چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳ - ۱۰:۲۱

چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳ - ۱۰:۲۱

رأی معترضان و عدم افزایش مشروعیت!
یادمان باشد که هرچه جامعه ضعیف‌تر شود، از فرصت‌ها و شانس‌هایی که در مسیر بهبود، تغییروتحول  پیش خواهد آمد، کمتر می‌توانیم استفاده کنیم و شانس‌های آینده ایران را از دست...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کیوان صمیمی
نویسنده: کیوان صمیمی
انتخاب ایران آزادی و تجدد و دموکراسی است!
نیروی تجدد و دموکراسی یک قرن است که ایران مال همه‌ی ایرانیان است شعار اوست. اکنون نیروهای وسیعی از جنبش اسلامی نیز به همین نگاه پیوسته اند. در پهنه‌ی سیاست...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: امیر ممبینی
نویسنده: امیر ممبینی
جزئیات کشته شدن راضيهٔ رحمانی دختر ۲۴ سالهٔ لر با شلیک مأمور نیروی انتظامی!
سوم تیر ماه جاری رسانه‌ها نوشتند که دختری جوان به نام «راضیهٔ رحمانی» اهل روستای گویژه در شهرستان نورآباد استان لرستان با شلیک یکی از مأموران نیروی انتظامی جان باخت....
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهاره شبانکارئیان
نویسنده: بهاره شبانکارئیان
بیانیه نهضت آزادی ایران: رأی اعتراضی در گام دوم برای دکتر پزشکیان!
نهضت آزادی ایران در ادامه راهبردی که در مرحله اول در پیش گرفت، اتحاد ملت و تجمیع همه معترضان در مرحله دوم انتخابات را برای مقابله با مخالفان آزادی و...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: نهضت آزادی ایران
نویسنده: نهضت آزادی ایران
انتخابات مهندسی شده، راه يا بی‌راهه؟
    خانم وسمقی در ارتباط با انتخابات ریاست حمهوری در ایران تحلیلی داشته است. خانم وسمقی، زین میان؛ بر این باور است که اصلاح‌طلبان، اگر گمان می‌کنند که حکومت...
۱۲ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: صدیقه وسمقی
نویسنده: صدیقه وسمقی
جرون
جرون، ای سیلی خورده ی زمان، ای معامله های پشت پرده ی آن زمان، ای تاریخ دیروز و امروز من، از رنگ و شرنگ، تا کیسه های زر ...
۱۲ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد
تحلیل مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری ایران...
در این مقاله، میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال‌های 1400 و 1403 را مقایسه کرده و همچنین به تحلیل اختلاف بین نتایج نظرسنجی‌ها و نتایج واقعی انتخابات...
۱۲ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: م. آذری
نویسنده: م. آذری

نگاه به صحنه‌ی نمایان پهنه‌ی سیاست در ایران

صحنه‌ای سیاسی‌ای که در مقابل ماست، واقعیت جامعه‌ی ایران را منعکس نمی‌کند. اگر مسئله‌ی اجتماعی در قالب برنامه و تشکل پرنفوذ و راهبر به سخن درنیاید، مردم با استراتژی‌های بقایشان تنها می‌مانند.

از پایین با نظر به مسئله اجتماعی می‌آغازیم، سپس در بالا صحنه‌ی بازنمایی را در بحث انتخابات بخش‌بندی می‌کنیم: صحنه‌ی حکومتی، رسانه‌ها، گفتار شخصیت‌ها و گروه‌های منتقد و مخالف.

رقابت کنترل شده‌ی انتخاباتی بر سر تعیین جانشین ابراهیم رئیسی، بازتاب آن در فضای همگانی‌ای که خود زیر کنترل منطق رسانه‌هاست، و اظهارنظرهای پربازتاب در این فضا صحنه‌ای را در برابر ما گسترانده است که با نظر به آن می‌توانیم خطوط اصلی نحوه‌ی بازنمایی را در پهنه‌ی سیاسی ایرانی بررسی کنیم.

منظور از بازنمایی این است که چگونه مسائل مبرم کشور در این پهنه منعکس شده و آنها در چه قالب‌هایی بررسیده می‌شوند.

