دنیل لوی، مذاکرهکننده سابق صلح اسرائیل، آنچه که نتانیاهو با تشدید تنش اخیر خود امیدوار بود در اسرائیل و منطقه به دست آورد را شرح میدهد.
بهنقل از صفحه دنیل لوی در سامانه زیتیو
۱۹ ژوئیه ۲۰۲۵
پیش از سفر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، به واشنگتن دی سی در ۷ ژوئیه[i]، رسانههای اسرائیل مملو از گزارشهای پسزمینه و گمانهزنیهایی بود که از پیشرفت قریبالوقوع در روابط اسرائیل و سوریه خبر میداد. مفسران هشدار دادند که این شاید عادیسازی کامل به سبک توافق ابراهیم نباشد[ii]، اما مقامات ارشد در حال ملاقات بودند و نوعی پیمان عدم تجاوز مورد تایید ایالات متحده به عنوان گامی به سوی روابط در شرف وقوع بود.
برای حاکمان جدید سوریه، این ممکن است بهایی باشد که باید برای دونالد ترامپ به خاطر کنار گذاشتن تحریمهای ایالات متحده علیه این کشور، لغو عنوان تروریستی جبهه النصره، که با نام هیئت تحریر الشام نیز شناخته میشود، و برای دیدار او با احمد الشرع در ریاض در ماه مه بپردازند[iii].
برای اسرائیل اما این یک توجیه دیگر برای نتانیاهو خواهد بود که آنچه را نمیتوان با زور به دست آورد، با زور بیشتر میشود به دست آورد و روابط با کشورهای عربی را میتوان در بحبوحه جنگ نسلکشی اسرائیل علیه فلسطینیان به هم زد. یک امتیاز اضافی، تثبیت جایگاه بلامنازع اسرائیل به عنوان حاکمیت بر بلندیهای جولان خواهد بود[iv] – گواهی بر اینکه الحاق غیرقانونی سرزمینها توسط اسرائیل میتواند ادامه یابد. برداشت اسرائیلیها از برنامههایشان برای آینده کرانه باختری کاملاً واضح است.

بمباران وزارت دفاع سوریه در دمشق وسیله هواپیماهای اسرائیلی-۱۶ ژوئیه ۲۰۲۵.
اما هنوز یک هفته از خروج نتانیاهو از واشنگتن دی سی نگذشته بود که اسرائیل در حال بمباران مرکز دمشق بود[v]، وزیر امور یهودیان خارج از کشور، آمیخای چیکلی، الشرع را به ترور تهدید میکرد[vi] و وزیر دارایی، بزالل اسموتریچ، مشغول بازنشر پرچم اسرائیل در کنار پرچم سیشل بهجای پرچم دروز در رسانههای اجتماعی بود[vii] (با نگاهی دقیقتر، البته پرچم دروز با پرچم سیشل تفاوت دارد ولی همرنگ است، اما خب، شبیه هم به نظر میرسند و دقت اسرائیل در پرچمها مطمئناً نباید بالاتر از دقت آن در بمباران مدارس، کلیساها و مراکز توزیع کمک باشد.)
در همین حال، الشرع با رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، تماس تلفنی برقرار کرد[viii] و مخالفت مشترک خود را با اقدامات اسرائیل تکرار کردند. اوایل شنبه به وقت محلی، تام باراک، فرستاده ایالات متحده، و پس از او الشرع، توقف خصومتها، از جمله استقرار جزئی نیروهای سوری در جنوب را تأیید کردند – که مورد توافق جناحهای درگیر و همچنین اسرائیل و مورد تأیید کشورهای همسایه بود.
پس چرا اسرائیل این هفته دمشق را بمباران کرد؟
پسزمینه: ترامپ، سیاست داخلی و برنامههای غزه
برای درک مانورها و مواضع فعلی اسرائیل در قبال دمشق، لازم است نحوه برخورد نتانیاهو با ترامپ و نحوه مدیریت او در عرصه فلسطین و کل منطقه را بررسی کنیم.
