جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۱۸:۵۱

جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۱۸:۵۱

نقد و بررسی رمان تاریخی رود پرخروش نوشته ابراهیم دارابی
حکایت  دارابی براساس رخدادهای نهضت جنگل و تدوین ان بصورت رمان  چنان پرشور است:  وقتی شاهد کج روی میرزاکوچک خان برگرفته از جهان بینی  و افق محدود  دید  وی می...
۱۳ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: صادق شکیب
نویسنده: صادق شکیب
Una pace duratura è possibile solo con la partecipazione popolare attiva!
“I dodici giorni di guerra hanno portato risultati inaspettati. La coesione interna dell'Iran è stata preservata, nonostante le croniche crisi economiche e le divisioni sociali. Non vi era alcun segno...
۱۳ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: Comitato politico-esecutivo dell'Organizzazione Fedaiana Popolare dell'Iran (Maggioranza)
نویسنده: Comitato politico-esecutivo dell'Organizzazione Fedaiana Popolare dell'Iran (Maggioranza)
گزارش یک جنایت!
پس از آغاز جنگ، همسرم نسرین ستوده متنی را در اختیارم گذاشت که حاوی مصوبه ای بود که در سال 1365 ، شورای عالی قضایی با هدف تامین امنیت زندانیان،...
۱۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: رضا خندان
نویسنده: رضا خندان
پیرامون تراژدی اخراج صدها هزار افغان‌ از ایران به انتظار داوری سخت فردا ننشینیم، در عمل به وظیفه‌ی امروزین بپاخیزیم!
اخراج‌های سازمانیافته گرچه همچون تندآبی از چند هفته پیش بر بستر افغان‌ستیزی نابکار در کشور جریان دارد، این روزها اما با برچسب خوردن اتهام «جاسوسی» برای مهاجرینی از افغان‌ها به...
۱۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهزاد کریمی
نویسنده: بهزاد کریمی
توهم آزادی از دهانۀ موشک: افشاگری علیه مدافعان حملۀ نظامی به ایران
آزادی از میان اجساد مردم، آوار خانه‌ها و بمباران کشور زاده نمی‌شود. دموکراسی را نه با موشک، بلکه با اراده و فداکاری خودمان می‌سازیم؛ نه با همدستی با دشمن، بلکه...
۱۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
محکومیت حمله به زندان اوین و ضرورت آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی
نهضت آزادی ایران در راستای راهبرد تقویت همبستگی ملی که آثار برجسته آن را در جریان جنگ تحمیلی اخیر شاهد بودیم، بازگشت حاکمیت به مردم و تحقق مطالبات ملی از...
۱۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: نهضت آزادی ایران
نویسنده: نهضت آزادی ایران
نیاز به بلوغ بیشتر سیاسی، و جسارت مدنی
اکنون بیش از هر زمان، نیاز حیاتی جامعۀ ایران بازیابی و تقویت «استقلال اندیشه» و «سازمان‌دهی مستقل سیاسی» است. ما باید بتوانیم در دل بحران، بدون اتکا به حاکمیت یا...
۱۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سعید مقیسەای
نویسنده: سعید مقیسەای

مراحل فلسفه روسی،- اسلاوی ارتدکس، غربی روشنگر، خلقی انقلابی

تولستوی گرچه عقلگرا بود رشته فلسفه را نیمه علم می دانست و می گفت فلسفه باید به نادانی خود اعتراف کند، فیلسوف کسی است که آزاداندیش باشد و هیچ چیز را مقدس نشمارد. فلسفه، سند و مدرک زندگی است و بالعکس. مشکل وظیفه فلسفه در آنجاست که می خواهد علم شناخت تمام جهان باشد. در پاسخ پرسش آیا متافیزیک یک علم است؟ یا نخستین تیر شلیک هر فلسفه ای، متافیزیک است، سال هاست که به موضوعی شرم آور تبدیل شده.

