درخشش دیگر بارهی سینمای ایران با «قصهها»
هفتاد و یکمین دورهی جشنوارهی ونیز، قدیمیترین جشنوارهی تاریخ سینما، از تاریخ ۲۷ اوت تا ششم سپتامبر ۲۰۱۴ در شهر ونیز ایتالیا برگزار شد. سینماگران ایرانی در این جشنواره نیز مانند بسیاری از جشنوارههای دیگر، به ویژه در سالهای اخیر، حضوری چشمگیر داشتند. ابتدا نگاهی بیاندازیم به هنرمندان ایرانی و یا ایرانیتبار حاضر در این جشنواره:
رخشان بنیاعتماد با فیلم «قصهها» در بخش مسابقات این جشنواره، با ۱۹ فیلم دیگر برای کسب «شیر طلایی» به رقابت پرداخت.
فاطمه معتمدآریا نقشآفرین زنی به نام «نبات» را در فیلمی به همین نام از آذربایجان بر عهده داشت
علی اصغری با فیلم کوتاه «بچهها»، محصول مشترک ایران و ایتالیا، در بخش «افقها» حضور داشت. علی اصغری کارگردانی فیلم را بر عهده داشت.
نیما جاویدی با فیلم «ملبورن» به عنوان کارگردان این فیلم، در قسمت مسابقات جنبی در بخش هفتهی منتقدان حضور داشت. نیما جاویدی که اولین حضورش در یک جشنوارهی بینالمللی را تجربه میکرد، با «ملبورن» این بخش از مسابقه را افتتاح کرد. برندهی این بخش از مسابقه را تماشاگران انتخاب میکنند. پیمان معادی بازیگر فیلم «جدایی نادر از سیمین» از جمله بازیگران این فیلم است.
رامین بحرانی کارگردان ایرانی ساکن امریکا نیز با فیلم «خانهی ۹۹» که با همکاری فیلمساز نامآشنای ایرانی امیر نادری (کارگردان فیلم دونده ۱۳۶۳) ساخته شده است، به نمایندگی امریکا، در بخش مسابقهی جشنواره (شیر طلایی) شرکت داشت.
محسن مخملباف کارگردان ایرانی ساکن لندن نیز با فیلم پرزیدنت» محصول مشترک آلمان، بریتانیا، گرجستان و فرانسه در بخش «افقها» حضور داشت و افتتاح کنندهی این بخش از جشنواره بود. این فیلم که در کشور گرجستان فیلمبرداری شده، اولین فیلم انگلیسی زبان مخملباف است.
بهمن قبادی نیز در «کلماتی با خدا» که در ۹ اپیزود ساخته شده و کارگردانی هر اپیزود بر عهدهی یک کارگردان بوده، کارگردانی یک اپیزود آن را بر عهده داشته. این فیلم در بخش خارج از مسابقه به نمایش درآمد.
اما در این میان، رخشان بنیاعتماد با «قصهها»یش، جایزهی بهترین فیلمنامهی هفتادویکمین جشنوارهی ونیز را همراه با فرید مصطفوی از آن خود کرد. رخشان بنیاعتماد از کارگردانان برجستهی ایرانی است که در فیلمهایش به مسائل و نابرابریهایی که نسبت به این قشر از جامعه روا میشود، توجه ویژه دارد و به طور کلی میتوان بازتاب نابسامانیها و آسیبهای اجتماعی جامعهی امروز ایران را در فیلمهایش تجربه کرد. او خود میگوید که فیلمهایش را بر اساس دغدغههایش میسازد آلن برونه، مستندساز و منتقد فرانسوی نیز در کتابی که در سال ۲۰۱۳ منتشر کرد، در نگاهی به زندگی و آثارش، او را با بهترین کارگردانان زن دنیا قابل مقایسه دانست.
آخرین فیلم سینمایی خانم بنیاعتماد، «خونبازی» بود که در سال ۱۳۸۵ با بازی باران کوثری به نمایش درآمد. این فیلم به مشکل اعتیاد در میان جوانان پرداخته بود. رخشان بنیاعتماد در هشت سال گذشته به گفتهی خودش در اعتراض به شرایط حاکم بر پروسهی فیلمسازی و هماهنگ نبودن با «فضای فرهنگی آن موقع» ترجیح داده که فیلم سینمایی نسازد و صرفاً به ساخت فیلمهای مستند پرداخته است. هرچند سینمای ایران هشت سال از حضور رخشان بنیاعتماد محروم ماند، اما جامعهی مدنی ایران بیشتر با او و فعالیتهایش در عرصههای اجتماعی و حتی گاهاً سیاسی آشنا شد. خود او در مصاحبهاش با احمد طالبی، از منتقدین سینمایی ایران، در فرودین ماه امسال، در پاسخ به اشارهی طالبی به فعالیتهای اجتماعیاش در سالهای اخیر که از او بیشتر یک چهرهی فعال حقوق بشر، حقوق زنان و کودکان را به یاد میآورد تا یک فیلمساز، میگوید: مدافع «حقوق انسان» است.
