گروه کار کارگری سازمان فداییان خلق ایران(اکثریت):
جنبش کارگری ایران که امروز شاهد آن هستیم، پتانسیل و وپژگی های یک جنبش با رشد فزاینده و سازمان یابنده و همراه با شعارهایی عمیقا صنفی طبقاتی داشت و با همه مجموعه خصلت های متفاوت طبقاتی خود در کنار مردم ایران در پیکار بزرگ انقلاب بهمن شرکت کردند و بیشترین سهم به ثمر رساندن آن را از آن خود نمودند. اما علیرغم سهم بی بدیل شان که در واقع نیروی محرکه این جنبش بزرگ اجتماعی بودند و با امید و آرزوهایی به آن دم مسیحایی دمیدند, بیشتری صدمه را از آن خوردند و کمترین نصیبی هم از آن نبردند, بلکه چنانچه اکنون شاهد آن هستیم.
کارگران و زحمت کشان فقر نسبی را تجربه کردهاند و متاسفانه هرروز شمار بیشتری از آنها با فقر مطلق روبرو میشوند. امروز, کارگران در قالب جنبشی هستند که بیزاری خودشان را از هرآنچه بیعدالتی است فریاد میکشند و خواستار مطالباتی هستند که سال ها است از طرف مسولان مربوطه در دولت های مختلف, چه اصلاح طلب و چه اصول گرا به آن وقعی نگذاشته اند. و بنا بر تجربه بیش از چهار دهه, دست آوردی به جز سرکوب, پیگرد، بازداشت و شکنجه و زندانی شدن در بر نداشته اند.
متاسفانه طبقه کارگرایران امروزه به دلیل خسارت های مکرری که از سرکوب های مختلف دیده است, بخش هایی از کادرهای موثر خود را از دست داده است و مدت ها است از سازمانهای کارگری توانمندی برخوردار نیست و هرچند تلاشهای ارجمندی برای ایجاد و حفظ و نهادینه شدن این گونه سازمانها صورت گرفته است, اما تاکنون آنچنان که شایسته است تحقق نیافته و این نیازمبرم همچنان درگرو ارادهای استوار وبرگشت ناپذیر ازسوی همه کارگران درهر واحدتولیدی، خدماتی و کشاورزی است. ضمن آنکه امروز مهمترین وظیفه عمومی کارگران دفاع از دستاورهای هرچند کوچکی است که دراین عرصهها حاصل شدهاست.
زنان, شهروندان درجه دوم
جنبش واقعی جنسیت نمی شناسد, و حرکات اعتراضی سالهای اخیر در حمایت از زنان و علیه تبعیضی بود و است که حکومت اسلامی برسر زنان کشور ما وارد می کند. سال ها است که رهبران جمهوری اسلامی هر زمان که به ناکامی های جدیدی می رسند, به نام حمایت و حفاظت ازسنت و ایدئولوژی نخ نمای اسلامی خود، دست به تاکتیک پوسیده عفاف زنان می زنند و با زیر پا گذاشتن حقوق آنان, فشار مضاعفی را بر زنان وارد می آورند تا بتوانند آنان را از صحنه مبارزه با قواعد متحجر مذهبی به عقب بکشانند. زنان در چارچوب قوانین استخدامی کشور,چه در اداره های دولتی و چه در کارخانه ها, همچنان شهروند درجه دوم محسوب می شوند.
باید تاکید کرد, در کشور ما تحت یک حکومت ارتجاعی و اسلامی, از زنان در دو مورد با یک استثناء کاملا آشکار, استقبال می شود.۱- شرکت در انتخابات ۲- فرزند آوری هر چه بیشتر. اما همین زنان, حق تصمیم در انتخاب همسرو پوشیدن لباس,مسافرت خارج از کشور و مهم تر از همه حق طلاق و حق حضانت فرزند محرومند. و در محیط خارج از خانه, در اعتراض به پذیرش حجاب اجباری, از طرف مجریان قانون مبتذل حجاب اجباری, صدمات جبران نا پذیری را تحمل کرده اند.
امنیت شغلی و اجتماعی
کارگران ایران از آنجا که با گوشت و پوست و استخوانشان ناامنی های ناشی از محیط کار را لمس کرده اند, دست به به اعتراض های زیادی زدند. اما نتیجه این اعتراضات متاسفانه نه تنها اصلاح سیاستهای ضدکارگری، ضد توسعهای و بنیان کن اقتصادی را برای ایران متوقف نکرده بلکه به مشکل دیگری هم بدل شده است و آن سلب امنیت اجتماعی از کارگران است. کارگران معترض به جای شنیده شدن و مشارکت یافتن در اصلاح امور مربوط با کار و تولید و اشتغال به عنوان سلب امنیت کنندگان بازخواست میشوند و اتهامات ناروا نصیب آنها میگردد. این یعنی سلب امنیت اجتماعی برای آنان که به درستی در مخالفت با شرایط موجود وبدحالی اقتصادی و اجتماعی شان فریاد دادخواهی سر میدهند.