نتانیاهو به واشنگتن رفت نه برای بستن توافق غزه، و نه حتی در درجه اول برای لذت بردن از یک پیروزی پس از جنگ ایران با رفیق جنگیاش در کاخ سفید. مطمئناً، یک هفته دوری از دادگاههای اسرائیل برای نخستوزیری که زیر بازجوییهای ناخوشایند در دادگاه فساد خود پژمرده شده بود[ix]، و با توجه به جایزه تعطیلات تابستانی دادگاه اسرائیل و پارلمان که از هفته آینده آغاز میشود و تا اکتبر ادامه دارد، بهواقع یک موهبت بود.

دیدار شام نتانیاهو با رییس جمهور ترامپ و اعضای کابینه اش-۷ ژوئیه ۲۰۲۵
جلسات نتانیاهو در واشنگتن دیسی در درجه اول برای آزمایش فضای مانور او و هدایت دستور کار برای آنچه در آینده پیش میآید، طراحی شده بود.
درست است که پس از جنگ ۱۲ روزه ایران[x]، نتانیاهو گزینههای سیاسی احتمالی دارد که قبلاً برای او وجود نداشت. او همچنین با سردردهای سیاسی جدیدی روبروست، زیرا تنش با جناحهای ارتدکس افراطی حریدی بر سر ثبتنام نظامی به اوج جدیدی رسیده است، و دو حزب ارتدکس افراطی رسماً از دولت خارج شدهاند[xi] (اگرچه مذاکرات ادامه دارد و هنوز نشانهای نیست که ائتلاف را تضعیف کند یا انتخابات را تحمیل نماید.)
اگر به نظر نتانیاهو برسد که این ممکن است چشمانداز سیاسی او را بهبود بخشد، به خصوص اگر انتخابات اجتنابناپذیر به نظر برسد، نخستوزیر اسرائیل ممکن است واقعاً به دنبال بستن این فصل از جنگ خود علیه فلسطینیان در غزه و تثبیت آتشبس باشد. اما او راه درازی تا رسیدن به این نتیجه دارد و ظاهراً قصد مداوم او طولانی کردن جنگ[xii]، ادامه کشتار، با یا بدون توقف آتشبس دیگر (که در آن تعداد دیگری از اسرائیلیهای زندانی در غزه آزاد میشوند) است. نتانیاهو ممکن است در طول تعطیلات تابستانی پارلمان با آتشبس موقت موافقت کند و قصد داشته باشد قبل از تشکیل مجدد کنست، دوباره غزه را بمباران کند.
این ادامه مخالفت نتانیاهو است که مانع آتشبس غزه میشود، نه چیزی بیشتر. منطقه جدید جمعآوری پناهندگان در رفح پیش از اخراجشان، یک هدف واقعی برای بخش بزرگی از دولت است و هم همزمان یک تحریک برای تضعیف مذاکرات.
بنابراین، یکی از مسائل پیچیده در مذاکرات آتشبس، افزایش سطح شفافیت در مورد نیات اسرائیل در مورد آوارگی فلسطینیها و هدف اعلامشده آشکارِ جمع کردن جمعیت در یک منطقه کوچک در نزدیکی مرز مصر قبل از جابهجایی و پاکسازی قومی به خارج از غزه است[xiii]. نتانیاهو و ائتلاف او تمایلی به پذیرش کامل آنچه که پیشرفت قابل توجه در پیشبرد این دستور کار میدانند، نخواهند داشت.
البته افق دید نتانیاهو فراتر از غزه است – سرعت مداخله چشمگیر اسرائیل در سوریه نیز از همین روست. نتانیاهو به مدت سه دهه روایتی داشته است که اگر ایران کوچک و مهار شود، بالهایش به اندازه کافی چیده شود، میتوان خاورمیانهای جدید و سازمانیافته متولد کرد. این موضعی نیست که او قصد داشته باشد آن را رها کند، چرا که اکنون ادعای پیروزی بر ایران و کشاندن ایالات متحده به جنگ را در کارنامه خود دارد. بنابراین، نتانیاهو شرطبندی خود در بازی حاصل جمع صفر[xiv] را در منطقه دو برابر میکند.
پایان بازی اسرائیل در سوریه چیست؟
اسرائیل تسلط خود را بر سوریه اعمال کرده است، با این دلیل که میتواند و هیچ رقیبی در منطقه ندارد که بخواهد در مقابلش بایستد.
سوریه هیچ تهدید نظامی برای اسرائیل ندارد. اسرائیل از زمان سقوط رژیم اسد، چندین بار به اهداف متعددی در آن کشور حمله کرده است و بمبارانهای آن بسیار بیشتر از زمانی است که اسد در قدرت بود. اکنون هم اسرائیل تصمیم گرفته است که حوزه اختیارات دولت مرکزی در دمشق نباید به بخشهایی از جنوب (یا جاهای دیگر که اسرائیل تعیین کند) گسترش یابد، پس اوضاع به همین منوال خواهد بود.
در زمینه سوریه، نتانیاهو از اینکه الشرع به عادیسازی نسبی روابط مورد نظر خودش عمل نکرده بود، ناامید شده بود. الشرع احتمالاً معتقد بود که گرم شدن روابط با اسرائیل در این برهه، هم در داخل (با تشویق مخالفت با حکومت او) و هم در منطقه (به عنوان مثال، در آنکارا) هزینههایی را به همراه خواهد داشت.

نیروی هوایی اسرائیل کاخ ریاست جمهوری سوریه را در دمشق بمباران میکند. ۱۶ ژوئیه ۲۰۲۵.
نتانیاهو به تازگی به الشرع یادآوری کرده که زانو نزدن چه هزینهای دارد. اسرائیل پیشنهاد صلح نمیدهد؛ بلکه پیشنهاد تسلیم میدهد. پس از آتشبس تازه اعلام شده، اسرائیل فشار خود را بر الشرع برای عادیسازی نسبی از سر خواهد گرفت و در عین حال به اشغال بخشهایی از جنوب سوریه فراتر از جولان که به طور غیرقانونی ضمیمه شده است، ادامه خواهد داد. البته، این در واقع آتشبس نیست؛ بلکه بیشتر لفاظی است (سوریه به اسرائیل شلیک نمیکرد) – این اسرائیل است که موافقت میکند برخی از اقدامات نظامی خود را تا زمانی که تصمیم دیگری بگیرد، متوقف کند و البته منافع آمریکا هم دائما در حال تغییر است. به عبارت دیگر، مدل غزه.
نتانیاهو همچنین میخواهد گزینههایی را در جبهههای مختلف برای بِرَند خود به عنوان یک رهبر دائمی جنگها حفظ کند.
مقامات اسرائیلی این ایده را برجسته کردهاند که این مداخله در مورد حفاظت از اقلیت دَروزی بوده است، که با توجه به جامعه کوچک دروزی در اسرائیل، اهمیت داخلی نیز دارد[xv]. دنبال کردن زبانی که سیاستمداران و مفسران اسرائیلی برای توصیف تحولات سوریه استفاده کردهاند[xvi]، ازجمله با اشاره به تهدیدهای کشتار و پاکسازی قومی جامعه دروزی بیشتر آشکار میشود. ظاهراً هیچ ظرفیتی برای نگاه به خود و یا طنزسیاهی درباره آنچه اسرائیل در درون خود انجام داده است وجود ندارد[xvii]. اما ادعاهای مطرح شده در مورد حمایت از دروزیها کاملاً دروغ نیست.
اهداف اسرائیل، به طور کلی، نه تنها ترجیح دادن به وجود کشورهایی است که ظرفیت دولت و حکومت مرکزی در آنها ضعیف است، بلکه تشویق به شکاف و تفرقه در امتداد خطوط قومی-مذهبی نیز هست. منطقهای با دولتهای قومی کوچکتر مورد استقبال قرار میگیرد – البته تا زمانی که فاقد برتری نظامی، فناوری یا سلاحهای هستهای باشند، که در حوزه اختیارات انحصاری دولت قومی یهودی است.
در مورد سوریه، این سناریو منجر به توانمندسازی جوامع دروزی، کرد و علوی به قیمت تضعیف دولت مرکزی خواهد بود. اسرائیل تنها کشوری نیست که الحاقطلبی را تشویق میکند؛ و حمایت آن همچنین شامل آنست که مبادا این کمکها منجر به دستیابی به موفقیتهای ملموس در جوامع جدید بشود.
این رویکردی است که به نظر میرسد با ترجیحات اسرائیل برای هرج و مرج آینده در ایران نیز همسو باشد. تغییر رژیم هدف واقعبینانهای نیست، اما رهبران اسرائیل ظاهراً فروپاشی دولت را به دلیل ادعاهای رقیب در مورد جوامع کرد، بلوچ، آذری و اهوازی ممکن میدانند. تاکنون البته آنها اشتباه کردهاند. ایرانیان پس از حملات ایالات متحده و اسرائیل عمدتاً به پرچم پیوستند[xviii] (چه کسی باور میکند!)، دولت به زانو درنیامد و عزم ایران در جبهههای هستهای و سایر جبههها ممکن است تقویت شده باشد.
در واقع، اسرائیل اخیراً تهدید به از سرگیری حملات علیه ایران کرده است[xix]. و تبلیغ فعال آن برای کشورهای ضعیف اطراف، همانطور که تبلیغات آن در مورد تهدیدهای عمدتاً خیالی و اعمال مناطق حائل در داخل خاک دیگران، سابقه طولانی دارد.
هدف اسرائیل در منطقه چیست؟ آیا موفق خواهد شد؟
دنبال کردن یک جنگ دائمی در چند جبهه توسط اسرائیل نسبتاً جدید است که به روش کار نتانیاهو در دوران اخیر تبدیل شده است.
میتوان آن را نسخه بهروز شده و بهبودیافته دکترین «دیوار آهنین» زئو جابوتینسکی، رهبر تجدیدنظرطلب صهیونیست، نامید. یکی از راههای درک این موضوع این است که اسرائیل به دنبال تثبیت خود به عنوان یک هژمون منطقهای است. اما هژمونی کاملاً این واقعیت را در بر نمیگیرد. هیچکس روایت اسرائیل را باور نمیکند؛ اسرائیل هیچ پروژه هژمونیک فراتر از قدرت نظامی بینظیر با ظرفیت فناوری، قدرت مالی و حمایت بیدریغ آمریکا از آن ندارد.
بنابراین اسرائیل حملات متعددی را در جبهههای مختلف انجام داده و از آزادی عمل نظامی گسترده خود در لبنان، سوریه و سراسر سرزمینهای فلسطین البته به کمک مالی یکطرفه آمریکا بهرهمند شده است. تبادلات با ایران کوتاهتر و دو طرفهتر بوده است، در حالی که اسرائیل نتوانسته حوثیها در یمن را (که متعهد به ادامه مقاومت خود تا زمان توقف اقدامات اسرائیل در غزه شدهاند) بازدارد.
تقریباً مطمئناً در جبهه فلسطین (که حیاتیترین مسئله برای صهیونیسم است) جاهطلبیهای اسرائیل بسیار گسترده و شاید فراتر از حد انتظار است – به دنبال یک تغییر برگشتناپذیر و پیروزی کامل در بازی پایانی، نه تنها در غزه، بلکه در کرانه باختری و اورشلیم شرقی نیز.
اگر قرار باشد در غزه آتشبس برقرار شود، احتمالاً باید انتظار تشدید بیشتر درگیریها علیه فلسطینیها در کرانه باختری را داشت. در آنجا در سال گذشته دهها هزار نفر آواره شدهاند[xx] (عمدتاً از اردوگاههای پناهندگان)، تخریب بیشتر زیرساختها و محدودیتهای بیشتر در دسترسی فلسطینیها به زمین وجود داشته است.
اما همانطور که استفن والت، استاد دانشگاه هاروارد، در مورد اسرائیل خاطرنشان کرده است[xxi] – قدرت هژمونیک بدون مشروعیت یا خویشتنداری، ناپایدار است و اسرائیل نشان داده است که قادر به نشان دادن «درجهای از شکیبایی» نیست. اسرائیل در ارائه پروژهای که دیگران در منطقه بتوانند با آن احساس راحتی کنند، شکست خورده است.
این سلطهای است که به شدت به ایالات متحده وابسته است – به عنوان مثال، نگاه بیاندازید به نیاز به یک تسمه نقاله ثابت از سلاحهای آمریکایی به اسرائیل، مداخله آمریکا برای حمایت از اسرائیل در برابر ایران، و همچنین میزان اقدامات دیپلماتیک آمریکا برای تضمین مصونیت اسرائیل و جلوگیری از هزینهها و پیامدهای اقدامات نسلکشی که مرتکب میشود.