رخشان بنیاعتماد، پس از هشت سال «قصهها» را با اقتباس از فیلمهای گذشتهاش ساخت. داستان این فیلم، روایت شخصیتهای فیلمهای مختلف بنیاعتماد از جمله، «گیلانه»، «زیر پوست شهر»، «روسری آبی»، «خارج از محدوده»، «خونبازی» در شرایط امروز جامعهی ایران و پس از جنبش سبز است. این فیلم در سال ۹۰ ساخته شد اما تا دو سال اجازهی اکران رسمی نگرفت و دو سال پیش هم که «اجازهی اکران» گرفت، حق اکران عمومی و اکران در خارج از کشور و پخش در نمایش خانگی را نداشت. اما نهایتاً در بهمنماه ۹۲، توانست در سیودومین جشنوارهی فیلم فجر حضور پیدا کند.
حضور «قصهها» در جشنوارهی ونیز نیز بیحاشیه نماند و همزمان با آن، خبرگزاری «فارس» در تاریخ سیزدهم شهریور، گفتوگویی از علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را منتشر کرد و به نقل از او نوشت که وزارت ارشاد مجوزی برای شرکت این فیلم در جشنوارهی ونیز صادر نکرده و باید با آن برخورد کرد. فارس از قول جنتی نوشت: “…بعضی از فیلمها دست روی زخمها و نقاط سیاه میگذارند و این نگاه را به دنیا عرضه میکنند که کار نادرستی است”. بر مبنای گزارش «فارس» جنتی در ادامه با اشاره به ساخته شدن این فیلم گفت: قبل از اینکه از ما در مورد این فیلم و حضور جهانیاش سئوال بشود، باید بررسی شود اصلاً چرا قصهها ساخته شد و چرا این فیلم مجوز ساخت گرفت و…”
حجتالله ایوبی، معاون سینمایی وزارت ارشاد روز شنبه ۱۵ شهریور اعلام کرد که سخنان وزیر ارشاد درست منتقل نشده و انتقاد جنتی از رسانههایی بوده که از دولت فعلی در بارهی فیلمهایی سئوال میکنند که در دولت قبل ساخته شده است.
اما پیداست که در انتشار آن بخش از سخنان علی جنتی که عنوان میکند چون بعضی از فیلمها روی زخمها و نقاط سیاه دست میگذارند، نباید در جشنوارههای بینالمللی حضور پیدا کنند، «تحریف» و «انتقال نادرستی» صورت نگرفته است. از اصل سخن هم چنین برمیآید که وزیر ارشاد ایران منکر وجود این زخمها و نقاط سیاه در جامعه نیست، فقط انعکاس آن در صحنهی بینالمللی را غیرقابل تحمل میبیند. گذشته از آن، به عنوان مجری و هدایتگر سیاستهای فرهنگی جامعه، نه تنها از درخشش یک هنرمند ایرانی در صحنهی بینالمللی استقبالی نمیکند و تقدیری به عمل نمیآورد، بلکه تلاش میکند «گناه» پروسهای را که منجر به این حضور شده، از سر خود باز کند و مسئولیت را متوجه پیشینیان کند.
در چنین شرایطی است که باید قدر هنرمندان و سینماگران ایرانی را که سالیان درازی است نه تنها از هیچ حمایتی از سوی دولت و مسئولین برخوردار نیستند، بلکه در راه ساختن فیلمهایی به خصوص با دغدغههای اجتماعی، معمولاً هفتخوان رستم را پشت سر میگذارند، دانست که با این وجود، همیشه از بازیگران مطرح جشنوارههای جهانی بودهاند و از نخل طلایی کن، تا خرس نقرهای برلین، اسکار و… را در دفتر افتخارات سینمای ایران جای دادهاند.
دیدار اشتون و ظریف و فدریکا موگرینی
در ادامهی مذاکرات ایران و گروه ۵+۱، روز دوشنبه دهم شهریورماه محمد جواد ظریف، وزیر خارجهی ایران و کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیهی اروپا، به منظور تبادلنظر در بارهی روند مذاکرات و فراهم کردن مقدمات مذاکرات نهایی در بروکسل با هم دیدار و گفتوگو کردند. در رابطه با حاصل این مذاکرات، بر خلاف روال معمول اینگونه نشستها، کنفرانس خبری مشترکی بین طرفین برگزار نشد. اما آقای ظریف در پاسخ به خبرنگاران ابراز خوشبینی کرد که با توجه به “آمادگی و ارادهی سیاسی تمام طرفهای مذاکره”، ظرف سه ماه آینده توافق حاصل شود. به گزارش خبرنگار بیبیسی حاضر در محل مذاکرات، مقامات اروپایی در پاسخ به سئوال خبرنگاران در مورد نتیجهی مذاکرات، آن را دیداری فرمالیته خواندهاند و گفتهاند که حرفی برای گفتن ندارند.
