اعدام غلامرضا خسروی
هفتهی گذشته متأسفانه با خبر اعدام آغاز شد. اعدام غلامرضا خسروی به اتهام «محاربه». غلامرضا خسروی که از زندانیان دههی ۶۰ بود، در سال ۸۶ یک بار دیگر به اتهام هواداری از مجاهدین و کمک مالی به تلویزیون این سازمان در رفسنجان بازداشت و در دادگاه به سه سال حبس تعزیزی و سه سال حبس تعلیقی و پس از اعتراض دادستان و بازجویان، به شش سال حبس تعزیری محکوم شده بود. اما مسئله به همینجا ختم نمیشود و در اثر اصرار بازجویان و دادستان، پرونده به تهران میرود. و در حالی که قاضی شعبهی ۲۶ دادگاه انقلاب تهران، اتهام محاربه را نمیپذیرد و رأی قبلی را قطعی اعلام میکند، این بار وزارت دفاع پا به میدان میگذرد و پرونده به شعبهی تجدیدنظر ۳۶ میرود و در نهایت قاضی پرونده که پیش از آن به وکیل غلامرضا خسروی گفته بود که این پرونده حکم اعدام ندارد، در سال ۸۹ حکم اعدام وی را صادر میکند.
خبر ابلاغ حکم اعدام غلامرضا خسروی و امکان اعدام وی، به سرعت تمام شبکههای اجتماعی ایران و رسانههای برونمرز را در برگرفت. تلاشهای خانوادهی وی و کنشگران مدنی برای نجات جان آقای خسروی، به سازمان عفو بینالملل نیز رسید و این سازمان در روز شنبه دهم خرداد در بیانیهای از مقامهای قضایی ایران خواست که اجرای این حکم را متوقف کنند. اما متاسفانه این تلاشها به جایی نرسید و در میان بهت و ناباوری خبر رسید که غلامرضا خسروی در بامداد روز یکشنبه ۱۱ خرداد اعدام شده است.
انگیزه برای اعدامهای سیاسی در طول ۳۵ سال حیات جمهوری اسلامی ایران و پیش از آن کم نبودهاند. اما آنچه در این میان برجسته است، همصدایی در محکوم کردن چنین اعدامهایی است که هرچه میگذرد، مرزهای بیشتری را میشکافد. اگر در سال ۶۷، اعدام هزاران زندانی، صدای رسایی را در ایران به گوش نرساند، امروز صداهای اعتراض به اعدام غلامرضا خسروی درون و برونمرز و حتی درون و بیرون حاکمیت را نیز درنوردیده است. شاید به همین خاطر است که یکی از انگیزههای اعدام غلامرضا خسروی را انتقام از زندانیان معترض بند ۳۵۰ اوین و خانوادههای آنان میدانند که با خبررسانی سریع و واکنش جامعهی مدنی و بینالمللی نقشههای آنان را نقش بر آب کردند. حملهای که به قصد ارعاب و هراس افکندن در دل کنشگران سیاسی و مدنی ایجاد شده بود و میخواست این پیام را از سوی نیروهای امنیتی به جامعهی بینالمللی نیز برساند که در زمنیهی رعایت حقوق بشر آب از آب تکان نخواهد خورد و دولت ایران در این زمینه کارهای نیست، به ضد خود بدل شد. و همصدایی و مقاومت زندانیان سیاسی از هر طیف و گروهی، پیامی شد بر ادامهی جنبش سبز و دمکراسیخواهی در زندان. مقاومتی که غلامرضا خسروی نیز در آن سهیم بود و هنگام فرستادنش به انفرادی به وی گوشزد کرده بودند که فراموش نکند چه حکمی دارد.
نسرین ستوده، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر در یادداشتی که در روز پنجشنبه ۱۵ خرداد در سایت روزآنلاین به چاپ رسیده، ضمن هشدار نسبت به اینکه دور جدیدی از حملات قضایی علیه فعالان مدنی و سیاسی آغاز شده، خواستار لغو کامل کلیهی احکام اعدام و به ویژه اعدامهای سیاسی در ایران شده است. در یادداشت وی آمده است: “فضای توأم با وحشتی که از چند روز پیش بر این زندانی (غلامرضا خسروی) و خانوادهاش حاکم شده بود، حکایت از آن دارد که این اعدام جز یک قدرتنمایی محض در قبال اعتراضات مردمی به حمله به بند زندانیان سیاسی نبوده است”.
