گذر و نظری بر رویدادهای داخلی ۲۰ تا ۲۷ مرداد
(۱۱ تا ۱۸ آگوست)
حملهی کلامی روحانی به مخالفین دولت و واکنشها نسبت به آن
سخنان هفتهی گذشتهی حسن روحانی رییس جمهور ایران در جمع سفرای جمهوری اسلامی در خارج از کشور، که طی آن مخالفین مذاکرات هستهای ایران با غرب را «بزدل سیاسی» خواند و گفت اگر میلرزید “خُب به جنهم! بروید یک جای گرم پیدا کنید…” از جنبههای مختلف بحثبرانگیز شد و تیتر بسیاری از خبرها را به خود اختصاص داد. مستقل از ادبیات به کار رفته در این سخنان، شاید بتوان آن را نشانهای از وارد شدن اختلافات دولت یازدهم با مخالفین اصولگرا و افراطی خود به مرحلهی تازهای دانست.
اما ابتدا خلاصهوار نگاهی بیاندازیم به واکنشها به نوع ادبیات به کار رفته توسط حسن روحانی. این نوع ادبیات، در وهلهی اول ایرانیان را که هشت سال از ادبیات محمود احمدینژاد رنج برده بودند، نگران تکرار آن کرد و انتقادهای زیادی از این بابت از سویههای مختلف به سمت رییس دولت یازدهم روانه شد. هستهی اصلی این نگرانی و حساسیت نسبت به عدم تکرار «ادبیات احمدینژادی» را میتوان مثبت دید و منتقد جدی به کار بردن اینگونه ادبیات بود، اما وقتی این نگرانی از سوی کسانی ابراز میشود که هشت سال تمام مشوق احمدینژاد در تکرار چنین ادبیاتی بودند، آن وقت قضیه جنبهی دیگری پیدا میکند. به خصوص وقتی حمید رسایی نمایندهی تهران، شاگرد سید احمد خاتمی در حوزهی علمیه، مدیر مسئول هفته نامهی «۹ دی» و از حامیان جدی محمود احمدینژاد، بلافاصله در روز سهشنبه نامهای را به امضای ۲۰۰ نمایندهی مجلس میرساند و در آن خواهان حضور رییس جمهور برای ارائهی توضیحاتی در بارهی اظهاراتش نسبت به منتقدان مذاکرات هستهای میشود.
خبرگزاری ایسنا طی گزارشی از نشست روز سهشنبه ۲۱ مرداد مجلس، برخی از اظهارات نمایندگان در صحن علنی مجلس و پاسخهای برخی دیگر را پس از جلسهی غیرعلنی به خبرنگاران درج کرده است. بر اساس این گزارش، روحالله حسینیان، نمایندهی مجلس و عضو جبههی پایداری گفته است: “هیأت رییسه (مجلس) در مورد تذکر به رییس جمهوری به دلیل نحوهی صحبت کردن او تصمیم میگیرد” و در پاسخ به این سئوال خبرنگاران که “چرا با تمام توهینهایی که احمدینژاد در دوران ریاستاش کرده بود، اینگونه برخورد نشد”، گفت: “هیچگاه احمدینژاد اینطور صحبت نکرد”. در این میان، اظهارنظر یک جملهای محمد قسیم عثمانی نمایندهی بوکان، شاید گویاتر از آن باشد که نیاز به تفسیر اضافهای داشته باشد. به گزارش ایسنا: “او (نمایندهی بوکان) فقط به یک جمله اکتفا کرد و با حالتی کنایهدار گفت: اگر به آن کسی که گفت خس و خاشاک، برخورد میشد، امروز این اتفاق نمیافتاد”. و جالب این که علی لاریجانی رییس مجلس، نمایندگان را دعوت به مدارا و توجه بیشتر به معیشت مردم کرده است.
