یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۰:۵۲

یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۰:۵۲

ما نگران سه زن هستیم؛ پخشان عزیزی، وریشه مرادی و شریفه محمدی.
‌‏اتهامات‌شان، واهی‌ست؛ اما سایه اعدام، واقعی‌ست، و ما خوب می‌دانیم که در این نظام، «اتهام واهی» اغلب برای نابودیِ کامل یک زندگی کفایت می‌کند.
۳۱ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: دادبان
نویسنده: دادبان
دومین درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی "رد" شد
دیوان عالی کشور در ایران، درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، را برای دوم رد کرد.
۳۱ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: دادبان
نویسنده: دادبان
سایه بی‌اعتمادی به آمریکا بر دیپلماسی مذاکرات اخیرعمان
تصور اینکه ترامپ مدافع دموکراسی یا حقوق بشر باشد، تصوری ساده‌انگارانه است. آمریکا در پی ضربه زدن به رقیب اصلی خود یعنی چین است، و مذاکره با ایران بخشی از...
۳۰ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
پویندگان راه آزادی و سوسیالیسم؛ گرامی‌داشت و یادکرد شراره‌های آتش و زندگی در قطعه ۳۳ بهشت زهرا
روز جمعه ۲۹ فروردین ۱۴۰۴ با فراخوان قبلی در قطعه ۳۳ بهشت زهرا مراسم گرامی داشت و یادکرد شراره های آتش و زندگی بیژن جزنی، حسن ضیاظریفی، عباس سورکی، محمد...
۳۰ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: پویندگان راه آزادی و سوسیالیسم
نویسنده: پویندگان راه آزادی و سوسیالیسم
مارکس؛ پیامبر، دانشمند، مصلح اجتماعی؟
فلسفه مارکسیستی در رابطه تنگاتنگ با تحول اقتصاد سیاسی و تجربیات جنبش طبقه کارگر شکوفا شد. این فلسفه بین سالهای 1852-1848 میلادی بشکل فلسفه ای عملگرا و رهایی بخش در...
۳۰ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: آرام بختیاری
نویسنده: آرام بختیاری
رسیدگی به کشتن انسان، تاریخ انقضا ندارد
سال‌هاست که موضوع اعدام‌های سال ۱۳۶۷ به عنوان رویدادی که آیت الله منتظری که خود شخص دوم نظام و قائم مقام رهبری به شمار می‌رفت پیشتاز اعتراض به آن به...
۳۰ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: عمادالدین باقی
نویسنده: عمادالدین باقی
پیچیدگی زیستن در قومیت‌‏ها/ گفتارهایی درباره وضعیت زندگی زنان عرب، بختیاری و ترکمن که مشکلات‏شان کمتر به گوش دیگران می‌‏رسد
متاسفانه برنامه‌‏ریزان مرکزنشین، غافل از این تفاوت‏‌های اجتماعی‏‌اند و هیچ‌گونه تمهیدی برای حل این مشکل در نظر نمی‏‌گیرند. برای مثال می‏‌شود سهمیه بومی دانشگاه‏‌های موجود برای زنان را به حداکثر...
۳۰ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: الناز محمدی
نویسنده: الناز محمدی

پیرامون سفر پنج روزه حسن روحانی به نیویورک، …

به نظر سازمان ما حل بحران هسته ای و کاهش تنش بين جمهوری اسلامی و غرب، دستآوردهای گرانباری برای کشور ما خواهد داشت. مهمترين و برجسته ترين دستآورد اين رويکرد، برطرف شدن خطر حمله نظامی و برداشته شدن تدريجی تحريم ها است. به نظر ما بيشترين سود رويکرد به سياست تعامل سازنده با جهان و فاصله گيری از سياست تخاصمی، حل بحران هسته ای و پايان دادن به خصومت ديرينه بين ايران و امريکا را مردم ايران و از جمله کارگران و زحمتکشان کشور خواهند برد.