احمد شهید گزارشگر ویژهی ایران نیز همراه با سه همکار خود، برانک لارو، گابریلا تاول و کریستوف هاینز در روز پنجشنبه ۱۵ خرداد در بیانیهای اعدام غلامرضا خسروی را محکوم و آن را نه تنها ناقض قوانین بینالملل، بلکه بر خلاف قوانین جزایی خود ایران دانستند که بر مبنای آن محارب کسی است که دست به اسلحه ببرد. در این بیانیه، هریک از این کارشناسان به جنبههایی از برخورد غیر عرفی و غیرقانونی در صدور و اجرای این حکم پرداختهاند و از جمهوری اسلامی خواستهاند که به اعدامها در ایران پایان داده شود.
توفان شدید در تهران
روزهای دوشنبه ۱۲ خرداد و جمعه ۱۶ خرداد دو توفان شدید تهران و حومه را فراگرفت. توفان در روز دوشنبه ۵ قربانی گرفت و زخمیها و خسارات بسیاری را در پایتخت ایران بر جای نهاد. در همان روز دوشنبه تا جمعه که توفان دوم روی داد، سازمان هواشناسی ایران احتمال تکرار وقوع توفان در تهران را برای روزهای آتی رد کرده بود.
از سوی دیگر، در حالی که اعضای شورای شهر تهران، از «سازمان مدیریت بحران شهر تهران» انتقاد کرده و این سئوال را طرح کردند که چرا ” در یک پدیدهی جوی که تنها ۲۵ دقیقه ادامه داشت، پنج تن فوت کرده و ۳۵۰ حادثه در شهر تهران رخ داده است”، احمد صادقی رییس این سازمان در گفتوگویی با خبرگزاری مهر، سازمان هواشناسی را مورد انتقاد قرار داده بود که نتوانسته توفان اخیر را پیشبینی کند. وی ضمن اینکه مدیریت بحران این توفان را خوب ارزیابی کرد، علت فوت پنچ شهروند تهرانی را ناشی از عدم آگاهی شهروندان در مورد پناهگیری مناسب دانست. وی در همین گفتوگو با اشاره به اینکه آبگرفتگی، سیل، نشست زمین و… از دیگر مخاطرات پیش روی تهران است، گفت: “مسئلهی اصلی در موضوع مدیریت بحران، حساسیت و مشارکت شهروندان است، اما متاسفانه شهروندان تهرانی نمیدانند که تهران شهری پرمخاطره است و نسبت به مخاطرات شهر حساسیتی ندارند. به همین دلیل آموشهایی که در زمینهی مدیریت بحران به شهروندان شده نیز تاثیرگذار نبوده است”.
علیرغم اینکه رییس سازمان مدیریت بحران تهران، عمده بار گناه و خطا را به دوش شهروندان تهرانی و عدم آگاهیشان میاندازد، وقوع دو طوفان پیدرپی در تهران، بار دیگر بحث ناامن بودن این کلانشهر را در برابر بلایای طبیعی پیش کشیده است. شیوهی ساختمانسازی و معماری تهران، گازکشی غیراستاندارد و بسیاری غیراستانداردهای دیگر ، تغییر شرایط جغرافیایی زیستبوم تهران و بیابانزایی و فرسایش خاک در اثر سدسازی بیرویه که این شهر را در حلقهی محاصرهی ماسهزارها قرار داده است، نگرانی کارشناسان محیط زیست را از بیپناهی این شهر در برابر بلایایی چون زلزله که سالهاست نسبت به وقوع آن هشدار میدهند، برانگیخته است.
