براى دموکراسى، براى عدالت اجتماعى
فداییان خلق! مبارزان دموکرات و عدالتخواه!
کنگره دهم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) با اعلام این افتخار که کار خود را در سى و ششمین سالروز ١٩ بهمن – روز اعلام موجودیت جنبش فداییان خلق ایران – آغاز مىکند، این روز تاریخى و گرامى را به همه فداییان خلق و همه مبارزان دموکرات و عدالتخواه کشورمان شادباش مىگوید و براى رهروان این راه، مبارزهاى پیگیر بخاطر دموکراسى و عدالت اجتماعى را آرزو مىکند. این نخستین بار است که پیام هر ساله ما به مناسبت سالگرد ١٩ بهمن، به امضاى بالاترین ارگان سازمانى ما یعنى کنگره انتشار مىیابد و آنهم در ساعاتى که، کنگره همچنان دایر است و ما گردآمدگان در آن مىکوشیم با بهرهگیرى از خرد جمعى در این کنگره، گام دیگرى در تداوم راه طولانى براى دموکراسى و عدالت اجتماعى به پیش برداریم. هم از اینروست که این پیام، سخن ١٩ بهمنى همایش بخشى از فداییان خلق متشکل به همه فداییان خلق و به ویژه آنانى است که در درونمرز کشور، وفادار امر تحقق آرمانهاى دموکراسى و عدالت اجتماعى هستند.
یاران ما!
بدون گرامیداشت ارزشها و اصالتهاى پایدار یک راه طى شده و توأمان نقد خردورزانه آن، هیچگاه نمىتوان رهرو قابل اعتماد و اتکایى براى آینده بود. و این براى ما میسّر نخواهد بود، هرگاه که پیش از همه نکوشیم تا تلاش و پیکار آغازگران و ادامهدهندگانى را ارج بگذاریم که هرچه از اندیشه و جان و جوانى داشتند بىهیچ دریغى فدا کردند تا که آتش روشن شود و تا که آتش همچنان فروزان بماند. پرچم برافراشته در جنگلهاى سیاهکل، قبل از همه پرچم مبارزه و پایدارى در مبارزه است. بر این پرچم، نام چند هزار فدایى خلق نقش بسته است که هر یک از آنان نشانهاى از محکزنى بازیافتههاى فکرى فداییان خلق براى گشودهشدن راه خوشبختى مردم هستند. پس سخن را اکنون نیز با یاد همه فداییان جانباخته آغاز باید کرد. با نام جانباختگان: صفایى فراهانى و حسنپور و سیزده یار دلیر آنان در سال ١٣۴٩؛ با نام دهها فدایى از دسترفته: همچون امیر پرویز پویان و بهروز دهقانى در آغاز سال ١٣۵٠ و دههاى دیگر چونان احمدزاده و مفتاحى در پایان همان سال؛ با نام ققنوسهاى پرآوازه: صفارى آشتیانیها و زیبرمها در سال ١٣۵١؛ با نام حماسهآفرینان شکنجهگاههاى ساواک: جمشیدى رودبارى و ابراهیم خلیقها در سال ١٣۵٢؛ با نام شیرزنان فدایى: مرضیه احمدى اسکوئى و شیرین فضیلتکلامها در سال ١٣۵٣؛ با نام اندیشمندان جانباخته بیژن جزنى و ضیاءظریفیها در سال ١٣۵۴؛ با نام سمبل فدایى خلق – حمید اشرف – و بهروز ارمغانیها در سال ١٣۵۵؛ با نام فداییان سختترین دوره حیاتمان: حسن فرجودى و اعظم معمارانها در سال ١٣۵۶؛ با نام پیشاهنگان قیام بهمن ماه: قاسم سیادتى و ملکوتیانها در سال انقلاب ١٣۵٧؛ با نام گرجى بیانى و توماجها و دیگر قربانیان سال ١٣۵٨ – نخستین سال حاکمیت فقیه و فقها؛ با نام دهها فدایى خلق که در برابر یورش سال ١٣۵٩ رژیم صدام به کشور سینه سپر کردند و جان باختند؛ با نام جانباختگان سال خون و جنایت ١٣۶٠ که در آن جلادان، شاعر فدایى سعید سلطانپور و فرزین شریفیها را بس ناجوانمردانه کشتند؛ و سالهاى بعد و بعد که یادآور نامهاى جانباختگان سرفراز بهروز سلیمانى، رضى تابان، رضا غبرایى، علیرضا اکبرى شاندیز، محمدامین شیرخانى، شیدا بهزادی تهرانی، انوشیروان لطفى، و دهها افراشته سر دیگر، تا که سال قتلعام ١٣۶٧ فرا رسد و لیست چندهزار نفرى قربانیان به دست جلادان نوشته شود. لیستى که در آن، تعلق جنبشى صدها نفر از جانباختگان فدایى خلق بود؛ فداییانى چون هیبتاله معینیها و رحیم اسدالهیها و. ..