ظریف سپس راهی ایتالیا شد و روز چهارشنبه دوازدهم شهریور با جانشین کاترین اشتون، فدریکا موگرینی که قرار است از ماه اکتبر مسئولیت سیاست خارجی اتحادیهی اروپا را بر عهده بگیرد ملاقات کرد. البته کاترین اشتون همچنان مسئولیت ادامهی مذاکرات با ایران را تا پایان مهلت مذاکرات هستهای، یعنی سوم آذرماه (۲۴ نوامبر) بر عهده خواهد داشت.
به گزارش خبرگزاری «فارس»، فدریکا موگرینی، وزیر خارجهی ایتالیا و جانشین آیندهی کاترین اشتون در اتحادیهی اروپا، پس از دیدار محمد جواد ظریف گفت که پس از گفتوگو با همتای ایرانی خود، امیدوار است که تهران و گروه ۵+۱ بتوانند در موعد مقرر (۲۳ نوامبر) به توافق جامع هستهای دست یابند و افزود به او اطمینان داده شده است که “تهران ارادهی سیاسی قدرتمندی برای تحقق این امر دارد.”
در این دیدار همچنین مذاکراتی بر سر مسائل منطقه صورت گرفت و هر دو طرف در پاسخ به خبرنگاران، از زمینههای مشترک همکاری ایران و اروپا برای رویارویی با چالشهای مشترک در منطقه از جمله در عراق و سوریه صحبت کردند.
در عین حال، خبرگزاری رویترز در روز چهارشنبه ۱۲ شهریور اعلام کرد که یووال اشتنیتز، وزیر امور استراتژیک و راهبردی اسراییل که در ماه ژوئن و در آستانهی برگزاری مذاکرات هستهای ایران و غرب، به واشنگتن سفر کرده بود، هفتهی آینده در رأس هیأتی یک بار دیگر به امریکا سفر خواهد کرد تا در مورد خواستهها و انتظارات اسراییل، در ارتباط با مذاکره با ایران، با مقامات این کشور مذاکره کند. به بیان دیگر، اسراییل میخواهد یک بار دیگر «خطوط قرمز»ش در رابطه با ایران را برای امریکا ترسیم کند.
تیرگی روابط ایران و سودان
سهشنبه یازدهم شهریور خبرگزاریهای بسیاری به نقل از «سودان تریبون» اعلام کردند که دولت سودان سه مرکز فرهنگی ایران در خارطوم را تعطیل و کاردار ایران را احضار و به وی و کارکنان این مراکز ۷۲ ساعت مهلت داده که خاک این کشور را ترک کنند. یوسف الکردوانی، سخنگوی وزارت خارجهی سودان اعلام کرد که انجام اقدامات فراتر از حوزهی اختیارات مراکز فرهنگی ایران در سودان، موجب اتخاذ چنین تصمیمی از سوی مسئولان سودانی شده است. رسانههای سودانی نیز تبلیغ مذهب تشیع در این کشور از سوی ایران را که اکثریت جمعیت آن سنی مذهب هستند، یکی از دلایل این اقدام خواندهاند.
در واکنش به این خبر، امیر عبداللهیان معاون امور عرب و آفریقای وزارت خارجهی ایران، آن را تکذیب و در گفتوگو با رسانههای ایران اعلام کرد که “برخی جریانات در صدد تخریب روابط خوب و تهران و خارطوم هستند” و گفت اطمینان دارد که رهبری سودان اجازهی وارد ساختن خدشه به روابط تاریخی دو کشور را نخواهد داد.
اما به نوشتهی «تابناک» نشریهی «سودان نیوز» در گزارشی در روز شنبه پانزدهم شهریور اعلام کرده که نه تنها اقدام مذکور از سوی دولت سودان انجام گرفته، بلکه اقدامات بیشتری نیز در راه است و این موضوع با استقبال روحانیون اهل سنت سودان نیز روبهرو شده است.
«ایسنا» نیز در گزارشی در این زمینه اعلام کرده که وزیر خارجهی سودان تاکید دارد که “این تصمیم نهایی بوده و جایی برای چانهزنیهای سیاسی در اینباره وجود ندارد… ” وزیر امور خارجهی سودان گفته است که این کشور چندین مورد از فعالیتهای مراکز فرهنگی ایران را در برخی از مناطق شیعهنشین و برخی دانشگاهها رصد کرده و متوجه انحراف آنها از فعالیتهای فرهنگی شده است. وی معتقد است که “این مرکز (مرکز فرهنگی ایران در خارطوم) بر این باور بود که دولت سودان از فعالیتهای آن در خصوص گسترش مذهب تشیع راضی است و این امر موجب شد تا علناً فعالیتهایی را داشته باشد”.
و نتیجهگیری سایت «تابناک» در پایان گزارش خود نیز تاییدی ضمنی بر برخی نگرانیهای مقامات سودانی است. تابناک ضمن اشاره به اظهارات برخی از روحانیون سودان بر علیه شیعیان این کشور و هشدارهای آنان نسبت به رواج شیعهگری در سودان، نتیجه میگیرد که: “همهی این تحولات در حالی رخ میدهد که مقام مسئول در وزارت خارجه به فاصلهی اندکی پس از انتشار این اخبار، صحت آن را تکذیب کرده بود… وزارت خارجه باید ضمن موضعگیری شفاف، جزییات کامل ماجرا را برای آگاهی افکار عمومی بیان کرده و در صورت لزوم، اقدامات متقابل را در مقابل گسترش موج شیعهستیزی و ایران ستیزی در سودان، انجام دهد”.
سودان و ایران چندین سال است که روابط نزدیکی با یکدیگر دارند. طوری که وزیر خارجهی سودان نیز میگوید که مسئولان ایرانی از این تصمیم دولت سودان غافلگیر شده و سعی کردهاند تا فوراً با خارطوم تماس بگیرند. اما “سودان قطعی بودن این تصمیم را به طرف مقابل اعلام و تاکید کرده که این تصمیم بیبازگشت است”.
طی سالهای گذشته، جمهوری اسلامی ایران همواره به ارسال اسلحه به سودان متهم شده و در حالی که مقامات ایرانی این مسئله را تکذیب میکنند، برخی خبرگزاریهای عربی و بینالمللی، از تشدید فعالیتهای نظامی ایران در سودان در سالهای اخیر خبر میدهند. آخرین مورد آن به سال گذشته برمیگردد. به این ترتیب که اوایل سال جاری، پس از آن که اسراییل اسفند ماه ۱۳۹۲ اعلام کرده بود یک کشتی حامل سلاح از ایران به مقصد غزه را متوقف کرده است، کارشناسان سازمان ملل در یک گزارش محرمانه اعلام کردند که این محموله در حال انتقال به سودان بوده است.
از سوی دیگر، روابط ایران و سودان خوشآیند کشورهای عربی حاشیهی خلیج فارس و عربستان سعودی نیز نیست. تا جایی که سال گذشته، عربستان سعودی اجازهی عبور هواپیمای حامل عمرالبشیر رییس جمهور سودان را که برای شرکت در مراسم تحلیف حسن روحانی راهی تهران بود، از آسمان این کشور نداد. بسیاری از تحلیلها، چه در خود سودان و چه در کشورهای دیگر، فشار عربستان سعودی بر سودان را در این تصمیم بیتاثیر نمیدانند.
«امکان همکاری ایران و امریکا بر علیه داعش»؟
در پی انتشار گزارش بیبیسی فارسی در روز جمعه چهاردهم شهریور، مبنی بر “اجازهی آیتالله خامنهای برای دیدار مقامهای ایران و امریکا در بارهی داعش”، مرضیهی افخم سخنگوی وزارت خارجهی ایران،در همان روز صحت این گزارش را تکذیب کرد و گفت که مواضع ایران در این خصوص از پیش اعلام شده و “خبر مزبور صحت ندارد”.
با این حال علیاکبر ولایتی مشاور رهبر جمهوری سالامی ایران در مصاحبهای با شبکهی العالم گفته است که ممکن است به طور اتفاقی برخی اهداف مشترک به وجود بیاید، اما این امر بدان معنا نیست که از قبل تصمیمی گرفته شده باشد و با یک تصمیم قبلی، ایران و امریکا در بارهی مقابلهی داعش با هم تفاهم کرده باشند”.
پیش از این اما، حسن روحانی در خرداد ماه، همزمان با حملهی «داعش» به عراق و تصرف شهر موصل، در یک نشست خبری از امکان همکاری ایران با امریکا بر علیه داعش سخن گفت و اعلام کرد: “هرگاه امریکا علیه داعش اقدامی کرد، میشود در بارهی همکاری با این کشور فکر کرد”. در گزارش بیبیسی نیز از قول کریستین امانپور، خبرنگار سیانان آمده است که “فواد معصوم، رییس جمهور عراق، در مصاحبه با او (امانپور) تایید کرده است که این همکاری میان ایران و امریکا در جریان است”.
در همین رابطه، محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجهی ایران در پاسخ به پرسش یکی از خبرنگاران دانمارکی در این زمینه، گفت که آن گزارشها دقیق نیستند و از سوی دفتر رهبر جمهوری اسلامی ایران و وزارت امور خارجه رد شدهاند.
در آخرین واکنشها به امکان همکاری ایران و امریکا بر علیه داعش، روز دوشنبه ۱۷ شهریور، اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت در پاسخ به پرسش خبرنگار دانمارکی در بارهی احتمال این همکاری گفت: «اگر امریکا از خود صداقت نشان دهد، میتوان همکاری کرد، ولی اگر بخواهد فریبکاری کند، نمیشود. ما داعش را گوشهای از کوه یخی میدانیم که در دریا شناور است و روز به روز بیشتر بالا میآید و در ناراحتیهای مردم از استکبار ریشه دارد…” رفسنجانی در ادامه گفت که همکاری بین ایران و امریکا قبلاً در مبارزه با گروه زرقاوی سابقه داشته است.
در همین زمینه، بارک اوباما رییس جمهور امریکا در گفتوگویی با شبکهی «انبیسی» ضمن اعلام اینکه امریکا تنها در چهارچوب یک ائتلاف بینالمللی بر علیه داعش وارد عمل خواهد شد، گفت تاکنون تنها ۹ کشور برای تشکیل چنین ائتلافی اعلام آمادگی کردهاند و لازم است کشورهای عرب سنی منطقه مانند عربستان، اردن، امارات متحده عربی و ترکیه نیز وارد میدان شوند.
اوباما در همین گفتوگو در رابطه با نقش ایران در این رابطه گفت: “تصور میکنم شاید برای اولین بار کاملاً مشخص شده است که مشکل دولتهای سنی منطقه که بسیاری از آنها متحدان ما هستند، فقط ایران و فقط مسئلهی سنی و شیعه نیست”.
اعلام آمادگی ایران برای «گفتوگو در زمینهی وضعیت حقوق بشر در ایران» و «پنج فقره قطع ید» در یک سال در اصفهان!
محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجهی ایران در روز یکشنبه ۱۶ شهریور، پس از دیدار با مارتین لیدگارد وزیر خارجهی دانمارک که پس از ۱۰ سال به ایران سفر کرده بود، در جمع خبرنگاران حاضر شد و در پاسخ به پرسش خبرنگار دانمارکی، از آمادگی ایران برای مذاکره با دانمارک در زمینهی وضعیت حقوق بشر در ایران، سخن گفت و تاکید کرد که: “ما آمادگی هرگونه گفتوگوی صریح و باز را در این زمینه با طرف مقابل خود داریم”.
این در حالی است که سازمان «دیدهبان حقوق بشر» در گزارش خود در ۲۸ مرداد (۱۹ اوت)، با صدور بیانیهای، ضمن اشاره به ۱۸۹ مورد بازداشت در شهر کرج، از موج جدید بازداشتها و صدور و اجرای احکام اعدام در ایران ابراز نگرانی کرده بود. این سازمان در گزارش خود، ضمن تاکید بر مسئولیت قوهی قضاییه در این موارد از نقض حقوق بشر، از حسن روحانی، رییس جمهور ایران خواستار تلاش بیشتری در زمینهی رعایت حقوق بشر در ایران، آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی، رعایت حقوق اقلیتهای مذهبی از جمله بهاییان و نوکیشان مسیحی و… شد.
و تنها یک روز پس از اعلام آمادگی وزیر امور خارجهی ایران برای مذاکره در بارهی وضعیت حقوق بشر در ایران، محمد رضا حبیبی، دادستان سابق اصفهان در مراسم تودیع خود، طی گزارشی از عملکرد دادستانی این شهر، به «دقت بالا» و «قاطعیت عمل» قضات در دادسرای استان اصفهان اشاره کرد و گفت: “طی یک سال گذشته پنج فقره قطع ید به عنوان حد شرعی از سارقان باسابقه در زندان اجرا شده که به دلیل دشمنیهای بیرونی رسانهای نشده است، اما به اعتراف مأموران نیروی انتظامی این اقدام تاثیر خوبی را بر جامعه گذاشته و میزان جرم و جنایت را کاهش داده است”.
در حالی که دادستان اصفهان با افتخار از “قطع پنج فقره قطع ید” طی یک سال گذشته سخن میگوید و دلیل رسانهای نشدن آن را «دشمنیهای بیرونی» میداند، گزارش سازمان پزشکی قانونی از میزان پروندههای نزاع رجوع داده شده به این سازمان در چهار ماههی نخست سال جاری، حاکی از آن است که اصفهان با ۱۶ هزار و ۴۱۸ مورد مراجعه، بعد از تهران و خراسان رضوی، به رتبهی سوم بیشترین مراجعات دست یافته است.
افزایش خشونت و جرم و جنایت در ایران
از سوی دیگر، دکتر تقی آزاد ارمکی، جامعهشناس و استاد دانشگاه تهران در گفتوگو با خبرنگار «شفقنا» (پایگاه بینالمللی همکاریهای خبری شیعه) در فروردین ماه امسال، نسبت وجود پلیس در جامعه و میزان خشونت را به این شکل تعریف میکند: “وقتی پلیس در جامعه زیاد است، دال بر وجود خشونت در جامعه است” و میافزاید: “در ایران، مجازاتهایی که صورت میگیرد، موجب کاهش جرایم نشده و از طرفی موجب افزایش خشونت هم شده”.
بسیاری از تحلیلهای جامعهشناسانه و روانکاوانه، نه تنها از افزایش جرم و جنایت در ایران در سالهای اخیر سخن میگویند، بلکه نست این افزایش را در مقایسه با نرخ جمعیت در ایران، هشداردهنده میدانند. جامعهشناسان ایرانی، با توجه به آمارهای رسمی در مورد میزان پروندههای رجوع داده شده به پزشکی قانونی و همچنین میزان و نوع درگیریها و خشونتهای فیزیکی، جامعهی ایران را جامعهای خشن ارزیابی میکنند.
آمار سازمان پزشکی قانونی
پرداختن به ریشهی افزایش خشونت در جامعه، در این مختصر نمیگنجد، اما نگاهی میاندازیم به گزارش سازمان پزشکی قانونی ایران، از چهارماههی نخست سال از میزان مراجعین و صدمات نزاع به این مرکز:
بر مبنای این گزارش، در این چهار ماه، روزانه ۱۸۰۰ پروندهی نزاع به پزشکی قانونی رجوع داده شدهاند. در این میان، استان تهران با ۳۹ هزار و ۶۲۲ پرونده، رکوددار این آمار است و استانهای خراسان رضوی با ۱۸ هزار و ۲۹۵ مورد و اصفهان با ۱۶ هزار و ۴۱۸ مورد به ترتیب در ردههای دوم و سوم ایستادهاند. استانهای خراسان جنوبی، ایلام و بوشهر، به ترتیب با حدود یکهزار و اندی مورد، کمترین مراجعه به مراکز پزشکی قانونی کشور را داشتهاند.
آمار سازمان پزشکی قانونی حاکی از آن است که در چهار ماههی نخست سال جاری، ۲۴۴ هزار و ۶۹۸ تن به دلیل صدمات ناشی از نزاع به مراکز پزشکی قانونی کشور مراجعه کردهاند. از این تعداد، ۱۵۶هزار و ۴۶۲ تن مرد و ۶۸هزار و ۲۳۶ تن دیگر زن بودهاند.
در ۱۰ سال گذشته به طور متوسط، هر سال ۵۹۸ هزار و ۳۷۴ پروندهی نزاع به پزشکی قانونی ارجاع شده که سال ۱۳۸۹ با ۶۳۱ هزار و ۳۸۱ مورد بیشترین میزان مراجعه و سال ۱۳۸۶ با ۵۴۷ هزار و ۶۲۱ مورد، کمترین میزان مراجعه را داشته است.
سایت «فرارو« در یادداشتی با عنوان «تهرانیها بر سر چه موضوعی با هم نزاع میکنند»، نوشت که «دعوا سر جای پارک» از سوی ابوالفضل قناعتی، عضو کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای اسلامی شهر تهران، به عنوان عامل بیشترین نزاعهای خیابانی در شهر تهران اعلام شده است. بر مبنای همین گزارش، محمود صفارزاده مدیر سازمان حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران در سال ۱۳۸۶ اعلام کرده بود که تهران با کمبود ۱۲۰ هزار فضای پارک مواجه است. اما در سال ۹۰ وحید نوروزی معاون اجرایی سازمان حمل و نقل و ترافیک تهران از کمبود ۵۰۰هزار حای پارک خبر داد. به این ترتیب، بر فرض دقیق بودن هردو آمار، نیاز شهر تهران به محل پارک، در فاصلهی چهار سال بیش از چهار برابر شده است.
به گزارش «جام جم»، کمبود جای پارک در تهران، باعث ایجاد شغل عجیبی به نام «جاپارک پیدا کن» شده است. به این ترتیب که این افراد با گذاشتن موانعی در کنار خیابان، در واقع جای پارک را صاحب شده و در ازای گرفتن دوهزار تا پنجهزار تومان، حای پارک به دیگران کرایه میدهند.
افزایش «ایدز جنسی در ایران
هفتهی پیش روزنامههای «شرق» و «جهان صنعت» به افزایش «ایدز جنسی» در ایران پرداختند و از قول مینو محرز رییس مرکز تحقیقات ایدز ایران و مسعود مردانی عضو کمیتهی کشوری ایدز نسبت به افزایش شیوع بیماری ایدز از طریق «روابط آزاد جنسی میان جوانان» و «روسپیانی که تعداد غیررسمی آنها زیاد است»، هشدار دادند.
مسعود مردانی عضو کمیتهی کشوری ایدز در گفتوگویی با «ایسنا» شایعترین سن ابتلا به ویروس HIV را در ایران دههی دوم زندگی نامید و گفت که زمینهی ابتلا تا دههی چهارم زندگی گسترش دارد. به گفتهی مردانی، تا چهار- پنج سال پیش استفاده از سرنگ مشترک در معتادان تزریقی، شایعترین راه ابتلا بوده، اما “در حال حاضر راه انتقال از طریق مقاربت جنسی در ایران رو به افزایش است”. وی اقدام در جهت آموزش عمومی و تشویق مردم و به ویژه جوانان در جهت استفاده از «وسایل محافظتی»، انجام آزمایش ایدز به صورت اختیاری را از جمله اولویتها و سیاستهایی دانست که باید در این زمینه مورد توجه قرار بگیرد.
مینو محرز رییس مرکز تحقیقات ایدز ایران نیز در سرمقالهی روز شنبه پانزدهم شهریور ماه روزنامهی «شرق» با عنوان «جدی بگیرید» به همین مشکل مبتلابه جامعهی ایران اشاره میکند و مینویسد که در سالهای ابتدایی جهانگیر شدن ایدز، میزان مبتلایان به این بیماری در ایران خیلی کند و ابتدایی بود، اما در سالهای بعد روند بیماری به علت اعتیاد تزریقی و استفاده از سرنگ مشترک میان معتادان افزایش پیدا کرد. و حالا با انجام برنامهی «کاهش آسیب»، بیماری در میان این قشر کاهش پیدا کرده، اما “در دو سال اخیر، تماس جنسی تبدیل به راه غالب انتقال بیماری و ابتلا به آن (ایدز) شده است”. مینو محرز نیز عدم آگاهی جوانان را عامل مؤثر افزایش سرعت این بیماری از طریق تماس جنسی میداند و “توصیه به آموزش مداوم و شفاف به مردم و جوانان و آموزش مهارتهای زندگی به دانشآموزان در طول دوران تحصیل را از مهمترین وظایف رسانهها” میشمارد.
نگرانی از شیوع ایدز در زندانها نیز به حدی است که وزیر بهداشت ایران را به واکنش واداشته است. حسن قاضیزاده هاشمی در گفتوگویی با خبرگزاری «فارس» ضمن اشاره به دیدار خود با رییس قوهی قضاییه و تبادل نظر با او در این زمینه، میگوید: “مسئلهی ایدز مسئلهی بسیار مهمی است و اگر در مورد آن کوتاهی شود، بعداً ممکن است مشکلات زیادی رخ دهد”. وزیر بهداشت با اشاره به توافق کلی قوهی قضاییه در رابطه با رعایت نکات بهداشتی در زندانها گفت که “مقرر شده رییس سازمان زندانها و مسئولان بهداشتی در زندانها با مدیرکل بیماریهای واگیر جلسهای برگزار کنند و ماحصل این جلسه در قالب تفاهمنامهای برای ارائهی خدمات بیشتر به زندانیان به امضای دو طرف برسد”
موفقیت تیم ملی والیبال ایران و غنچه قوامی
در کنار خبرهای خوش مربوط به بازیهای درخشان و موفقیتهای پی در پی ملیپوشان تیم ملی والیبال ایران در عرصهی بینالمللی که منجر به راهیابی این تیم به مرحلهی دوم جام جهانی والیبال شد، از همان ابتدا مسئله حضور زنان در ورزشگاههای این مسابقات در ایران که از دو سال پیش ممنوع شده بود، حاشیهساز شد. اعتراضهای متشکل و سازمانیافتهی زنان موجب شد که پای کمیتهی لیگ جهانی والیبال به میان کشیده شود و این لیگ در این رابطه از ایران توضیح بخواهد و حتی کار به تهدید ایران به گرفتن میزبانی و مجوز ندادن بازی در ورزشگاههای ایران کشید. ایران نیز قول بررسی مجدد این مسئله را داد و بالاخره نگرانی از جدی شدن این تهدیدها موجب شد که دو هفته پیش عبدالحمید احمدی، معاون فرهنگی، پژوهشی و آموزشی وزیر ورزش و جوانان اعلام کند که “تدوین قانون حضور بانوان در ورزشگاهها، به تعامل دیگر نهادها پیگیری میشود”.
غنچه قوامی
در آغاز این دور از اعترضات زنان ایرانی به ممنوع بودن ورودشان به ورزشگاهها، در روز سیام خرداد ماه امسال، هنگام بازی تیمهای ایران و ایتالیا، فعالان حقوق زنان ایرانی با روسریهای سفیدی که نماد اعتراضشان به این ممنوعیت است، در محوطهی بیرون ورزشگاه تجمع کردند. در همان روز تعدادی از آنان، از جمله غنجه قوامی بازداشت شدند. که البته پس از سپردن تعهد و توقیف وسایل شخصیشان آزاد گردیدند. اما زمانی که غنچه قوامی در نهم تیرماه برای بازپس گرفتن وسایل شخصیاش به «وزرا» مراجعه کرد، دوباره دستگیر شد و از آن زمان تا کنون در بازداشت به سر میبرد. محمود علیزاه طباطبایی، وکیل غنچه، میگوید که موکلش در تمام این ۷۰ روز در انفرادی به سر برده و در عین حال اظهارامیدواری میکند که وی در چند روز آینده آزاد شود.
غنچه قوامی دختری ۲۵ ساله با ملیت ایرانی- انگلیسی است که پس از اتمام تحصیلاتش در رشتهی حقوق از دانشگاه سواز لندن، در اسفند ماه ۱۳۹۲ به ایران بازگشت.
شیوا نظرآهاری کمپینی با نام «غنچه قوامی را آزاد کنید» را در فیس بوک به راه انداخته است. شیوا نظرآهاری خود از فعالین حقوق زنان است که به خاطر فعالیتهای مدنی چندین بار دستگیر و راهی زندان شده است؛ تا جایی که در آخرین دستگیری ،حتی اتهام «محاربه» نیز در کیفرخواستش طرح شد. اما در نهایت در شهریور ماه سال ۸۹ با قید وثیقهی ۵۰۰ میلیون تومانی آزاد گردید.
