در این فرصت های آخر و فرصت سوزی ها که هر کدام از ما مرتکب شده باشیم، نکات آشکار و برجسته ای، حمایت از پزشکیان را ضروری می سازد.
این نکات در سطح ملی و برای انسان ایرانی با هر مسلک سیاسی که دلی در گروی ایران و مردمش دارد قابل تأمل است و یک دلیل راهبردی در پایان برای کسانی که با حکومت مشکل فرهنگی دارند، همه آنهایی که فشار های اجتماعی روی جوانان و بویژه زنان را برنمی تابند.
نکته اول از فساد اقتصادی گسترده و لجام گسیخته ی برمی خیزد که می رود تا بر همه شئونات زندگی مادی و فرهنگی مردم حاکم شود.
در سایه روشنهای این حقیقت تلخ است که مقایسه ی ناگزیر و بازهم آشکار رخ می نماید میان صاحبان پیشانی های داغ شده از مهر های داغ شده، که اغلب رنگ و رنج جبهه و دفاع از میهن را نیز در کارنامه خود ندارند. اما شرح سوء استفاده های مالی و خود و فرزندان اغلب خارج نشین شان، خوشبختانه دارد به روایات عادی و سرگرم کننده تبدیل می شود….
نکته دوم اینکه فساد و تبعیض آدمی خوار بازار اقتصاد ایران، نه فقط سفره های مردم را کوچک و کوچکتر کرده که با کالایی کردن و هر روز گران تر کردن آموزش و پرورش، فرصت برخورداری عادلانه فرزندان این سرزمین را از آموزش و پرورشی که درخور انسان فردا باشد، از آنها می گیرد و افق استقلال و توسعه علمی و فنی و انسانی را برای مردم ما باز هم دور و دور تر می کند. پزشکیان به این واقعیت معترض است و به آن اشراف دارد.
سومین عارضه و بلیه ی این اقتصاد و فساد لجام گسیخته، حیات و ممات مردم این سرزمین را نشانه گرفته است، به نوعی که نه فقط در پی هر سانحه یا بیماری فراگیری سلامت کودک و پیر و جوان ایرانی، شانس بهبودی یا وخامت حال بیمار و در یک کلام زنده ماندن یا مردن او هر روز بیش از گذشته در قید ارتباط با میزان دارایی، یعنی دسترسی او به خدمات سنگین و مؤثر درمانی است.
در این فضای نومیدکننده، کاندیدایی هست که گرته ای از این هیولای فساد اقتصادی و سوءاستفاده های مرسوم در کارنامه ی شفاف زندگی اش نیست، برای میهن جنگیده، امکان برخورداری از مواهب مادی زندگی را از بسیارانِ این تازه به دوران رسیدگان بیشتر داشته و همه را عقب زده است.
او در اعتراض به این شیوه از بی عدالتی در آموزش و پرورش و عدم برخورداری عادلانه از بهداشت است که نه تنها به دوبی و دیگر کشورهای خریدار نرفته تا از آنجا عکس بفرستد و دل دوست و دشمن را بشکند، که از امکان دسترسی آسان به این مواهب در میهن خود نیز دست شسته است.
آنچه تا امروز ما از پزشکیان می دانیم بیش از این نیست. او بارها و بارها در دفاع از حقوق مردم در این عرصه ها نشان داده که به این دردها اشراف دارد و خود خانواده اش را از سوء استفاده از موقعیتهای مسلم برکنار داشته است.
ما نمی دانیم که او قادر به تحقق مطالبات محرومان این عرصه ها خواهد شد یا نه!ما نمی دانیم تا کجا پایداری خواهد کرد و اصلاً نمی دانیم که پیروز خواهد شد یا خیر!
اما باز هم صرفِ چنین حضوری یعنی طرح دوباره ارزش ها، ایده ها و ارمانهایی که می روند تا هر روز بیشتر رنگ ببازند. یعنی خیزش امواج امید و نشان دادن عزم تغییر به هر قیمت و با هر زحمت و از هر سنگلاخی.
خبرخوانی، بازنشر اخبار نادقیق بجای مبارزه سیاسی، تحقیر و ناسزا گفتن و شنیدن دارد جایگزین فرهنگ سیاسی فاخر شاملو و کدکنی و فروغ می شود.
