کانون مدافعان حقوق کارگر – سال ۲۰۱۳ برای کارگران و زحمتکشان مکزیک سالی بود پر ازفراز و نشیب. در این مطلب مروری کوتاه خواهیم داشت به تحولات مکزیک در سال گذشته میلادی.
مکزیک امروز یک کشور کاملا متفاوت از بیست و پنج سال پیش است ، سیستم مالی این کشور مدرن شده با صنایعی که در بخشهای خاصی توسعه یافته است. در عین حال نیمی از مکزیک هنوز در فقر و در جامعهای نا امن زندگی میکنند. از ۱۱۷.۳ میلیون جمعیت ِامروز مکزیک حدود۵۳،۳۰۰،۰۰۰ در فقر زندگی میکنند، یعنی حدود ۴۵.۵ درصد . فقر، بیشتر در میان ساکنان حومهی شهرها و بومیان مکزیک به چشم میخورد. جیاپاس از فقیرترین مناطق مکزیک است.
در سال گذشته مکزیک نرخ رشد ۱.۳ درصدی داشت که بسیار پایینتر از ان چیزی است که برای تداوم سیستم سرمایه داری ضروری است. از سوی دیگر این نرخ رشد، نیازهای مردم مکزیک را برای شغل ، درآمد، و بهبود استانداردهای زندگی نیز تامین نمیکند. سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) گزارش میدهد که رشد بهرهوری مکزیک به دو دلیل منفی است:
دلیل اول: در حالی که صنایع مکزیک در برخی از زمینهها بسیار مدرن است و قطعاتی حساس با پیشرفتهترین خطوط مکانیزه و خودکار تولید میشود که در زنجیرهی تولید جهانی مورد استفاده قرار میگیرند. درکنار آن کارخانههای صنعتی بزرگی نیز وجود دارند که با تکنولوژی اواسط قرن بیستم کار میکنند و همچنین صنایع خردهپیشهوری باقی مانده از دورههای ماقبل سرمایهداری.
دلیل دوم: توسعه نابرابر فنآوری در بخشهای مختلف، تنوع سطح تکنولوژیکی بخش صنعت، خدمات و کشاورزی مانع از یک پارچگی سیستم اقتصادی مکزیک میشود. طبق گزارش کمیسیون اقتصادی در امریکای لاتین (ECLA / CEPA) ، سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) در مکزیک به طور چشمگیری کاهش یافته واز ۲۴ میلیارد دلاردر ۲۰۱۲ به ۱۲.۷ میلیارد دلار درسال ۲۰۱۳ رسیده است. کاهش میزان صادرات و ناامنی و خشونت بسیار زیاد در مکزیک از دلایلی است که سرمایهگذاران را دلسرد میکند.
با وجود کندی رشد، بهره وری پایین و درحال کاهش سرمایه گذاری خارجی در مکزیک، ثروتمندان مکزیک مدام ثروتمند تر میشوند. کارلوس اسلیم، رئیس ارتباطات از راه دور امریکا (Movil ) و مالک (Grupo Financiero and Grupo Carso) صاحب ثروتی به ارزش 73 بیلیون دلاراست ونه تنها ثروتمند ترین مرد مکزیک بلکه غنیترین مرد جهان باقیمانده است. ثروت او در سال گذشته ۴ میلیارد دلار افزایش داشته و ثروت ۱۵ نفر از میلیاردرهای مکزیک طی سال گذشته، تا ۱۸.۴درصد نسبت به سال قبل رشد کرده است. این افراد طی ۱۰ سال گذشته ثروتی بالغ بر 148،۵بیلیون دلار به جیب زدهاند.
موسسه مکزیکی آمار و جغرافیای مکزیک، طبقات اجتماعی مکزیک را این گونه تشریح کرده است: مرفه ترین اقشار جامعه فقط ۱.۷ درصد ازجمعیت کشوررا تشکیل میدهند. طبقه متوسط ۳۹.۲ درصد ودرپایین هرم اجتماعی طبقات، کارگران قراردارند که ۵۹.۱ درصد جمعیت را شامل می شوند.
