بعد از انتشار بیانیه شورای مرکزی، در بین برخی فعالین سیاسی این سئوال مطرح شده است که چرا سازمان از مردم دعوت نکرد که به لیست ائتلاف اصلاح طلبان ـ اعتدالیون رای دهند؟ چرا سازمان از هیچ لیست انتخاباتی حمایت نمی کند؟
ما به دلایل مختلف از جمله به دلایلی که در زیر آمده است اعلام کردیم که سازمان از هیچ لیست حمایت نمی کند:
١. انتخابات محل چالش برنامه ها است و با برنامه معنی پیدا می کند. در انتخابات، احزاب سیاسی با برنامه و شعارهای انتخاباتی وارد کارزار می شوند، به توضیح و تبلیغ آن ها می پردازند و می کوشند که رای گروه های وسیعی از مردم را نسبت به برنامه و لیست کاندیداهای ارائه شده اخذ نمایند. ما بارها در اعلامیه ها و بیانیه های سازمان خواستیم که جریان های شرکت کننده در انتخابات برنامه های خود را ارائه دهند. اما آن ها تنها به ارائه لیست و شعارهای کلی و برخأ بی محتوی اکتفا کردند. اصلاح طلبان نه برنامه انتخاباتی ارائه دادند و نه نیازی دیدند که به مردم بگویند کدام برنامه را پی خواهند گرفت. آن ها تمایز خود را با محافظه کاران نشان ندادند.
٢. اصلاح طلبان به جهت رد صلاحیت های گسترده، لیست خود را از افراد ناشناس و برخی چهره های اصول گرا پر کردند. حمایت از لیست معین مستلزم شناخت از اعضاء آن لیست و اعتماد به آن ها است. مسئولانه نیست که از مردم بخواهیم به لیستی رای دهند که اکثر آن ها را نمی شناسیم و امکان کسب اعتماد نسبت به آن ها را نداریم.
٣. لیست اصلاح طلبان فاقد چهره های با سابقه و با تجربه اصلاح طلب است که در صورت انتخاب، برآمد قوی در مجلس آتی داشته باشند، از اصلاحات دفاع کنند و برای تحقق مطالبات دمکراتیک مردم بکوشند.
۴. با رد صلاحیت ها و با چینشی که صورت گرفته است، ائتلاف اصلاح طلبان و اعتدالیون حتی در صورت مشارکت وسیع مردم، در موقعیت اقلیت مجلس قرار خواهند گرفت. همانند سه دوره قبلی. لیست اصلاح طلبان در این دوره بهتر از نمایندگان اصلاح طلب در سه دوره قبلی مجلس نیست. در سه دوره گذشته مجلس، صدائی از نمایندگان اصلاح طلب شنیده نمی شد.
بلوک قدرت فضای امنیتی سنگینی را برجامعه ما تحمیل کرده، راه های برآمد جمعی مردم و نیروهای سیاسی و مدنی را بسته و خط قرمزهای خود را تا درون اصلاح طلبان پیش برده اشت. تنها به اصلاح طلبانی امکان فعالیت داده می شود که خط قرمزهای خامنه ای و ارگان های امنیتی را رعایت کنند. مثل ندای ایرانیان. بلوک قدرت توانسته است “حداقل خواهی” را بر نیروهای اصلاح طلب و حامیان آن ها تحمیل کند.
انتخابات تنها محلی است که مردم امکان تاثیرگذاری بر روندهای سیاسی کشور را پیدا می کنند. نیروهای سیاسی و مدنی می خواهند از این امکان برای رهائی از چنگال بلوک قدرت بهره گیرند. اما بلوک حاکم در این انتخابات برای اصلاح طلبان سهم اندک و ناچیزی را قائل شده است. اصلاح طلبان و حامیان آن ها تن به این حداقل داده اند. ما به عنوان نیروی اپوزیسیون نمی خواهیم به “حداقل” بلوک قدرت تن بدهیم. نیروی وسیعی هم در جامعه وجود دارد که حاضر نیست در زیر خط قرمزهای ولی فقیه حرکت کند و با موج راه افتاده همراه شود. برای ما حفظ سیمای اپوزیسیون تحول طلب که حاضر نیست به حداقل های حکومت تن دهد، از اهمیت برخوردار است.
