چهارشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۴ - ۰۳:۵۸

چهارشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۴ - ۰۳:۵۸

طرح ترامپ برای غزه؛ تهدید، اشغال نرم و استعمار اقتصادی
سیاوش قائنی: پاسداری از حقوق اساسی و استقلال سیاسی فلسطین تنها از رهگذر حمایت واقعی و نه صوری جامعه جهانی، و تمرکز بر حل ریشه‌ای و عادلانه مسائل سیاسی و...
۱۶ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
مارکس و جست‌وجوی رهایی در عصر سرمایه
مارکس در پسِ تحلیل‌ها، رویایی انسانی داشت: رهایی انسان از بیگانگی، بازگشت او به خویش، و همبستگی‌ای که از دل شناخت و آگاهی برمی‌خیزد، نه از ترس و اجبار. اندیشه‌اش...
۱۵ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
با فردا چه می کنید!
پرچمها دیگر در آتش نمی سوزند، دلواپسان-  زیرپوستی، خوشحالند، جیب های شان پُر از تحریم است، دست می کشم بر پوستِ شب، ماشه، در اینجا... فعال است....
۱۵ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: رحمان ـ ا
نویسنده: رحمان ـ ا
تداوم کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در هفته‌ی هشتادونهم در ۵۲ زندان، در آستانه‌ی روز جهانی علیه مجازات اعدام
کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»: شمار اعدام‌ها در یک سال گذشته، از اول اکتبر ۲۰۲۴ تا امروز، به ۱۶۹۵ نفر و از ابتدای سال ۱۴۰۴ در شش ماه و نیم...
۱۵ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام"
نویسنده: کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام"
آنجلا دیویس: مسیر آزادی و مبارزهٔ بی‌پایان او، از جنوب آمریکا تا قلب اروپا!
گروه کار زنان سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت): مبارزات این زن شجاع و آگاه گواه آن‌ست که عدالت جنسیتی، نژادی و اقتصادی همگی در هم تنیده و به هم پیوسته‌اند....
۱۵ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
اختلاف بر سر بودجه, ایالات متحده همچنان در تعطیلی است 
 کارشناسان نسبت به هفته‌ها رکود هشدار می‌دهند. وضعیت اختلاف بر سر بودجه ایالات متحده همچنان در بن‌بست است. هیچ توافقی در کنگره دیده نمی‌شود.
۱۵ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
«با آرزوی صلح و آشتی، عدالت و کرامت حقیقی برای همۀ انسان‌ها»
پخشان عزیزی: «دولت آمریکا در مرحلۀ نخست بایستی دست از جنگ‌طلبی، حمله و جنایت در منطقه برداشته و حمایت آشکار خود را از نسل‌کشی مردم بی‌گناه غزه قطع نموده و...
۱۵ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: پروین همتی
نویسنده: پروین همتی
غزه ترامپ

طرح ترامپ برای غزه؛ تهدید، اشغال نرم و استعمار اقتصادی

سیاوش قائنی: پاسداری از حقوق اساسی و استقلال سیاسی فلسطین تنها از رهگذر حمایت واقعی و نه صوری جامعه جهانی، و تمرکز بر حل ریشه‌ای و عادلانه مسائل سیاسی و حقوقی ممکن خواهد بود. هر پروژه‌ای که این مسیر را دور بزند و مسئله فلسطین را به سطح یک برنامه اقتصادی یا مدیریت فنی تقلیل دهد، نهایتاً فلسطینیان را در مسیری مشابه با بومیان آمریکا قرار خواهد داد؛ مسیری که در آن یک ملت کامل به حاشیه رانده شد و صدای تاریخی‌اش به تدریج ...

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، در تاریخ ۲۹ سپتامبر، همراه با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، در فضایی آمیخته با هیاهوی تبلیغاتی، طرح تازه‌ای با عنوان «پایان جنگ غزه» را معرفی کرد. این طرح که پس از اصلاحات گسترده‌ای از سوی نتانیاهو ارائه شد، از سوی ترامپ به‌عنوان «بهترین توافق ممکن» و بی‌سابقه تبلیغ شد. کشورهای غربی نیز، مطابق رویه همیشگی و در ادامه سیاست تبعیت از واشنگتن، موضعی مثبت نسبت به این طرح اتخاذ کردند، بی‌آنکه ضرورت‌ها و حقوق مشروع مردم فلسطین را در نظر بگیرند.

در همین حال، شماری از کشورهای عربی و مسلمان منطقه و فراتر از آن، از جمله مصر، اردن، قطر، عربستان سعودی، ترکیه، پاکستان، امارات متحده عربی، اندونزی و مالزی، به ‌ظاهر از طرح استقبال نشان دادند، اما موضع‌گیری آن‌ها بیش از آنکه بازتاب‌دهنده خواست واقعی و قلبی ملت‌هایشان یا همسویی با حقوق بنیادین فلسطینیان باشد، ناشی از ملاحظات ژئوپلیتیک و فشارهای مستقیم ایالات متحده ارزیابی می‌شود.