یک فعال کارگری: دستمزد کارگران کفاف تنها ۸/۵ روز از سبد معیشت را می دهد
یک فعال کارگری گفت: دستمزد کارگران کفاف تنها ۸/۵ روز از سبد معیشت را می دهد.به همین دلیل کارگران مجبور می شوند برای ۲۱/۵ روز دیگر, با دستفروشی. کار در تاکسی های اینترنتی, ترک تحصیل فرزندانشان, کوچ کردن به مناطق حاشیه شهرها که از هر گونه امکانات ابتدایی زندگی محروم اند, زندگی را که نه, زنده ماندن را به سر کنند.مسولان جمهوری اسلامی از پاسخگویی به ساده ترین مسائل جامعه درمانده اند.
یک کارگردان و بازیگر تئاتر می گوید: قیمت بلیت تئاتر در کانون پرورش فکری ۲۰ هزارتومان است؛ یعنی اگر پنج تماشاگر بلیت بخرند، تازه میشود با آن پول یک همبرگر خرید، آن هم بدون نوشابه!
سهم مردم از میوه های تابستانی ضایعات آن است
گروه اقتصادی خبر آنلاین: “برخی کارشناسان نسبت به کاهش میوه در سبد خانوار هشدار داده و میگویند این شرایط در دراز مدت میتواند سلامت خانوادهها را تهدید و به دنبال آن سلامت نیروی انسانی در جامعه تاثیر منفی بگذارد”.
امروز قدرت مالی برخی از افراد جامعه تنها به خرید ضایعات میوه میرسد و این موضوع سبکتر شدن سبد معیشت مردم را نشان میدهد. هستند خانوارهایی که به دلیل گرانی میوه ناچارشدند که دور ریزهای میوه را خریداری کنند. برخی کارشناسان، متوسط رشد قیمت میوه را نسبت به سال پیش دستکم ۴۰ تا ۵۰ درصد عنوان میکنند و بر تاثیر قیمتهای افزایشی بر میزان مصرف مردم و کاهش هزینهکرد خانوارها برای خرید این بخش از سبد غذایی میدانند و نسبت به کاهش مصرف این محصولات هشدار دادهاند.
در همین رابطه اسدالله کارگر رئیس اتحادیه فروشندگان میوه و سبزی تهران گفت: کاهش مصرف میوه از سبد خرید خانوارها آن هم به دلیل افزایش قیمت این محصولات غیر قابل انکار است؛ اما باید در نظر گرفت زمانی که شوک گرانی قیمت به تمام بخشهای اقتصادی و سایر کالا در بازارها رسیده چطور قیمت میوه نباید افزایش داشته باشد؟!
ادامه اجتماعات اعتراضی بازنشستگان
خبرآنلاین :” ۲۴ میلیون بازنشسته، بازمانده و از کار افتاده تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی و اعضای خانواده آنها، همچنان منتظر عملی شدن وعده ای هستند که سررسید آخرین آنها اردیبهشت ماه بود”.
رئوف پیشدار، کارشناس اقتصادی در یادداشتی نوشت: آنها در انتظار امضای غیر لازم دولت پای توافقی مابین نهاد های ذیربط در تعیین حقوق و مستمری خود هستند و خبر آخر اینکه وزیر کار و امور اجتماعی گفته است: دولت همچنان وقت نکرده توافق ارائه شده را بررسی و امضاء کند!
یکشنبه گذشته نیز مطابق همه ی یکشنبههای حداقل یک سال گذشته، بازنشستگان تامین اجتماعی در سرتاسر کشور اجتماعات اعتراضی برگزار کردند تا شاید توجه مسئولان را به وضعیت معیشت خود جلب کنند. بازنشسته ها معتقدند؛ سازمان تامین اجتماعی یک نهاد مالی بیمه گر است که سرمایه آن متعلق به بیمه شدگان است و دولت نقشی در این سازمان نمی تواند داشته باشد جز اینکه بدهی کلان خودش را به سازمان مسترد کند تا بتواند از قبال تعهدات خود در برابر بیمه شدگان برآید.