می‌توان برای حساس شدن نسبت به مسئله‌ی بازنمایی مثلاً پرسید که فاجعه‌ی معدن شازند یا غرق شدن گروهی از پناهجویان ایرانی در آبهای ایتالیا به همراه پناهجویانی از کشورهای دیگر و مشابه‌های این گونه فجایع تا چه حد در صحنه‌ی نمایش این روزها بازتاب یافته‌اند؛ می‌توان از اجحاف عظیم بر طبقه‌ی کارگر و همه زحمتکشان و مزدبگیران پرسید؛ می‌توان حد بازتاب فقر و فلاکت در بلوچستان را پی گرفت؛ می‌توان در مورد حد توجه به کولبران در کردستان که خود جلوه‌ای است از مسئله‌ی بزرگ محرومیت، پرس‌وجو کرد؛ می‌توان پی‌جوی حد برجسته شدن و نوع بازنمایی مسئله‌ی زن به عنوان بازنمای شاخص مسئله‌ی تبعیض در ایران شد؛ می‌توان بازتاب مسائل زیست محیطی را پی‌گرفت: پیامدهای فاجعه‌بارشان و ترکیب شدن‌ِشان را با شکاف‌های طبقاتی و تفاوت در رسیدگی به مناطق مختلف به لحاظ محرومیت…

از پایین می‌آغازیم، سپس در بالا صحنه‌ی بازنمایی را بخش‌بندی می‌کنیم: صحنه‌ی حکومتی، رسانه‌ها، گفتار شخصیت‌ها و گروه‌های منتقد و مخالف.

■ این برداشت، حکم مبنایی نخست این یادداشت را می‌سازد: از پایین به بالا، مسئله‌ی اجتماعی که ترکیبی از استثمار و تبعیض و بی‌حقوقی است، همچنین مسئله‌ی محیط زیست، کمرنگ‌تر می‌شود. به عبارت دیگر صحنه‌ای که در مقابل ماست، واقعیت جامعه‌ی ایران را منعکس نمی‌کند.

دو سویه‌ی نظم حاکم

واقعیت جامعه‌ی ایران را نظم حاکم بر آن رقم می‌زند. این نظم فقط سیاسی نیست؛ در درجه‌ی نخست یک نظام امتیازوری است. کار اصلی نظم سیاسی، پاسداری از این نظام است.

نظام امتیازوری یعنی نظام طبقاتی و تبعیضی. خطی وصل کنیم از قعر جامعه به رأس آن، از سطح محرومان، به سطح برخورداران و بسیار برخورداران. به عنوان یک شهروند معمولی یک حس روزانه داریم در این مورد که نیرویی در راستای از بالا به پایین ما را به سقوط می‌کشاند. هر گاه تلاش کنیم از این خط بالا رویم با انواع و اقسام مانع‌ها و فشارها مواجه می‌شویم. وجود نظم امتیازوری با چنین تجربه‌ای محسوس می‌شود.

اما نظام سیاسی خودش را به عنوان پاسدار این نظام امتیازوری معرفی نمی‌کند. به اختلال‌هایی در آن در نتیجه‌ی رقابت و دسته‌کشی یا در برخورد با مقاومت و اعتراض مردم می‌پردازد و در نهایت فکر می‌کند با بهینه‌سازی مدیریت و توزیع بنده‌پرورانه‌ی بودجه می‌تواند نظم امتیازوری را حفظ و اینجا و آنجا را قابل تحمل کند. آنچه در درجه‌ی نخست برای ممانعت از آن می‌کوشد، حق تشکل و آزادی بیان و دسترسی آزاد به اطلاعات و اعتراض است.

برای اپوزیسیونِ زیر سلطه‌ی گرایش راست، موضوع نظام امتیازوری مطرح نیست. این جریان همه‌ی چیز را سیاسی در مفهومی دولت‌محور می‌فهمد و در اندیشه تغییر مدیریت کل رأس قدرت است.

در بخش بزرگی از فعالان سیاسی و فرهنگی هم که در جبهه‌ی دولت یا اپوزیسیون راست‌گرای آن قرار ندارند، غفلتی عمومی از مسئله‌ی اجتماعی و جنبه‌ی امتیازورانه‌ی نظم حاکم می‌بینیم.

نتیجه‌ی این وضعیت آن شده است که آرایش صحنه‌ی نمایان سیاست در ایران تحریف‌آمیز، دروغگو و پوشنده باشد.

گفتار انتخاباتی

مفهوم‌های مرکزی در بحث‌های انتخاباتی جاری، همه دلالت بر غیاب مسئله‌ی اجتماعی دارند. مسئله، منعکس هم که شود در حد دلسوزی و وعده برای بهبود آن است. به نظام امتیازوری به هیچ رو مستقیماً اشاره نمی‌شود. توجهی هم که کنند با نظر به محصول‌های جانبی آن در شکل فسادهای آشکار است.