ما در مقابل نیروهائی که در انتخابات مجلس شورا به حداقل های تحمیل شده، تن داده اند، قرار نداریم. جایگاه آن ها با جایگاه ما متفاوت است. اما برخی از آن ها، خود را در موضع برحق می بینند و به جریان های سیاسی که در انتخابات شرکت نمی کنند، می تازند.
ارزیابی شما از انتخابات مجلس خبرگان و صف بندی های به وجود آمده در تهران چیست؟
از ابتدا مشخص بود که در انتخابات خبرگان در تهران صف بندی بین بلوک قدرت و بلوک رفسنجانی ـ روحانی شکل خواهد گرفت و در یک جانب این صف بندی نیروهای اعتدالی و در جانب دیگر مدافعان سرسخت ولایت مطلقه فقیه و ذوب شده در آن قرار خواهند داشت. یعنی صف بندی بین مشروعه خواهان و مشروطه طلبان در چارچوب حکومت فقها. یک طرف می خواهد تمام قدرت دست ولی فقیه باشد و طرف دیگر قدرت او را می خواهد مهار و نظارت پذیر کند. اگر هر دو بلوک با یاران خود وارد انتخابات می شدند، به احتمال زیاد نتیجه رای گیری به سود گرایش مشروطه طلب بود و بازنده این چالش ذوب شدگان در ولایت فقیه می بودند. در چنین حالتی اقلیت موثری حول رفسنجانی ـ روحانی شکل می گرفت که می توانست زمینه را برای تغییرات در کارکرد مجلس خبرگان فراهم آورد و در انتخاب جانشین خامنه ای نقش ایفاء کند. بلوک حاکم معنی و نتایج انتخابات را فهمید، یاران آندو را رد صلاحیت کرد و بازی را بهم زد.
با رد صلاحیت یاران رفسنجانی ـ روحانی، آن صف بندی به هم ریخت و انتخابات خبرگان عملأ به انتصاب نزدیک گردید. اما در مقابل، گرایش رای سلبی شکل گرفت. رای سلبی به مثلث جیم. این امر راس قدرت را نگران کرده است. اکنون انتخابات خبرگان به ویژه در تهران به محل زورآزمائی و وزن کشی تبدیل شده و فاقد مضمون قابل توجه ای است. جریان حاکم نیروهای خود را بسیج خواهد کرد تا نگذارد برنامه سلب رای از مثلث جیم جامه عمل پوشد.
نتیجه انتخابات مجلس خبرگان تا حدود زیادی روشن است. انتخابات مجلس خبرگان توسط خامنه ای، سپاه و شورای نگهبان مهندسی و چینش شده است. با رد صلاحیت ها، برتعداد نیروهای ذوب شده در ولایت در مجلس خبرگان آتی نسبت به مجلس کنونی افزوده خواهد شد. مشارکت وسیع مردم در انتخابات خبرگان، به تغییر جدی ترکیب آن منجر نخواهد شد.
برخی از دوستداران سازمان از رای سلبی در خبرگان دفاع می کنند و نسبت به سیاست سازمان مسئله دارند. چرا سازمان از رای سلبی در خبرگان دفاع ننمود؟
برخی از دوستداران انتظار داشتند که سازمان به گرایش رای سلبی بپیوندد. باید بگویم رای سلبی به معنی شرکت در انتخابات مجلس خبرگان است. بدون شرکت و رای دادن به کاندیداهای معین و لیست مورد حمایت رفسنجانی ـ روحانی، رای سلبی بی معنی است. کسانی که خود را سکولار می دانند و امروز دعوت به رای سلبی می کنند و یا می خواهند به آن عمل کنند، آن ها باید بگویند که بچه دلیلی در انتخابات خبرگان شرکت می کنند. انتخابات خبرگان میدان بازی نیروهای دمکرات و سکولار نیست. آیا حذف سه تن از افراطیون می تواند توجیه گر شرکت در انتخابات مجلسی باشد که وظیفه اصلی آن انتخاب ولی فقیه است؟ در این رابطه نسبت به برخورد دوستان چند نکته دارم:
١. دوستان از سازمان می خواهند در مجلسی شرکت کنند که برخاسته از سیستم سیاسی مبتنی برولایت فقیه است و می خواهد آن را تثبیت و ولی فقیه آینده را انتخاب کند. در حالی که سازمان با اساس ولایت فقیه مخالف است.