نگرانکننده برای اسرائیل، این وابستگی درست زمانی به سطوح جدیدی میرسد که بحثهای درون سیاست ایالات متحده پیرامون اسرائیل شاهد تشدید نارضایتی در سمت دموکراتها[xxii] و اختلافات نوظهور در سمت MAGA بوده است[xxiii]، با تأثیرگذاران برجستهای که در خط گسل بین «اول آمریکا» و «اول اسرائیل» بازی میکنند. و این همزمان با تضعیف ژئوپلیتیکی شتابیافته خود ایالات متحده در صحنه جهانی است. این سهگانه احتمالی است – یک اسرائیل در معرض خطر و نیازمندتر در کنار یک آمریکای کمتر مایل و قادر به حمایت از او.

کریدور داوود یکی از طرح های درازمدت نتانیاهو و صهیونیستهای کابینهاش است که مناطق دروزینشین شمال اسرائیل از جولان و جنوب سوریه را تا مناطق کوردنشین سوریه و عراق به هم وصل میکند.
در همین حال، اخیراً حس تسلط اسرائیل بر منطقه با ادعاهایی مبنی بر اینکه بازارها برنده خود را در خاورمیانه تعیین کردهاند[xxiv]، بیشتر تقویت شده است، به طوری که بورس تلآویو بهترین بازده را از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ نشان داده است[xxv]. اینکه سرمایهداری میتواند در عجیبترین شرایط رشد کند، خبر جدیدی نیست، اما همانطور که آدام توز، مورخ اقتصادی، اشاره کرده است[xxvi]، موفقیتهای بازار میتواند آسیبپذیریهای عمیقتر را پنهان کند.
تلاش اسرائیل برای نشان دادن خود به عنوان کشوری شکستناپذیر و مصون از آسیب، اکنون چیزی است که نه تنها باید به هر قیمتی حفظ شود، مبادا فروپاشی آن چشمگیر باشد، بلکه به طور فزایندهای به تشدید این سفر به سمت نردبان تشدید تنش بستگی دارد.
تلاش اسرائیل برای اعمال این موقعیت هژمونیک، ضرورتاً توجه سایر بازیگران را جلب میکند و احتمال تشکیل اتحادهای جدید و قبلاً غیرقابل تصور برای جلوگیری از این تهدید ظاهراً لجامگسیخته که اسرائیل ایجاد میکند را به شدت برجسته میکند.
اکنون از اسرائیل میشنویم که ترکیه هدف بعدی است[xxvii]، اما ترکیه در حاشیه نخواهد نشست و منتظر این اتفاق نخواهد ماند. کشورهای بیشتری به این نتیجه خواهند رسید که اسرائیل بسیار خطرناک، بسیار خارج از کنترل و نیازمند مهار است[xxviii] (و با گذشت زمان، آنها به دنبال دستیابی به تجهیزات نظامی و فناوری برای مقابله با این چالش خواهند بود – عملکرد چشمگیر تجهیزات تأمینشده توسط چین در تبادل نظامی اخیر پاکستان با هند ارزش توجه دارد.)
با توجه به تشدید نیات و اقدامات اسرائیل نسبت به فلسطینیان و ظلمی که در غزه اعمال میکند، ممکن است سایرین را از اسرائیل بترساند، اما آنها بیشتر او را مورد انتقاد قرار میدهند تا احترام. نتیجهای که به طور فزایندهای گرفته میشود، آن است که جنایات جنگی اسرائیل و نفوذ اصلی بیثباتکننده و رادیکالکننده او در منطقه است که باید مهار شود.
این جایی نیست که اسرائیل پنج سال پس از امضای توافقنامه ابراهیم فکر میکرد باید باشد.