انتشار فایل ویدئویی محمد علی جعفری در رابطه با انتخابات ۸۸
انتشار یک فایل ویدئویی ۵ دقیقه و ۲۰ ثانیهای از سخنرانی محمد علی جعفری فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در صفحهی فیسبوک محمد نوریزاد و تاکید این فرماندهی سپاه بر اینکه خط قرمز سپاه در انتخابات ۸۸ روی کار نیامدن مجدد اصلاحطلبان دوم خردادی بوده و اعتراف صریح وی به دخالت در انتخابات، بازتاب گستردهای در رسانههای بهویژه برونمرز پیدا کرد. تحلیلها از انگیزهی انتشار این ویدئو در این مقطع متفاوت بود. با توجه به اینکه این ویدئو در بحبوحهی اختلاف نظرها و کنش و واکنشهای دولت و اقتدارگرایان منتشر شد، برخی را نظر بر این است که هدف هشدار دادن به دولت روحانی است که اگر تند برود و تمکین نکند، سپاه آمادهی دخالت است. این تحلیل هم خیلی دور از واقعیت نیست که انتشار چنین ویدئویی، انتخابات آیندهی مجلس را نیز در نظر دارد و پیامی است به مردم که خط قرمزها کجا هستند و در حقیقت قصد دور کردن منتقدان از انتخابات مجلس است.
هیأت سیاسی و اجرایی سازمان فداییان خلق ایران اکثریت نیز طی بیانیهای ضمن هشدار نسبت به اینکه “انتشار سخنرانی فرماندهی سپاه در شرایط کنونی، میتواند زمینهچینی برای یک اقدام کودتایی دیگر توسط فرماندهان سپاه باشد؛ اقدامی که بخواهد دست و پای حسن روحانی را جمع کند و برای قبضهی مجلس در انتخابات آتی خیز بردارد”، سخنان سردار جعفری را اعتراف صریح و روشن به “کودتای انتخاباتی” دانسته و خوهان آن شده که برکناری فرماندهان کودتاگر، بازگشت سپاه به پادگانها، آزادی زندانیان سیاسی، رفع حصر به خواست عمومی تبدیل شوند.
مذاکرات دوجانبهی ایران و امریکا
در اواخر این هفته، خبر مذاکرات دوجانبهی ایران و امریکا بازتاب گستردهای به خصوص در رسانههای ایران داشت. بسیاری از روزنامهی صبح ایران از جمله اعتماد، شهروند، مردمسالاری، آفتاب یزد، اطلاعات، ایران و… این خبر را یا تیتر اول کردند و یا در صفحهی اول بازتاب دادند. این دیدار بنا بر اعلام وزیر امور خارجهی ایران، محمد جواد ظریف، در روزهای ۱۹ و ۲۰ خرداد (نهم و دهم ژوئن) در ژنو انجام خواهد گرفت. ویلیام برنز و وندی شرمن از اعضای هیأت مذاکره کنندهی امریکایی هستند. بر مبنای همین خبر، هیأتهای نمایندگی ایران و روسیه نیز در روزهای ۲۱ و ۲۲ خرداد (۱۱ و ۱۲ ژوئن) در رم، پایتخت ایتالیا مذاکراتی در ارتباط با برنامهی هستهای ایران خواهند داشت.
بحث بر سر میزان همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی
در حالی که یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در روز دوشنبه در بیانیهای خطاب به کشورهای عضو آژانس، از تعامل و همکاری ایران با این آژانس به منظور رفع ابهام از برنامهی هستهای خود، ابراز خرسندی کرده بود، در روز چهارشنبه چهاردهم خرداد، اتحادیهی اروپا در بیانیهای از ایران خواست سرعت همکاریاش با آژانس را بیشتر کند. نمایندهی امریکا در آژانس اتمی نیز در حین تکرار همین خواسته، اعلام کرده که ایران تاکنون «گامهای مثبتی» در همکاری با آژانس برداشته است. اما یک روز بعد، یعنی روز پنجشنبه ۱۵ خرداد، نمایندهی اسراییل در آژانس بینالمللی اتمی اعلام کرد که همکاری ایران با آژانس به «طرز غیرقابل قبولی» کند است و ایران را متهم کرد که برای پنهان کردن ماهیت اصلی فعالیتهای اتمیاش، اطلاعات نادرست به آژانس میدهد.
ظریف به عربستان سفر نمیکند
در همان روز ۱۲ خرداد، بنا بر گزارش خبرگزاریهای رسمی ایران، از جمله ایرنا، محمد جواد ظریف اعلام کرد که در چهارچوب نشست شورای همکاری کشورهای اسلامی، رسماً از سوی سعودالفیصل وزیر خارجهی عربستان به ریاض دعوت شده بود، اعلام کرد که به علت همزمانی نشست جده با مذاکرات اتمی ایران و کشورهای ۵+۱، به عربستان سفر نمیکند.