٢. این دریافت در بین دوستان به وجود آمده که گویا با شرکت در انتخابات خبرگان قادر خواهند شد که مثلث جیم را حذف کنند. اما می دانیم که جریان حاکم از امکانات گسترده و قدرت بالای بسیج نیرو برخوردار است. به گفته منتجبنیا: “تندروها در جلسات سری تصمیم گرفتند جمعیتی بالغ بر ۱ میلیون نفر را از روستاها به تهران بیاروند و بودجهای هم برای آن در نظر گرفتند تا آنها در تهران رای بدهند و آرای خود را بالا ببرند”.
٣. بسیجی که امروز برای حذف مثلث جیم صورت گرفته است، فردا اگر عملی نشود، شکست برای شرکت کنندگان در انتخابات به حساب آمده و نومیدی خواهد آفرید. آن موقع دوستانی که دعوت به حذف مثلث جیم کردند و یا برای حذف آن ها در انتخاب خبرگان شرکت نمودند، باید پاسخگو باشند.
۴. دعوت به حذف مثلث جیم به معنی رای دادن به لیستی است که ری شهری و دری نجف آبادی و نمایندگان خامنه ای در نهادهای جمهوری اسلامی جزو آن ها است. ری شهری حکم اعدام افسران حزب توده ایران را صادر کرده و در مقام وزیر اطلاعات در سال ۶۵ ضربه کاری به سازمان ما زده، صدها تن از اعضاء سازمان را دستگیر کرده و تعدادی از ان ها را به جوخه اعدام فرستاده است. او نقش مهمی در اعدام های سال ۶٧ داشت. دری نجف آبادی آمر قتل های زنجیره ای است. آندو جزو نیروهای راست افراطی به حساب می آیند. واقعأ جای سئوال است که چگونه می توان تحت عنوان حذف مثلث جیم به این جنایتکاران رای داد؟ چگونه می توان آن را توجیه کرد؟
امیدوارم دوستان ما که سکولار و دمکراتند و در سنگر مبارزه علیه ولایت فقیه قرار دارند، به پرنسیپ های نیروهای دمکرات و سکولار پای بند بمانند و به نمایندگان خامنه ای در نهادهای مختلف و به کسانی که در اعدام فدائی ها، توده ای ها، نویسندگان و فعالین سایر جریان های چپ و دمکرات نقش داشتند، رای ندهند. جای خوشحالی است که شورای مرکزی سازمان به طور روشن اعلام کرد که سازمان ما با اصل ولایت فقیه و سیستم سیاسی مبتنی بر آن مخالف است و موضع ما نسبت به انتخابات مجلس خبرگان، عدم شرکت است.
به نظر می رسد در انتخابات بین نیروهای دمکرات و سکولار برسر شرکت و عدم شرکت در انتخابات شکاف افتاده است. شما ان را چگونه می بینید؟
نیروهای دمکرات و سکولار در روند چند ماه گذشته مشارکت فعال داشتند. سازمان ما جزو این نیروها بود و در مقاطع مختلف بیانیه و اعلامیه داد و بر کاندیدا شدن احزاب و سازمان های سیاسی، فعالین جنبش های اجتماعی و نمایندگان گروه های مختلف صنفی و بر برنامه محوری انتخابات تاکید نمود. امروز بخشی از آن نیروها بر شرکت در انتخابات مجلس شورا تاکید دارند و بخش دیگر از رفتن به پای صندوق های رای اجتناب می کنند. اما این امر تاکتیکی و گذرا است و نباید اجازه داد که شکاف میان نیروهای سکولار و دمکرات که از استراتژی واحدی پیروی می کنند، عمق پیدا کند.