یکشنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۴ - ۲۰:۴۷

یکشنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۴ - ۲۰:۴۷

کلودت کالوین: دختری که بر جای خود نشست تا تاریخ برخیزد!
آن روز رانندهٔ اتوبوس از کلودت خواست که جایش را به مردی سفیدپوست بدهد، اما او خلاف انتظار حاضران گفت: «نه. من از جایم بلند نمی‌شوم.» کلودت کالوین اولین کسی نبود...
۲۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
بیانیه موسوی؛ از انتقال مرجعیت نیروی تغییر تا نقد شتاب‌زدگی در اپوزیسیون
حمید احمدزاده: بیانیه موسوی، مطالبات ابتدایی و فوری مردم از حاکمیت را در قالب اقداماتی نمادین و عملی مانند آزادی زندانیان سیاسی و تغییر در سیاست‌های رسانه‌ی ملی مطرح می‌کند....
۲۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: حمید احمدزاده
نویسنده: حمید احمدزاده
عباس عراقچی: جنگ اسرائیل دیپلماسی را خراب کرد. ایالات متحده می‌تواند آن را احیا کند.
مذاکراتی که زیر سایه جنگ برگزار می‌شوند ذاتاً ناپایدار هستند و گفتگو در میان تهدیدها هرگز واقعی نیست. برای موفقیت، دیپلماسی باید بر اساس احترام متقابل بنا شود.... مردم آمریکا...
۲۱ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: عباس عراقچی
نویسنده: عباس عراقچی
کرامت کارگران افغانستانی را پاس بدارید؛ آنان پناهنده‌اند نه جاسوس!
کارگران افغانستانی مانند بسیاری دیگر از کارگران مهاجر غیرقانونی، قربانی سیاست‌های غلط مهاجرتی دولت میزبان، به مثابه یک نیروی کار ارزان، از سوی سرمایه‌داران در شرایطی به کار گرفته می‌شوند...
۲۱ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار کارگری سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار کارگری سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
ما راویان قصه‌های رفته‌‌ از‌ یادیم
بیاییم رنجِ این روزهای دشوار را کم کنیم. با تغییر در نگرش، با چه باید کردِی دیگر… با عشق و زنده‌باد زندگی… نکبتِ جنگ، خانمان‌سوز است… بیانِ خواستِ یک‌صدایِ برقراری...
۲۱ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
اعلامیه هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر): «جبهه کردستانی»، ائتلافی علیه جنبش «زن، زندگی، آزادی»
این هفت جریان کردستانی، در جریان تهاجم بسیار کارشده، هدفمند و برنامه ریزی شده برای لیبیایی کردن ایران، از سوی “جامعه جهانی” به رهبری آمریکا و نیروی نیابتی اش اسرائیل،...
۲۰ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)
نویسنده: هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)
بیانیۀ میرحسین موسوی از زندان اختر
مردم پس از آنچه گذشت انتظاراتی از حکومت دارند... در کوتاه‌مدت، اقداماتی سریع و نمادین چون آزادی زندانیان‌ سیاسی و تغییر واضح در رویکردهای رسانۀ ملی کمترین توقعات است. برگزاری...
۲۰ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: میرحسین موسوی
نویسنده: میرحسین موسوی

مردی که با نردبان طنابیش گم شد!

زمانی که بچه هایش دستگیر شدند او نیز در خانه انها بود. اورا هم دستگیر کردند. چند ماهی در زندان بود. وقتی ازاد می شد هر دو پسرش را اعدام کرده بودند. زمانی که بشهر برگشت پیر مردی بود که به سختی راه می رفت. با هیچکس سخن نگفت. در خانه را بست ودر تنهائی گریست.