قرارداد کرسنت
در حالی که برخی از روزنامههای ایران از جمله خبرگزاری مهردر تاریخ یکشنبە ١٢ خرداد از قول وزیر صنعت، معدن و تجارت، خبر از محکومیت ۱۸میلیون دلاری ایران در پروندهی قرارداد کرسنت داده بود، وزارت نفت در یادداشتی خطاب به «دبیران سرویسهای اقتصادی صدا و سیما و خبرگزاریها و روزنامههای کثیرالانتشار» این خبر را در ١۴ خرداد تکذیب کرد.
بورسیههای غیرقانونی دولتهای نهم و دهم و کمیسیون تحقیق و تفحص بنیاد شهید
هنوز راه زیادی مانده تا ابعاد غارت منابع ملی و خیانت به سرمایههای ملی ایران در دوران هشتسالهی دولت احمدینژاد روشن شود، و خبرهایی که در چند ماه گذشته در این زمینه منتشر شدهاند، تنها گوشهای از این واقعیات تلخ هستند. دادن بورسیههای غیرقانونی برای خارج از کشور در حالی که دولت برای هر دانشجو بین ۶۰۰ تا یک میلیارد تومان هزینه میکند، تنها یکی از این موارد است. مجتبی صدیقی، معاون وزارت علوم و رییس سازمان امور دانشجویان اعلام کرد که در دولتهای نهم و دهم، در مجموع چهارهزار و ۲۳۸ بورس غیرقانونی برای داخل و خارج از ایران اعطا شده است. این تخلفات از در نظر نگرفتن شرط معدل تا شرط سنی را در برمیگیرد. صدیقی همچنین اعلام کرد که به ۳۰۰۲ دانشجو بدون شرکت در آزمون ورودی بورسیهی ورود به دورهی دکترا داده شده است. خبری که پیش از این نیز مورد اعتراض دانشجویان شرکت کننده در آزمون دورهی دکترا در سال ۹۱ قرار گرفته بود.
ماجرای فساد مالی
کی دیگر از این موارد، ماجرای فساد مالی در «بنیاد شهید» است که به گفتهی یکی از نمایندگان عضو کمیتهی تحقیق و تفحص مجلس از این بنیاد، ابعادی به مراتب تکاندهندهتر از پروندههای اختلاس سههزار میلیاردی و قضیهی بابک زنجانی و تأمین اجتماعی دارد و افشای این ابعاد میتواند مردم را شوکه کند.
همچنین بر اساس گزارش غلامعلی جعفرزاده عضو کمیسیون برنامه و بودجهی محاسبات مجلس، پرداخت پاداشهای خارج از عرف و عدم واریز اعتباراتی که باید به خزانه واریز میشد، تنها بخشی کوچک از تخلفهای دولت دهم در ماههای پایانی کار خود بوده است. غلامعلی جعفرزاده در همین زمینه میگوید: گزارشهای دیوان محاسبات تنها بخش کوچکی از دریای عظیم تخلفهای هشت سال گذشته است. در حالی که آمارهای وحشتناکی از تخلفهای مالی دولت گذشته وجود دارد که مردم را شوکه میکند.
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران یک بار دیگر همه را شوکه کرد
خبر دیگری که هفتهی گذشته شبکههای خبری ایران و حتی جهان را درنوردید، گزارش بهتبرانگیز صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در رابطه با مسیح علینژاد بود. در این خبر مسیح علینژاد به مصرف قرص روانگردان و کشف لباس در لندن متهم شده بود و خبر دیگری به او نسبت داده شد که تنها ساخته و پرداختهی اذهانی به غایت بیمار میتواند باشد. پس از آن نیز وحید بامینپور، یکی از مجریان صدا و سیما و از شاگردان خلف مصباح یزدی، در صفحهی فیسبوک خود، خانم علینژاد را رسما به «فحشا» متهم کرد. اتهامی که حتی موجب اعتراض برخی نیروهای حزبالله نزدیک به خود آقای بامینپور نیز شد.