آرى! این راه طولانى که با پایمردى و پایدارى اینهمه جان شیفته طى شده است، ما را فرا مىخواند تا یاد بداریم یاد این یاران از دسترفته را و در سى و ششمین سالگرد این راه، باردیگر به احترام جانباختههایمان، همه گشایندگان و هموارکنندگان راه سى و شش ساله، سر به تعظیم فرود آریم.
یاران!
امروز در پى سى و ششمین سال تلاش و پیکار، آرمانهاى ما در جوهر خود همانها هستند که در آغاز راه اعلام داشتیم: رهایى انسان و از جمله انسان ایرانى از هر نوع ستم؛ و برپایى آنچنان نظم اجتماعى که در آن، آزادى، کرامت و خلاقیت انسان در مرکز قرار گیرد. ما، همامروز نیز در پى فراز و فرودهاى بسیار، در پس ناکامیهاى نه چندان اندک و کامیابیهاى بیشتر ناظر بر تحول و پیشرفتمان، همچنان پرچم دموکراسى و عدالت اجتماعى را در دستان خود داریم و با آن به پیش مىرویم.
ما را از نقد راه طیشده گریزى نیست، چرا که عزم پیشروى را داریم. ما را قصد هیچگونه درجازدن در این یا آن راهکار و در این یا آن روش کار نیست. ثبات در آرمانها و اهداف انسانى و در همانحال، تلاش بیوقفه و خلاقانه براى یافتن راههاى رسیدن به آنها، گزینه دیرینه ما است.
یاران!
فداییان خلق، بخشى از تاریخ سراسر رنج و تلاش کشورمان هستند و مىخواهند که میراث گذار شایسته گذشته براى نسلهاى امروز و فردا باشند. ما فداییان خلق، نه خود را تنها منادیان دموکراسى و عدالت اجتماعى در کشورمان مىدانیم و نه خویش را تنها و بىیاور احساس مىکنیم. ما خود را همراهان همه مدافعان آزادى، دموکراسى، ترقى، توسعه، صلح، حفاظت از محیط زیست، حقوق زنان، حقوق ستمدیدگان ملى و مذهبى، و برقرارى عدالت اجتماعى، پایان دادن به استثمار و رسیدن به آنچنان نظام اجتماعى مىدانیم که در آن، انسانها آزاد، بالنده و شکوفا هستند. ما همه نیروى خود را وقف امر اتحاد کوشندگان این اهداف انسانى مىکنیم. ما میدانیم که در مبارزه علیه استبداد و ستمگرى، مرکزىترین موضوع همانا گرد آمدن همه قوا است و این، تمرکز همه نیرو و خلاقیت را حول امر وحدت باورمندان به سوسیالیسم، اتحاد پایدار و گسترده بین جمهوریخواهان دموکرات و سکولار، همکارىها و همراهىهاى همه مدافعان دموکراسى با یکدیگر و وسیعترین گفتگو ها و تامین فضاى تفاهم بین نیروهاى سیاسى کشور را نیاز دارد. کنگره دهم سازمان فداییان خلق ایران نیز مىخواهد خود را با برداشتن گام در همین مسیر تعریف کند و ما را با این دستاورد، راهى سى و هفتمین سال حیات فکرى و سیاسىمان کند.
یاران!
ما آبدیدگان میدانهاى نبرد بسیارى هستیم. ما را بارها زمین زدهاند و ما هر بار بپاخاستهایم. اگر با سرکشیدن جام شوکران آغاز کردهایم، اما با بالابردن جام پیروزى، آنرا به پایان خواهیم رساند. با چنین باورى است که پویا ماندهایم و همچنان هم پویا مىمانیم.
یادبادا یاد همه جانباختگان فدایى خلق!
برافراشته باد پرچم دیرینهسال ١٩ بهمن!
کنگره دهم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نوزده بهمن ماه سال یکهزار و سیصد و هشتاد و پنج شمسى