هما ناطق نویسنده، پژوهشگر، تاریخ نگار دوران قاجار و مشروطه و استاد دانشگاه سوربن پاریس، روز جمعه یازدهم دی ماه ۱۳۹۴، رخت به جهان دیگر کشید. وی تحصیلات آکادمیک را در فرانسه گذراند و پس از اخذ مدرک دکترا در سال ۱۳۴۷به ایران بازگشت. پس از بازگشت تاسال ۱۳۵۹ که به دلیل فشارهای سیاسی مجبور به ترک کشور شد در دانشکده تاریخ دانشگاه تهران تدریس می کرد.
او که سالها در فرانسه عضو کنفدراسیون دانشجویان ایرانی بود، در بازگشت به ایران فعالیت های سیاسی خود را به موازات فعالیت های آکادمیک، تألیف و ترجمه آثاری ارزشمند ادامه داد و به عنوان یک فعال سیاسی با گرایش چپ نامی آشنا در میان روشنفکران و مبارزان سیاسی بود.
دانش و تفکر منتقدانه او نسبت به وقایعی که مسیر تاریخ را به سوی نابرابری و استبداد هدایت می کرد از او روشنفکری مدرن و روزآمد ساخته بود. هشیاری وی نسبت به آنچه در جامعه روشنفکری رخ می داد، موجب شد که نه فقط به آنچه گذشته بلکه به آنچه در پیرامون می گذرد نیز موضع گیری نشان دهد. به همین دلیل، در سال ۱۳۴۷ مقاله ای تحت عنوان «عقب ماندگی و انحطاط زن ایرانی» در مجله آرش به قلم او منتشر شد. این مقاله پاسخی به یادداشت «هوشنگ وزیری» در باره زنان ایران بود. وی در نقد و تحلیل رویکرد هوشنگ وزیری نسبت به زنان، از سیمون دوبووار فاکت می آورد و گناه این عقب ماندگی و انحطاط را به نگاه مردانه جامعه نسبت می دهد که در تحمیل نقش های منفعل به زنان، آنان را از پیشرفت باز می دارند.
ده سال پس از انتشار این مقاله در سال ۱۳۵۷، در بازار داغ معامله «استبدادامپریالیستی» و «آزادی ضدامپریالیستی» و حقوق برابر برای زنان، روزنامه کیهان در تاریخ ۲۱ اسفند از قول همو می نویسد که: «اگر نظام شاهنشاهی برگردانده نشود عیبی ندارد روسری هم سر می کنیم. فقط به نام ما توطئه نشود»
هرچند چنین رویکردهایی برآیند تفکر و گرایش سیاسی او و دیگر همفکرانش بود اما حمایت او از تظاهرات زنان علیه حجاب اجباری و سخنرانی معروفش در مقابل ساختمان نخست وزیری در همان دوران و سپس همکاری با « اتحادملی زنان» نام او را در کنار دیگر مدافعان آزادی و برابری ثبت می کند.
هما ناطق را نمی توان همچون تاریخ نگاران جنسیتی متعلق به حوزه تاریخ نگاری زنانه دانست اما صداقت برخاسته از دانش، استقلال رأی و بی نیازی از قدرت، تصویر او را در قاب زیبای زنی مستقل و فرهیخته به دیوار تاریخ زنان توانمند ایران آویخته است. شاهد این مثال، انتقاد جسورانه، صریح و صادقانه او از گفتار پیشین خود در باره حجاب اجباری در سال ۱۳۵۷ است: «… هرچه که بود و نبود شما این را بنویسید که من خیلی بی جا کردم که این حرف را زدم. اصلاً ما به زن ها خیانت کردیم. شما باید ما را محاکمه کنید. خواهش می کنم بنویسید که من خودم از شما می خواهم که مرا محاکمه کنید…»[۱]
الحق که هما ناطق نگینی درخشان بر حلقه زنان تاریخ نگار ایرانی است که تا تاریخ به جاست می درخشد. مدرسه فمینیستی فقدان چنین زن بزرگی را به جامعه تاریخ نگاران و پژوهشگران ایران تسلیت می گوید.
پانوشت:
برای مطالعه نقد هما ناطق از مواضع پیشین خودش که در بخشی از گفتگوی منصوره شجاعی با وی در سال ۱۳۹۰ بیان شده است به این لینک رجوع کنید:
http://www.feministschool.com/spip.php?article6824
برخی آثار و کتاب های هما ناطق:
– کارنامه فرهنگی فرنگی در ایران
– بازرگانان در داد ستد با بانک شاهی و ژری تنباکو
– ارمنیان در سده نوزدهم
– دوزخ سازان روی زمین
– ناصرالدین شاه پلید، سیدجمال الدین و ملکم خان
– ایران در راه یابی فرهنگی
– روحانیت از پراکندگی تا قدرت
– جنگ فرقه ها در انقلاب مشروطیت
– فرنگ و فرنگ مآبی
– سرکوب جنبش دانشجویی
– انجمن های شورایی درانقلاب مشروطیت
– مجموعه مقالات تاریخی از ماست که برماست
– حافظ خنیاگری، می و شادی
– آخرین روزهای لطفعلی خان زند