هر سال میزان مستمری بازنشستگان و از کار افتادگان و بازماندگان تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی در اجرای مواد ۱۱۱ و ۹۶ قانون تامین اجتماعی با توجه به افزایش هزینه های زندگی مطابق عرف و روال قانونی در شورای عالی کار مصوب، و برای تاییدی غیر ضروری به هیات دولت ارسال می شود. میزان مستمری طبقات ذکر شده در شورای مذکور امسال نیز با نظر جمعی نمایندگان کارگران و کارفرمایان و دولت و پیشنهاد مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی و مصوبه هیات مدیره سازمان مطابق قانون تعیین و به هیات دولت فرستاده شده است.
صدای مردم گرسنه خاموشی نخواهد گرفت
امروز,خشونتی که از اعماق جامعه به طوری دائم التزائد به بیرون, به کوچه و خیابان کشیده شده است, هیچ راهکاری جز از برون رفت دستگاه حاکمه از قدرت سیاسی برای مصائب ناشی از حکمرانی بیش از ۴۰ سال جرم و جنایت پیش پای مردم نگذاشته است. زندگی ملتی به استیصال کشیده شده است. جامعه طی نزدیک به نیم قرن تحقیرگشته , کشور ثروتمندی به فقر و فاقه نشسته است و تقریبا هیچ نهاد اجتماعی – هیچ تشکل مستقل صنفی کارگری اجازه فعالیت آزادانه رسمی پیدا نکرده است و تیراژ چاپ کتاب به ۲۰۰ عدد سقوط کرده است. ۹۵ درصد قراردادهای کاری موقت هستند و هزاران کارگر, چندین ماه حقوق معوقه خود را نمی توانند دریافت نمایند. هزاران نفر زن و مرد, پیر و جوان به شغل تحقیر آمیز کولبری و سوخت بری روی آورده اند. هزاران زن و دختر ایرانی به کار تن فروشی در داخل و خارج از کشور روی آورده اند. هزاران نفر کودکان کار,هم از مدرسه محروم مانده اند وهم مورد تجاوز جنسی قرارمی گیرند. هزاران کارگر مجبور به حاشیه نشینی شده اند و هزاران انسانی که قرار شده بود در زیر بیدق حکومت اسلامی به قله های سر بلندی برسند, با عنوان کارتن خواب در گور های نیمه تمام جا داده شده اند.
رد پای طبقه کارگر, کارگران فصلی, بی خانمان شده های روستا هایی که به دلیل خشکانده شدن رودخانه های هزاران ساله که قربانی صنا یع فولاد شده اند خونین است و…امروز صدای مردم بلند شده است, صدای مردم گرسنه خاموشی نخواهد گرفت و مشت های گره کرده بر کف خیابان جاری خواه شد تا جامعه ای که هر ایرانی, ایران پس از جمهوری اسلامی را در رویای خود پرورده است محقق گردد. روزی که قانون بر همگان جاری شود. روزی که زنان و کودکان کشور ما از آسیب های اجتماعی مصون باشند و دیگر به خاطر واژه های منحوس ” انتقام “, ” خون بس”, ” ناموسی ” شرعی و غیر شرعی, حلال و حرام ؛ خونی از هیچ انسانی ریخته نشود و دست آزارشرعی و جنسی به ویژه از سر زنان کشور ما برداشته شود.
1 Comment
اما همین زنان, حق تصمیم در انتخاب همسرو پوشیدن لباس,مسافرت خارج از کشور و مهم تر از همه حق طلاق و حق حضانت فرزند محرومند.
این بخش از تحلیل شما آمیخته ای از صحیح و سقیم است و در شأن شما نیست که اخبار را غیر دقیق بیان کنید.
اولا اینکه در ایران زنان از حق انتخاب همسر محرومند، امروز داستانی مربوط به گذشته ها و به ندرت در روستاها و حواشی آن اتفاق می افتد. در پوشیدن لباس محدودیت دارند این صحیح است. قانون سفر خارج کشور زنان روزنه های بسیار زیادی گشوده که این محدودیت دیگر مطلق نیست. در مواردی که مصالح ملی مطرح است مثل موردی که شوهر یکی از زنان ورزشکار میخواست مانع خروج او شود، رضایت شوهر شرط نیست. در صورت نیاز همسر به دیدار اعضای خانواده درجه اول خود یا بیماری یا مرگ آنها در خارج از کشور،نیز همین امکان وجود دارد و دیگر مواردی که مسئله بیماری و نیاز به درمان هست. مسلماً از شما انتظار دارم که با دیدن این تذکرات اینجانب را متهم به حمایت از قوانین مدنی جمهوری اسلامی نکنید.