اسرائیل در حال دنبال کردن یک استراتژی پرخطر و پرمخاطره با نتایج حاصل از برد و باخت است. داستان ۲۱ ماه مصونیت از مجازات در طول نسلکشی در غزه و توانایی آن در بمباران چندین پایتخت دیگر و اخیراً دمشق، ممکن است نشان موفقیت دیده شود. اما پروژههای برد و باخت (مجموعه صفر) تمایل دارند که به مبتکران خود ضربه بزنند. ادامه کمپینهای نسلکشی به طور کلی پرهزینه است، چه رسد به زمانی که یک منطقه داخلی خصمانه وجود دارد. جامعه اسرائیل همچنان با آسیبپذیریهای متعدد، شک در تابآوری و آستانه تحمل پایین برای درد، دو قطبی شده است. در حالی که مسیر فعلی برای فلسطینیها فاجعهبار و برای دیگران نگرانکننده است، تصور نکنید که برای اسرائیل این بازی برد و باخت به خوبی پایان مییابد.
*****
دنیل لوی، یکی از نویسندگان Zeteo، مفسر سیاسی و رئیس پروژه ایالات متحده/خاورمیانه است. او به عنوان مذاکرهکننده اسرائیلی در مذاکرات صلح خدمت کرده و مشاور سابق دفتر نخستوزیر اسرائیل است. آخرین شهادت او در شورای امنیت سازمان ملل را میتوانید اینجا مشاهده کنید.
[i] https://www.reuters.com/world/middle-east/netanyahu-meet-trump-white-house-israel-hamas-discuss-ceasefire-2025-07-07/
[ii] https://www.haaretz.com/middle-east-news/2025-07-01/ty-article/.premium/israel-and-syria-both-want-a-deal-but-not-necessarily-the-same-one/00000197-c5e2-da62-a9ff-e7ff8cf50000
[iii] https://www.youtube.com/watch?v=jwiNHEVWEAc
[iv] https://www.timesofisrael.com/liveblog_entry/report-syria-not-demanding-golan-heights-as-part-of-deal-with-israel/
[v] https://www.aljazeera.com/video/newsfeed/2025/7/16/israel-targets-syrian-government-with-attack-on-damascus-military-hq
[vi] https://www.israelhayom.com/2025/07/15/israeli-minister-calls-for-elimination-of-syrian-president-al-sharaa/
[vii] https://x.com/Yonatan_Touval/status/1945508710341628034
[viii] https://x.com/Communications/status/1945855398172336167
[ix] https://zeteo.com/p/six-ways-trumps-bombing-of-iran-made
[x] https://zeteo.com/p/six-ways-trumps-bombing-of-iran-made
[xi] https://www.aljazeera.com/news/2025/7/16/israeli-ultra-orthodox-party-quits-government-as-netanyahu-loses-majority
[xii] https://www.timesofisrael.com/trump-hopes-for-gaza-deal-within-a-week-as-sources-allege-netanyahu-stalling/
[xiii] https://www.middleeasteye.net/explainers/israel-planned-new-city-rafah-concentration-camp-explained
[xiv] Zero sum game
[xv] https://www.aljazeera.com/video/newsfeed/2025/7/17/is-israel-using-the-druze-to-expand-its-hegemony-in-the-middle-east
[xvi] https://x.com/IsraeliPM/status/1945856798201717082
[xvii] https://x.com/israelmfa/status/1946117353479307497?s=48&t=vFua8I1G62NJS4MYKdBk-w
[xviii] https://zeteo.com/p/six-ways-trumps-bombing-of-iran-made
[xix] https://www.nytimes.com/2025/06/27/world/europe/israel-iran-enforcement-policy.html
[xx] https://news.un.org/en/story/2025/06/1164971
[xxi] https://foreignpolicy.com/2025/06/16/israel-iran-war-middle-east-hegemon/
[xxii] https://www.nytimes.com/2025/06/25/us/politics/democrats-divisions-iran-strikes.html
[xxiii] https://nymag.com/intelligencer/article/magas-deep-divide-over-israel-and-iran.html
[xxiv] https://www.ft.com/content/78b2d760-f90a-4349-b9f7-aab8b19f7b6f
[xxv] https://www.cnbc.com/2025/07/18/israels-stock-market-outperforms-middle-east-despite-multi-front-wars.html
[xxvi] https://substack.com/home/post/p-168347643
[xxvii] https://www.israelhayom.com/opinions/turkey-is-the-new-iran/
[xxviii] https://www.middleeasteye.net/news/most-turks-say-turkey-should-obtain-nuclear-weapons-poll