اما چرا روحانی به قول احمد توکلی نمایندهی مجلس، ” این روزها زیاد عصبانی” میشود؟ شاید بتوان علت آن را در فشار افراطگرایان بر دولت یازدهم دید. کارنامهی یک سالهی دولت یازدهم نشان از آن دارد که این دولت علیرغم موفقیتهایش در عرصهی سیاست خارجی، در عمل به وعدههایش در عرصهی داخلی چندان موفق نبوده. روحانی و کابینهاش عامل این عدم موفقیت را افراطیون و «دلواپسانی» میدانند که همچنان قوای قضاییه و مقننه و نهادهای امنیتی را در اختیار دارند و دولت را به اشکال مختلف تحت فشار گذاشتهاند.
اشارههای روحانی در روز چهارشنبه ۲۲ مرداد در نشست هیأت دولت به سخنان دو روز پیش خود، هم تاکیدی بر این تحلیل بود که اختلافات دولت و راستگرایان وارد مرحلهی جدیدی شده و هم به نوعی اعلام تصمیم برای حرکت در جهت مقابله با «دلواپسان» و مخالفان تندروی دولت یازدهم بود. به گزارش ایسنا، روحانی در بخشی از سخنانش در این نشست گفت که مخاطب او در روز دوشنبه در وزارت خارجه «منتقدین و مخالفین» نبودهاند، بلکه “کسانی بودند که صرفاً به دنبال تخریب و کارشکنی هستند و مدتی است که از اتاق فکر به اتاق عملیاتی وارد شدهاند و بدانند که در برابر تخریبگران سکوت نمیکنیم.”
نگاه خامنهای به ضرورت تعامل با دنیا
دو روز پس از سخنان روحانی که هستهی اصلی آن در کنار نوع ادبیات بحثبرانگیزش، ضرورت حل کردن مسائل با دنیا و عادیسازی روابط با “همهی جهان و همهی آنهایی که میخواهند با ما مخاصمه نداشته باشند؛ حتی آنهایی که با آنها سالیان دراز تنش داشتیم” بود، آیتالله خامنهای در سخنانی در جمع سفیران و مدیران ارشد وزارت امور خارجه با تایید ضمنی این سخنان روحانی گفت که تعامل با دنیا را با ذکر دو استثنا قبول دارد: اسراییل و امریکا. تعامل با اسراییل از نظر او موضوعاً منتفی است و رابطه و مذاکره با امریکا را “به جز در موارد خاصی” نه تنها به نفع جمهوری اسلامی نمیبیند که مضر هم میداند. وی ضمن اشاره به اینکه در یک سال اخیر نشستها و مذاکرات با امریکا تا سطح وزارت خارجه به خاطر مسائل حساس هستهای برقرار بوده، تاکید کرد که از آن نفعی عاید نشده. اما در عین حال گفت که گفتوگو با امریکا را در این زمینه منع نمیکند و از پیشبرد کار توسط محمد جواد ظریف وزیر امور خارجهی ایران، ابراز رضایت کرد.
هرچند این اظهارات خامنهای تازه نیست و ظاهراً تفاوت چندانی با موضعگیری همیشگی او در قبال مذاکرات هستهای و رابطه با امریکا ندارد، اما در عین حال از تناقض آشکاری هم برخوردار است. وی میگوید که گفتوگو با امریکا را در زمینهی مسائل هستهای منع نمیکند و عملکرد تیم مذاکره کننده را «خوب» توصیف میکند، اما در عین حال میگوید که مذاکرات یک سال اخیر “یک تجربهی ذیقیمت دیگر برای همه بود که متوجه بشویم نشست و برخاست و حرف زدن با امریکاییها، مطلقاً تأثیری در کم کردن دشمنی آنها ندارد”.
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت که مذاکرات هستهای “نه تنها تاثیری در کاهش دشمنی امریکا با ایران نداشته، بلکه امریکاییها تحریمها را افزایش هم دادهاند”. وزارت خارجهی امریکا نسبت به این بخش از سخنان خامنهای واکنش نشان داد و اعلام کرد که امریکا “از زمان اجرای طرح اقدام مشترک در بارهی برنامهی هستهای ایران، هیچ تحریم اضافی مرتبط با برنامهی هستهای علیه تهران وضع نکرده است”.
