دوشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۴ - ۰۴:۴۱

دوشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۴ - ۰۴:۴۱

سرود «آرامش» یا نغمه‌ی کودک‌همسری؟
شهناز قراگزلو: قانونی که ازدواج در سنین کودکی را مجاز می‌داند، نه تنها از حقوق بنیادین کودک چشم‌پوشی می‌کند، بلکه به‌طور فعال زمینه‌ساز نقض آن‌هاست. ماده ۳۷ قانون «جوانی جمعیت»...
۱۹ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
سینمای پناهی و هنر قاچاق حقیقت...
سیاوش شهابی: جعفر پناهی، فیلمساز ایرانی، و مارتین اسکورسیزی، کارگردان افسانه‌ای، برای گفتگویی عمیق در مورد موانع، الهامات و قدرت فیلم تحت محدودیت‌های شدید، به گفتگو نشستند. این گفتگو که...
۱۸ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سیاوش شهابی
نویسنده: سیاوش شهابی
تأملی پیرامون نسبتِ ضدامپریالیسم؛ آزادی و عدالت اجتماعی در گفتمان چپ
سیاوش قائنی: کارزار چپ‌ستیزی در ایران تنها یک رقابت سیاسی ساده نیست؛ بلکه جنگی تمام‌عیار علیه حافظه، عدالت و امید جامعه است. هر نسل تازه‌ای که در راه عدالت و...
۱۷ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
به یاد دکتر سعید فراروی
فرخ نگهدار: سعید همزمان یک رکن موثر تشکل‌های مدنی‌ ایرانیان مقیم بریتانیا بود. سال‌ها برای تدوین و نشر منظم مجله علمی فرهنگی برانوش زحمت کشید. در اواخر دهه ۹۰ میلادی...
۱۷ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: فرخ نگهدار
نویسنده: فرخ نگهدار
بازدارندگی هسته‌ای؛ امنیت یا انزوا؟ | آیا ایران باید به سمت ساخت سلاح هسته‌ای برود؟ گفتگوی ملیحه محمدی و فرخ نگهدار
در این گفت‌وگوی چالشی از وحید فرخنده در برنامه «کلیدواژه» ملیحه محمدی و فرخ نگهدار درباره موضوعی حساس و سرنوشت‌ساز بحث می‌کنند: 🔹 آیا بازدارندگی هسته‌ای می‌تواند امنیت واقعی برای...
۱۷ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: وحید افراخته «کلیدواژه»
نویسنده: وحید افراخته «کلیدواژه»
فقر در ایران؛ آینه‌ای از نابرابری و تورم ساختاری
شهناز قراگزلو: گزارش تازه بانک جهانی نشان می‌دهد که فقر در ایران روندی ساختاری و فزاینده پیدا کرده است. ترکیب تورم مزمن، نابرابری درآمد، بحران منابع طبیعی و محدودیت‌های مالی...
۱۷ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
پیروزی چشم‌گیر زُهران مَم‌دانی، نشانهٔ توان‌مندی چپ شهری در قلب سرمایه‌داری
هر چند انتخاب مَم‌دانی جشن بزرگی برای چپ است، اما هم‌زمان آغاز آزمونی بزرگ نیز است. ساختار سرمایه تلاش خواهد کرد رادیکالیسم او را «مدنی» و عدالت‌خواهی‌اش را در پوشش...
۱۶ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

پیرامون تراژدی اخراج صدها هزار افغان‌ از ایران به انتظار داوری سخت فردا ننشینیم، در عمل به وظیفه‌ی امروزین بپاخیزیم!

اخراج‌های سازمانیافته گرچه همچون تندآبی از چند هفته پیش بر بستر افغان‌ستیزی نابکار در کشور جریان دارد، این روزها اما با برچسب خوردن اتهام «جاسوسی» برای مهاجرینی از افغان‌ها به نفع دشمن، سرعت باز بیشتری به خود گرفته است. پشتوانه‌ی موج‌های قبلی افغان‌ستیزی، بزرگ‌نمایی‌های حساب شده در مورد فقراتی از سرقت، قاچاق، تجاوز و قتل توسط این یا مهاجر افغان بود، حالا اما بیشرمانه بهانه را «همکاری‌ افغان‌ها» با اسرائیل قرار داده‌اند!