آغاز فلسفه روسی به معنی امروزی را سال ۱۷۵۰ میلادی می دانند. آخرین کتاب تاریخ فلسفه روس را ماساریک در سال ۱۹۱۳ منتشر نمود. فلسفه روس در عصر مدرن، بخشی از تاریخ اندیشه و فرهنگ اروپای شرقی و قوم اسلاو است که میان اعتقادات مسیحی ارتدکس، ماتریالیسم، عرفان، و نیهلیسم، در حال فراز و فرود بود. آخرین فیلسوف غیرمارکسیست مکتب قدیم فلسفه روسی، لوسکی در سال ۱۹۶۵ در تبعید درگذشت، که نقطه عطفی در تاریخ فلسفه روس است. توشف (۱۸۷۳-۱۸۰۳)، شاعر گفته بود روسیه را از طریق عقلگرایانه نمی توان فهمید! حکومت مطلقه تزار نیکولای اول از سال ۱۸۰۳ اشاعه فلسفه روشنگرانه را ممنوع کرده بود. پایتخت امپراتوری تزاری (۱۹۱۷-۱۶۸۹)، شهر سنت پنرزبرگ بود. عصر روشنگری فلسفه غربی در روسیه با افتتاح دانشگاه در شهرهای بزرگ مانند مسکو، پترزبرگ، خارکف، و غازان شروع شد، گرچه رابطه الهیات و فلسفه، علم و عقیده، قرنها کاملا مشخص نشده بود. گروهی از مورخین با توجه به دو مقوله زمان و مکان، از سه مرحله در تاریخ فلسفه روس نام می برند، زمان پطر کبیر، زمان بعد از انقلاب اکتبر، و زمان بعد از جنگ جهانی دوم. گروهی هم فلسفه مارکسیسم/لنینیسم در قرن ۲۰ را نقطه اوج رشد فلسفه روس می دانند. بدون اندیشه دمکراتهای انقلابی در فلسفه اجتماعی قرن ۱۹، از جمله پبشگامان مارکسیسم-لنینیسم، نمیتوان تاریخ فلسفه در روسیه را تکمیل نمود. نام بعضی از آنان بردیانف، فرانک، استروه، و نوگورودف بود. 

حدود ۱۷۰ سال است که در مجامع علمی و در کتب تاریخی، از فلسفه روسی نام برده میشود، گرچه اینگونه فلسفه بیشتر ادبی و مذهبی است تا علمی. خلق های اروپای شرقی و روسیه ،خلاف اروپای غربی،بیشتر زیر نفوذ فرهنگ بیزانس و مسیحیت ارتدکس بودند. روشنگری مدل غربی خلاف اروپای غربی، در روسیه در قرن ۱۸ شروع شد که هنوز ادامه دارد و ناتمام مانده است. روشنگری در اروپای غربی در پایان قرون وسطی در قرن ۱۶ میلادی آغاز شد و شامل سه مرحله هومانیسم، رنسانس، و رفرماسیون بود. فلسفه روس در طول ۲۵۰ سال اخیر شامل سه بخش غرب گرایان، الهام گرایان پان اسلاویستی ارتدکس، و مارکسیست ها بوده. در تاریخ فلسفه روس مانند تاریخ فرهنگ همیشه به اختلاف میان بخش غربی و بخش شرقی در اروپا اشاره شده. فلسفه روس با این وجود در زمینه های اخلاق و انسانشناسی دارای دست آوردهای بکری بوده است. مورخین شوروی مدعی بودند که تفکر روسی استعدادی طبیعی برای ماتریالیسم، آته ایسم، و ترقی دارد.  

لومونسف (۱۷۶۵-۱۷۱۱)، برای فرار از سانسور میگفت، شناخت طبیعت تناقضی با قوانین مسیحیت ندارد. بلینسکی (۱۸۴۸-۱۸۱۰)، منقد ادبی، میگفت نجات روسیه نه در عرفان و درویشی و مسیحیت پیتیسمی است بلکه در پیشرفت و تمدن و روشنگری و هومانیسم. لوموسف، اسکورداس، و رادیشفس می گفتند فلسفه باید به موضوعات عمومی و جهانی مانند طبیعت، جامعه، سیاست، اخلاق، دین، عرفان، علم، فرهنگ، عین، ذهن، و متافیزیک بپردازد. شعار فیلسوفان پان اسلاویست در روسیه غیر از استقلال خلاقیت، دفاع از اصول فلسفه، علم، و فرهنگ ملی بود. روحانیون مسیحی ارتدکس در مخالفت با کوششهای روشنگرانه غرب گرایان فلسفی می گفتند، تنها یک حقیقت وجود دارد ولی دهها امکان گمراهی! ریشه فلسفه روسی باید در سرزمین حاصلخیز و تاریخی اروپای شرقی و قوم اسلاو باشد. 

