نگر به لاله و طبعِ بهارِ رنگپذیر
یکی به رنگِ عقیق و دگر به بویِ عبیر
چو جعد زلف بتان شاخهای بید و خَوید
یکی همه زره است و دگر همه زنجیر
درخت و دشت مگر خواستند خلعت زَابر
یکی طویلۀ گوهر دگر بساط حریر
بخار تیره و از ابر، دشت مینا رنگ
یکی به سانِ غبار و دگر به سانِ غدیر
ز رنگ و بویِ گیا و زمین تو گویی هست
یکی ز حلِّه بساط و دگر ز مُشک خمیر
هوا و راغ تو گویی دو عالمند بزرگ
یکی پر از حرکات و دگر پر از تصویر
هوا ز عکس سما تیره و زمین گلگون
یکی چو خامۀ مانی یکی بت کشمیر
به دشت سنبل و مینا سپه کشید و نشست
یکی به معدن برف و دگر به جای زریر
نگارهای بهاری چو شعرهای بدیع
یکیست پر ز مُوَشَّح دگر پر از تشجیر
ز چیزها به دو چیزست رنگ و بوی بهار
یکی به باد صبا و دگر به ابر مَطیر۲
زبرنویس:
۱. ابوالقاسم حسن بن احمد عنصری بلخی معروف به عنصری بلخی متولد سال ۳۵۰ و درگذشته به سال ۴۳۱ هجری قمریاست. او شاعری برجسته و نیز ملکالشعرای دربار سلطان محمود غزنوی بود.
۲. متن بالا بخشی است از یکی از قصیدههای عنصری بلخی …