اخراج افغان‌ها از ایران، یکی از تندترین امواج تکراری خود را به نمایش گذاشته است. اجرای دستورات در این زمینه به خشن‌ترین روش‌ها جریان دارد و اخبار تکان‌دهنده‌ی بسیاری در این رابطه به گوش می‌رسد. اقدامات حکومتی برای بیرون راندن این جمعیت پناه آورده به ایران چونان کشور همسایه‌ا‌ی در دسترس و هم فرهنگ و هم‌زبان‌، البته هیچ هم جای شگفتی ندارد و چیزی جز دور دیگری از روندی مکرر نیست. آنچه که تازگی دارد، ابعاد بسیار گسترده‌ی اخراج‌‌ها در این دور از بیرون کردن‌ها‌ست. در اجرای فرامین آمرانه بالایی‌ها‌ برای عملی شدن هر چه سریع تصمیمات متخده، بی رحمی مامورین انتظامی و مرزبانی بیداد می‌کند و کمترین شفقتی در رفتارها دیده نمی‌شود که این خود، نشانگر بالا بودن تب افغان ستیزی و عملکرد روانشناسی طرد «بیگانه» در سطح کشور است. واقعیتی که حکومت در تولید و گسترش آن نقش اصلی را دارد.

وضعیت اکنون بگونه‌ای است که حتی بسیاری از مهاجرین افغان فرصت نیافته‌ و نمی‌یابند تا حداقل وسایل زندگی خود را هم که طی سال‌ها جان کندن در این کشور تهیه دیده‌اند با خود داشته باشند و به افغانستان منتقل کنند. احکام اخراج‌ها گرچه ظاهراً فقط باید شامل آنهایی باشد که اجازه‌ی اقامت در ایران را ندارند، اما کم هم نیست تعداد خانواده‌های افغان برای سال‌ها مقیم و شاغل در ایران که مجبور به ترک خانه و کاشانه‌ی خود شده‌ و می‌شوند. حکم اخراج حتی یقه خانواده‌‌هایی را هم می‌گیرد که در آن یکی از زوجین اصالتاً تبعه‌ی ایران است و آن دیگری هنوز نه موفق به دریافت مجوز اقامت در ایران. معنی اِعمال چنین ظلمی، فقط پاشاندن خانواده‌هایی و نقض هر حقوق انسانی در آنها نیست بلکه ستم در حق کودکانی است که حاصل چنین وصلتی هستند. این موج اخراج، باری مضاعف بر آن شرمی شده و می‌شود  که این حکومت با چنین اَعمالی بارها بر پیشانی مردم ایران نشانده است.

اخراج‌های سازمانیافته گرچه همچون تندآبی از چند هفته پیش بر بستر افغان‌ستیزی نابکار در کشور جریان دارد، این روزها اما با برچسب خوردن اتهام «جاسوسی» برای مهاجرینی از افغان‌ها به نفع دشمن، سرعت باز بیشتری به خود گرفته است. پشتوانه‌ی موج‌های قبلی افغان‌ستیزی، بزرگ‌نمایی‌های حساب شده در مورد فقراتی از سرقت، قاچاق، تجاوز و قتل توسط این یا مهاجر افغان بود، حالا اما بیشرمانه بهانه را «همکاری‌ افغان‌ها» با اسرائیل قرار داده‌اند! قبلاً هر کاسه و کوزه مربوط به انواع خلاف‌های ارتکابی ناقض امنیت اجتماعی در جمهوری اسلامی توسط خود شهروندان ایرانی بر سر افغان‌هایی می‌شکست که اتفاقا به دلیل موقعیت ناپایدارشان در ایران بمراتب محتاط تر و لذا بسی مقرراتی تر در قبال قانون و جامعه‌اند. اکنون اما افغان‌ستیزان حکومتی، با پهن کردن بساط «جاسوس‌یابی» در میان جامعه‌ی مهاجر افغان، دست‌آویز تازه‌ای برای تعیین تکلیف با توده‌ی بینوای مهاجر افغان عَلَم کرده‌اند. این شکست خوردگان رسوا که موساد اسرائیل تا مغز و قلب حکومت‌شان جاسوس نشانده است، طعمه را در آن ژنده پوش افغان می‌یابند تا هم او را بیچاره کنند و هم به بهانه افغان بودن این «جاسوس» مکشوف، به اخراج افغان‌ها وجهه‌ی ضرورت «ملی» بدهند.