سخنان خامنهای مبنی بر این که به جز موارد خاصی حاضر به تعامل و ایجاد رابطه با امریکا نیست، میتواند به مثابهی چانهزنی برای گرفتن امتیازات بیشتر در جریان مذاکرات هستهای هم تعبیر شود، اما این نکته را نمیتوان از نظر دور داشت که هرچند مشکلات اقتصادی و بحران سیاسیای که جمهوری اسلامی با آن دست به گریبان بود، خامنهای را به این نتیجه رساند که موافقت و حمایت خود را از مذاکرات هستهای اعلام کند، اما در عین حال خامنهای نمیتوانست و نمیتواند به خواستهای جناح راست و «دلواپسان»، دستکم در حرف، بیاعتنا بماند. ضمن اینکه اگر مذاکرات به هر دلیلی به شکست بیانجامد، او به مثابهی «رهبر» گفتنیها را گفته است، هشدارهای لازم را داده و از ابتدا تاکید کرده که: “عدهای اینجور وانمود میکردند که اگر با امریکاییها دور میز مذاکره بنشینیم، بسیاری از مشکلات حل میشود، البته ما میدانستیم اینجور نیست…”
سفر یوکیو آمانو، مدیرکل آژانس بینالمللی اتمی به تهران
یوکیو آمانو، دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی که روز یکشنبه ۲۶ مرداد، به ایران سفر کرده بود، پس از دیدار با رییس جمهور ایران، وزیر امور خارجه و علی اکبر صالحی رییس سازمان انرژی اتمی ایران، در بیانیهای اعلام کرد که «این یک بازدید کوتاه ولی مفید فایده بود» آمانو از تعهد قاطع مقامهای عالی ایران در زمینهی اجرایی شدن چهارچوب همکاری و حل و فصل مسائل کنونی و گذشته میان ایران و آژانس ابراز خرسندی کرد. در عین حال روحانی رییس جمهور ایران هم ضمن اشاره به جدی بودن ایران در مذاکراتش با ۵+۱، تاکید کرد که ایران چیزی جز حق غنیسازی برای اهداف صلحآمیز نمیخواهد. اما در حالی که امریکا و اسراییل خواستار بحث بر روی فعالیتهای موشکی ایران در مذاکرات هستهای هستند، روحانی پس از این دیدار گفت که “توان موشکی ایران به هیچ عنوان و در هیچ ردهای قابل مذاکره نیست”. وی با بیان اینکه: “در صورتی که عزم و ارادهی جدی برای حل و فصل موضوع و دستیابی به توافق وجود داشته باشد، ظرف کمتر از یک سال میتوان به نتیجهی نهایی با آژانس دست یافت، یک بار دیگر تاکید کرد که “امروز نیز ایران مصمم به دستیابی به نتیجه در کوتاهترین زمان ممکن است”.
سرانجام طرح استیضاح وزیر علوم چه خواهد بود؟
طرح استیضاح رضا فرجیدانا، وزیر «علوم، تحقیقات و فنآوری»، در جلسهی علنی روز سهشنبه ۲۱ مرداد «اعلام وصول» شد. این طرح با امضای ۵۱ نماینده، اوایل تیرماه در اختیار هیأت رییسهی مجلس قرار گرفته بود. اما پس از نشست مشترک وزیر علوم با نمایندگان امضا کننده، به تعویق افتاد. در طرح استیضاح “تغییر شیوهی انتخاب رؤسای دانشگاهها، عدم پذیرش پذیرفتهشدگان قانونی بورسیههای تحصیلات تکمیلی و بازگرداندن برخی از اساتید اخراج شده” از جمله دلایل استیضاح شمرده شدهاند.
