نتانیاهو، سرکردۀ ستمگرترین رژیم قرن حاضر، اکنون جنگی جنونآمیز را علیه میهن ما را آغاز کرده است. در نخستین ساعات بالاترین ردههای فرماندهان نیروهای مسلح، شماری از نخبگان هستهای و عده ای دیگر هدف قرار گرفته و جان باختهاند. حملات نظامی و جنایات هولناک اسراییل در غزه و لبنان و سوریه، اکنون در تهران و دیگر جاهای کشور تکرار شده است.
ابعاد این تجاوز نشان میدهد که از نظر قدرت نظامی و اطلاعاتی و کنترل صحنه جنگ، برتری با حاکمیت جمهوری اسلامی ایران نیست. ضمن تصریح حق مسلم ایران برای مقابله به مثل، ابعاد این حملات و خسارات ناشی از آن، نشان میدهد قدرت دفاعی و بازدارندۀ کشور چنان نیست که تهاجم نظامی وضعیت را به سود کشور ما تغییر دهد.
ضمن ابراز انزجار از این حملات و محکومیت تجاوز خیرهسرانۀ اسراییل، و همدردی با قربانیان، در این لحظات تاریخ ساز وظیفه خود میدانم آنچه به صلاح کشور است را در چهار عرصه با هممیهنانم در میان بگذارم:
۱- استراتژی جمهوری اسلامی در دهههای اخیر برای رقابت نظامی با دولت اسراییل و متحد اصلی آن کشور طراحی شده است. مقابلۀ نظامی از عهدۀ کشور ساخته نیست. ایران در قبال اسراییل باید سیاستی هماهنگ با ترکیه، عربستان و دیگر کشورهای عرب اتخاذ کند.
۲- سه دهه مقابلۀ نظامی با اسراییل و ادامۀ تحریمها توان اقتصادی و امکان پیشرفت کشور را تحلیل برده و حفظ حریم و امنیت کشور را هم به مخاطره افکنده است. موفقیت مذاکرات ایران و امریکا، لغو تحریمها و تعامل اقتصادی میان دو کشور همچنان از عمدهترین نیازهای سیاست خارجی کشور است.
۳- نظام سیاسی حاکم بر کشور ما مدتهاست به نظامی علیل و درمانده بدل شده است. و این در حالی است که هیچ نیروی جایگزینی هم که بتواند به تنهایی جایگزین نظام کنونی شود، در صحنه سیاست کشور نیست. مسئولیت اصلی گردانندگان نظام سیاسی در عرصۀ سیاست داخلی راهگشایی برای گفتگوی ملی و ساماندهی روند گذار صلح آمیز به نظامی مدرن، مردم بنیاد و منتخب مردم است.
۴- کنشگری مخالفان نظام سیاسی نیز در چشماندازهای پیش روی باید به ابراز انزجار از تجاوز اسراییل به کشور و محکومیت جنایات نتانیاهو محدود نشود و با تلاش برای تقویت همبستگی ملی همراه گردد. این تلاش ها زمانی سودمند است که به گفتوگوی ملی دامن زند و برای بهروز سازی نظام حاکم، و تطبیق آن با نیازهای بنیادین دفاعی، اقتصادی و سیاسی کشور، سمتگیری کند.
فرخ نگهدار
لندن- جمعه ۲۳ خرداد ۱۴۰۴