تمام شواهد حاکی از آن است که بُعد گستردهای که صفحهی« آزادیهای یواشکی زنان در ایران» پیدا کرده، خشم و عصبانیت واپسگرایان را به حدی برانگیخته که بار دیگر مرزهای وقاحت پشت سر گذاشتهاند. البته خوشبختانه واکنشها در محکوم کردن این برخورد صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، چنان سریع و همهگیر بود که باز هم میتوان گفت تیرشان به سنگ خورد و قضیه نتیجهی عکس داد. ۷۰ روزنامهنگار ایرانی داخل و خارج از ایران نیز طی نامهای خطاب به سازمان گزارشگران بدون مرز و فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران، از این سازمانها خواستهاند که “در نبود سازمان صنفی و سندیکایی روزنامهنگاران در ایران و عدم امکان طرح شکایت در دستگاه قضایی ایران، به دفاع از حقوق روزنامهنگاران ایرانی دست به اقدام بزنند.
میماند تأثری دردناک از غلبهی چنین ذهنهای بیماری در «رسانهی ملی» کشور که اولین بار نیست از چنین روشهایی استفاده میکنند، اما هر بار چنان مرز پایبندی به اصول اخلاقی و اجتماعی را زیر پا مینهند که باز هم شوکآور است و دریغا که آخرین بار هم نخواهد بود.
در همین چهارچوب، جا دارد به نامهی صادقزیباکلام خطاب به احمد خاتمی در پاسخ به انتقادات وی به عملکرد فرهنگی دولت روحانی اشاره کرد. به نقل از سایت«کلمه» زیباکلام ضمن برشمردن بودجههای کلانی که در اختیار سازمانهایی چون سازمان تبلیغات اسلامی، مرکز خدمات حوزههای علمیه، سازمان اوقاف و خیریه، مؤسسهی نشر آثار حضرت امام خمینی، مؤسسهی آموزی و پژوهشی امام خمینی و… در بخشی از نامهی خود آورده است:
” جناب آیت الله سید احمد خاتمی ، بنده یکبار ندیدم که جنابعالی یا سایر ائمهی جمعه… محض خالی نبودن عریضه هم که شده یکبار از صدا و سیما، شورای عالی انقلاب فرهنگی، یک دوجین دستگاهها و نهادهای تبلیغاتی، شورای عالی حوزههای علمیه، سازمان تبلیغات اسلامی و …. توضیح بخواهند که در برابر آن ۳۰هزار میلیارد ریالی که از بیتالمال میگیرند، کدام گام جدی و اصولی را برای رشد، گسترش و ارتقاء فرهنگ کشور برداشتهاند…؟”
در پاسخ به آقای زیباکلام، شاید بتوان گفت که طبیعی است که تهیه و انتشار گزارشهایی از این دست که در بالا به آن اشاره شد، بودجه طلب میکند!
حمله محمد تقی مصباحیزدی به حسن روحانی
بحث میان حسن روحانی رییس جمهور، در بارهی حد دخالت در زندگی مردم و مخالفان این نگاه وی، این هفته نیز همچنان ادامه داشت و با توهین مستقیم محمد تفی مصباح یزدی به حسن روحانی، به اوج خود رسید. در واکنش به سخنان حسن روحانی که گفته بود دولت دینی آری، دین دولتی نه و تبلیغ دین را باید به دست علما و کارشناسان سپرد، مصباح یزدی خطاب به وی گفت: «مگر خود تو دینت را از کجا یاد گرفتهای؟ از فیضیه یا انگلستان”؟ لازم به یادآوری است که آقای مصباح یزدی، در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد، در سال ۸۸ در یکی از سخنرانیهایش گفته بود که پس از تنفیذ حکم رییس جمهور از سوی ولی فقیه “اطاعت از او نیز چون اطاعت از خداست”.
توضیح: با توجه به انتشار هفتگی بولتن کارگری در همین سایت که بازتاب اخبار کارگری، اخبار مربوط به معیشت مزدبگیران جامعه و تحلیل و بررسی آنها را بر عهده دارد، گذری به رویدادهای هفته، تلاش دارد بیشتر به رویداهای سیاسی، اجتماعی و جامعهی مدنی. بپردازد.