سایت «آفتاب» در همان زمان نوشت: “اظهارات نمایندگان امضا کنندهی درخواست استیضاح وزیر علوم نشان میدهد که… مهمترین اعتراض آنها عبارت است از انتخاب و انتصاب برخی معاونان و مشاوران، تغییر رؤسای برخی دانشگاهها، نحوهی برخورد با بورسیههای غیرقانونی، بازگشت به کار برخی استادان کنار گذاشته شده از دانشگاهها در دولت قبل، بازگشت به تحصیل و رفع مشکل گروهی از دانشجویان ستارهدار ، تغییر روند انتصاب رؤسای دانشگاهها با در نظر گرفتن نظر مشورتی دانشگاهیان و همچنین تعلل در روند اسلامی کردن فضای دانشگاهها”.
در میان دلایل استیضاح وزیر علوم، افشای بورسیههای غیرقانونی در دولت احمدینژاد، خبرسازترین علل استیضاح و در عین حال، برگ برندهای در دست دولت برای چانهزنی با نمایندگان استیضاح کننده و نگه داشتن فرجیدانا در پست وزارت علوم شد. روز چهارشنبه ۲۲ خرداد، خبرگزاری «ایلنا» طی گزارشی اعلام کرد که به «اسناد موثقی» دست یافته که طی آن «برخی مدیران رسانهای منتسب به اصولگرایان، نمایندگان مجلس، اعضای درجه اول خانوادهی برخی از وزرای دولت احمدینژاد و نیز فرزندان روحانیون صاحب منصب در لیست بورسیههای غیرقانونی و تخلفات غیرقانونی در رابطه با وزارت علوم قرار دارند”.بر اساس این گزارش نام پسر و داماد وزیر ارتباطات دولت گذشته و فرزند و خواهرزاده و داماد خواهر وزیر علوم دولت سابق که هردوی آنان هماکنون از طراحان اصلی استیضاح فرجیدانا هستند، به چشم میخورد. ایلنا مینویسد که فرزند وزیر علوم دولت سابق با معدل ۱۳ از بورس نخبگان استفاده کرده و اکنون مشغول تحصیل در مقطع دکترا است. در پایان این گزارش آمده است که: “ایلنا جزییات دیگری از تخلفات در وزارت علوم دولت گذشته را به دست آورده است که به تدریج آن را در اختیار افکار عمومی قرار خواهد داد”.
در حاشیهی بحث استیضاح، روز یکشنبه ۲۶ مرداد این خبر روی برخی سایتهای خبری قرار گرفت که در جلسهی علنی صبح یکشنبه، نامهای بر علیه حسن روحانی در مجلس در میان نمایندگان پخش شده است. در این نامه آمده است که مدرک دکترای روحانی در زمان نمایندگی وی جعلی بوده و روحانی در زمان نمایندگی دکترا نداشته است ایسنا که متن این نامه را منتشر کرده، از قول کمالالدین پیرمؤذن نمایندهی اردبیل در مجلس نوشت که مهدی کوچکزاده مسئولیت نگارش این نامه را بر عهده گرفته است. پیرمؤذن معتقد است که هدف از انتشار این نامه “تخریب و تندروی پیش از استیضاح وزیر علوم است تا رییس جمهور با شجاعت و صراحت واقعیتهای پشت پردهی استیضاح را مطرح نکند”. عابد فتاحی نمایندهی ارومیه نیز در گفتوگو با «فرارو» پخش این نامه در آستانهی برگزاری جلسهی استیضاح را “یک گل به خودی تمام عیار” خواند و گفت که این نامه فضای مجلس را به نفع وزیر کاملاً تغییر داد”.
