یکشنبه ۲ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۳:۴۶

یکشنبه ۲ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۳:۴۶

تغییر پارادایم،‌ محصول اراده گرایی ،‌ یا معلول تغییرشرایط و توازن قوا؟
ایران، همراه با بحرین، مصر، عراق، اردن، کویت، عمان، قطر، عربستان سعودی، سوریه، ترکیه، امارات متحده عربی و یمن—و با امکان گسترش به پاکستان، آسیای مرکزی و قفقاز—باید از این...
۲ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: م. نوید
نویسنده: م. نوید
آشتی ملی؛ فرصتی برای بازسازی اعتماد و عبور از بحران...
این بیانیه در اصل بر این نکته تأکید دارد که هیچ نیرویی به تنهایی قادر به عبور دادن کشور از بحران‌های کنونی نیست. دعوت به هم‌زیستی، پرهیز از خشونت و...
۲ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
بیانیه جبهه اصلاحات ایران| خودی‌ها، سیستمی در بحران را افشا می‌کنند!
آیا این اصلاح‌طلبان را قهرمان می‌کند؟ خیر. بسیاری از اصلاح‌طلبان در طراحی همین خانه نقش داشتند. در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ آنها از قوانین سرکوبگرانه علیه زنان و کارگران حمایت...
۲ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سیاوش شهابی
نویسنده: سیاوش شهابی
روز جهانی بشردوستی
در حالی که اسرائیل اعلام کرده آماده است غیرنظامیان را از مناطق درگیری به جنوب غزه منتقل کند، هزاران اسرائیلی در اعتراض به ادامه جنگ، به دعوت خانواده‌های گروگان‌ها، روز...
۲ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهرام رحمانی
نویسنده: بهرام رحمانی
اشغال غزّه؛ ادامهٔ جنایات اسراییل و ناتوانی جامعهٔ بین‌المللی
اشغال غزّه بخشی از سیاست راه‌بردی اسراییل است که با هدف انضمام سرزمین فلسطین به خاک اسراییل و در راستای جامهٔ عمل پوشاندن به رؤیای «اسراییل بزرگ» و اشغال و...
۲ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
کمونیستی که رومانی را به سوی سرمایه‌داری هدایت کرد
مرگ اولین رئیس دولت رومانی پساکمونیستی، یون ایلیسکو، یادآور تراژدی یک انقلاب ناتمام است، اما همچنین این درک را به همراه دارد که مسیر اروپای شرقی به سوی نئولیبرالیسم بی‌چالش...
۱ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
در هزار تویِ واژه
لبخندت در امتداد شب، طعم شیرین آلاله هایِ کوهسار است، بر ذائقهِ زنبورهای وحشی، کوهپایه های عطرآگین، و من ردِ تو را، از رهَنوردان مَست پرسیدم، آنان،  قله را نشانم...
۱ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: حسن جلالی
نویسنده: حسن جلالی

بیانیه جبهه اصلاحات ایران| خودی‌ها، سیستمی در بحران را افشا می‌کنند!

آیا این اصلاح‌طلبان را قهرمان می‌کند؟ خیر. بسیاری از اصلاح‌طلبان در طراحی همین خانه نقش داشتند. در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ آنها از قوانین سرکوبگرانه علیه زنان و کارگران حمایت یا آنها را تحمل می‌کردند...و با این حال، اهمیت این بیانیه، پاکی اخلاقی نیست؛ بلکه گواه سیاسی است. اگر حتی افراد داخلی سیستم اکنون خواستار عفو، پایان حصر خانگی، رسانه‌های آزاد، عقب‌نشینی دولت امنیتی و عقب‌نشینی ارتش از اقتصاد هستند، نشان می‌دهد که بحران حکومتداری چقدر گسترده و غیرقابل انکار شده است.

به نقل از آتش بعدی – ۲۳ اوت ۲۰۲۵

برگردان از گودرز اقتداری

کمتر از دو ماه پس از «آتش‌بس» بین ایران و اسرائیل، در ۱۷ اوت، جبهه اصلاحات ایران (شامل بیش از ۳۰ حزب و گروه سیاسی) بیانیه‌ای با عنوان «آشتی ملی: فرصتی طلایی برای تغییر و بازگشت به مردم» منتشر کرد که در آن گام‌های فوری و عملی برای اصلاحات ساختاری در سیاست داخلی و خارجی ارائه شده است.