اصلش از شهر ما نبود. از شهر دیگر امده بود .کارمند یکی از ادارت دولتی. قد نسبتا بلندی داشت با چشمهای روشن وتبسمی مبهم بر گوشه لب. اکثر روزها اورا میدیدند که از کار بر میگشت با کیفی زیر بغل و چند پاکت ارزاق وگاه چند کتاب. زنش را موقع زایمان پسر دومش از دست داده بود. از همان موقع با وسواس ودقت عجیبی بچه هارا بزرگ می کرد. همیشه لباس پاکیزه می پوشاند. صدای خنده و بازی ان ها از داخل خانه شنیده می شد. صدای دویدن و قهقهه زدن او نیزهم. بیشتر عصر ها دست بچه ها را میگرفت بطرف پارک شهر راه می افتاد . در تمام مسیر برایشان قصه می گفت بستنی می خرید و خوش خرم به خانه بر می گشتند. زمستانها همراه بچه ها به کوچه می آمد، با بچه های محل برف بازی می کرد؛ آدمک برفی می ساخت و چیزی برایشان کم نمی گذاشت. وقتی مدرسه را آغاز کردند صبح آنها را به مدرسه میرساند و خود به اداره می رفت. ظهر آنها را به خانه میاورد نهارشان را می داد وباز به اداره برمیگشت. بچه هادیگر یاد گرفته بودند که در نبودش کار های خود را انجام بدهند. منظم ومنضبط بودند. کمتر در کوچه ظاهر می شدند. خانه او تنها خانه ای بود که از ان صدای موسیقی بگوش میرسید. کمتر با همسایه گان در حشر ونشر بود. بچه ها جزو بهترین محصلین شهر. بچه ها بزرگ می شدند و او شکسته تر. هیچوقت زن دوم نگرفت می گفت: “می ترسم پسرانم اذیت شوند، دلم نمی خواهد زیر دست نا مادری بزرگ شوند “. بچه ها در دانشگاه قبول شدند و از پیش پدر رفتند. می شد غم وشادی را توامان در چهره او دید. شادی پدری که بچه هایش را به بار نشانده بود و غم پدری که حال تنها مانده بود. آخر هر هفته ساکی از غذا. میوه وشیرینی بر می داشت و به تهران میرفت. فرقی نمی کرد زمستان بود یا پائیز. حتی در تابستانها که بچه هایش کار می کردند نیز می رفت. می گفت: “تمام هفته را به عشق این دو روز آخر هفته سر می کنم، قلبم در تهران است .” وقتی حکومت اسلامی بر قرار شد پسر بزرگش دانشگاه را تمام کرده بود و پسر کوچکش سال اخر بود. زمانی که بچه هایش دستگیر شدند او نیز در خانه آنها بود. اورا هم دستگیر کردند. چند ماهی در زندان بود. وقتی آزاد می شد، هر دو پسرش را اعدام کرده بودند. زمانی که به شهر برگشت پیر مردی بود که به سختی راه می رفت. با هیچکس سخن نگفت. در خانه را بست و در تنهائی گریست. بعد از چند روز بنائی آورد و شروع به بالا بردن دیوارهای خانه کرد. آنقدر بالا برد که مانند دژی شده بود، شاید مانند یک زندان. در خانه را نیز با آجر بست تنها یک دریچه کوچک گذاشت. دریچه ای که به سختی می شد از آن رد شد. روزها از خانه بیرون نمی امد. شبها ارام دریچه را باز می کرد به ارامی خارج می شد ساعتها در خیابان ها میگشت. بیشتر وقت ها در مقابل مدرسه بچه هایش می ایستاد وبه انجا زل می زد و باز ارام به خانه اش بر می گشت. پس از مدتی با بقال محل صحبت کرد و از او خواست که هر هفته مواد لازم را برای او بیاورد. و پس از آن دیگر از خانه خارج نشد. تنها زمانی که ارزاقش را می آوردند دریچه را باز میکرد پاکت را می گرفت و دوباره به خلوت خود بر میگشت. یک روز بقچه بزرگی را بسختی از دریچه بیرون کشید. به هیچکس اجازه نداد کمکش کنند. بقچه را بیرون آورد. دوباره بداخل خانه بر گشت دریچه را از پشت با تخته میخکوب کرد. اندکی بعد اورا دیدند که از پشت بام با یک نردبان طنابی پائین امد .نردبان طنابی رابدور بقچه اش پیچید وانرا بر پشت خود نهاد وبراه افتاد. همانطور که آرام آمده بود، آرام رفت. دیگر هیچوقت باز نگشت. خانه با دیوارهای بلند ودری که با آجر بسته شده بود سالها ماند. سالها سایه داستان تلخ و اندوه بار خود را بر کوچه برخیابان برشهر و برکشور افکند. داستان و سایه مردی که با دو پسر یک بقچه و نردبان طنابیش در سرزمین اسلامی گم شد ند. و این به سال یک هزار سیصد شصت دو شمسی بود در زمان حکومت اسلامی ایران.

تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد, ۱۳۹۲ ۱۰:۲۷ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

ضرورت مقابلۀ هوشیارانه با تهاجم راست افراطی؛ همبستگی مردمی سدّی استوار در دفاع از میهن

هرچند تهدیدهایی چون تکرار کشتار ۶۷ ره به جایی نمی‌برند اما هشداری جدی و خطری جدی‌اند علیه تمامیت ایران و اتفاقاً خاستگاه اصلی‌اش همان نیروی متجاوزی است که سال‌هاست نقشۀ حمله به ایران را از طرق مختلف و از جمله کاشتن جاسوسان و فریب‌خوردگانی در درون نیروهای امنیتی و نظامی ایران طراحی می‌کند. دشمنان واقعی ایران به دنبال رخ دادن فجایعی این‌چنینی‌اند تا دست‌آویزی پیدا کنند برای دفاع دروغین از «حقوق بشر» و ریختن بمب‌های‌شان بر سر مردم ایران.

ادامه »
سرمقاله

اسراییل در پی تحقق رؤیای خونین «تغییر چهرۀ خاورمیانه»!

دست‌کم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییل‌اند . نتانیاهو بارها بی‌پرده و باافتخار از هدف‌اش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»‌اند.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

سیمور هرش: آنچه به من گفته شده است در ایران اتفاق خواهد افتاد.

یک مقام آگاه امروز به من گفت: «این فرصتی است برای از بین بردن این رژیم برای همیشه، و بنابراین بهتر است که ما به سراغ بمباران گسترده برویم.» … بمباران برنامه‌ریزی‌شده آخر هفته اهداف جدیدی نیز خواهد داشت: پایگاه‌های سپاه انقلاب اسلامی، که از زمان سرنگونی خشونت‌آمیز شاه ایران در اوایل سال ۱۹۷۹ با کسانی که علیه رهبری انقلاب مبارزه می‌کنند، مقابله کرده‌اند.

مطالعه »
یادداشت

در نقد بیانیه فعالین مدنی بشمول برندگان نوبل صلح درباره جنگ…

آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناک‌ترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعه‌ی بین‌المللی می‌خواهیم که با برداشتن گام‌های فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنی‌سازی، و هر دو‌طرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساخت‌های حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.

مطالعه »
بیانیه ها

ضرورت مقابلۀ هوشیارانه با تهاجم راست افراطی؛ همبستگی مردمی سدّی استوار در دفاع از میهن

هرچند تهدیدهایی چون تکرار کشتار ۶۷ ره به جایی نمی‌برند اما هشداری جدی و خطری جدی‌اند علیه تمامیت ایران و اتفاقاً خاستگاه اصلی‌اش همان نیروی متجاوزی است که سال‌هاست نقشۀ حمله به ایران را از طرق مختلف و از جمله کاشتن جاسوسان و فریب‌خوردگانی در درون نیروهای امنیتی و نظامی ایران طراحی می‌کند. دشمنان واقعی ایران به دنبال رخ دادن فجایعی این‌چنینی‌اند تا دست‌آویزی پیدا کنند برای دفاع دروغین از «حقوق بشر» و ریختن بمب‌های‌شان بر سر مردم ایران.

مطالعه »
پيام ها

کرامت کارگران افغانستانی را پاس بدارید؛ آنان پناهنده‌اند نه جاسوس!

کارگران افغانستانی مانند بسیاری دیگر از کارگران مهاجر غیرقانونی، قربانی سیاست‌های غلط مهاجرتی دولت میزبان، به مثابه یک نیروی کار ارزان، از سوی سرمایه‌داران در شرایطی به کار گرفته می‌شوند که از کم‌ترین حقوق برخوردارند و نماد بهره‌کشی عریان سیستم سرمایه‌داری‌اند.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

کلودت کالوین: دختری که بر جای خود نشست تا تاریخ برخیزد!

بیانیه موسوی؛ از انتقال مرجعیت نیروی تغییر تا نقد شتاب‌زدگی در اپوزیسیون

عباس عراقچی: جنگ اسرائیل دیپلماسی را خراب کرد. ایالات متحده می‌تواند آن را احیا کند.

کرامت کارگران افغانستانی را پاس بدارید؛ آنان پناهنده‌اند نه جاسوس!

ما راویان قصه‌های رفته‌‌ از‌ یادیم

اعلامیه هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر): «جبهه کردستانی»، ائتلافی علیه جنبش «زن، زندگی، آزادی»