در عین حال، بر مبنای گزارش «مجلس نیوز» سایت خبری «فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت» (فراکسیون متشکل از علی لاریجانی رییس مجلس و نزدیکان فکریاش) فرجیدانا قرار است روز سهشنبه ۲۸ مرداد در نشست این فراکسیون شرکت کند و موضع نهایی فراکسیون در بارهی رد یا تایید استیضاح بعد از این جلسه، اعلام شود. اما پیش از برگزاری این نشست، تعدادی از نمایندگان این فراکسیون اعلام کردهاند که از فرجیدانا حمایت خواهند کرد. یکی از این نمایندگان، کمالالدین مؤذنپور در گفتوگو با «فرارو» بر لزوم حمایت از فرجیدانا تاکید میکند و اطمینان میدهد که خواست اکثریت فراکسیون رهروان ولایت استیضاح فرجیدانا نیست. یکی دیگر از نمایندگان متعلق به این فراکسیون، غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی نمایندهی رشت در گفتوگویی با «مجلس نیوز» ضمن اشاره به این که افکار عمومی این رویهی برخورد مجلس با وزرای دولت روحانی را نمیپسندند، معتقد است که دانشگاهیان استیضاح فرجیدانا را قبول نمیکنند. او میگوید: جای تأسف بسیار است که شروع خوب و مناسبی که در آموزش عالی توسط دکتر فرجیدانا زده شده بود، زیر فشار تندروهایی که بخشی از آنها در مجلس بودند، متوقف و حالا نیز کار به استیضاح کشیده شده است”.
در عین حال، ۵۰ انجمن اسلامی دانشگاهها در نامهای خطاب به علی لاریجانی، ضمن اشاره به نقش انکارناپذیر او در رویکرد فراکسیون رهروان ولایت، از وی خواستهاند که اجازه ندهد “لابیهای دولتی و احزاب و جریانهای سیاسی خارج از مجلس” در روند به فرجام رسیدن استیضاح اخلال ایجاد کنند.
اما از همان ابتدای طرح استیضاح وزیر علوم روشن بود که جامعهی دانشگاهی کشور عموماً از این استیضاح ناراضی است آن را سیاسی میداند و عملکرد فرجیدانا در وزارت علوم را در مجموع خود مثبت ارزیابی میکند. پیشتر -حدود یک ماه پیش- ۹۰۰ استاد دانشگاه در نامهای به رییس مجلس، حمایت خود را از وزیر علوم اعلام کرده بودند. روز دوشنبه ۲۷ مرداد نیز ۱۰۲۸ استاد دانشگاه در نامهای به روحانی، ضمن حمایت از فرجیدانا، از او خواستهاند این طرح را ناکام بگذارد. دانشجویان نیز یا در نامههایی با امضاهای جمعی، از وزیر علوم حمایت کردهاند و یا مانند دانشجویان و «جوانان اصلاحطلب هرمزگان» از نمایندهی منطقهی خود خواستهاند که امضایش را از استیضاح پس بگیرد.
با این وجود، مشکل بتوان پذیرفت که تغییر نظر نمایندگان در رابطه با استیضاح وزیر علوم، پاسخی به این خواست جامعهی دانشگاهی باشد. این حمایت از همان ابتدا از چشم نمایندگان مجلس پنهان نبود. اما چه اتفاقی افتاد که استیضاحی که ابتدا به نظر میرسید رأی اکثریت مجلس را با خود دارد، امروز از سوی نمایندگان همان مجلس، طرح و برنامهی عدهای نمایندهی تندرو قلمداد میشود؟ آیا «جزییاتی» که «ایلنا» وعده داده در مورد تخلفات وزارت علوم در دولت پیشین افشا کند، باعث این تغییر رویه شده و یا مذاکرات وزیر علوم با فراکسیون «رهروان ولایت» آنان را به این نتیجه رسانده است؟
“آمار تکاندهندهی بیکاری”
بر اساس گزارش خبرگزاری «مهر» در تاریخ دوشنبه ۲۷ مرداد، عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور نرخ بیکاری عمومی را ۱۲ تا ۱۳درصد و نرخ بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی را ۴۳درصد اعلام کرده است. وزیر کشور، بیکاری، حاشیهنشینی و بحران آب را سه عامل تنشزا در کشور میداند.
بر اساس همین گزارش، بر مبنای آخرین آمار از تعداد کل بیکاران کشور، یک میلیون و ۱۰۰هزار تن از آنان فارغالتحصیلان دانشگاهی هستند. کارشناسان بازار کار میگویند که به دلیل هجوم متولدین دههی ۶۰ به بازار کار و عدم امکان جذب تقاضای کار این گروه سنی، بازار کار هماکنون در یک شرایط بحرانی و نامناسب قرار دارد. در عین حال، متولدین دههی ۷۰ نیز وارد بازار کار شدهاند و امروز بخشی از دههی هفتادیها نیز متقاضی کار محسوب میشوند. علیرضا حیدری کارشناس بازار کار در گفتوگویی در ۱۹ مرداد با همین خبرگزاری گفته بود: “با ورود کارجویان دههی ۷۰ به بازار کار، سونامی جدیدی از تقاضا برای کار در راه است”.
«مهر» در همان گزارش ۱۹ مرداد نوشت که حسن روحانی در حاشیهی سفری به استان چهارمحال و بختیاری، آمار بیکاری در کشور را تکاندهنده خوانده و گفته است: از سال ۸۶ تا ۹۱ یک اشتغال خالص نداریم. اشتغال داشتهایم و به همان نسبت عدهای بیکار شدهاند و آمار به ما میگوید که در مجموع اشتغال صفر بوده است… اشتغال صفر یعنی فاجعهی بزرگ برای کشور. بیکاری بزرگترین معضل جامعهی امروز ما مثل خشکسالی و معضل محیط یست است”.
ابقای صادق لاریجانی بر ریاست قوهی قضاییه
روز پنجشنبه ۲۳ مرداد، علی خامنهای، طی حکمی ریاست صادق لاریجانی بر قوهی قضاییه را برای یک دورهی پنج سالهی دیگر تمدید کرد. وی در این حکم ضمن تکریم و قدردانی از تلاش «عالمانه و ارزشمند» لاریجانی از او خواست که ساز و کار مناسب را برای دسترسی همگان به “عدالت، مبارزه با فساد… و از همه مهمتر ایجاد امنیت اجتماعی” فراهم سازد و از این طریق “اجرای عدالت به معنای واقعی را به عمل نزدیک کند”. حسن روحانی نیز در پیامی انتصاب مجدد لاریجانی را تبریک گفت و آن را مهر تایید رهبر ایران بر “روند اصلاحات صورت گرفته در نظام حقوقی و دادرسی کشور” نامید. وی در عین حال آن را ” فرصتی بزرگ برای دستگاه قضا” دانست “تا به تناسب تحولات و شرایط اجتماعی جدیدی که با تحقق حماسهی سیاسی پدید آمده، عدالت و اعتدال را هرچه بیشتر قرین یکدیگر سازد”. روحانی در این پیام، اعتدال در امر قضا را “اجرای عدالت در استیفای حقوق شهروندان و تلاش برای استقرار حکومت قانون” دانست.
این در حالی است که دوران ریاست لاریجانی بر قوهی قضاییه، به روایت آمارها، همزمان است با افزایش صدور احکام اعدام، اجرای دوبارهی احکام اعدام در ملاء عام، صدور و اجرای احکام قطع عضو، صدور احکام سنگین برای فعالین جامعهی مدنی و روزنامهنگاران و… در طی پنج سال گذشته قوهی قضاییه بیش از هر زمان دیگری عرصهی جولان نهادهای امنیتی بود. اما در کارنامهی آقای لاریجانی در زمینهی پروندههای مربوط به مفاسد اقتصادی مانند پروندهی اختلاس سه هزار میلیارد تومانی، بیمهی ایران و بابک زنجانی، نیز نشانی از «اجرای عدالت» نمیتوان یافت. نام صادق لاریجانی در ماه مارس ۲۰۱۲ در کنار ۱۶ مقام دیگر ایرانی در «فهرست سیاه» اتحادیهی اروپا قرار گرفت و تحریم شد. بر مبنای بیانیهی اتحادیهی اروپا صادق لاریجانی به اتهام تایید و امضای حکم اعدام، سنگسار، قطع عضو بدن، شلاق، ریختن اسید در چشم متهم، در فهرست ناقضان حقوق بشر قرار گرفت”.
به این ترتیب باید پرسید که منظور آیتالله خامنهای از «اجرای عدالت به معنای واقعی» چیست و یا آنطور که حسن روحانی در پیام تبریک خود اشاره کرده، مهر تایید رهبر بر کدام اصلاحات در نظام حقوقی و دادرسی کشور خورده است؟
بند ۳۵۰ اوین
به دنبال اخبار مربوط به انتقال زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ اوین که گویا از یک ماه پیش با هدف انحلال این بند و تفکیک زندانیان «امنیتی» از زندانیان «سیاسی» صورت گرفته، روز سهشنبه ۲۱ مرداد ماه، سایت «کلمه» گزارش داد که ۵۰ تن از این زندانیان که پیش از این به بند هفت (بند مالی) منتقل شده بودند، به بخش قرنطینهی این بند منتقل شدهاند. در حالی که بخش قرنطینه به دلیل شرایط نامساعد و عدم وجود هرگونه امکانات زندگی، محل اسکان یکی دو روزه است. «جرس» هم در این رابطه مینویسد: این بند (بخش قرنطینه) زیرزمینی است با نور کم که حتی امکانات عادی یک بند عمومی مانند هواخوری و آشپزخانه را نیز ندارد. عطیه طاهری، همسر سعید متینپور یکی ز زندانیانی که به این بند منتقل شده، از قول همسر خود گفته است که به آنان اجازه ندادهاند حتی وسائل شخصیشان از قبیل مسواک و حوله را با خود به آن بند ببرند.
بر مبنای گزارش جرس، خانوادههای زندانیان میگویند که از اواخر سال ۹۲ تغییراتی در نحوهی ادارهی بند ۳۵۰ صورت گرفته که آنها را به بهبود وضع عزیزانشان امیدوار کرده است، اما نه تنها تغییری در جهت بهبود شرایط حاصل نشد، بلکه اواخر فرودین ماه (۲۸ فروردین) به طور وحشیانه به بند حمله کردند و پس از پیگیریها و درخواست مجازات مسببان این برخوردها، تنها شاهد پراکنده کردن زندانیان سیاسی و انتقال تک تک یا دستهجمعی آنها به بندهای غیر سیاسی بودهاند که همچنان ادامه دارد.
پیش از این نیز به دنبال این تغییرات و پروژهی انتقال زندانیان «عقیدتی و امنیتی» از بند ۳۵۰، سایت «مجذوبان نور» متعلق به دراویش گنابادی کمپینی با نام «کوچ دراویش از ایران به اوین» را سازمان داد که طی آن ۱۵۰۰ تن از این دراویش که ۹۰درصد آنان در ایران به سر میبرند، با امضای این کمپین، اعلام آمادگی کردند که در اعتراض به قانون شکنیها و تضییع حقوق زندانیان، به زندان اوین بروند.
اما روز چهارشنبه ۲۲ مرداد، یعنی یک روز پس از انتقال گروه دیگری از زندانیان بند ۳۵۰، یک بار دیگر سایت «کلمه» از هجوم ۶۰ مأمور گارد حفاظت زندان به بند ۳۵۰ به منظور بازرسی بند خبر داد. این هجوم ۶۰ نفره در حالی صورت گرفته که تنها ۶۲ زندانی در این بند باقی ماندهاند. بر اساس این گزارش، زندانیان بیش از سه ساعت، تا پایان بازرسی در یکی از سالنهای بند محصور شده و پس از بازرسی با تخریب و ضبط بیسابقهی اموال شخصیشان مواجه شدهاند. .