جامعه ما می تواند بار دیگر برخیزد و مطالبات عمیقاً آرمان خواهانه و حقوق بشری را ورد زبانها و نقل محافل کند.
می دانم که تااینجا کلامی از فشارهای فرهنگی و دموکراتیک به جوانان و زنان نگفته ام انگار که اصلاً وجود ندارند!
اما چنین نیست. زن و دختر ایرانی حق دارد و باید برای حجاب اختیاری مبارزه کند . بی شک به آن دست خواهد یافت. در عین حال می دانم و می بینم جز محدودی، اکثریت زنان و جوانان ما خوب دریافته اند که دستان آلوده ای از درون و بیرون از این کشور سعی دارند تا مشکلات زیربنایی جامعه ما را که غارت ثروت و دارایی نسل های ایرانی است توسط بزرگان و مسئولانی از همین کشور و فرزندانشان، با پیراهن عثمان کردن حجاب و گیسوی آنان پوشش دهند.
پزشکیان این مواجهه را دریافته و نسبت به آن در زمان نمایندگی و در دوره انتخابات واکنش مقدور و مناسب کرده و تنها اوست که این کار را کرده است.
اینجا بویژه خطاب به بخشی از چپ های مستقل و ضد امپریالیست می گویم که از گوشه و کنار به پاکدستی جلیلی و سفرهایش به مناطق اعتصابات کارگری اشاره می کنند.
دوستان! رفقا!من کلامی در نفی و تکذیب شخصیت فردی او ندارم. ولی ما از این مرد هیچ نمی دانیم جز اینکه جبهه پایداری مهمترین حامی اوست. همان جبهه که می خواهد جامعه را در انتظار فرج نگاه دارد و سر و موی دختران و زنان را هر روز و هر چه بیشتر تیتر اخبار جهانی بکند تا سرپوشی باشند بر دزدی ها و چپاولهای هموندانش، آنها که در عین اطمینان به عدم امکان اجرای حکم، با بولد کردن حکم اعدام یک خواننده رپ را را که خوب می دانند صدها نظیر او وجود دارند، اخبار کشتار غزه را پایین کشیدند!
در عین حال من یکی لااقل نمی دانم دولت سایه ای که ایشان می گوید ده سال است آن را تشکیل داده است، بر اساس کدام قانون یا استثنا تشکیل شده و همراهان او که می گوید صدها نفر هستند و اعضای کابینه او چه کسانی هستند!من از نادانسته ها همیشه بیشتر ترسیده ام تا خطراتی که می شناسم.
این است که صرف حضور پزشکیان را که می تواند طنین ارزشها و ایده های پاک و درست انسانی را در میهن من جاری کند مبارک می دانم. از واهمه ی شکست او نمی توانم در بر روی امید ببندم.
با تحریمیان اما هیچ حرف تازه ای نیست. آنها هم خوب می دانند که تغییرات مثبت را در جوامع جماعت کثیر مردم منسجم و آگاه به اهداف معین رقم می زنند! و نیز خبر دارند که هیچ نیروی اپوزیسیونی نیست که از نقش گرفتن در بزرگترین حرکت سیاسی جامعه که در بدترین شرایط میلیونها انسان را به اعلام نظر و در واقع گفتگو با حکومت وا می دارد، صرف نظر کند و صدور یک بیانیه تحریم را که تعدادی ممکن است بخوانند، همچون روغن ریخته ای که همواره در هر انتخابات و در هر کجای دنیا مشتری دارد، کنش سیاسی خود قلمداد کند!
ملیحه محمدی، هفتم تیر ۱۴۰۳ – ۲۷ جولای ۲۰۲۴
برگرفته از اخبار رروز
1 Comment
پزشکیان در انقلاب فرهنگی دانشگاه ها مسئول انجمن اسلامی دانشگاه تبریز بود و انقلاب فرهنگی با توطئه ، با دعوت از هاشمی رفسنجانی برای سخنرانی و… از دانشگاه تبریز شوع شد که منجر به سه سال تعطیلی دانشگاه ها و اخراج و تسویهٔ هزاران دانشجویان، استادان و کارکنان دانشگاه شد. و در همهٔ این فجایع پزشکیان تصمیم گیرندهٔ اصلی بود، البته در کنار هر از چند گاهی به جبههٔ رفتن !