 

گفتگو با بهروز خلیقپیرامون سفر پنج روزه حسن روحانی به نیویورک، نیروهای مخالف تنش زدائی بین ایران و غرب و مواضع سازمان 

موضع شما نسبت به سفره پنج روزه حسن روحانی به نیویورک و شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل چیست؟ آیا از نظر شما چرخشی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی صورت گرفته است؟

پافشاری باراک اوباما بر پیشبرد سیاست گفتگو با ایران از یک‌سو و از سوی دیگر پیروزی حسن روحانی در انتخابات با شعار تدبیر و امید و اتخاذ سیاست تعامل سازنده با جهان و رویکرد خامنه ای به “نرمش قهرمانانه”، فرصت مناسبی را فراهم آورده است تا دیوار بی اعتمادی بین دو کشور کوتاه شود و یخ های مناسبات خصمانه بین آندو به تدریج آب گردد. هیئت سیاسی ـ اجرائی سازمان در اعلامیه خود خاطر نشان کرده بود که حضور حسن روحانی و تیم او در اجلاس عمومی سازمان ملل متحد، فرصت طلائی برای هر دو طرف فراهم آورده است تا بعد از سال ها چالش، برسر پروژه هسته ای و پایان دادن به تحریم های اقتصادی به توافق برسند. این فرصت برای خاتمه دادن به خصومت دیرینه بین تهران و واشنگتن هم، فراهم آمده است. باید از این فرصت بهره گرفت. جای خوشحالی است که روحانی و تیم او از این فرصت نادر بهره گرفتند و فضای مساعدی برای گفتگوی بین ایران و کشورهای ۵+۱ و کاهش تنش بین ایران و امریکا را فراهم ساختند. این حرکت آغازین، امیدآفرین است و فضای مساعدی را برای حل بحران هسته ای فراهم آورده است. اما باید منتظر اقدامات عملی و بده و بستان ها شد.  

 جمهوری اسلامی از مواضع قبلی عقب نشسته و تصمیم گرفته است که به بحران هسته ای و تحریم های اقتصادی پایان دهد. خامنه ای و دیگر گردانندگان حکومت به خوبی از ابعاد بحران اقتصادی آگاه هستند. گزارش هائی که هم اکنون از وضعیت اقتصادی کشور منتشر می شود، عمق بحران اقتصادی و وخامت زندگی گروه های وسیعی از جامعه را  نشان می دهند. حکومت از این وضع و از تاثیرات ویرانگر تحریم های اقتصادی احساس خطر کرده و برای برون رفت از وضعیت بحرانی به تغییر سیاست خارجی روی آورده است. روحانی هم به پشتوانه رای مردم و موقعیتی که در ساخت قدرت دارد، توانسته است اعتماد نسبی خامنه ای را برای حل بحران هسته ای و پایان دادن به دشمنی بین دو کشور ایران و امریکا جلب کند.

 رویکرد دولت روحانی در عرصه سیاست خارجی با حمایت اکثریت مردم کشور ما روبرو است. انتشار نامه ۲۳۰ نماینده مجلس و مواضع اعلام شده، نشان می دهد که بخش اعظم اصول گرایان هم با این سیاست همراه هستند. برای اولین بار بین خامنه ای، دولت، اصلاح طلبان و بخش اعظم اصول گرایان حدودی از هم صدائی و همراهی در این عرصه به وجود آمده است.

 آنچه مشخص است اینکه جمهوری اسلامی عقب نشینی کرده و چرخشی در سیاست خارجی آن صورت گرفته است. چرخش از سیاست تهاجمی و تنش زا به سیاست تنش زدائی و تعامل سازنده با جهان، از دشمن تراشی به برقراری مناسبات عادی با دیگر کشورها، از خصومت افزائی با امریکا به باز کردن راه گفتگو و مذاکره دوجانبه. این روند تازه آغاز شده و با فراز و نشیب همراه خواهد بود. این امکان وجود دارد که به جهت فشارهای اعمال شده از جانب مخالفین این روند در هر دو طرف، گفتگوها و مذاکرات با مشکلات مواجه شود و یا دچار وقفه گردد. با این حال باید تأکید است که امروزه رویکرد کانون های اصلی قدرت، چه در ایران و چه در امریکا، متوجه کاستن از تنش های میان دو کشور است.

 روحانی و تیم او این چرخش را تجدیدنظر در چارچوب اصول پایه ای سیاست خارجی جمهوری اسلامی نمی دانند. سخنان روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، نشان دهنده این امر است. او در بخش اول سخنان خود، مواضع همیشگی جمهوری اسلامی را بیان کرد که مورد تائید سران سپاه و نیروهای افراطی قرار گرفت.

 نیروهائی هستند که با این روند مخالفند. از نظر شما این نیروها چه جایگاه و وزنهای در ساختار حکومت دارند؟

رویکرد آشتی جویانه دولت روحانی در سیاست خارجی و تلاش برای کاهش تنش با امریکا و بالاخص گفتگوی تلفنی روحانی با اوباما، با واکنش تند نیروهای افراطی در داخل کشور روبرو شده است. جمهوری اسلامی در طی سه دهه و نیم با سیاست امریکاستیزی زیسته و شعار “مرگ امریکا” را به پرچم خود تبدیل کرده است. به همین خاطر، چرخش جمهوری اسلامی و گفتگوی تلفنی با “شیطان بزرگ”، برای نیروهای تندرو از جمله جریان راست افراطی قابل هضم نیست. در طی شانزده سال اخیر نیروی راست افراطی در سایه حمایت خامنه ای تقویت شده و به یکی از نیروهای اصلی حکومت تبدیل گشته است. خامنه ای بیشترین نزدیکی را با این نیرو دارد. در چرخش حکومت در عرصه سیاست خارجی بخشی از آنها با “نرمش قهرمانانه” همراه شده، بخش دیگر فعلا سیاست سکوت اختیار کرده و بخش سوم به تقابل با آن برخاسته است. این تقابل را می توان در اعلام موجودیت دو گروه، در اظهار نظر برخی فرماندهان سپاه و روحانیون و در برخی رسانه ها به ویژه در روزنامه کیهان دید. این نیرو تاکنون خودش را با ولی فقیه تعریف کرده  و برای  خود هویت جدا از او قائل نبوده است. بهمین خاطر آنها در سخت ترین انتخاب خود قرار گرفته اند. تداوم روند ذوب شدن در ولایت فقیه و یا زاویه باز کردن با او. بخشی از آنها زاویه باز کرده اند اما هنوز وزن آن ها مشخص نیست. گروهی از باند ثروت و قدرت نیز که از قبل تحریم ها به ثروت های بی کران دست یافته اند، امروز در مقابل سیاست تنش زدائی قرار گرفته اند.

 فضای امنیتی و تهدید خارجی در سال های گذشته، بستر مساعدی برای رشد نیروهای افراطی فراهم آورده است. آنها در ساختار حکومت، موقعیت های بالائی کسب کرده و منافع عظیمی به جیب زده اند که حاضر به چشم پوشی از آن ها نیستند. دور زدن تحریم‌های اقتصادی مستلزم انجام معاملات غیرقانونی و پنهانی بوده است. به همین خاطر تحریم ها بر قدرت این نیرو افزوده است. نباید این نیرو را دست کم گرفت. قدرت تخریب این نیرو بالا است و در ساختار حکومت از حامیان قدرتمندی برخوردار است. اظهار نارضایتی خامنه ای از گفتگوی تلفنی اوباما و روحانی و کوبیدن مجدد امریکا، نشان از عقب نشینی او در مقابل راست افراطی و فرماندهان سپاه است. جعفری فرمانده سپاه قبل از اظهار نظر خامنه ای، این گفتگو را تاکتیک نادرست تلقی کرده بود.

 در عرصه جهانی هم دولت دست راستی اسرائیل و لابی های آن، نیروهای افراطی در امریکا و برخی دولت های منطقه از نزدیکی ایران و امریکا و حل بحران هسته ای ناخرسند هستند. سخنان نتانیاهو در جلسه عمومی سازمان ملل متحد و مصاحبه او با بی.بی.سی نشان داد که چه اندازه دولت افراطی او نگران پایان یافتن تخاصم بین ایران و غرب است. در گذشته سیاست افراطی احمدی نژاد، بهانه های زیادی را به دست نتانیاهو می داد. اما امروز نتانیاهو منزوی شده و دیگر سیاست های افراطی او خریدار ندارد.

 بین راست افراطی در داخل کشور با راست افراطی در اسرائیل و امریکا در مخالفت با رویکرد دولت روحانی در عرصه سیاست خارجی همسوئی بوجود آمده است. حسین شریعتمداری که در گذشته نیروهای دگراندیش و اصلاح طلب را به جهت همسوئی در برخی سیاست ها با کشورهای غربی، وابسته می دانست، امروز درمانده است که چگونه همسوئی خودش را با نتانیاهو توضیح دهد. به همین خاطر نعل وارونه می زند.

