با پیدایش سرمایه داری و تکامل آن طبقه کارگرنیز بوجود آمد که در تضاد با منافع سرمایه دارن بود و شکافی عمیق بین این دو طبقه پدید آورد. حضور طبقه کارگر که با بدویترین شکل مبارزه یعنی مبارزه اقتصادی آغاز گردید. کارگران مبارزات خود را با خواستهأیی مانند:اضافه دستمزد، کاهش ساعت کار روزانه، حق بیمه و با زنشستگی آغاز کردند و در این راه به نیاز به تشکیلات پی بردند، و در این راستا دست به تشکیل سندیکاها زدند. سندیکاهای که صرفا هدف آن محدود کردن استثمار بود نه از بین بردن آن.
شکل گیری سندیکا به خودی خود آغاز یک مبارزه طبقاتی به شکل سیاسی بود، مبارزه ای که هدف آن نابود کردن پایههای سرما یه داری بوده هر چند در این راه به دلیل فقدان برنامه مشخص مبارزاتی، شکستهای بسیاری را متحمل شد. آنگاه (اتحادیه کمونیستها) که در ابتدا یک سازمان کارگری آلمانی بود کم کم در اروپا شروع به رشد کرد و به مرور به یک سازمان جهانی تبدیل شد. این سازمان که به شکل مخفی فعالیت میکرد در اولین کنگره خود که در لندن برگزار شد از مارکس و انگلس خواست تا برنامه ای برای این سازمان تدوین و ارائه دهند. یک سال پس از آن “مانیفست حزب کمونیست” به عنوان سند برنامهای که هدف مبارزی پرولتاریا و حزب کمونیست بود ارائه شد. مارکس از پرولتاریا به نام “طبقه ی در بندهای سخت” نام می برد و مانیفست کمونیست را با این عبارت آغاز می کند: تاریخ همه جوامع بشری، در گذشته و آکنون تاریخ جنگ طبقات بوده و هست، دوران بورژوازی کشاکشهای طبقاتی را ساده کرده و … جامعه به دو طبقه بزرگ تقسیم شده است : بورژوازی و پرولتاریا. در همان جا پرولتاریا را این چنین تعریف می کنند: مقصود از پرولتاریای طبقاتی کارگران مزدور جدیدی اند که مالک هیچ وسیله تولیدی نیستند و نیروی کار خود را برای تامین زندگی میفروشند.
اما در سال ۱۸۴۸ که همزمان با ارائه مانیفست کمونیست بود که اولین پیکار میان پرولتاریا و بورژوازی به شکست انجامید و این موجب آن گشت که طبقه کارگر دوباره به همان خواستههای آزدی های سیاسی باز گردد. این دوران همزمان بود با دستگیری اعضائ اتحادیه کمونیستها و این دستگیریها باعث شد تا اعضای باقیمانده، اتحادیه را منحل اعلام کنند. اما طبقه کارگر توانست به فعالیتهای مخفی خود ادامه داده و نیروی خود را منسجم کند که نتیجه آن تشکیل انترناسیونال اول شد.
انترناسیونال اول که توسط مارکس و انگلس تأسیس شد هدف آن متشکل ساختن تمامی پرولتاریای مبارز بخصوص در آمریکا و اروپا بود و اولین اعلامیه تشکیل آن را مارکس نوشت که به برنامه پرولتاریا تبدیل شد و در آن وظیفه پرولتاریا سرنگون کردن قدرت سرمایه داری و استقرار حکومت کارگران از طریق مبارزه سیاسی بود. سه سال بعد از تشکیل انترناسیونال اول کتاب سرمایه چاپ شد که نقطه عطفی در جنبش کارگری بود. به دنبال آن در سال ۱۸۷۱ اولین انقلاب پرولتری منجر به تشکیل اولین حکومت پرولتری شد که به کمون پاریس مشهور شد. دولت پرولتری در مارس همان سال پرچم سرخ پرولتاریا را بر فراز ساختمان دولت فرانسه به اهتزاز در آورد، اما این حکومت دیری نپأید و پس از ۷۲ روز سقوط کرد. اما در خلال این ۷۲ روز دست به تغییرات و تحولات جدی زد، از جمله: ارتش و پلیس را منحل کرد، کلیسا را از حکومت جدا، دولت را بر اصول دمکراتیک بنیاد نهاد، شرایط انتخابات آزاد را فراهم و تحصیل را رایگان و اجباری کرد.