میانگین درآمد طبقه متوسط ۱۲۰هزار پزو درسال و یا معادل ۹۱۵۹ دلارایالات متحده است. فقط ۲۹ درصدازطبقه متوسط فرزندان خود را به مدارس خصوصی میفرستند (چیزی که معمولا از بزرگ ترین آرزوهای طبقه متوسط است). تنها ۹ درصد افراد این طبقه توانایی پرداخت ودیعه مسکن را دارند. این آمار روشن، وضعیت شکنندهی طبقهی متوسط مکزیک را نشان میدهد که بیشتر دریک فقرنجیبانه زندگی میکنند. درواقع بیشترشان برروی لبه لغزنده ای قرار دارند که هر آن با خطر درغلتیدن به سمت طبقه کارگر مواجهاند.
حداقل دستمزد در مکزیکو سیتی ۶۵ پزو در روز و معادل ۵.۱۰ دلار امریکا و درسایر مناطق کمی پایینتر است. درآمد اکثر کارگران مکزیکی با داشتن دو یا سه شغل، تقریبا بین ۲۵۰۰ تا ۳۷۵۰ دلار در سال است. دستمزدها درمکزیک (مانند دستمزد درایالات متحده ) ثابت باقی مانده، درحالی که به عنوان مثال، دستمزد درچین به طورچشمگیری افزایش یافته است.
۵۹ درصد ازمکزیکیها در اقتصاد غیر رسمی کار میکنند، به صورت کارگر موقت وبدون قرارداد . اوکساکا ناحیهای است که بالاترین نرخ اشتغال غیررسمی را (بالغ بر ۸۰.۵ درصد از کارگران ) دارد. بسیاری از کارگران غیر رسمی خوداشتغال هستند وبه دستفروشی در خیابان میپردازند، در حالی که دیگران در مغازههای زیرزمینیای کار میکنند که مجوز کار ندارند ومالیات نمیپردازند. کاری بدون امنیت اجتماعی وبدون پشتیبانی هیچ اتحادیهی کارگری. هرچند ممکن است دراقتصاد غیررسمی برخی از دستمزدها بالاتر ازدستمزدها دربخش اقتصاد رسمی باشد .
بخش اقتصادغیررسمی مکزیک رتبهی سوم را درمقایسه با سایر کشورها (هند، اندونزی، مکزیک، برزیل ، آفریقای جنوبی، چین، ترکیه، و روسیه) دارد.
درسال ۲۰۱۳مکزیک همچنان به صورت یک کشورناامن شناخته میشد ودرمیزان خشونت و جنایت ِسازمان یافته درآن نسبت به قبل تغییرقابلتوجه یا قابلاندازهگیری رخ نداده است. هرچند عنوان میشود که میزان قتل کاهش داشته اما نرخ آدمربایی واخاذی افزایش یافته است. یکی ازراهکارهای دولت برای مقابله با این خشونت ِگسترده، افزایش گروههای پلیس یا دفاع ازخود است که به صدها گروه بالغ میشوند، طرحی که ازقبل شکست خورده است. بعد از اجرای این راهکارها، انواع واقسام درگیریها، به ناامنی بیشتر دامن زدهاند: درگیری بین کارتلهای مواد مخدر، به همراه درگیری گاه به گاه پلیس محلی با کارتلها، درگیری پلیس فدرال، ارتش متحد، پلیس جامعه مستقل وسازمان دفاع از خود با این کارتلها هرج ومرجی را دامن زده که خود خشونت را افزایش داده است.
حزب حاکم خوشبین است که با انجام اصلاحات اقتصادی بتواند به انواع واقسام مشکلات گفته شده، فائق آید. رییس جمهوراعلام کرده که برنامه ها واصلاحاتی برای کاهش فقر دارد اما تاکنون جزییات این برنامه اعلام نشده است.