انتقاد به ممنوعیت اشتغال زنان در کافیشاپها
در پی اعلام ممنوعیت اشتغال زنان در کافیشاپها و قهوهخانهها از سوی رییس پلیس اماکن نیروی انتظامی در هفتهی پیش، دوشنبه ۱۷ شهریور، شهیندخت ملاوردی، معاون رییس جمهور ایران در امور زنان و خانواده، به این ممنوعیت انتقاد کرد و چنین نگاهی به موضوع اشتغال زنان را یکجانبه دانست. به گزارش روزنامهی «شرق» ملاوردی ضمن اشاره به اینکه اشتغال برای برخی از زنان در این اماکن ضروری است و آنان خرج زندگی خود را از این راه به دست میآورند، میپرسد: «آیا به دنبال این ممنوعیت، آنها دزدی کنند؟” وی میگوید که درصد زیادی از بیکاری در جامعه به زنان اختصاص دارد و با توجه به این بیکاری، این مکانها به عنوان محلی برای کسب درآمد و گذران زندگی محسوب میشوند.
نیاز مدارس و برنامهریزی مدیران در دو سوی مختلف
یک هفته پس از آن که آیتالله سید هاشم حسینی بوشهری، مدیر حوزههای علمیهی قم خواهان آن شد که در مهد کودکها فرهنگ اهل بیت به کودکان آموزش داده شود و «تغذیهی کودکان» در برخی مهدکودکها با رقص و موسیقی را فاجعهبار خواند، خبرگزاری «ایرنا» از قول محمد رضا مسیبزاده، مدیرکل «قرآن، عترت و نماز آموزش و پرورش» خبر داد که از سال تحصیلی جدید، بر مبنای ابلاغ «سند جامع تقویت و تعمیق فعالیتهای اقامهی نماز در مدارس کشور» از سوی حسن روحانی، «زمان اقامهی نماز جماعت در مدارس باید در برنامهی درسی دانشآموزان قرار گیرد… و در تمامی مدارس کشور باید به مدت ۳۰ دقیقه نماز جماعت اقامه شود و به هیچ وجه نباید این زمان به کار دیگری اختصاص یابد». در مورد سابقهی آقای مسیبزاده در آموزش و پرورش، ذکر این نکته کافی است که ایشان در دولت قبلی، ۶۵۰ «دارالقرآن را در مناطق مختلف آموزش و پرورش راهاندازی کرده است.
پیش از این، وزیر آموزش و پرورش در مردادماه با اشاره به امضای یک تفاهمنامه میان وزرات آموزش و پرورش و حوزههای علمیه، از «پررنگ شدن نقش روحانیت در مدارس» خبر داده بود. بر مبنای این تفاهمنامه، قرار است از سال تحصیلی جدید از حضور علما و کارشناسان دینی در آموزش و پرورش استفاده شود.
و این در حالی است که فرسودگی ساختمان مدارس در تهران، شهرستانها و روستاهای ایران سالهاست از مشکلات اساسی مدارس دولتی ایران محسوب میشود و عدم تأمین بودجه، سوءمدیریت و… هرچند وقت یکبار فجایعی در مدارس ایران به بار میآورد که در صورتی که معلمین و دانشآموزان جان به در ببرند، کمترین آسیباش ریختن سقف کلاس و وحشتزدگی دانشآموزان است. از سوی دیگر، معلمان ایرانی بر خلاف همکاران خود در بسیاری از کشورهای اروپایی، جزو کمدرآمدترین اقشار جامعه محسوب میشوند. آنان سالهاست معترض حقوق معوقهی خود هستند، قرادادهای پیمانی و حقالتدریسی امنیت شغلیشان را به خظر میاندازد و سخن از تدریس در کلاسهایی با ظرفیت ۴۰-۴۵ دانشآموز میکنند. در چنین شراطی قرار است در سال تحصیلی جدید بودجههای هنگفتی صرف «اقامهی نماز جماعت» و یا حضور «کارشناسان دینی» در مدارس ایران شود. و باز این در حالی است که حسن روحانی در برنامهی انتخاباتی خود یکی از بزرگترین نقایص آموزش و پرورش کشور را نگاه شدیداً سیاسی و ایدئولوژیک مدیران و نهادهای مختلف کشور به این وزارتخانه عنوان کرده بود.
حسن روحانی روز یکشنبه ۱۶ شهریور در مشهد برای چندمین بار از حکم به اجبار در امور فرهنگی و اجتماعی انتقاد کرد و گفت: “با ون، مینیبوس، پاسبان و سرباز فرهنگ درست نمیشود”. ایشان باز هم بر ضرورت “اقناع نسل جوان” تاکید کرد و با بیان اینکه با زور نمیشود چیزی را اصلاح کرد، گفت: دو چیز یاد گرفتهایم؛ دیوار و فیلتر. خُب شما فیلتر درست میکنید، او میرود فیلترشکن درست میکند”.
اما جا دارد از رییس جمهور ایران پرسید که چگونه به تناقض بین سخنان بسیارش در باب نیاز مردم به شادی، انتقاد به بهکارگیری زور در مسائل فرهنگی و تلاش برای فرستادن مردم با شلاق به بهشت، از یک سو، و ابلاغ بخشنامهای به مدارس برای اقامهی نماز جماعت که در دورهی محمود احمدینژاد و توسط برنامهریزان وقت آموزش و پرورش تدوین شده و معنای آن چیزی جز اجبار دانشآموزان به نمازخواندن، حتی به بهای تنبیه بدنی نیست، پاسخ میدهد؟