رهبران کمون پاریس که از فعالین انترناسیونال اول بودند، به دنبال این شکست دست به فعالیتهای جدیدی برای مقابله با دولت بورژوازی که حرکت هایی را علیه کارگران سامان داده بود آغاز کردند. پس از شکست کمون پاریس در همه کشورها کمابیش فشار بر انترناسیونال اول آغاز گردید و منجر به کنار گیری بعضی از افرد شد در این زمان دامنه فعالیت دراروپا تقریبا غیر ممکن شد و پس از آن تصمیم گرفته شد که انترناسیونال به نیویورک منتقل شو د و۴ سال بعد از آن رسما آن را منهل اعلام کردند.
پس از اعلام انحلال انترناسیونال اول مبارزات کارگری به اشکا ل پراکنده ادامه داشت، عمده این فعالیتها در دهه هشتاد که آمریکا به سوی صنعتی شدن می رفت و کارخانههای جدید تاسیس میشد تا جایی که آمریکا به بزرگترین کشور صنعتی دنیا تبدیل شده بود، شکل گرفت. شرایط کاری بسیار سخت بود و کارگران روزانه بین ۱۰ تا ۱۵ ساعت کار میکردند و در قبال این کار طاقت فرسا جز زندگی حقیرانه چیزی نصیبشان نمیشد. اینها عواملی بود که باعث شد کارگران آمریکایی برای ۸ ساعت کار روزانه و افزایش دستمزد دست به تظاهرات و اعتصاب بزنند.
در سال ۱۸۸۰ نیروهای دولتی بر روی کارگران راه آهن که برای احقاق حقوق خود اعتصاب کرده بودند آتش گشودند و دست به کشتار وحشیانه آی زدند که منجر به کشته شدن ۳۹۰ نفر گردید، همزمان با این کشتار مبارزات کارگران در شیکاگو که از مراکز عمده صنعتی امریکا بشمار می آمد تحت تاثیر سوسیالیست های انقلابی چون پاسونس امریکایی، فیشر آلمانی و فلیدن انگلیسی اقدام به تاسیس آنجمنی به نام “آنجمن مبارزه برای رسیدن ۸ سأعات کار در روز” کردند.
کارگران شیکاگو روز اول ماه مه ۱۸۸۶ را در حمایت از ۸ ساعت کار روزانه اعتصاب کردند که به ترتیب در روزهای دوم و سوم هزاران نفر از خانواده کارگران و کارگران کارخانههای ماشین سازی به آنها پیوستند اما واکنش کارخانه داران در قبال این خواسته بستن کارخانه ها بود ، و پس از آن اقدام به فرستادن نیروهایی به میان اعتصاب کنندگان با هدف در هم شکستن اعتصاب کردند.
بین این نیروها و اعتصاب کنندگان درگیری ایجاد شد و پلیس به روی کارگران آتش گشود که طی آن ۶ نفر از کارگران کشته و صدها نفر زخمی شدند. اما روز بعد از آن تظاهرات اعتراضی به حرکت پلیس بر پا شد؛ این تظاهرات که آرام و صلح آمیز بودبا توطئه سرمایه داران به خشونت کشیده شد و به تحریک آنان بمبهایی را در درون تظاهر کنندگان پرتاب شدند که موجب زخمی شدن بسیاری گردید. پلیس به بهانه اینکه اتحادیههای کارگری مسببین بمب گزاری هستند به آنها حمله و رهبران آنها را دستگیر کردند و برای چشم زهر گرفتن از کارگران حکم اعدام رهبران اتحادیه صادر شد .
در روز ۱۱ نوامبر ۱۸۸۷ رهبران اتحادیه اعدام شدند. اعدام رهبران اتحادیه خشم همگانی راا بر آفروخت و تظاهرات و سخنرانیهای در سراسر جهان برپا شد. دو سال بعد از این فاجعه، انترناسیونال دوم به رهبری انگلس برگزار شد و در آن کنگره تصمیم گرفته شد که روز اول ماه مه به عنوان روز همبستگی بین المللی کارگران تمامی جهان ثبت شود و برای اولین بار کارگران انگلستان، فرانسه، آلمان و سایر کشورها، تظاهرات اول ماه مه را سازمان دادند.
نگاهی گذرا به تاریخ جنبش های کارگری در ایران
نخستین جنبشهای کارگری کشورمان، در دوران مشروطه شکل گرفت که این حرکتها تحت تاثیر کارگرانی که از ایران برای کار به قفقاز می رفتند و در آنجا با افکار سوسیال دمکراسی انقلابی و حرکت های کارگری که به رهبری بلشویکها صورت می گرفت آشنا شده بودند، شکل گرفت.
