اول ماه مه روز جهانی کارگر است. من می خواهم از این فرصت استفاده کرده و بر کار مراقبتی بدون دستمزد که توسط هزاران کودک نروژی انجام می شود، تمرکز کنم، کودکانی که در خانه کار می کنند و این امر رشد اجتماعی، جسمی و روانی آنها را تهدید می کند.
خدمتکاران و بردگان جنسی
وقتی از کار کودکان صحبت می کنیم، در درجه اول به قالیبافان، فروشندگان خیابانی، کارگران خانگی و بردگان جنسی در جهان سوم فکر می کنیم. کار کودک اغلب به عنوان کار با دستمزدی که توسط کودکان انجام می شود تعریف می شود، وقتی که این کار به قیمت تحصیل، سلامت و رشد کودکان تمام می شود. بر اساس گزارش سازمان ملل، بیش از دویست میلیون کودک در جهان وجود دارد که در شرایط نامناسب و گاه خطرناک برای بقای خانواده های فقیرشان کار می کنند. در نروژ ما این گروه از کودکان کارگر را نداریم. “کارگران کودک” ما وظایف مراقبت و حمایت را انجام می دهند زیرا مراقبان بزرگسال آنها کافی نیستند.
کودکان به عنوان کارکنان مراقبت
مسئولیت والدین ایجاب می کند که والدین از کودک مراقبت کنند – نه اینکه کودک از والدین مراقبت نماید. با این وجود، تغییر نقش عمده در برخی خانوادهها رخ میدهد، زمانی که کودکان تمام تلاش خود را میکنند تا از بزرگسالانی مراقبت کنند که نمیتوانند از عهده خودشان برآیند. ما نمی دانیم که چند کودک به عنوان پرستار کار می کنند، اما می دانیم که آنها آنجا هستند و می دانیم که تعداد آنها زیاد است. بچه ها توانمند هستند و باید در خانه کمک کنند. با این حال، برخی از کودکان بیش از آنچه باید از آنها انتظار می رود، انجام می دهند، آنها مسئولیت را بر عهده می گیرند زیرا والدینشان این کار را نمی کنند. برخی از این افراد در موقعیتهای سخت و با خشونت خانوادگی زندگی میکنند، جایی که والدین معتاد به مواد مخدر یا الکل، یا اختلالات روانی دارند و یا بدلایلی قادر به ایفای نقش والدینی خود نیستند. در بسیاری از این خانواده ها، فرزندان باید تلاش کنند تا اساس زندگی روزمره آنها از هم نپاشد.
تعادل را حفظ کنید
همچنین خانواده هایی با مشکلات کمتری نیز وجود دارند که به کودکان وظایف مراقبتی فراتر از آنچه در نروژ انتظار میرود، به آنها می دهد. در بسیاری از خانواده ها، کودک برای حفظ تعادل و هماهنگی در خانواده ضروری میبیند که وظایفی را بر عهده بگیرد.
به برخی از کودکان وظایف مراقبتی ویژهای نسبت به والدین یا خواهر و برادرهای معلولشان داده می شود. سایر کودکان خودانگیختگی و کنجکاوی در خود را سرکوب می کنند تا از مشاجره مادر و پدر خودداری کنند. گاهی اوقات، هنگامی که والدینی با هم زندگی نمی کنند، ممکن است کودک به طور فعال علایق خود را کنار کذاشته و خود را به دیدن والدینی که ترجیح می دهند به ملاقاتش نروند سوق دهد. کودک می ترسد در صورت عدم ملاقات، مادر یا پدر مست کرده و یا حتی خودکشی نمایند.
جا به جایی نقش ها
کودکانی که در نروژ با والدین خارجی زبان زندگی می کنند، چالش های خاص خود را دارند. این کودکان سریعتر از والدین خود فرهنگ و زبان را فرا می گیرند، و والدینی که در ابتدا قرار است راهنما و الگوی فرهنگی برای فرزندان خود باشند، کم و بیش ناخواسته به عنوان دریافت کنندگان منفعل خدمات کودکان در پس زمینه قرار می گیرند. کودکان در بسیاری از موقعیت ها به عنوان مترجم ظاهر می شوند، به ویژه زمانی که مادر یا پدر مراقبت های بهداشتی دریافت می کنند. این به آنها امکان دسترسی به اطلاعاتی را می دهد که نمی خواهند یا باید داشته باشند، اطلاعاتی که تقسیم نقش ها را در خانواده بیشتر بر هم می زند.