دردوره بین سال های ۱۹۸۸ و ۲۰۱۳ صنایع ملی شده، به بخش خصوصی واگذار وموانع دولتی برای سرمایهگذاری شرکتهای خارجی وداشتن حق مالکیت برداشته شد. موانع موجود درزمینه تعرفههای گمرکی وسهمیه بندی و.. حذف شد. هم زمان با این تغییرات تقریبا سالانه 500 هزار کارگر مکزیکی برای کار به ایالات متحده مهاجرت کردهاند. (اکثریت آنان بدون مدارک قانونی مهاجرت هستند وده درصد ازاین مهاجران مکزیکی به طور دائم مقیم ایالات متحده شده اند.)
مهمترین اصلاحاتی که در سال قبل انجام شد یا به سرانجام رسید عبارتند از :
اصلاحات قانون کار در نوامبر سال ۲۰۱۲ به تصویب رسیده بود دراین سال اجرایی شد. این اصلاحات به نفع کارفرمایان است. تضعیف اتحادیه های کارگری وکاهش حقوق کارگران ازدست آوردهای این تغییرات است.
یک سال بعد کنگره، اصلاحات آموزش و پرورش را تصویب کرد که کنترل بیشتری براستخدام معلمان را به دنبال دارد. این قانون قدرت اتحادیهها وتشکلهای معلمان را به نحو چشمگیری کاهش میدهد.
دراواسط ماه دسامبر سال ۲۰۱۳، کنگره “اصلاحات انرژی” را تصویب کرد. مطابق با آن مشارکتهای بخش خصوصی وخارجی درصنایع نفت وتولید برق قانونی میشود. این اصلاحات که محور اصلاحات دولت مکزیک است، ذخایراثبات شده نفت مکزیک را نیز شامل میشود، ذخایری که بالغ بر ۱۰.۷ میلیارد بشکه است، آنچه که توسط “اصلاحات انرژی” تغییر میکند درواقع بخشهایی ازقانون اساسی مکزیک است. قانونی که یکی از بزرگ ترین دستاوردهای انقلاب مکزیک بود. مطابق با مادهی ۲۷ این قانون، منابع نفتی ومعدنی این کشور ملی اعلام و کلیه داراییهای شرکتهای خارجی نفت درمکزیک مانند شرکت استاندارد اویل آمریکا (U.S. Standard Oil Company) وبریتیش رویال داچ شل (British Royal Dutch Shell) و همچنین چندین نفر دیگر مصادره و ملی اعلام شد.
شرکتهای ملی شده، تحت عنوان شرکت نفت مکزیک (PEMEX) متحد شدندونمایندگان اتحادیه کارگران نفت مکزیک درهیات مدیره آن حضورداشتند که اتحادیه ای غیرمستقل، وابسته وبه شدت مستبد وفاسد است. شرکت نفت مکزیک در قرن بیستم بزرگ ترین کارفرمای مکزیک محسوب میشد ویکی ازبزرگترین منابع تولید ناخالص داخلی این کشوربودوبیشتردرآمد را برای دولت تامین میکرد. ثروت تولید شده توسط شرکت نفت مکزیک بودجههای عمرانی لازم برای ساخت بزرگراه ها ، بیمارستانها و مدارس در مکزیک را در طول رونق نفتی دردهه ۱۹۷۰ تامین کرد.
به این ترتیب بود که شرکتهای خصوصی وخارجی، برای چندین دهه، از دخالت دراکتشاف، حفاری یا پالایش محروم شدند، هرچند در طول این سالها در صنایع جانبی فعال بودند. طرفداران این قانون استدلال میکنند که با ممانعت ازدخالت سرمایهها وشرکتهای خارجی، استخراج ازذخایرنفتی آبهای عمیق دریایی توسعه نخواهد یافت. آنها ادعا میکنند که فقط با ورود سرمایه خارجی وتکنولوژی امکان استفاده ازمنابع طبیعی وجود دارد.
شرکتهای خارجی نفتی مانند شورون ، اکسون وشل علاقمند ومنتظر اجرای این اصلاحات هستند. قانون جدید انرژی به شرکتهای نفتی خارجی امتیاز ومجوزاستخراج نفت را میدهد. شرکت نفت مکزیک که دیگر یک شرکت خصوصی است باید با شرکتهای خصوصی داخلی و خارجی نفت به رقابت بپردازد. قانون جدید همچنین اتحادیه کارگران نفت مکزیک را از هیات مدیره آن حذف میکند. براساس قانون جدید، صنایع برق مکزیک نیز به سرمایهگذاران بخش خصوصی واگذار می شود.
اما قدرت سیاسی است که این همه را ممکن میکند.
حزب انقلابی نهادی ( PRI ) به رهبری رئیس جمهور انریکه پنا نیتو درژانویه ۲۰۱۳ به قدرت بازگشت. پیروزی دولت جدید مکزیک با ائتلاف با احزابی مثل حزب سبز محیط زیست ( PVEM ) و… امکان پذیر شد. این ائتلاف طی انتخابات جولای ۲۰۱۲ کنترل کنگره را به دست گرفتند. انتخاباتی که به زعم مردم مکزیک انتخاباتی واقعی نبود. این پیروزی با کمک رسانههای غیرمستقل به دست آمد. تلویزیونهایی که متعلق به ثروتمندترین افرادونزدیکان رییس جمهورمکزیک هستند، مانند ازتکا تلویزیون و … در مهندسی افکار عمومی برای انتخابات نقش موثری داشتند.
اتحاد حزب حاکم با دو حزب عمدهی مخالف سبب شد که مخالفان سیاستهای ضد کارگری دولت در پارلمان درموقعیتی ضعیف تر از قبل قرار گیرند. دراین سال نیز درادامهی سیاستهای دولتهای قبل، اصلاحاتی درقانون اساسی وسایر قوانین به نفع سرمایهداران انجام شد. با اجرای این سیاستها، پایههای اقتصاد نئولیبرال مستحکمترشد. هرچند که در دههی گذشته بزرگ ترین اعتراضات کارگری و تظاهرات سیاسی در مکزیک علیه این سیاست ها انجام شده است.
درسال گذشته نیزتشکلهای مستقل کارگری درمکزیک همچنان به ایستادگی قاطعانه دربرابر اصلاحات نئولیبرالی دولت ادامه داده وبه راهپیمایی، تجمع، تظاهرات واعتراض دست زدند، اما تنها به درصد کمی از خواستههای خود دست یافتند. ازجمله اتحادیههای کارگری مستقل موفق شدند که مانع تصویب برخی از بدترین مقررات از نظر محدودیت در آزادی تشکل شوند.
درماه اکتبر سال ۲۰۰۹ دولت کالدرون با کمک پلیس وارتش توانست شرکت برق مکزیک را خصوصی کرده، بسیاری از ۴۴هزار عضو اتحادیه کارگران برق مکزیک (SME) را اخراج کند. اتحادیه کارگران برق مکزیک سردمدار مبارزه با خصوصیسازی و سیاستهای دولتی برای بهبود فضای کسب وکار به نفع بخش خصوصی بوده است. درسال ۲۰۱۳ مبارزهی متشکل بیش از ۱۶هزار عضو این اتحادیه برای حفظ مشاغل خود، علیه خصوصیسازی واصلاحات ضد کارگری دولت همچنان ادامه یافت، هر چند با حملات سازمان یافته ی دولت از تعداد اعضا وقدرت آنان به تدریج کاسته شده است.
سیاستهای سرکوبگرانه دولت کالدرون در رابطه با مبارزات معدن چیان مکزیک واتحادیه کارگران فلز کار ادامه یافته وفشار بسیاری را بر کارگران این بخش وارد کرد. این سیاستها سبب شکست کارگران دربزرگ ترین معدن مس کشور شد اما درمعدن لوس مینروس (Los Mineros) کارگران توانستند با مبارزهی متحدانه ی خود، قراردادهای دسته جمعی را حفظ کنند.
کارگران این معدن با یک راهپیمایی بزرگ درماه فوریه درسالگرد فاجعه معدن پاستا (Conchos) اتحاد خود را به نمایش گذاشتند. آنان با حمل تابوتهایی که نماد کارگران کشته شده در این معدن بود، در خیابانهای اصلی مکزیکو سیتی تظاهرات کردند.
درماه فوریه، رئیس اتحادیه معلمان مکزیک بازداشت شد. او برای دههها یکی ازچهرههای سیاسی مهم درسیاست مکزیک بود. اوهمراه با یکی دیگر از رهبران اتحادیهی رسمی معلمان با اتهام اختلاس میلیونها دلار در بودجهی اتحادیه بازداشت شد. این اتهام در واقع مجازات آنان به خاطر مخالفت با اصلاحات آموزش و پرورش بود.
این بازداشت درواقع ارسال یک پیام مهم به هر دو ” اتحادیه رسمی ” معلمان وهم چنین رهبران اتحادیههای مستقل وفعالان دیگر جنبشهای اجتماعی بود که دولت با استفاده ازتمام قدرت، برای مقابله با مخالفتها آماده شده است. هرچند که افشای سوءاستفاده ازقدرت و فساد مالی دراتحادیه سبب شد که وی منفورمعلمان شود، با این حال، مخالفت با اصلاحات درآموزش و پرورش ادامه یافت . جنبش مترقی در اتحادیه معلمان، توانست صدها هزارنفرازمعلمان را، درحدود نیمی از 32 ایالتهای مکزیک، بسیج کند.
هرچند معلمان ازتاکتیکهای سنتیای استفاده کردند که قبلا استفاده نکرده بودند، مانند اشغال شهر zócalo مکزیک و میدانهای عمومی ِدیگر شهرها، تصرف ساختمانها، مسدود کردن راهها و بستن مسیردسترسی به فرودگاه بینالمللی شهر مکزیکوسیتی توسط دهها هزار نفر از معلمان ، اما به اهدافشان دست نیافتند، اهدافی مانند توقف قانون اجرای اصلاحات آموزش و پرورش. بعد از نزدیک به دو ماه تلاش، هنگامی که اتحادیه واعضای آن خسته و مردم درمواجهه با کلاسهای درس خالی و معابر مسدود ناامید شده بودند، دولت اقدام به اخراج و دستگیری معلمان کرد.
مبارزه برای زنده ماندن دریک فضای سیاسی خصمانه و سرکوبگرانه همراه با اقتصاد رو به زوال دشواراست. اتحادیههای کارگری مکزیک همچنان به فعالیتهای خود برای به راه انداختن یک مبارزه سخت ومبتکرانه ادامه میدهند، اما میتوان گفت که درطی ۲۵ سال گذشته، جنبش مستقل کارگری مکزیک ضعیف تر از هر زمان دیگری است. قویتر شدن این جنبش جز با همراهی با جنبش سیاسی تودهای برای دست یافتن به یک آلترناتیوعدالتخواهانه ودموکراتیک امکان ندارد. مبارزه علیه اصلاحات سیاسی، اصلاحات درآموزش و پرورش، درقانون کار و دیگر نهادهای اجتماعی وفرهنگی وسیاسی باید همزمان با مبارزه علیه قدرت اقتصادی وسیاسی انجام شود که تنها به سود بخش خصوصی میاندیشد.
رشد ونفوذ گرایشات سازشکارانه و رفرمیستی در میان جنبش کارگری و احزاب چپ، امر مبارزه علیه این نابرابریها را دشوارتر کرده است هرچند از سوی دیگر، تلاشهایی برای یکپارچه کردن مبارزات در میان گروههای مستقل نیز قابل مشاهده است.
تاریخ مکزیک نشان داده است که بحرانهای جاری اقتصادی، اجتماعی که جامعه را درمینوردد به جنبشهای اعتراضی مشابه قیام زاپاتیستها درسال ۱۹۹۴ منجرخواهد شد. جنبشهای جدیدی که بزرگ ترین چالشهای آنان مقابله با طبقه سرمایهدار داخلی و بینالمللی درمکزیک است تا بتوانند در برابر روند ادغام اقتصاد مکزیک دراقتصاد امریکا وجهان سرمایهداری سد محکمی ایجاد کنند. جنبشی که بیست سال پیش در اول ژانویه همان زمان با امضای توافقنامه نفتا (تجارت آزاد آمریکای شمالی ) متولد شد و ادعای پایان تاریخ را به طور قاطع رد کرد.
*منبع:
Mexican Labor News & Analysis – January , 2014, Vol. 19, No. 1