 چرا شما از حل بحران هستهای و کاهش تنش بین جمهوری اسلامی و غرب دفاع میکنید؟

به نظر سازمان ما حل بحران هسته ای و کاهش تنش بین جمهوری اسلامی و غرب، دستآوردهای گرانباری  برای کشور ما خواهد داشت. مهمترین و برجسته ترین دستآورد این رویکرد، برطرف شدن خطر حمله نظامی و برداشته شدن تدریجی تحریم ها است. به نظر ما بیشترین سود رویکرد به سیاست تعامل سازنده با جهان و فاصله گیری از سیاست تخاصمی، حل بحران هسته ای و پایان دادن به خصومت دیرینه بین ایران و امریکا را مردم ایران و از جمله کارگران و زحمتکشان کشور خواهند برد. بیشترین بار تحریم های اقتصادی روی دوش آن ها است. اقتصاد ملی و معیشت مردم کشور ما بر اثر تحریم ها و سیاست های دولت احمدی نژاد تخریب شده، بخش  تولیدی کشور ضربه خورده، اقتصاد کشور شدیدا به واردات وابسته شده، فقر و بیکاری افزایش یافته، تورم به ۴۰ درصد رسیده و نابرابری بیشتر شده است. بر اثر این نابسامانی ها، بنیان های اخلاقی به وجه شدیدی آسیب دیده، سرخوردگی و افسردگی به ویژه در بین نسل جوان گسترش پیدا کرده و افیون اعتیاد و انواع جرم و جرائم به طور بی سابقه ای افزایش یافته است. جامعه ما سیر تباهی اخلاقی را طی می کند. در شرایط بحران اقتصادی، گروه های وسیعی از جامعه همواره درگیر مسائل اقتصادی و تامین معیشت هستند و فرصت و امکان پرداختن به مسائل سیاسی را پیدا نمی کنند و یا مسائل سیاسی در نزد آنان به مسئله درجه چندم تقلیل پیدا می کند. طبعا دمکراسی در چنین شرایطی پا نمی گیرد.

 حل بحران هسته ای و برداشته شدن تحریم ها، می تواند به تقویت بنیان های اقتصادی کشور و بهبود معیشت مردم منجر گردد و از رنج آن ها کاسته شود. با مهار تورم، کاهش بیکاری و راه افتادن تولیدات کشور، از آهنگ  تباهی اخلاقی جامعه کاسته شده و امید به تغییر جایگزین سرخوردگی و افسردگی می شود. کاهش فشارهای اقتصادی، فرصت و امکان پرداختن به مسائل سیاسی و مبارزه برای آزادهای سیاسی و دمکراسی را برای گروه های وسیعتری از جامعه فراهم می سازد. به طور کلی می توان گفت که پایان یافتن تنش بین ایران و غرب، به سود مردم و اقتصاد کشور و روندهای دمکراتیک در جامعه ما و به زیان دولت دست راستی اسرائیل و نیروهای افراطی در امریکا و در داخل کشور ما است.

 شما جزو سازمانهای اپوزیسیون هستید. برخورد اپوزیسیون نسبت به رویکرد دولت  روحانی در عرصه سیاست خارجی چیست؟

بخشی از اپوزیسیون از رویکرد دولت روحانی در عرصه سیاست خارجی استقبال کرده و آن را به سود منافع ملی، تقویت ساختارهای اقتصادی کشور و بهبود معیشت مردم می دانند. آن ها سفر روحانی و تیم او را موفق ارزیابی می کنند.

 لازم است به این نکته توجه کرد که رویکرد جدیددولت روحانی در عرصه سیاست خارجی، موفقیت برای اپوزیسیون به حساب می  آید. بیش از دو دهه است که بخشی از اپوزیسیون خواهان پایان دادن به سیاست دشمن تراشی، کنار گذاشتن شعار مرگ بر این و یا آن کشور، تعامل سازنده با جهان و برقراری مناسبات عادی بین دو کشور ایران و امریکا است. سازمان ما از دهه ۷۰ چنین رویکردی در عرصه سیاست خارجی را مطرح کرده است. در برنامه سازمان ما پیشبرد سیاست تنش زدائی، همزیستی مسالمت آمیز و برقراری مناسبات مبتنی بر برابر حقوقی و احترام متقابل با دیگر کشورها. تقویت موقعیت اقتصادی و سیاسی کشور در منطقه و جهان و اجتناب از سیاست دشمن تراشی و خصومت با امریکا و اسرائیل، پیشبرد سیاست همکاری و تعامل با اتحادیه اروپا و امریکا، تاکید شده است. امروز دولت روحانی وجوهی از همان سیاستی را پیش می برد که سازمان ما و بخش دیگری از اپوزیسیون سال ها از آن دفاع کرده و خواستار کاربست آن ها توسط جمهوری اسلامی بوده است.

 گرایشی در بین نیروهای اپوزیسیون وجود دارد که از پیشرفت مذاکرات جمهودی اسلامی با غرب به خاطر امکان تشدید سرکوبها در داخل کشور، نگران است. آیا شما هم چنین نگرانی را دارید؟

در بین برخی نیروهای مخالف، این نگرانی وجود دارد که اگر بحران هسته ای حل شود، تنش بین ایران و غرب کاهش یابد و به خصومت دیرینه میان دو دولت ایران و امریکا پایان داده شود، دست جمهوری اسلامی برای سرکوب فعالین سیاسی و مدنی مخالف در داخل کشور باز خواهد شد، موج دستگیری ها راه خواهد افتاد و فضا تنگتر خواهد گشت. یعنی روند سازش در خارج و سرکوب در داخل پیش رفته و استبداد دینی تثبیت و جامعه مدنی تضعیف خواهد شد.

 این نیروها به عقب نشینی جمهوری اسلامی و تن دادن به قطعنامه شورای امنیت در سال ۱۳۶۷، استناد می کنند. در آن سال جمهوری اسلامی در رابطه با جنگ به خواست غرب تن داد ولی چند ماه بعد از پذیرش قطعنامه، هزاران زندانی سیاسی را قتل عام کرد. یعنی عقب نشینی را با کشتار نیروهای مخالف همراه کرد. به باور آن ها، این خطر وجود دارد که جمهوری اسلامی با حل معضلات خود با غرب و با برداشته شدن فشارهای بین المللی، به سرکوب شدید نیروهای منتقد و مخالف روی بیآورد.

 به نظر ما این نگرانی در شرایط کنونی چندان به جا نیست. به دلایل متعدد از جمله  دلایل زیر:

ـ با حل و یا کاهش معضلات بین ایران و غرب، موضوع حمله نظامی منتفی شده و سران حکومت مطمئن خواهند شد که تغییر رژیم در دستور کار غرب به ویژه دولت امریکا نیست. یعنی این احساس خطر که غرب از جنبش های اجتماعی  و نهادهای مدنی و یا حرکت های اعتراضی برای اعمال فشار به رژیم ایران و برکناری آن بهره خواهد گرفت، کاهش یافته و نگرش امنیتی نسبت به آن ها از جانب حکومت تضعیف خواهد شد. لذا این امکان وجود دارد که فضای مناسب تری نسبت به چند سال گذشته برای فعالیت آن ها فراهم شود.

 ـ در فضای تشدید تنش  بین ایران و غرب، نیروهای امنیتی ـ نظامی قدرت می گیرند. روندی که در سال های گذشته پیش رفت و منجر به قدرت گیری نیروهای امنیتی ـ نظامی شد که پیآمدهای مخربی برای کشور ما داشت و به تضعیف جامعه مدنی و گسترش سرکوب انجامید. با کاهش تنش ها حداقل روند تقویت نظامی ـ امنیتی ها متوقف می شود و فضا برای تنفس کشیدن فعالین سیاسی و مدنی فراهم می شود.

 ـ مذاکره با غرب و کاهش تنش ها به دست نیروئی صورت می گیرد که برآمده از انتخابات ۹۲ است که وعده  شکستن فضای امنیتی را داده است. بعد از انتخابات از میزان فشارها اندکی کاسته شده است.

 – و دلیل آخر این که در سیاست هیچ نیروئی رقم زنندۀ تام و تمام یک وضعیت نیست. پس مسئله در واقع به این صورت مطرح است: آیا جامعۀ ما در شرایط تشدید و تداوم تنش با امریکا از امکانات بیشتری برای مقابله با سرکوب و برای طرح مطالبات دموکراتیک خود را دارد یا در شرایط رفع این تنش ها؟ به نظر ما حالت نخست زمینۀ به مراتب مناسبتری برای تشدید سرکوب است تا حالت دوم.

