پنجشنبه ۶ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۲:۲۲

پنجشنبه ۶ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۲:۲۲

مرا از یاد نبر، نام دخترت را مریم بگذار!
دلم می‌خواهد که تو عزیزم مرا از یاد نبری. من هر کاری کردم تا تو احساس خوشحالی کنی، شاد و آسوده باشی و همه چیز برایت فراهم باشد. و وقتی...
۵ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سپیده جدیری
نویسنده: سپیده جدیری
پشتیبانی ازبیانیه جبهه اصلاحات وظیفه همگانی است...
پاسخ به آقای رییس جمهور، بازگشت حکومت به مردم است.چه، مردم متحد، همراه با حکومت همین امروزبا مدیریت مصرف بهینه آب وبرق قادراند بحران آب وبرق راحل کنند یا تخفیف...
۵ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده:  گروه خرداد هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور
نویسنده:  گروه خرداد هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور
مصونیت اسرائیل از مجازات برای جنایات جنگی، قتل روزنامه‌نگاران بیشتری را دامن می‌زند...
گرچه من و سایر هم‌کارانم در شورای سردبیری سامانه کار به هیچ عنوان خود را خبرنگار یا ژورنالیست حرفه ای نمی دانیم ولی نمی‌توانیم درد و نگرانی عمیقمان را از...
۵ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گودرز اقتداری
نویسنده: گودرز اقتداری
واقعیت‌های جدید در قفقاز و "جادۀ ترامپ": روی کاغذ صاف و روان بود!
ایروان به یک آزمایش پرداخت: سیستم اتحادهای سنتی و تضمین‌های واقعی را به نفع وعده‌های توهمی غرب رها کرد. روی کاغذ، همه چیز زیبا به نظر می‌رسد: صلح، همکاری، فناوری،...
۴ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: سیامک سلطانی
نویسنده: برگردان: سیامک سلطانی
روایت‌ یک‌سویه، بیماری تاریخی و همگانی
ذکر اشتباهات حزب توده وعمل نادرست شخص آقای خسرو روزبه از سوی آقای علی مرادی مراغه‌ای و دیگر منتقدین،زمانی . می‌تواند دست‌مایه‌ای مفید در راستای ازادی و عدالت و نابودی...
۴ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: اسد
نویسنده: اسد
کشتار ۱۳۶۷؛ زخمی باز در تاریخ ایران و ضرورت دادخواهی...
کشتار ۶۷ تنها یک تراژدی ملی نبود، بلکه مصداق نقض فاحش و گستردهٔ حقوق بشر به شمار می‌رود. نهادهای بین‌المللی هم‌چون عفو بین‌الملل و دیدبان حقوق بشر بارها خواستار روشن...
۴ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
راهرو ترامپ در قفقاز و خوش‌بینی های طرف ایرانی...
خوش‌بینی طرف ایرانی در مورد موضع کرملین در این مورد ممکن است با واقعیت دشوار امروز در تضاد باشد. مشکل اینجا نه تنها طیف گستردۀ ارزیابی‌ها از اسناد امضا شده...
۴ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: یوری کوزنتسوف
نویسنده: یوری کوزنتسوف

پیوستگی و گسستگی در تحولات اجتماعی و تاریخی – عصر نقد ایجابی

ایران بمعنی وسیع تحولی تاریخی قرونی، با شکست از اسکندر و بعداً امدن اسلام، نه بمعنی تهاجم و تصاحب اعراب، وارد دوران تحولی ای می شود که بالاخره با عبور از ایستگاه های میانی صفویه، امیرکبیر، مشروطه، پایان قاجاریه، با پهلوی وارد مرحله فئودالیسم می شود.