رادیشف میگفت، فلسفه انعکاس درد و رنج هر فرهنگ و ملتی است یعنی عینیت اجتماعی چند قرن نظام مالک الرعیتی در روسیه. یکی از مورخین برای وضعیت فلسفه در روسیه تزاری به رمان “گورچارف” ئ قهرمان آن یعنی “اوبلومف” اشاره می کند که در سال ۱۸۵۹ منتشر شده بود. اوبلومف یک اشرافزاده و بچه مالک مرفه بود که تمام اوقاتش را به بیکاری و ملالت و بی حوصلگی و بی عملی و بی کاری و خیالپردازی و اوهام میگذراند و حاضر نبود حتی برای سرگرمی شغلی دولتی بپذیرد. منظور اینگونه افراد مرفه تحصیل کرده بجای خلاقیت احساس پوچی و نیهلیسم می نمودند. اینگونه وضعیت را چپها برای معرفی قشر خرده بورژوا و پارازیت و مفت خور عمده می نمودند. فلسفه روسی در گذر از قرن ۱۹ به قرن ۲۰ و بعد از مبارزات ایدئولوژیک میان پان اسلاویست ها و غرب گرایان، به اوج خود رسیده بود، گرچه قشر “اوبلومفی” با سیر حرکت تاریخی اندیشه ورزی مخالفت می نمودند. جامعه شناسان این وضعیت سرخوردگی ملا آور روحی اوبلومفی را به کل جامعه در حال زوال تعمیم می دادند. روسیه مذهبی سلطنتی با فرهنگ مطلقه قرون وسطایی به نمایندگی اشراف و زمینداران که دچار بحران و یاس شده بودند، در مقابل روشنگر و رمانتیک و مهم شدن ایدههای انقلاب فرانسه قرار گرفته بودند. سرانجام بقول سوسیالیست ها، فلسفه روس در مارکسیسم-لنینیسم به اوج خود رسید و فلسفه جهانشمول علمی را به زحمتکشان عرضه نمود. 

اهل خرد بارها گفته اند که فلسفه با احساس رابطه ای ندارد، بلکه با عقل. ناسیونالیسم مانند علم در فلسفه غیرممکن است. فیلسوفان جنبش خلقی نارودنیکی مانند لاورف و میشائیلوسکی که تا زمان جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ محبوب جنبش حوانان و جنبش دانشجویی بودند در باره اهمیت رشته فلسفه پیشرو میگفتند فلسفه باید بر اساس دانش و خلاقیت و زندگی باشد. در میانه قرن ۱۹ در رابطه با وظیفه فلسفه گفته میشد، جستجوی حقیقت وظیفه تمام علوم است، از جمله وظیفه فلسفه. خطر برای فلسفه همیشه در ذهنیت گرایی بوده، یعنی ابزاری برای تئوری بافی و اثبات عقاید شخصی. فلسفه وحدت تمام علوم است و به هر علمی میرسد، علوم دیگر منبع و غذای رشته فلسفه هستند. تاریخ نیز نتیجه مبارزه میان نیروهای طبیعی و نیروهای آزادی بخش است که علایق و منافع هر عصری را جمعبندی می کند. تولستوی گرچه عقلگرا بود رشته فلسفه را نیمه علم می دانست و می گفت فلسفه باید به نادانی خود اعتراف کند، فیلسوف کسی است که آزاداندیش باشد و هیچ چیز را مقدس نشمارد. فلسفه، سند و مدرک زندگی است و بالعکس. مشکل وظیفه فلسفه در آنجاست که می خواهد علم شناخت تمام جهان باشد. در پاسخ پرسش آیا متافیزیک یک علم است؟ یا نخستین تیر شلیک هر فلسفه ای، متافیزیک است، سال هاست که به موضوعی شرم آور تبدیل شده.  

عینیت سنت فلسفی در روسیه موجب رشد بیشتر فیلسوفان اجتماعی انقلابی مانند خلقی نارودنیکی و آنارشیستی در پایان قرن ۱۹ میلادی گردید. لاورف میگفت ایده آل تاریخی اینست که رشد و پیشرقت شخصیت به اشکال اجتماعی و جسمی و روحی و اخلاقی و حقیقت جویی و عدالت اجتماعی نمایان گردد. هدف نهایی کیفیت بهتر زندگی افراد و نیاز به انتقاد در درک ارزشهای اخلاقی هرگونه عقیده است. “هرسن “،گرچه متفکری با اندیشه های سیستماتیک نبود ولی روشنفکری بود که فلسفه را با کیفیت هنری ترکیب می نمود. هر دو آنارشیست مهم روس، باکونین و کروپتکین که در جنبش اجتماعی انقلابی در خارج از روسیه نقش مهمی داشتند، کوشیدند به نظرات خود اساسی فلسفی بدهند. انها می گفتند آنارشیسم پدیده ای طبیعی، غریزی و ازلی است که مسئولیتی تاریخی و آگاهانه دارد. باکونین متفکر و کروپتکین عملگرا بود. باکونین به اجتماع با دید انسان شناسانه می نگریست و کروپتکین انسان را در چهارچوب فلسفه طبیعی تعریف می نمود.