 اما این نگرانی به جا هم وجود دارد که پروژه هسته ای و تنش زدائی بین ایران و غرب موجب شود که مسئله نقض گسترده حقوق بشر توسط رژیم ایران در مجامع بین المللی در سایه قرار گیرد. به نظر ما این امر نباید موجب شود که ما بر نتایج مثبت عقب نشینی جمهوری اسلامی در سیاست خارجی چشم بپوشیم. باید به سهم خود بکوشیم که بعد از حل بحران هسته ای، حقوق بشر به مسئله اول مجامع بین المللی تبدیل گردد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

* برای تحلیل رویدادهای سیاسی، طرح مواضع سیاسی و برنامه ای سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)، فراهم آوردن امکان گفتگوی متقابل با فعالین سیاسی و گسترش ارتباط با آنها و پاسخ به سئوالات مطروحه در مورد سازمان و مواضع آن، برنامه “گفتگو” به خواست کنگره دوازدهم سازمان تهیه و انتشار می یابد. برای تماس و طرح سئوالات:

آدرس ایمیل:

goftgou@fadai.org

 

تاریخ انتشار : ۱۴ مهر, ۱۳۹۲ ۶:۴۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی
پرنیان شفق

کشتار تپه‌های اوین: توطئهٔ حذف رهبران مبارز آزادی‌خواه و عدالت‌طلب!

در آن دوره جنبش چپ آزادی‌خواه و عدالت‌طلب در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان نیرویی موثر در برابر دیکتاتوری و ارتجاع بود. حذف رهبران برجستۀ این جنبش تلاشی اگاهانه برای جلوگیری از هم‌بستگی و رشد جریان‌های مترقی و باز کردن راه برای نیروهای واپس‌گرا بود. رژیم شاه با سرکوب و کشتار بی‌امان نیروهای مترقی چون فداییان و مجاهدین خلق و اعمال فشار بر نیروهای ملی، چپ، و ملی-مذهبی،میدان را برای رشد و نفوذ نیروهای مذهبی ارتجاعی هموار کرد.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها
پرنیان شفق

کشتار تپه‌های اوین: توطئهٔ حذف رهبران مبارز آزادی‌خواه و عدالت‌طلب!

در آن دوره جنبش چپ آزادی‌خواه و عدالت‌طلب در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان نیرویی موثر در برابر دیکتاتوری و ارتجاع بود. حذف رهبران برجستۀ این جنبش تلاشی اگاهانه برای جلوگیری از هم‌بستگی و رشد جریان‌های مترقی و باز کردن راه برای نیروهای واپس‌گرا بود. رژیم شاه با سرکوب و کشتار بی‌امان نیروهای مترقی چون فداییان و مجاهدین خلق و اعمال فشار بر نیروهای ملی، چپ، و ملی-مذهبی،میدان را برای رشد و نفوذ نیروهای مذهبی ارتجاعی هموار کرد.

مطالعه »
پيام ها

پیام تبریک سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به‌مناسبت پیروزی تیم ملی فوتبال ایران در صعود به جام جهانی!

با کمال تاسف روی‌کرد سیاسی مقابله با ایران از سوی برخی کشورهای ذی‌نفوذ در جهان در کنار تحریم‌های غیرقانونی و ظالمانه علیه کشور ما، مانعی عمده در برابر برگزاری دیدارهای دوستانه در مقابل تیم‌های قوی جهان، حتی امکان برگزاری اردوهای آمادگی، و وجود تجربهٔ بازی در این سطح برای ملّی‌پوشان ایران است.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

ما نگران سه زن هستیم؛ پخشان عزیزی، وریشه مرادی و شریفه محمدی.

دومین درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی “رد” شد

سایه بی‌اعتمادی به آمریکا بر دیپلماسی مذاکرات اخیرعمان

پویندگان راه آزادی و سوسیالیسم؛ گرامی‌داشت و یادکرد شراره‌های آتش و زندگی در قطعه ۳۳ بهشت زهرا

مارکس؛ پیامبر، دانشمند، مصلح اجتماعی؟

رسیدگی به کشتن انسان، تاریخ انقضا ندارد