ایران بمعنی وسیع تحولی تاریخی قرونی، با شکست از اسکندر و بعداً امدن اسلام، نه بمعنی تهاجم و تصاحب اعراب، وارد دوران تحولی ای می شود که بالاخره با عبور از ایستگاه های میانی صفویه، امیرکبیر، مشروطه، پایان قاجاریه، با پهلوی وارد مرحله فئودالیسم می شود. این تحول که با اقدامات شاه عباس در قرن شانزدهم شروع شده و با امیرکبیر ادامه می یابد، در مشروطه دچار وقفه و ابهام می گردد (مشروطه خواهان اساساً از موضع ایران قرون پیش اسلام و پیش صفوی، یعنی ایران ایل و قبیله ای کوچ نشین، در انچه بخطا با این نام نامیده شده است، ضد مشارکت داشته اند- بطریقی، مشروعه خواهی در حقیقت مشروطه خواهی بوده است)، در ملی شدن به این “انحراف” ادامه داده می شود، تا انقلاب بهمن پنجاه و هفت، که عملا انقلاب ملی بمعنی تحول تاریخی بوده است. دامنه تحتانی انقلاب بهمن تشکیل دولت-ملت بمعنی انچه تجدد یا مدرنیته در تحولات اروپا نامیده شده است، می شود، و دامنه فوقانی ان، ساده کنیم، “جمهوری خلق” بعنوان جانشین تحولی تاریخی یا دقیقتر، “پل گذار”، به شکل سیاسی خاص عصر صنعت، که فعلا می توان “دموکراسی صنعتی” نامید، باید محسوب شود.

جمهوری اسلامی، شکل بروزی “مبارزه و مصالحه”ای است که عملاً مضمون تحولی تاریخی این دوره بسیار پرتلاطم در حوزه سیاسی بوده و هنوز هست. یعنی روند سوپرامنتو (منتفی شدن) ایران بمعنی عام قرونی. این همان اتفاقی است که در اروپا نیز افتاده است (شکلگیری دولت- ملت های اروپایی که هنوز هم در مضمون فئودالی اند، باستثنای اشتقاق ایالات متحده از آن).

مرگ آقای رفسنجانی در این روزها، این روند را، عمدتاً بطور نمایی، به بروز رسانده است. اگر شاه عباس در مشابهت با سرگذشت اروپای در حال خروج قطعی از قرون میانه میباشد، موازی – و نه برابر، چون ایران تا سالهای سی قرن بیستم میلادی، اساساً ایل و قبیله ای بود که با قاجار به پایان می رسد و با پهلوی عصر کوتاه شده و اختلاطی فئودالیسم ایران، شروع شده و تا انقلاب بهمن، به طول می انجامد – سلطنت مطلقه با گرایشهائی بعنوان “دسپوت روشنگر”، تا پهلوی نخست و بالاخره پهلوی دوم ادامه می یابد. امیرکبیر، محل طلاقی این “سلطنت مطلقه” و “دسپوت روشنگر” و بالاخره شروع پایان روندی است که با عبور از کشمکش مشروطه نامیده شده، به کودتای ۱۲۹۹ و بالاخره برچیده شدن “سلطنت” تاریخی (کاربرد واژه “سلطنت” برای ایران قرونی خطاست، بلکه شاید همان واژه “شاهنشاهی” دقیقتر باشد)، ختم شده و راه را برای گذار به فئودالیسم و صورت سیاسی ویژه ان در”سلطنت”، و تحت عنوان  “سلسله پهلوی”، باز می کند. ایران بمعنی اصیل سرگذشت اروپا، وارد مرحله پییش مدرن (اساسا درست تر است مرحله “باروک” ایران بنامیم) می شود. انچه ایران در زمان این سلسله تجربه کرده است، با واژه “باروک” ایران (مروارید زمخت)، قابلیت نشانه گذاری تحولی تاریخی وتعریف می یابد.

انقلاب بهمن، در حقیقت، پیروزی متمم قانون اساسی بیرون امده از انچه “انقلاب مشروطه” نامیده شده است، بر اصل قانون اساسی این “انقلاب” بوده است. با مرگ اقای رفسنجانی، بطور نمایی تاریخی، خود این متمم هم به پایان رسیده است، و این چنین، تمام آن دوره تحولی تاریخی مشروح در فوق، یعنی، ایران قرونی در تمام بروزها و اشکال اش، به پایان خود رسیده است.

کسی نه غمگین و نه عصبانی شود، همه مرده اند، ایران قرونی تا امروز.