معیار صداقت در طرح مسئله‌ی اجتماعی، پذیرش حق مردم در تشکل‌یابی، بیان آزاد و اعتراض است. مقام‌ها به وجود فقر اعتراف می‌کنند، اما از نظام بهره‌کشی و تبعیض سخنی نمی‌گویند و به سرکوب مردم حق‌خواه اشاره‌ای نمی‌کنند. سخن گفتن از محرومیت بدون اذعان صریح به بی‌حقوقی محرومان و له شدنِ آنان زیر فشار نظام تبعیض و نابرابری و سرکوب، بیهوده‌گویی فریبنده و تکراری است.

مفهوم مرکزی در گفتار کارگزارانِ حکومت مدیریت است. هر کاندیدایی در تلاش برای اثبات این است که مدیر بهتری خواهد بود. نکته‌ی مشترک در طرح‌های همه‌ی آنان تعمیر نظام سلطه و اطمینان‌بخشی به بازتولید آن است.

در گفتار تحریم انتخابات، سخن چیره این است که هیچ کدام از اینان مدیر خوبی نیستند و به عنوان کارگزار نظام ولایی فرق چندانی با هم ندارند. در طیف گفتار راستگرا مسئله‌ی اجتماعی در مجموع غایب است. آنچه پیاپی درباره‌ی آن افشاگری می‌شود، رژیم است؛ آنچه از حمله در امان می‌ماند، اصل نظام امتیازوری است.

تحریم فعال در غیاب جامعه؟

حضور بازنمای جامعه در درگیری آن با مسئله‌ی اجتماعی است. جامعه بدون طرح مسئله‌ی اجتماعی چیزی جز مجموعه‌ی بی‌چهره‌ای از افراد نیست که توسل به آنها با حسابِ افزودن بر سیاهی یک لشکر بی‌اختیار صورت می‌گیرد.

در غیاب بازنمایی صریح مسئله اجتماعی و نظام امتیازوری صحبت از تحریم فعال نمایش انتخاباتی، جدی نیست. مضمون تحریم تقلیل داده می‌شود به پشت کردن به همه‌ی این کاندیداهای مدیریت.

تحریمی که فقط متوجه نظام سیاسی باشد، تنها در یک موقعیت بحرانی ویژه می‌تواند به صورت تحریم فعال درآید. اکنون در آن موقعیت قرار نداریم. بخش بزرگی از مردم امیدی به هیچ تغییری ندارند و بی‌اعتنا از کنار شعبه‌های رأی‌گیری عبور خواهند کرد. بخشی اما ممکن است رأی دهند. با چه منطقی؟

استراتژی بقا

 دوستی که مخالف نظام حاکم است و اصلاح‌طلبی را یک خط مشی شکست‌خورده می‌داند، در نامه‌ای از داخل نوشته است: «… آیا می شود از زاویه ی زندگی و تحمل به قضیه انتخابات نگاه کرد و به دکتر پزشکیان رای داد؟ در ایران چه بخواهیم چه نخواهیم فردی در ۸ تیر ماه امسال زمامدار امور اجرایی کشور خواهد شد که ما مجبوریم زندگی‌مان را با او سپری کنیم و تحملش کنیم. صرف نظر از بحث‌های جناحی، آیا تحمل پزشکیان تفاوت اندکی هم که شده با تحمل جلیلی و قالیباف ندارد؟ بالاخره عمر و زندگی هم در حال گذر…»

پیام‌های مشابه و اظهار نظرها در رسانه‌ها حاکی از وجود دسته‌ی پرشماری از افراد هستند که چنین می‌‌اندیشند. با تحلیل وضعیت هم می‌توان به این نتیجه رسید که چنین گرایشی که معطوف به انتخاب مسعود پزشکیان است− به احتمال بسیار در روزهای آینده نیرومندتر خواهد شد.

آنگاه که با کسی که چنین گرایشی دارد، بحث می‌کنیم، برای دفاع از سیاست تحریم قاعدتاً به خصلت عمومی رژیم، تجربه‌ی انتخابات گذشته، دستِ بسته‌ی رئیس جمهوری در نظام ولایی حتّا اگر به فرض خیرخواه مردم باشد، و نیز ولایت‌پذیری مسعود پزشکیان و ضعف‌های او به لحاظ نوع رویکرد به مسائل اساسی کشور تأکید می‌کنیم. طرف بحث ما محتملاً جواب خواهد داد: همه‌ی اینها درست، با وجود این، بهتر است به امر مذموم رأی دادن تن دهیم، به جای اینکه بعدا فکر کنیم در برابر خطر اینکه کسی چون جلیلی یا قالیباف از صندوق بیرون آید، کاری نکرده‌ایم.

ممکن است ما در پاسخ داستان دردانگیز انتخاب میان بد و بدتر را یادآوری کنیم و تأکید کنیم که دیگر باید از این نوع انتخاب دست برداشت.