بیانیه جبهه اصلاحات پس از چندین بیانیه و مقاله دیگر از چهره‌های برجسته سیاسی اصلاح‌طلب – از جمله حسن روحانی، رئیس‌جمهور سابق، محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه سابق، و میرحسین موسوی، تنها نخست‌وزیر ایران در طول جنگ ایران و عراق قبل از سیستم ریاست جمهوری – منتشر شد. آنها به روش خود، خواستار تغییر «سیستم حکومتی» شدند و از ایجاد مجلس مؤسسان، اصلاح قانون اساسی و برگزاری همه‌پرسی نام بردند. آنها استدلال کردند که «زمان تغییر الگو برای ایران فرا رسیده است» و این تغییرات باید از درون دولت آغاز شود.

بیانیه جبهه اصلاحات حدود یک ماه پس از سومین دیدار این ائتلاف با مسعود پزشکیان، رئیس جمهور میانه‌رو، منتشر شد.

بسیاری از افراد خارج از ایران ممکن است این جبهه اصلاحات را به خوبی نشناسند. آنها به معنای کلاسیک کلمه مخالف نیستند. بلکه آنها از درون رژیم هستند – معماران جمهوری اسلامی که پس از سال ۱۹۷۹ به ساخت بسیاری از نهادهای آن، از جمله قوانینی که به زنان، کارگران و مخالفان در دهه ۱۹۸۰ آسیب رساند، کمک کردند. و با این حال، از درون سیستم، اکنون فهرستی از خواسته‌ها را منتشر می‌کنند که مانند تصویر برداری با اشعه ایکس از کشوری در بحران عمیق است. این تناقض دقیقاً دلیل اهمیت این متن برای یک خواننده خارجی است.

این بیانیه خواستار اصلاحات ساختاری است، نه تغییرات کوچک ظاهری. این طرح با عفو عمومی آغاز می‌شود: آزادی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی، پایان دادن به حصر خانگی میرحسین موسوی و همسرش زهرا رهنورد، لغو ممنوعیت‌های سیاسی محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق، و توقف سرکوب منتقدان مسالمت‌آمیز. این طرح خواستار یک زبان حکومتی جدید است که بر توسعه ملی و کرامت – نان، رفاه و خدمات عمومی – به جای نبردهای ایدئولوژیک بی‌پایان متمرکز باشد. این طرح خواهان انحلال «نهادهای موازی» و بازگرداندن اقتدار واقعی به دولت منتخب است. این طرح خواستار بازگشت نیروهای نظامی به پادگان‌ها و ترک سیاست، اقتصاد و فرهنگ است. علاوه بر این، خواستار رویکردی جدید به امنیت داخلی، پایان دادن به برچسب «خودی/غیرخودی» و کاهش شدید نگاه امنیتی بر زندگی روزمره است. این طرح خواستار رسانه‌های آزاد، اصلاح صدا و سیما و حذف سانسور است. این طرح برابری قانونی برای زنان را فوری می‌داند، زیرا نیمی از جامعه تحت تبعیض و خشونت سیستماتیک زندگی می‌کنند. این طرح می‌گوید اقتصاد باید از دست الیگارشی وابسته به دولت خارج شده و به روی رقابت عادلانه و فرصت‌های برابر باز شود. در نهایت، این بیانیه به نفع کاهش تنش در سیاست خارجی استدلال می‌کند: جلوگیری از «بازگشت» تحریم‌های سازمان ملل، لغو تحریم‌های فعلی، پذیرش نظارت سرزده هسته‌ای در ازای لغو کامل تحریم‌ها، و عادی‌سازی روابط – از جمله مذاکرات مستقیم با ایالات متحده – در عین حال حمایت از راه‌حل دو کشور و یک فلسطین مستقل.

برای افرادی که ایران را از نزدیک دنبال نمی‌کنند، این نکات به یک حقیقت ساده تبدیل می‌شود: معماری سیاسی، اقتصادی و امنیتی کشور، زندگی عادی را مسدود می‌کند. اگر به عفو عمومی نیاز دارید، این بدان معناست که زندان‌ها هزاران نفر را به دلیل سخنرانی، سازماندهی یا اعتراض در خود جای داده‌اند. اگر به بازگشت ارتش به پادگان‌ها نیاز دارید، این بدان معناست که نهادهای نظامی و امنیتی بیش از حد سیاست و تجارت را اداره می‌کنند. اگر باید «به نهادهای موازی پایان دهید»، این بدان معناست که نهادهایی خارج از دسترس رأی‌دهندگان، بزرگترین تصمیمات را می‌گیرند. اگر باید «سانسور را حذف کنید»، این بدان معناست که بحث عمومی از قبل غیرممکن شده است. اگر باید «قوانین زنان را تغییر دهید»، این بدان معناست که نابرابری در قانون گنجانده شده است. یک اصلاح‌طلب داخلی این موارد را فهرست نمی‌کند مگر اینکه بحران شدید باشد.

اینجا باید در مورد چگونگی ناپدید شدن این تصویر در غرب صحبت کنم. تبلیغات راست‌گرایانه، ایران را به سه کلمه تقلیل می‌دهد: هسته‌ای، ترور، نیابتی. وقتی فقط از این دریچه نگاه می‌کنید، مبارزه در داخل ایران برای کرامت و نان، برای حقوق اتحادیه‌ها و کلاس‌های درس آزاد، برای استقلال زنان و حاکمیت قانون اساسی را از دست می‌دهید – مبارزاتی که روزانه در سراسر کشور اتفاق می‌افتد. از سوی دیگر، بخش‌هایی از چپ غربی، مبارزه ما را در پرونده دیگری در کابینه ضد امپریالیستی خود قرار می‌دهند. آنها هر اعتصاب، هر تحصن دانشجویی، هر راهپیمایی فمینیستی را به عنوان یک توطئه سیا یا موساد می‌بینند. این راحت است. به آنها اجازه می‌دهد پیچیدگی و درد واقعی تحمیل شده توسط یک دولت فاشیستی بر مردم خود را نادیده بگیرند. همچنین عاملیت میلیون‌ها نفری را که از پایین مقاومت می‌کنند – کارگران، معلمان، دانشجویان، اقلیت‌ها و خانواده‌های زندانیان و اعدام‌شدگان – را پاک می‌کند.

من دیده‌ام که این چارچوب‌ها چگونه در اتاق‌های رسانه‌ای اروپا عمل می‌کنند. سردبیران عاشق دوگانه‌های ساده هستند: «تغییر رژیم» در مقابل «ثبات»، «طرفدار آمریکا» در مقابل «ضد آمریکا». اما فهرست جبهه اصلاحات این دوگانه را رد می‌کند. اینها شعارهایی برای مخاطبان غربی نیستند. آنها خواسته‌های داخلی هستند که ساختار واقعی را آشکار می‌کنند: سانسور، اقتصاد نظامی‌شده، مجازات قضایی مخالفان، تبعیض جنسیتی و سیاست خارجی که معیشت مردم را با ایدئولوژی معامله می‌کند. به عبارت دیگر، فرزندان خود سیستم می‌گویند که خانه در آتش است.

آیا این اصلاح‌طلبان را قهرمان می‌کند؟ خیر. بسیاری از اصلاح‌طلبان در طراحی همین خانه نقش داشتند. در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ آنها از قوانین سرکوبگرانه علیه زنان و کارگران حمایت یا آنها را تحمل می‌کردند. در دوران تصدی خود، آنها اغلب با مراکز قدرت غیرمنتخب سازش می‌کردند. آنها از همان بازار سیاسی بسته‌ای که امروز سکولارها، جمهوری‌خواهان و چپ رادیکال را در هم می‌کوبد، سود بردند. اتحادیه‌ها، گروه‌های دانشجویی مستقل و جریان‌های سوسیالیستی دهه‌هاست که زندانی یا به فعالیت‌های زیرزمینی رانده شده‌اند. جمهوری‌خواهان سکولار و دیگر مخالفان عمدتاً در تبعید یا در شبکه‌های کوچک و پرخطر داخلی فعالیت می‌کنند. اصلاح‌طلبان وقتی نفوذ داشتند، کار چندانی برای باز کردن فضای قانونی برای این نیروها انجام ندادند.

و با این حال، اهمیت این بیانیه، پاکی اخلاقی نیست؛ بلکه گواه سیاسی است. اگر حتی افراد داخلی اکنون خواستار عفو، پایان حصر خانگی، رسانه‌های آزاد، عقب‌نشینی دولت امنیتی و عقب‌نشینی ارتش از اقتصاد هستند، نشان می‌دهد که بحران حکومتداری چقدر گسترده و غیرقابل انکار شده است. همچنین نکته‌ای حیاتی را برای خوانندگان خارجی نشان می‌دهد: تلاش برای تغییر، بومی ایران است. این هدیه‌ای از واشنگتن یا تل‌آویو نیست، آنطور که روایت نتانیاهو ادعا می‌کند. این تغییر از تجربه تورم، فساد، تحقیر و ترس؛ از غم مادران؛ از کلاس‌های درس تعطیل شده توسط نظارت؛ از اعتصاب‌هایی که با باتوم پاسخ داده می‌شوند؛ از زنانی که طبق قانون مجبور به زندگی به عنوان شهروندان درجه دو شده‌اند، ناشی می‌شود.

با این حال، در میان ایرانیان عادی، واکنش‌ها خاموش بود. سال‌ها سرخوردگی، بسیاری را نسبت به وعده‌های اصلاح‌طلبان بدبین کرده است. برخی از کاربران رسانه‌های اجتماعی این بیانیه را به عنوان صداقت دیرهنگام ستودند. دیگران به همدستی گذشته اصلاح‌طلبان با نظام اشاره کردند و پرسیدند که چرا اکنون باید به آنها اعتماد کرد. روزنامه‌های داخل ایران خاطرنشان کردند که واکنش عمومی ضعیف بوده است زیرا بسیاری از مردم دیگر باور ندارند که تغییر می‌تواند از درون نظام حاصل شود.

پس یک خواننده غیرایرانی با این موضوع چه باید بکند؟ اول، تبلیغات هر دو طرف را رد کنید. ایران را به یک پرونده هسته‌ای یا صفحه شطرنج برای قدرت‌های بزرگ تقلیل ندهید. دولت را صرفاً به این دلیل که در مقابل غرب ایستاده است، رمانتیک نکنید. دوم، فهرست را مانند نقشه‌ای از آنچه شکسته است بخوانید. هر نقطه یک در است: آن را باز کنید، و با یک جامعه زنده – خانواده‌های زندانیان سیاسی، مدافعان حقوق زنان، روزنامه‌نگاران مستقل، کارگران نفت و بیمارستان، دانشجویان و معلمان – روبرو خواهید شد. سوم، هر گام آینده را – نه با ژئوپلیتیک – بلکه با این معیار بسنجید که آیا ما را به سمت بازگشایی آن درها سوق می‌دهد: آزادی زندانیان، پایان دادن به سانسور، تأمین برابری زنان، کوچک کردن دولت امنیتی و بازگرداندن ارتش به مرزهای حرفه‌ای.

من ایران را ترک کردم تا به نوشتن ادامه دهم. از شما نمی‌خواهم که اردوگاه من را انتخاب کنید. از شما می‌خواهم که جامعه ما را با پیچیدگی‌ها و صداهای خاص خود ببینید. بیانیه جبهه اصلاحات تمام حقیقت نیست. اما پیامی آشکار از قلب رژیم است: نظام در بحران عمیقی گرفتار است و دیگر نمی‌توان مطالبات مردم را پشت هیچ تبلیغات شرقی یا غربی، چپ یا راستی پنهان کرد.

تاریخ انتشار : ۲ شهریور, ۱۴۰۴ ۹:۱۹ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کودتای دشمنان ایران در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سودای پوچ میراث‌داران آن

خانواده پهلوی بار دیگر در پی آن است که با پشتیبانی دشمنان بیگانهٔ ایران به قدرت بازگردد. اما جامعهٔ امروز ایران نه استبداد غالب ولایی و ناقض حقوق بشر را می‌طلبد و نه استبداد مغلوب سلطنتی مدرن و ناقض حقوق بشر را. خواست قاطبهٔ جامعهٔ مدنی و نیروهای مترقّی میهن ما برقراری جمهوری مبتنی بر دموکراسی، جدایی دین از حکومت، عدالت اجتماعی و حقوق بشر است.

ادامه »

افول قدرت‌های غربی از هولوکاست تا غزه

تصاویر استخوان‌های برجسته و چشمان فرورفته این کودکان، تنها پوسته فاجعه را نشان می‌دهد؛ عمق آن، خاموش‌شدن آهسته یک نسل است. پزشکان و متخصصان تغذیه هشدار داده‌اند: حتی اگر جنگ همین امروز متوقف شود، این کودکان با زخم‌های جبران‌ناپذیر جسمی و ذهنی، تا پایان عمر زندگی خواهند کرد

مطالعه »

قحطی در غزه؛ آیینۀ تمام‌نمای پوچی ادعاهای قدرت‌های غربی

نتانیاهو با چه اطمینانی، علیرغم اعتراض‌های بی‌سابقۀ جهانی به غزه لشکرکشی می‌کند؟ در حالی که جنبش صلح تا تل‌آویو گسترش یافته و اعتراض‌ها به ادامۀ جنگ و اشغال غزه ده‌ها هزار شهروند اسرائیلی را نیز به خیابان‌ها کشانده، وزیر دفاع کابینۀ جنایت‌کار نتانیاهو با تکیه بر کدام قدرت، چشم در چشم دوربین‌ها می‌گوید درهای جهنم را در غزه باز کرده است؟

مطالعه »

مشروطه، روایتی از رؤیای ناتمام مردم‌سالاری در چنبره سلطنت و شریعت

تجربه مشروطه در ایران، برخلاف مدل‌های غربی که با تفکیک نهاد دین از دولت و نهادینه‌سازی حقوق شهروندی همراه بود، نتوانست به الگویی برای تحقق سکولاریسم، پاسخ‌گویی و دموکراسی بدل شود. ساختار قدرت در ایران، به‌جای گذار به مردم‌سالاری، با مقاومت سنت‌های استبدادی و مذهبی، مسیر را به سوی تثبیت دوباره قدرت در شکل جدید هموار کرد.

مطالعه »
بیانیه ها

کودتای دشمنان ایران در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سودای پوچ میراث‌داران آن

خانواده پهلوی بار دیگر در پی آن است که با پشتیبانی دشمنان بیگانهٔ ایران به قدرت بازگردد. اما جامعهٔ امروز ایران نه استبداد غالب ولایی و ناقض حقوق بشر را می‌طلبد و نه استبداد مغلوب سلطنتی مدرن و ناقض حقوق بشر را. خواست قاطبهٔ جامعهٔ مدنی و نیروهای مترقّی میهن ما برقراری جمهوری مبتنی بر دموکراسی، جدایی دین از حکومت، عدالت اجتماعی و حقوق بشر است.

مطالعه »
پيام ها

«مرا بلند کن و بر شانه‌ات بنشان» رفیق حسن صانعی درگذشت!

حسن چهل سال پس از فاجعۀ پرپر شدن گل نورسیدۀ دخترش میترا به دست کوردلان، از دخترش، از گل دوست‌داشتنی زندگی‌اش، در پیوند با سرود انترناسیونال یاد می‌کند. آری فلسفۀ زندگی شخصی و سیاسی حسن در یک راستا قرار داشتند.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

تغییر پارادایم،‌ محصول اراده گرایی ،‌ یا معلول تغییرشرایط و توازن قوا؟

آشتی ملی؛ فرصتی برای بازسازی اعتماد و عبور از بحران…

بیانیه جبهه اصلاحات ایران| خودی‌ها، سیستمی در بحران را افشا می‌کنند!

روز جهانی بشردوستی

اشغال غزّه؛ ادامهٔ جنایات اسراییل و ناتوانی جامعهٔ بین‌المللی

کمونیستی که رومانی را به سوی سرمایه‌داری هدایت کرد