این روزها اخبار متعددی از وقوع جنگهای شدید در داخل و حومه شهر حلب در سوریه، توسط رسانهها پخش می گردند. همزمان خبر توقف یکجانبه تبادل نظر و گفتگو میان آمریکا و روسیه، از جانب آمریکا، تیتر خبری رسانه های عمومی جهان گردید.
در ارتباط با شدت جنگ و بالا بودن تلفات غیر نظامیان، هیچگونه تردیدی وجود ندارد. از همان ساعات نخست تسخیر شهر حلب توسط انواع گروههای اسلامی و تحکیم مواضع و ستادهای عملیاتیشان در تمامی نقاط شهر و میان جمعیت عادی مردم شهر، روشن بود که بازپسگیری این مواضع توسط هر نیروئی که صورت بگیرد، بدون تلفات از میان مردم عادی که ناخواسته تبدیل به سنگر انسانی این گروهها شده بودند، امکانپذیر نخواهد بود. اما آنچه که مورد تردید است، قصد آمریکا است از پیروزی نهائی بر نیروهای داعش و «جبهه النصره» که اخیرا به «جبهه فتح الشام» تغییر نام داد. به نظر می رسد که پیروزی نیروهای سوری با پشتیبانی هوائی روسیه، در شهر حلب، از جانب آمریکا بمثابه گامی مهم در جهت تثبیت بشار اسد، ارزیابی می شود، لذا به یکباره، و بگونهای یکطرفه، همکاریها با روسیه متوقف شده و صحبت از “پلان B” بمیان می آید. با توجه به تجربه افغانستان دوران شوروی، می توان حدس زد که “پلان B” یعنی تجهیز علنی و آشکار “مخالفین مسلح” دولت سوریه، که عملا با استفاده از رسانه های “خودی” شرایط برای کسب مشروعیت از جانب افکار عمومی بویژه اروپائیان، فراهم گردیده است.
قابل ذکر است که بارک اوباما تلاش داشت که با کنار زدن بشار اسد و تغییر حکومت در سوریه، برگی به تاریخچه “موفقیتهای” دستگاه اداریاش در این فاصله کوتاه از پایان دوران اقامتش در کاخ سفید، بیافزاید. اما با ورود فاکتور جدیدی بنام «عملیات هوائی روسیه»، این امکان فراهم نشد. هرچند در هفته های اخیر شاهد موارد متعددی از عدم هماهنگی کاخ سفید و وزارت خارجه از یکسو، و مقامات پنتاگون در انتخاب میان «سیاست ورزی» و “نظامیگری» بودیم. اما پیداست که با تصمیم اخیر کاخ سفید، دومی گوی سبقت را از انتخاب اول برده است.