میتوان گفت سازمان سوسیال دمکراسی ایران که بنیانگزار آن حیدر عمو آوقلی بود اولین سازمان منسجم سیاسی بود که نخستین اتحادیه های کارگری را در ایران پایه گزاری کرد. از آن جمله می توان از اتحادیههای کارگران چاپخانه که در تهران پایه گزاری شد نام برد و همزمان با آن اتحادیههای کارگری در شهر های مشهد، تبریز، انزلی ایجاد شدند. شعا ر عمده این اتحادیهها “هشت ساعت کار در روز” و “زمین برای کشاورزان” بود.
پس از انقلاب مشروطه، سندیکاهای کارگری در شمال کشور دوباره شکل گرفتند و سازمان سوسیال دمکرسی در سال ۱۲۹۹ در نخستین کنگره خود از سازمان به حزب کمونیست تغییر نام داد و اعلام موجودیت کرد. در همان سال اقدام به چاپ نشریه آی به نام حقیقت کرد و شعا ر “رنجبر روی زمین اتحاد” در صفحه اول آن نقش بست.
از مهمترین اتفاقات کارگری این دوران اولین تظاهرات کارگری در سال ۱۳۰۱ به مناسبت اول ماه مه روز جهانی کارگر بود.
در همین سال اولین اعتصابات کارگران صنعت نفت در جنوب کشورمان شکل گرفت و پس از آن در سال ١۳٠۴ نخستین اتحادیه کارگران نفت جنوب که علاوه بر ملارزات صنفی، خواسته خای مشخص سیاسی را مطرح نمودند، پا به عرصه وجود نهاد. این اتحادیه اعتصابات متعددی را که در آن هزاران کارگر شرکت کرده بودند، تدارک دید. خواستهای آنان عبارت بود از : اضافه دستمزد، به رسمیت شناختن اتحادیه و به رسمیت شناختن روز اول ماه مه. این اعتصاب مورد هجوم وحشیانه نیروهای دولتی قرار گرفت.
از مهمترین اعتصابهای کارگری مهم این دوران میتوان به اعتصاب کارگران کارخانه وطن در اصفهان در سال۱۳۱۰ اشاره نمود که پس از سرکوب این اعتصاب، سندیکاها غیر قانونی اعلام شدند. اما علی رغم همه این فشار ها، این تشکلها مجددا شروع به پا گرفتن کردند و فعالیتهای جدیدی را آغاز نمودند. از جمله می توان از اعتصابات کارگران جنوب یاد کرد که در سال ۱۳۲۹ توانستند با اعتصاب عظیم خود به ملی شدن نفت به رهبری مصدق تحقق ببخشند. مرور این حوادث بیان گر آن است که حضور طبقه کارگر و زحمت کشان در عرصه فعالیتهای سیاسی و اجتمأی تا چه حد تاثیر گذار است.
اما از آن دوران تا مقطع انقلاب ۱۳۵۷ اعتصابات بزرگی شکل گرفت که میتوان به بعضی از آنها اشاره کرد: اعتصابات رانندگان شرکت واحد اتوبوسرانی، کارگران کوره پز خانه ها، کارگران نساجی، کارگران ایران ناسیونال و در نهایت از اعتصاب کارگران صنعت نفت که نقش عمده و به سزایی درپیروزی انقلاب بهمن ۱۳۵۷ داشتند.
این بیانگر آن است که میتوان به نیرو و اتحاد عظیم کارگران جامعه و تکیه بر آنان به عنوان بزرگترین نیروی تعیین کننده متکی بود.
طبقه کارگر و اقشار زحمتکش کشورمان سه دهه پر فراز و نشیب، توام با شکستها و پیروزی های کوچک را از سر گذرانده است. جنبش کارگری- سندیکایی در طی این سالها بخصوص در سالهای اخیر به رقم کمبودها و نومیدیها توانست علی رغم امکانات محدود، سر سختانه در مقابل سیاستهای ضد کارگری جمهوری اسلامی قد برافراشته و شیوههای متفاوت اعتراض، از قبیل اعتصاب، تحصن، جمع آوری امضا، و راهپیمایی، سازمان دهد. جنبش کارگری کشورمان همگام با جنبش طبقه کارگر در سراسر جهان به پیش می رود.
بر قرار با د همبستگی کارگران سراسر جهان.