پدر یک زندانی آزاد شده
«جرس» در حاشیهی گزارش روز جمعه ۲۴ مرداد خود در این زمینه، گفتههای پدر پیمان کاسنژاد یکی از زندانیان بند ۳۵۰ و انتقال یافته به بند هفت را در رابطه با وضعیت فرزندش که چند روز پیش آزاد و در خیابان رها شده، منعکس کرده است. پدر پیمان میگوید: “چند روز پیش یکدفعه پیمان به ما زنگ زد که او را از زندان آزاد و در خیابان رها کردهاند، بدون این که هیچ خبری به ما بدهند. پیمان را بدون پول در خیابان رها کرده بودند. آزاد شدن هم که چه بگویم، اینقدر او را اذیت و آزار دادهاند که دیگر پیمان را نمیشناسیم. پیمان را بدون این که هیچ مشکلی داشته باشد به زندان بردند و الان بعد از سه سال یک آدم بیمار روحی و جسمی را در خیابان رها کردند. در این چند روز هم فقط دنبال درمان او بودم. اینقدر شکنجهاش کردهاند که من دیگر بچهی خودم را نمیشناسم حالا داریم دکتر روانپزشک میبریم و واقعا نمیدانم در این سه سال در زندان چه بر سرش آوردند”.
اظهار نگرانی از وضعیت صبا آذرپیک
دهها تن از فعالان مدنی و سیاسی و خانوادههای زندانیان سیاسی،روز دوشنبه ۲۷ مرداد، با انتشار نامهای خطاب به قوهی قضاییه، مجلس شورای اسلامی و دولت جمهوری اسلامی، ضمن ابراز نگرانی از وضعیت صبا آذرپیک، روزنامهنگار روزنامهی اعتماد و هفتهنامهی تجارت فردا، خواستار پیگیری و تضمین رعایت حقوق قانونی و شهروندی این روزنامهنگار محبوس، حق ملاقات و تماس وی با خانواده، اجازهی ملاقات وکیل صبا با او و دسترسی به پروندهاش شدهاند و در پایان از افکار عمومی طلب یاری کردهاند.
صبا آذرپیک بیش از ۸۰ روز است که دستگیر شده، اما تا کنون هیچ ارگانی مسئؤلیت بازداشت او را به عهده نگرفته و محل نگهداری وی اعلام نشده است. او در این مدت تنها دو بار با خانوادهاش تماس تلفنی گرفته است. نگرانیها نسبت به وضعیت صبا آذرپیک به ویژه از زمانی بیشتر شد که مادر صبا او را در حاشیهی جلسهی دادگاه برای چند دقیقه ملاقات کرد و وصعیت جسمی و روحی او را بسیار نگران کننده توصیف کرد.
توضیحات:
در آخرین لحظات تنظیم و انتشار این گزارش، خبر درگذشت شاعر گرانقدر ایران سیمین بهبهانی انتشار یافت. ضمن گرامیداشت یاد او، از آنجایی که گفتن از نقش وی و شعرهایش نیازمند تعمق بیشتری است، در گزارش بعدی به آن پرداخته خواهد شد.
در رابطه با تعلق مدال «فیلدز» که از آن به نام نوبل ریاضیات نام برده میشود به مریم میرزاخانی، مطلبی جداگانه تنظیم و منتشر شده و به همین دلیل در اینجا به آن اشارهای نشده است.
با توجه به انتشار هفتگی بولتن کارگری در همین سایت که بازتاب اخبار کارگری، اخبار مربوط به معیشت مزدبگیران جامعه و تحلیل و بررسی آنها را بر عهده دارد،، گذری به رویدادهای هفته، تلاش دارد بیشتر به رویداهای سیاسی، اجتماعی و جامعهی مدنی بپردازد.