اما این استدلال صرفاً سرزنش‌آمیز است اگر توجه نکند به تنگناها و اجبارهای زندگی واقعی که بُرد تخیل اجتماعی را گاه تا حد این گونه انتخاب پایین می‌آورد.

تحریم انتخابات از یک استراتژی سیاسی برمی‌خیزد، شرکت در آن اما ممکن است نه از یک استراتژی سیاسی، بلکه از استراتژی بقا ناشی شود. اگر استراتژی سیاسی و استراتژی بقا در تنگنای زندگی مدام در مغایرت با یکدیگر باشند، انتظار نباید داشت که مردم گرفتار از آن استراتژی سیاسی پیروی کنند. در انتخابات شرکت هم که نکنند، تصمیمی نیست که بتوان آن را به پیروی از آن سیاست تحریم برگرداند.

استراتژی بقا در ایران برای توده‌ای کثیر تلاش طاقت‌فرسا و بی‌پایان برای پیدا کردن شغل، حفظ شغل، پرداخت اجاره‌ی خانه و تأمین نیازهای ابتدایی زندگی است. انسان می‌تواند طبق مقتضیات بقا دست به کارهای مختلفی بزند: می‌تواند از کشور بگریزد، می‌تواند خود را در برابر رئیس، صاحب‌خانه و بقال محل خوار و ذلیل سازد، می‌تواند دار و ندارش را بفروشد بلکه نیازهای ابتدایی زندگی را تأمین کند… و می‌تواند رأی دهد، با این حساب که شاید-شاید-شاید وضع بهتر شود.

باید با نظر به عمق مسئله‌ی اجتماعی، باید استراتژی‌های بقا را فهمید و آن را در ترسیم سیمای جامعه منظور کرد.

■ حکم مبنایی دوم این یادداشت این است: راهبر اصلی توده‌ی مردم در پیچ‌وخم‌های پیش رو استراتژی بقا است. اگر مسئله‌ی اجتماعی در ایران در قالب برنامه و تشکل پرنفوذ و راهبر به سخن درنیاید، مردم با همان استراتژی بقایشان تنها می‌مانند. معلوم نیست عاقبت کار چه شود..

 

برگرفته از رادیو زمانه

https://www.radiozamaneh.com/823352

تاریخ انتشار : ۲ تیر, ۱۴۰۳ ۷:۰۹ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

به یاد هماره‌سبز رفیق حمید اشرف و یکایک فداییان جان‌باختهٔ خلق!

در روز جان‌باختگان فدایی، یاد تمامی دیگر جان‌باختگان راه آزادی، برابری و عدالت را نیز گرامی می‌داریم و باور داریم که دادخواهان کشتارهای خونین این چهاردهه راهی را که تاکنون با پایداری خستگی‌ناپذیری رفته‌اند، تا روشن شدن همۀ حقایق و محاکمه آمرین و عاملین قتل عزیزان‌شان ادامه خواهند داد.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

به یاد هماره‌سبز رفیق حمید اشرف و یکایک فداییان جان‌باختهٔ خلق!

در روز جان‌باختگان فدایی، یاد تمامی دیگر جان‌باختگان راه آزادی، برابری و عدالت را نیز گرامی می‌داریم و باور داریم که دادخواهان کشتارهای خونین این چهاردهه راهی را که تاکنون با پایداری خستگی‌ناپذیری رفته‌اند، تا روشن شدن همۀ حقایق و محاکمه آمرین و عاملین قتل عزیزان‌شان ادامه خواهند داد.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

به یاد هماره‌سبز رفیق حمید اشرف و یکایک فداییان جان‌باختهٔ خلق!

در روز جان‌باختگان فدایی، یاد تمامی دیگر جان‌باختگان راه آزادی، برابری و عدالت را نیز گرامی می‌داریم و باور داریم که دادخواهان کشتارهای خونین این چهاردهه راهی را که تاکنون با پایداری خستگی‌ناپذیری رفته‌اند، تا روشن شدن همۀ حقایق و محاکمه آمرین و عاملین قتل عزیزان‌شان ادامه خواهند داد.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

رأی معترضان و عدم افزایش مشروعیت!

انتخاب ایران آزادی و تجدد و دموکراسی است!

جزئیات کشته شدن راضیهٔ رحمانی دختر ۲۴ سالهٔ لر با شلیک مأمور نیروی انتظامی!

بیانیه نهضت آزادی ایران: رأی اعتراضی در گام دوم برای دکتر پزشکیان!

انتخابات مهندسی شده، راه یا بی‌راهه؟