جشنواره عمران و سلامت که با هدف ارتقاء سطح کمی و کیفی در امور عمرانی حوزه سلامت با حضور نمایندگان مجلس، استانداران، فرمانداران، و … برگزار می شود، روز سه شنبه در تهران آغاز بهکار کرد. حسن روحانی در مراسم گشایش این جشنواره، سخنان مهمی ایراد کرد که نشان از تشدید تشنج میان سپاه و قوه مجریه دارد. این نخستینبار نیست که ما شاهد «اوج و فرود» تنش قوه مجریه و در راس آن حسن روحانی با سپاه میشویم. بنظر میرسد که عزم حسن روحانی به محدود کردن هرچه بیشتر امکانات سپاه بر امکانات اقتصادی کشور، به مذاق فرماندهان سپاه خوش نیامدهاست و به اشکال گوناگون، نارضایتی خود را از تصمیمات و اقدامات قوه مجریه، ابراز میدارند. این که در کشمکش میان سپاه و قوه مجریه، حق با کدام طرف دعوی است، موضوع این مطلب نیست، و این نیز که چرا حسن روحانی تریبونی مناسبتر از این جشنواره برای طرح مسائل قوه مجریه با سپاه نیافته است نیز، در این مطلب مورد بررسی قرار نگرفته است؛ موضوع این مطلب، مسائل عنوان شده در مراسم آغازین این جشنواره است که بنا بر نام، قاعدتا در آن باید به معضل «عمران» و «سلامت» در کشور پرداخته شود.
شاید در نگاه اول موضوعات کمبود آب، چه آشامیدنی و چه زراعی، هوای آلوده، کمبود پزشک و امکانات درمانی، کمبود مدرسه و در موارد بسیاری، و در صورت وجود آن، نبود «راه» امن و مناسب برای رسیدن به مدرسه برای فرزندان این آبوخاک، و … ارتباط مستقیمی با دعوای تأمین بودجه موشکهای پرتابشده به اینسو و آنسو ندارند؛ اما پرسیدنی است که تأمینکنندگان بودجه ساخت این موشکها که بنا به گفته وزیر دفاع به میزان ۸۰ درصد بیش از همه دولتهای قبلی صورت گرفته است، نگهداری و پرتاب و دیگر هزینههای جانبی آن، در مقایسه با تأمین بودجه مورد نیاز در دیگر عرصههای عمرانی و نیازهای فوری کشور نیز به همان اندازه “دستو دلباز ” بودهاند؟ آیا بهراستی ایجاد، توسعه و تحکیم زیرساختهای اساسی در کشور، که با عزیزترین دارایی انسانها، که جانشان است، در ارتباط مستقیم قرار دارد، برای تصمیم گیران و تأمینکنندگان بودجه نظامی کشور که سر به میلیاردها دلار میزند، آنچنان بیارزش است، که میتوان بر همه کاستیهای فاجعهبار پیرامون چشم بست و سکوت کرد؟
برخی فاکتها و شواهد:
“به گزارش خبرگزاری «ایسنا»، در تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۹۶علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در بازدید اعضای این کمیسیون از حاشیه شهر مشهد ضمن انتقاد از بیتوجهی به کمبود آب در کشور طی سالهای گذشته، گفت: بحران آب عملا وارد مقوله امنیتی شده است و ما ناگزیر شدیم در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی کمیته امنیت آب را تشکیل دهیم. وی همچنین افزود: با این وجود در بسیاری از رودخانههای ایران فاضلاب وارد آب میشود و آب سالم را از بین میبرد. در شرایطی که برای استفاده شرب و صنعتی که تنها ۱۰ درصد مصرف کشور را تشکیل میدهد دچار مشکل هستیم عملا به دست خود ما و بیتوجهیهای ما و عدم اجرای قانون منابع آبی کشور دارد از بین میرود.“
“مرتضی رئیسی: ۱۰ هزار مدرسه در ایران فرسوده و تخریبی است! (کیهان ۲۷ آذر ۱۳۹۵)
معاون وزیر آموزش و پرورش، در حاشیه افتتاح یک مجتمع ورزشی خیرساز در دزفول در جمع خبرنگاران با اشاره به مشکلات و کمبود فضاهای آموزشی در کشور افزود: اعتبار سه میلیارد دلاری برای بازسازی این مدارس، تامین و استانداردسازی واحدهای آموزشی و رفع سایر مشکلات تجهیزاتی مدارس کشور نیاز است.
رئیسی گفت: ۳۰ درصد مدارس کشور در حال حاضر با استانداردهای آموزشی فاصله دارند ضمن اینکه ۲۰ هزار واحد آموزشی نیز نیازمند مقاومسازی هستند.“
“حسن هاشمی وزیر بهداشت، از کمبود ۱۰۰ هزار نیرو در اورژانس پیش بیمارستانی، اورژانس بیمارستانی و بقیه بخش های بیمارستانی کشور خبر داد. وزیر بهداشت گفت: «تلاش ما در دولت و مجلس برای مجوز استخدام و بکار گیری نیرو به جایی نرسیده و آنچه که تاکنون اتفاق افتاده است ابتکار روسای دانشگاههاست که بتوانند از درآمد اختصاصی دانشگاه بخشی از کمبودها را جبران کنند». (روزنامه شهروند ۲۱ خرداد ۱۳۹۶)”
این فاکتها و شواهد را میتوان همچنان ادامه داد، اما چه سودی از طرح آنها، زمانی که در تعیین اولویتها، نه تأمین زندگی بهتر برای شهروندان، بلکه تأمین امنیت نظام در مقام نخست قرار دارد؟
تردیدی وجود ندارد که تأمین امنیت کشور در زمره اولویتهای نخست قرار دارد، اما اولاً پرسیدنی است که مگر موارد برشمرده بالا، در تقویت یا تضعیف امنیت کشور نقش ندارند. آنچه امنیت کشور را به خطر میاندازد وجود بیکاری، اعتیاد، عدم امنیت برای مردم در عرصههای مختلف زندگی، وجود فساد و تعداد بیشماری رانتخوار و کارچاقکن در همه ارگانها و سازمانهای دولتی و کشوریاند که با بلعیدن بخش بزرگی از بودجه کشور، امنیت کشور و مردم را به خطر میاندازند؛ ثانیاً پیشبرد برنامه عمل “حفظ منافع ملی در منطقه و جهان” و تقویت نظامیگری، و قدرت نامحدود نظامیان است که امنیت کشور را به خطر میاندازد؛ اختصاص بودجههای کلان به “حفظ” امنیت و توسعه و آبادانی کشورهای تحت نفوذند که امنیت کشور ما را به خطر میاندازند و مصداق بارزیاند بر این گفته که: چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است.
این نیز شاید طنز تلخ روزگار است که در جشنوارهای بنام «عمران و سلامت»، آن بخش از سخنان روحانی انعکاس بیشتری در رسانهها مییابد که نه تنها ربطی به عمران و سلامت ندارد، بلکه توجیهگر “رقابتی” است در ابزاری که ساخت و حفظ و پرتاب آن، در خدمت ویرانی و کشتار قرار میگیرد.