یکی از فیلسوفان نظریه های سیستماتیک، لوسکی(۱۹۶۵-۱۸۷۰) است که خود را شاگرد افلاتون و فلوطین و لایبنیتس می دانست. او آغاز سیستم های فلسفی در روسیه را با فعالیت ویلهلم سولویلف همزمان میدانست. فلسفه روسی مانند سایر کشورهای غربی چند قرن شاهد مبارزه ایده آلیسم و ماتریالیسم بود. سیستماتیک شدن فلسفه در تاریخ فلسفه هر کشوری مهمترین مرحله رشد آنست. بعد از انقلاب اکتبر و پایان جنگ جهانی اول، غرب به تاریخ و شناخت فلسفه در روسیه علاقمند شد. بعد از انقلاب اکتبر گروهی از اندیشمندان روسیه تزاری به شهرهای بزرگ اروپایی مانند برلین و پراگ و پاریس و صوفیه و بلگراد مهاجرت نمودند. ماکس شلر در سال ۱۹۲۷ در شوروی از نقش فلسفه در فرهنگ جهانی و تعادل فرهنگی در عصر جهانی و تشکیل فلسفه جهانی سخن گفت. پیش از او لایبنیتس، فیلسوف آلمانی در پایان قرن ۱۷ میلادی پیش بینی می کرد که روسیه یکزمانی واسطه فرهنگی و فلسفی میان اروپا و آسیای شرقی، مخصوصا چین خواهد گردید. ماکس شلر پیشنهاد نمود که باید یک وحدت فرهنگی مستقل اروپا در مقابل امریکا و آسیا تشکیل گردد، قرن ۲۰ عصر جهانی تعادل فرهنگی شود.

 

منبع این مقاله بخش هایی از کتاب زیر است:

— russische philosophie, grundlagen, wilhelm goerdt, 2002, münchen, karl albert verlag, 650 s.

 

 

تاریخ انتشار : ۲۶ آذر, ۱۴۰۰ ۹:۲۱ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

۸ تیر، روز فداییان جان‌باختهٔ خلق؛ میهن‌دوستانِ انقلابیِ راهِ آزادی و رفعِ ستم از زحمت‌کشان!

در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایت‌کارانهٔ حکومت نژادپرست و نسل‌کش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هم‌میهنانمان در جای‌جای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروری‌ست که در جریان دقاع از میهن‌مان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.

ادامه »
سرمقاله

اسراییل در پی تحقق رؤیای خونین «تغییر چهرۀ خاورمیانه»!

دست‌کم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییل‌اند . نتانیاهو بارها بی‌پرده و باافتخار از هدف‌اش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»‌اند.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

سیمور هرش: آنچه به من گفته شده است در ایران اتفاق خواهد افتاد.

یک مقام آگاه امروز به من گفت: «این فرصتی است برای از بین بردن این رژیم برای همیشه، و بنابراین بهتر است که ما به سراغ بمباران گسترده برویم.» … بمباران برنامه‌ریزی‌شده آخر هفته اهداف جدیدی نیز خواهد داشت: پایگاه‌های سپاه انقلاب اسلامی، که از زمان سرنگونی خشونت‌آمیز شاه ایران در اوایل سال ۱۹۷۹ با کسانی که علیه رهبری انقلاب مبارزه می‌کنند، مقابله کرده‌اند.

مطالعه »
یادداشت

در نقد بیانیه فعالین مدنی بشمول برندگان نوبل صلح درباره جنگ…

آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناک‌ترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعه‌ی بین‌المللی می‌خواهیم که با برداشتن گام‌های فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنی‌سازی، و هر دو‌طرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساخت‌های حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.

مطالعه »
بیانیه ها

۸ تیر، روز فداییان جان‌باختهٔ خلق؛ میهن‌دوستانِ انقلابیِ راهِ آزادی و رفعِ ستم از زحمت‌کشان!

در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایت‌کارانهٔ حکومت نژادپرست و نسل‌کش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هم‌میهنانمان در جای‌جای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروری‌ست که در جریان دقاع از میهن‌مان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.

مطالعه »
پيام ها

پیام به کنگرهٔ بیست‌وششم حزب کمونیست آلمان

ما بر این باوریم که چپ اگر نتواند در برابر ماشین جنگی سرمایه‌داری بایستد، اگر چپ صدای رنج مردمان بی‌پناه نباشد، اگر چپ در خیابان‌ها، کارخانه‌ها، اردوگاه‌ها و مناطق جنگ‌زده حضور نداشته باشد، از رسالت تاریخی خود فاصله گرفته است. ما برای بنای جهانی دیگر مبارزه می‌کنیم – جهانی فارغ از استثمار، از سلطه، از مرزهای ساختگی، از جنگ و نژادپرستی.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

نقد و بررسی رمان تاریخی رود پرخروش نوشته ابراهیم دارابی

Una pace duratura è possibile solo con la partecipazione popolare attiva!

گزارش یک جنایت!

پیرامون تراژدی اخراج صدها هزار افغان‌ از ایران به انتظار داوری سخت فردا ننشینیم، در عمل به وظیفه‌ی امروزین بپاخیزیم!

توهم آزادی از دهانۀ موشک: افشاگری علیه مدافعان حملۀ نظامی به ایران

محکومیت حمله به زندان اوین و ضرورت آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی