفدار سکولاریسم را صد چندان میکند. این نیروها باید به درون گرائی پایان داده و توجه خود را به سیل های میلیونی جوانان، خیزش های زحمتکشان، زنان و جنبش های ملی دموکراتیک معطوف بدارند تا در هدایت و سازماندهی اعتراضات آنها تاثیر گذار باشند، که آنها هستند که تاریخ را رقم می زنند.

 

تاریخ انتشار : ۵ تیر, ۱۳۹۷ ۷:۰۵ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

انقلاب بهمن؛ آرمان‌های ماندگار و راه‌های ناتمام!

ما بر این باوریم که طیف گستردهٔ نیروهای چپ موجود در میهن ما موظف است با حضور  و تمرکز کنش‌گری خود در این تلاش هم‌گرایانه، در تقویت جایگاه ٔ عدالت‌‌ اجتماعی و حقوق بنیادین بشری در جمهوری آیندۀ ایران کوشا باشد. ما، همراه سایر نیروهای میهن‌دوست و ترقی‌خواه ایران در راه گذار به جمهوری‌ای مبتنی بر صلح، آزادی، دمکراسی برابری، حقوق بشر و عدالت اجتماعی مبارزه می‌کنیم.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

اروپا قربانی کیست؟

به‌عنوان یک اروپایی، من فقط می‌توانم از بی‌کفایتی و ساده‌دلی رهبرانمان گله کنم که این اتفاق را ندیدند و با وجود همه فرصت‌ها و انگیزه‌هایی که برای انجام این کار وجود داشت، ابتدا خود را با آن سازگار نکردند. آنها احمقانه ترجیح دادند به نقش خود به عنوان شریک کوچک آمریکا بچسبند، حتی در شرایطی که این مشارکت به طور فزاینده ای علیه منافع آنها بود!

مطالعه »
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

انقلاب بهمن؛ آرمان‌های ماندگار و راه‌های ناتمام!

ما بر این باوریم که طیف گستردهٔ نیروهای چپ موجود در میهن ما موظف است با حضور  و تمرکز کنش‌گری خود در این تلاش هم‌گرایانه، در تقویت جایگاه ٔ عدالت‌‌ اجتماعی و حقوق بنیادین بشری در جمهوری آیندۀ ایران کوشا باشد. ما، همراه سایر نیروهای میهن‌دوست و ترقی‌خواه ایران در راه گذار به جمهوری‌ای مبتنی بر صلح، آزادی، دمکراسی برابری، حقوق بشر و عدالت اجتماعی مبارزه می‌کنیم.

مطالعه »
پيام ها

مراسم بزرگ‌داشت پنجاه‌وچهارمین سالگرد جنبش فدایی!

روز جمعه ۱۹ بهمن ۱۴۰۳، به مناسبت پنجاه‌وچهارمین سالگرد بنیان‌گذاری جنبش فدایی، در نشستی در سامانۀ کلاب‌هاوس این روز تاریخی و نمادین جنبش فدایی را پاس می‌داریم و روند شکل‌گیری و تکامل این جنبش را به بحث و بررسی می‌نشینیم

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

به بهانه هفتاد و دومین سالروز استقلال کانون وکلای دادگستری و روز وکیل

بررسی پیش‌زمینه‌های انقلاب ۱۳۵۷و تحقق جمهوری اسلامی در ایران

مثل یک باد

تایید حکم مصادره اموال مرضیه محبی، وکیل دادگستری، توسط دادگاه تجدیدنظر تهران

ولودیمیر ایشچنکو: بار جنگ در اوکراین بر دوش فقرا است!

سلطنت‌طلبان در گذر تاریخ “تاریخ در حال نگارش است؛ امروز و همین حالا!”