وفاداری بی حد و حصر کودکان
تغییر نقش در خانواده با سازگاری کودکان و وفاداری تقریبا بی حد و حصر آنها مرتبط است. ممکن است به نظر برسد که این در همه ما جا افتاده است و می تواند خیلی زود در زندگی شروع شود. پت کریتندن* یک محقق شناخته شده بین المللی است. او خاطرنشان می کند نوزادانی که والدین در مراقبت از آنها ناگهانی، تهاجمی و بی احساس هستند، به آدمهای مراقب و پر توقع تبدیل می شوند. از قبل از سه تا شش ماهگی، یاد میگیرند که جلوی ابراز احساسات خود را بگیرند تا بار والدین خود را سنگین نکنند. کودکانی که والدین پرخاشگر دارند، به سرعت یاد می گیرند که از خود محافظت کنند و با اعتراض نکردن و اجتناب از تماس چشمی از پیامدهای تهاجمی بزرگسالان جلوگیری کنند. وقتی این کودکان بزرگتر می شوند، در سرکوب نیازهای خود و مراقبت از مراقبان خود استاد شده اند و بنابراین در رشد خود با مشکل مواجه می شوند. این کودکان در معرض خطر بالای ابتلا به مشکلات روانی اجتماعی و عاطفی هستند.
آزادی از دست رفته
دختری در گروه متخصص در مورد خشونت خانوادگی در سازمان دفاع از کودکان می گوید: «من بسیاری از آزادی خود را از دست دادم، زیرا باید از مادرم مراقبت می کردم. او آنچه را که بسیاری از مردم تجربه می کنند به زبان بیان می کند، اینکه کار مدرسه، علایق اوقات فراغت و دوستان، زمانی که باید از والدین خود مراقبت کنند در رتبه دوم قرار می گیرند. خود بچه ها نیز فکر می کنند که خانواده عادی است، بنابراین به ندرت خودشان درخواست کمک می کنند. کودکان از انرژی خود برای پنهان کردن مشکلات و مراقبت از والدین خود استفاده می کنند، به طوری که تمرکز بر پیشرفت خودشان دشوارتر می شود.
بهترین کشور دنیا؟
نروژ کشوری جذاب برای رشد است. نروژ سال به سال به عنوان یکی از بهترین کشورهای جهان برای زندگی رتبه بندی می شود. ما در ردیف بالای فهرست رفاه انسانی کشورها هستیم که هر ساله توسط برنامه توسعه سازمان ملل ارائه می شود. با این وجود، باید به خودمان اجازه دهیم که کانون توجه خود را به گروهی از کودکان که خود را در این توصیف واقع گرایانه از نروژ نمی ببینند، قرار دهیم. همه کودکان حق دیده شدن و شنیده شدن دارند و هیچ کودکی نباید بخاطر اینکه که بزرگسالان فرصتی برای ایفای نقشی که باید داشته باشند را ندارند، زیر بار مسئولیت سنگینی برود. این کودکان حق دارند دیده شوند و جدی گرفته شوند حتی اگر خودشان این را نخواهند.
برعهده گرفتن نقش بزرگسالان
بزرگسالانی که در اطراف کودکان هستند، خواه معلم، همسایه، مربی بهداشت مدارس یا یک دوست خانوادگی، باید جرأت داشته باشند که در جایی که می ببینند کودکان نقش بزرگسالی را بر عهده گرفته اند که نباید داشته باشند، وارد عمل شده و کمک کنند. برخی فقط در یک مرحله گذار نیاز به کمک دارند، برخی دیگر نیازهایی خواهند داشت که بسیار فراتر از آن است، اما چیزی که ما می دانیم این است که کسی باید آنها را ببیند. سیاستمداران در سطح محلی و منطقه ای باید اطمینان حاصل کنند که امکانات مناسب و خوب برای این کودکان آسیب پذیر و خانواده های آنها وجود دارد. سرمایه گذاری در توسعه و ارائه خدمات خوب برای کودکان مانند مراکز بهداشتی، خدمات بهداشتی مدارس، حمایت از کودکان، مراقبت های بهداشت روانی و همچنین مدارس و مهدکودک های خوب، سرمایه اجتماعی خوبی است. دوران کودکی به خودی خود دارای ارزش است، یک پیشنهاد خوب برای کودکان آسیب پذیر برای جلوگیری از مشکلات بعدی آنها مهم است. بنابراین باید منابعی فراهم شود تا کودکان بتوانند در اسرع وقت کمک بگیرند.
صدای بچه ها
به زودی انتخابات شهرداری است. ما بزرگسالان مسئولیت بسیار ویژه ای برای انتخاب سیاستمدارانی داریم که برنامه مشخص و جامعی برای شرایط رشد کودکان و جوانان داشته باشند. بنابراین تمامی واجدین شرایط رای دهی باید صدای فرزندان خود باشند و رای و خواسته آنان را نیز در موقع رای دادن در نظر داشته باشند.
* Pat Crittenden
Barnearbeid på norsk (aftenposten.no)