جبهه ملی و یا آنچه کلا ملی گرایی نامیده شده است، اصولا همیشه در ماقبل تاریخ بود و ماند، تا حد نهایی ان. حزب توده و اصولا توده گرایی (که مفهومی سندیکایی- ملی گرایانه دارد)، که همراه ملی گرایی جبهه ملی، عملاً لبیبرال دموکراسی و سوسیال دموکراسی را در زمینه عصر پیش تمدنی کوچ نشینی ایل و قبیله و خاندان و خوانین تعریف کرده اند و متأسفانه تا عمق شکست این در سردرگمی تاریخی. شاید عجیب یا غمناک یا نوعی شوخی بنظر آید، هرچند تحول و سرگذشت، شبیه آب اند، و بالاخره سرازیری و گشایش  را پیدا می کنند، اسلام حامل هم لیبرال دموکراسی و هم سوسیال دموکراسی می شود (دقیقاً مشابه تا برابر تحولات مشابه در اروپا که الهیات، فلسفه و تاریخ سه عنصر مؤسس دولت- ملت ها بوده اند، و فلسفه بعنوان زبان مشترک هم الهیات و هم تاریخ). اما فداییان و مجاهدین، هردو از همین زمینه ها می آیند، منتها با تعابیر و تعاریف متفاوت که انها را به “فدایی گرایی” سرخورده و هم آرمانگرا و عصبانی، معترض طغیانگر می برد. از این میان، گرایشهای وسیع آنارشیستی روستاگرای در گذار به شهر و تازه به شهر آمده، و شهرنشین شده حافظ و مولوی و خیام گرا، قرونی از باستان تا امروز نیز وجود دارند. اینها خود را “رهایی خواه” می نامند، پیروان همان مفهوم “از دیو و دد ملولم” و “دی شیخ…” می باشند، که حافظ اساساً بیان انهاست و مولوی شکل عرفانی شده آن است و خیام سرگردان بین حافظ و مولوی، بطریقی، پیشینه های دانته، هگل، شکسپیر، و یک کانت سردرگم.

این مفهوم سرگذشتی مرگ اقای رفسنجانی را تشکیل می دهد. مفروزی بنام ایران که هیچوقت نتوانست خود را تعریف کرده و از مشاع هستی، چیزی که تمدن نامیده می شود را تصاحب کند، به ضرورت قطعی تعریف مفروز خود در لحظه پایانی گذار به عصر صنعت، یعنی بالاخره همراه شدن با تمدن و تحولات اش، و ورای توهمات قرونی بروزیافته در ساده نگری و خودستایی، به مشاع هستی و بشریت، دست بیابد.

ایران هیچ وقت سابقه تولیدی نداشته است (کوچ نشین تولیدکننده نیست، تنها طبیعت است که حرکت کرده و جابجا می شود، و انهم در رفت و آمد در یکپارچگی با نظام طبیعی که فصول می نامیم)، و این بزرگترین مشکل و مانع تحولات جاری ایران است و کلاً منطقه ای که “ماد” (میانه بین روم و چین) نامیده شده است. سوریه دقیقاً جایی است که این وضعیت به تقابل خشونت امیز تحویل شده است. تمام این منطقه که حتا شامل روسیه (عمدتاً آسیایی) نیز می شود. تنها چین و امریکا، و قطعا با همکاری روسیه، می توانند این برزخ هولناک را کنترل کرده و بشریت آن را پشت سر بگذارد. جاده ابریشم تاریخی، جاده تجارت بوده است، و نه تولید و بزبان امروز توسعه و صنعت، این جاده اگر با همان تعریف و جایگاه و نقش تجاری، باز سازی شود، اولا بهیچ وجه موفق نخواهد شد و در میانه توهم و آرزوها به خشونتهای بیشتر کشیده خواهد شد. تولید تنها پاسخ است. اسلام هم باید توجه کند که زمینه ظهورش، اساساً همین مشکل بوده است. خود موفق نشد، اروپا و بالاخره انگلیس، و در اوج، امریکا بعنوان نخستین کشور صنعتی جهان و بدون پیشینه پیش صنعتی قرونی، این ضرورت را پاسخ داده اند، و امروز چین باید نقش اصلی در گذار پایانی به عصر فراگیر صنعتی را بازی کند. جاده ابریشم باید محور توسعه صنعتی سراسری و بطریقی، جهانی قرار گیرد.

 

 

برای سایر نوشته ها از این نویسنده به آدرس زیر مراجعه شود:

http://www.kar-online.com/taxonomy/term/132

تاریخ انتشار : ۲۱ دی, ۱۳۹۵ ۱۱:۵۲ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

کودتای دشمنان ایران در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سودای پوچ میراث‌داران آن

خانواده پهلوی بار دیگر در پی آن است که با پشتیبانی دشمنان بیگانهٔ ایران به قدرت بازگردد. اما جامعهٔ امروز ایران نه استبداد غالب ولایی و ناقض حقوق بشر را می‌طلبد و نه استبداد مغلوب سلطنتی مدرن و ناقض حقوق بشر را. خواست قاطبهٔ جامعهٔ مدنی و نیروهای مترقّی میهن ما برقراری جمهوری مبتنی بر دموکراسی، جدایی دین از حکومت، عدالت اجتماعی و حقوق بشر است.