البته در این تردیدی نیست که ورود انبوه افغان‌ها به ایران طی چند سال گذشته، فشار بیکباره‌ بر کشور وارد کرده و پاره عوارضی هم داشته و دارد که چشم پوشیدنی نیست. اما همانگونه که طی چند دهه‌ی گذشته، مهاجرین ثابت و فصلی افغان‌ها به ایران، نیروی کار تزریقی به گردونه‌ی اقتصادی کشور بوده‌اند و در گردش چرخ آن نقش داشته‌اند، اکنون هم که یا به دلیل سرکوبگری طالبانی و یا فرار از تنگدستی و فقر در افغانستان به ایران پناه آورده‌اند، می‌توانند طی برنامه‌ا‌ی سنجیده جذب اقتصاد و جامعه‌ی ما بشوند. مشکل اصلی، در واقع نه سیل مهاجرت افغان‌ها به کشور همسایه‌شان ایران، بلکه ناکارآمدی جمهوری اسلامی است در جذب سازمانیافته‌ی آنها. نیروی کار، ثروت افزاست و نه باری بر دوش تولید ملی هرگاه که تدبیر و کاردانی در کار باشد؛ چیزی که، در این نظام کیمیاست. بعلاوه، هر کشور مهاجر پذیر از این حق بین المللی برخوردار است که مطابق کنوانسیون‌های مربوط به مهاجرت پذیری، از سازمان ملل متحد درخواست کمک کند. بنابراین موج راه افتاده‌ی اخراج افغان‌ها هیچگونه توجیه قانونی، حقوقی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی چاره ناپذیر ندارد. آشفتگی‌های جمهوری اسلامی در این باره، سرریز ناکارآمدی‌های آن در اداره‌ی کشور و استفاده از امکانات پدید آمده برای ایران است.

در واقع اگر درست در واقعیت بنگریم رابطه‌ی جمهوری اسلامی با افغان‌ها را چنین خواهیم یافت: یا از میان فقر زده‌ها‌ی آنان، لشکر «فاطمیون» راه انداختن و گوشت دم توپ برای حفظ «هلال شیعی» در شامات تهیه دیدن و یا که تعدادی از آنها را در جهت مقاصد سرکوبگرانه‌ی خود تحت عنوان بسیج سازمان دادن. در همان حال اما و از طرف دیگر نیز، توسل به خشن‌ترین و گسترده ترین اخراج‌های چند صد هزاری علیه توده‌ی مهاجر افغان. در این راه نیز هر نوع اجحاف و ظلم بر آنان را روا می‌داند و می‌دارد و شرم‌آورتر اینکه، همه‌ی اینها به نام و خواست مردم عملی می‌شود. هم از اینرو، همان اندازه که افغان‌ستیزی مایه‌ی ننگ ایران است، مقابله با آن هم یک وظیفه‌ی ملی و انسانی برای هر ایرانی است. اخراج افغان‌ها از ایران که جزو زحمتکش‌ترین‌های حال حاضر کشور ما هستند آنهم به شکل فله‌ای، ایجاد فاجعه است و ارتکاب انواع جنایات در بطن آن و باید که علیه آن برخاست.

اما بر این نیز باید انگشت گذاشت که اگرچه در جامعه‌ی ما ناشی از هیستری افغان‌ستیزی، اعم از جهت داده شده از بالا و چه خودجوش در مناطقی از محل اسکان افغان‌ها، متاسفانه نیروی فریب خورده ضد افغان کم هم دیده‌ نمی‌شود، متقابلاً اما در سال‌های اخیر خرد و شعور متعالی افغان‌دوستی و دفاع از حقوق پناهندگی آنها در سطح جامعه بسی چشمگیر جلوه می‌کند. و این خود، نشانه‌ی بلوغ دمکراتیک در جامعه‌ی ایران و وجود نیروی چالش با خارجی‌ستیزی است که وجهی از رشد روحیه و منش آزادی خواهی و عدالت جویی در کشورمان به شمار می‌آید و جای خرسندی دارد.

بدانیم که تاریخ در مورد برخوردهای ستمگرانه‌ با افغان‌های مهاجر به ایران که در حال حاضر ستمگرانه‌تر از هر وقت دیگری جریان دارد، قضاوت بسیار تندی خواهد داشت. داوری‌ای که فقط هم یقه‌ی آمران و عاملان قدرت حاکم را نخواهد گرفت، بلکه متوجه آن بخش از ملت هم خواهد شد که حامی این تبهکاری دولت بودند و شدند. دلخوش ماندن به قضاوت تاریخ اما راه بجایی نمی‌برد. روشنگری‌ در همین امروز بمنظور بیداری مردمان فریب خورده دچار هیستری ضد افغان و راه اندازی جنبش مدنی جهت مقابله با سیاست افغان‌ستیزی حکومتی لازم است. این را، وظیفه‌ای تاخیرناپذیر خود قرار دهیم و در عمل به آن بکوشیم.

 

بهزاد کریمی ۱۴ تیر ماه ۱۴۰۴ برابر با ۳ ژوئیه ۲۰۲۵

 

تاریخ انتشار : ۱۲ تیر, ۱۴۰۴ ۸:۱۲ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

1 Comment

  1. بهمن و سودابه گفت:

    رفیق گرام،اینکه اخراجِ مهاجران سازمان‌یافته ست،در آن بحثی نیست،اما به انگیزه ای قوی‌تر واصلی،که پلتیکی هدفمند و امنیتی ست،اشاره ای نفرمودید،و آن پوششِ بسیار حساب شده ی این طوفان،در ناشناس ماندنِ عواملِ همدستِ داخلیِ اسراییل ست،که این بیچارگان و بسیاری از ناآگاهان و مغبون شدگان ایرانی ،به ابزار و گوشتِ دَم توپِ این سیاسان،بخدمت گرفته شده اند؛تا مشخصاً در چنین هرج ومرج و همهمه،از زیر ضرب و تاوان مرگبارش،بگریزند!

احضار و بازداشت کنشگران و کارشناسان مترقی، آزادی‌خواه، عدالت‌جو و میهن‌دوست کشورمان را به شدت محکوم می‌کنیم

احضار و بازداشت این روشنفکران هراس از گسترش و تعمیق نظرات عدالت‌خواهانۀ چپ و نیرویی میهن‌دوست، آزادی‌خواه و عدالت‌جو را نشان می‌دهد که به عنوان بخشی از جامعۀ مدنی ایران، روز به روز از مقبولیت بیشتری برخوردار می‌شوند.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

زُهران مَمْ‌دانی: صدای بلند «سوسیالیسم دموکراتیک» در سیاست مترقی چپ ماوراءبحار

گودرز اقتداری: زُهران بدون ترس از مارک یهود ستیزی در شهری‌که به جرات محل سکونت بیشترین تعداد و متمول‌ترین یهودیان آمریکاست، پرچم مبارزه با نسل‌کشی نتانیاهو و دولت صهیونیست اسراییل را بلند کرد و با استقبال جوانان یهودی و سایر اقشار مترقی یهودی نیویورک علیرغم عدم حمایت حزب دموکرات پشت کومو نماینده اصلی نسل دموکرات های سنتی را بخاک مالید. تنها اباما بود که نه بعنوان اعلام حمایت حزبی بلکه فقط با پیام ارزوی پیروزی چند روز قبل از انتخابات به او تلفن کرد.

مطالعه »

هیچ انقلابی از تلویزیون پخش نخواهد شد!

گودرز اقتداری: اکنون رییس جمهور ترامپ با حمایت اخلاقی که کمیته نروژی صلح نوبل به رهبر جدید اپوزیسیون ونزوئلا هدیه کرد، نیروی دریایی ایالات متحده را به دریای کارائیب گسیل داشته و حلقه محاصره نظامی حول تنها کشور نفت‌خیز منطقه را تنگ کرده است. در جهان یک قطبی قاره آمریکا نیروهای نظامی ایالات متحده بدنبال پا پس کشیدن اتحاد جماهیر شوروی از کوبا در ۱۹۶۳ هفت دهه است که رقیبی ندارند.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
WP Twitter Auto Publish Powered By : XYZScripts.com
آخرین مطالب

سرود «آرامش» یا نغمه‌ی کودک‌همسری؟

سینمای پناهی و هنر قاچاق حقیقت…

تأملی پیرامون نسبتِ ضدامپریالیسم؛ آزادی و عدالت اجتماعی در گفتمان چپ

به یاد دکتر سعید فراروی

بازدارندگی هسته‌ای؛ امنیت یا انزوا؟ | آیا ایران باید به سمت ساخت سلاح هسته‌ای برود؟ گفتگوی ملیحه محمدی و فرخ نگهدار

فقر در ایران؛ آینه‌ای از نابرابری و تورم ساختاری