ادامه »

افول قدرت‌های غربی از هولوکاست تا غزه

تصاویر استخوان‌های برجسته و چشمان فرورفته این کودکان، تنها پوسته فاجعه را نشان می‌دهد؛ عمق آن، خاموش‌شدن آهسته یک نسل است. پزشکان و متخصصان تغذیه هشدار داده‌اند: حتی اگر جنگ همین امروز متوقف شود، این کودکان با زخم‌های جبران‌ناپذیر جسمی و ذهنی، تا پایان عمر زندگی خواهند کرد

مطالعه »

قحطی در غزه؛ آیینۀ تمام‌نمای پوچی ادعاهای قدرت‌های غربی

نتانیاهو با چه اطمینانی، علیرغم اعتراض‌های بی‌سابقۀ جهانی به غزه لشکرکشی می‌کند؟ در حالی که جنبش صلح تا تل‌آویو گسترش یافته و اعتراض‌ها به ادامۀ جنگ و اشغال غزه ده‌ها هزار شهروند اسرائیلی را نیز به خیابان‌ها کشانده، وزیر دفاع کابینۀ جنایت‌کار نتانیاهو با تکیه بر کدام قدرت، چشم در چشم دوربین‌ها می‌گوید درهای جهنم را در غزه باز کرده است؟

مطالعه »

مصونیت اسرائیل از مجازات برای جنایات جنگی، قتل روزنامه‌نگاران بیشتری را دامن می‌زند…

گرچه من و سایر هم‌کارانم در شورای سردبیری سامانه کار به هیچ عنوان خود را خبرنگار یا ژورنالیست حرفه ای نمی دانیم ولی نمی‌توانیم درد و نگرانی عمیقمان را از آنچه بر سر راویان تاریخی این دوران منحوس وسیله دولت اسراییل و رژیم نسل کش نتانیاهو آمده است را پنهان کنیم. ما به همه روزنامه نگاران و عکاسان شریفی که در تمامی این دو سال از میدان جنایات غزه گزارش فرستاده اند درود می‌فرستیم و یاد قربانیان این نبرد نابرابر را گرامی می‌داریم.

مطالعه »
بیانیه ها

کودتای دشمنان ایران در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سودای پوچ میراث‌داران آن

خانواده پهلوی بار دیگر در پی آن است که با پشتیبانی دشمنان بیگانهٔ ایران به قدرت بازگردد. اما جامعهٔ امروز ایران نه استبداد غالب ولایی و ناقض حقوق بشر را می‌طلبد و نه استبداد مغلوب سلطنتی مدرن و ناقض حقوق بشر را. خواست قاطبهٔ جامعهٔ مدنی و نیروهای مترقّی میهن ما برقراری جمهوری مبتنی بر دموکراسی، جدایی دین از حکومت، عدالت اجتماعی و حقوق بشر است.

مطالعه »
پيام ها

«مرا بلند کن و بر شانه‌ات بنشان» رفیق حسن صانعی درگذشت!

حسن چهل سال پس از فاجعۀ پرپر شدن گل نورسیدۀ دخترش میترا به دست کوردلان، از دخترش، از گل دوست‌داشتنی زندگی‌اش، در پیوند با سرود انترناسیونال یاد می‌کند. آری فلسفۀ زندگی شخصی و سیاسی حسن در یک راستا قرار داشتند.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

مرا از یاد نبر، نام دخترت را مریم بگذار!

پشتیبانی ازبیانیه جبهه اصلاحات وظیفه همگانی است…

مصونیت اسرائیل از مجازات برای جنایات جنگی، قتل روزنامه‌نگاران بیشتری را دامن می‌زند…

واقعیت‌های جدید در قفقاز و “جادۀ ترامپ”: روی کاغذ صاف و روان بود!

روایت‌ یک‌سویه، بیماری تاریخی و همگانی

کشتار ۱۳۶۷؛ زخمی باز در تاریخ ایران و ضرورت دادخواهی…