در مقابل، از همان ابتدا، شماری از شخصیت‌های بین‌المللی و گروه‌های فلسطینی با ابراز نگرانی نسبت به ماهیت کاملاً یک‌جانبه این طرح، هشدار داده‌اند. آنها تأکید کرده‌اند که از آنجا که سرنوشت استقلال کشور فلسطین در این طرح نادیده گرفته شده و مدیریت نوار غزه پس از جنگ نامشخص است، برخوردی هوشمندانه و محتاطانه با آن ضروری است. همچنین باید روشن کرد که هیچ طرحی که بدون رعایت حقوق بنیادین ملت فلسطین ـ حقوقی که بیش از هفت دهه زیر سایه اشغال، تبعیض و نابرابری پایمال شده‌اند ـ ارائه شود، نمی‌تواند راه‌حلی پایدار برای بحران غزه باشد.

هم‌اکنون جنبش اسلامی حماس در پاسخ به طرح پیشنهادی دونالد ترامپ برای پایان دادن به جنگ غزه اعلام کرده است’ که با برخی مفاد این طرح موافقت کرده و برخی دیگر را مشروط می‌داند.

بر اساس بیانیه رسمی حماس، این جنبش آمادگی دارد تمامی اسیران، چه زنده و چه بقایای اجساد، را – تحت شرایط میدانی لازم برای اجرای تبادل –  آزاد کند. همچنین حماس خود را برای ورود به مذاکرات با میانجی‌ها و واگذاری اداره نوار غزه به یک هیئت فلسطینی مستقل آماده کرده است. اما تأکید دارد که توقف جنگ، خروج کامل ارتش اسرائیل و جلوگیری از کوچاندن مردم فلسطین، پیش‌شرط هرگونه همکاری است.

این موضع نشان می‌دهد که حماس در حالی‌که در حوزه ‌های انسانی و اجرایی انعطاف نشان می‌دهد، حقوق ملی و آینده سیاسی فلسطین را تنها در چارچوب توافقی ملی و بر پایه قوانین بین‌المللی می‌پذیرد.

موضع اخیر حماس را می‌توان تلاشی هدفمند برای خنثی‌سازی فشارهای سیاسی و بی‌اثر کردن اولتیماتوم واشنگتن و متحدان عربی آن ــ به ‌ویژه قطر و ترکیه ــ دانست.

حماس با پذیرش محدود مفاد اجرایی طرح و مشروط کردن بخش‌های سیاسی، عملاً ابتکار ترامپ را بدون رد علنی، فاقد موضوعیت کرده است. چنین رویکردی از یک‌سو به حماس امکان می‌دهد فشارهای دیپلماتیک متحدان منطقه‌ای را کاهش دهد و از سوی دیگر، جایگاه خود را به‌عنوان بازیگری  در ساختار آینده فلسطین حفظ کند.

تأکید حماس بر اداره غزه توسط هیئتی مستقل فلسطینی، همراه با اصرار بر مشارکت در تعیین جزئیات آن، پاسخی مستقیم به سیاست اعلامی بنیامین نتانیاهو مبنی بر حذف کامل این گروه از ترتیبات پساجنگ و خلع سلاح آن است. از این منظر، موضع اخیر حماس را می‌توان نه پذیرش طرح ترامپ، بلکه نوعی مقاومت سیاسی هوشمندانه برای حفظ بقا و مشروعیت در شرایط پیچیده منطقه‌ای دانست.

در همان راستا، شماری از گروه‌های مقاومت فلسطین، پاسخ حماس به طرح ترامپ را به عنوان «موضع ملی مسئولانه» و حاصل مشورت‌های عمیق میان گروه‌ها تأیید کردند. آنها بر ضرورت وحدت و هماهنگی تمام گروه‌های فلسطینی تأکید کردند و خواستار اقدام فوری تشکیلات خودگردان برای تبدیل این گشایش دیپلماتیک به یک چارچوب سیاسی متحد شدند. این گروه‌ها پاسخ حماس را نه تنها گامی تعیین‌کننده در جهت پایان دادن به جنگ و تضمین حقوق و آرمان‌های ملی فلسطین ـ از جمله آزادی، استقلال و پایان اشغال ـ دانستند، بلکه آن را پیامی روشن به جامعه بین‌المللی و اسرائیل مبنی بر عزم ملت فلسطین برای احقاق حقوق خود و دفاع از آرمان‌های ملی قلمداد کردند.

تحلیل طرح ترامپ برای غزه: مفاد، اهداف و سابقه تاریخی

مفاد اصلی طرح ترامپ برای غزه

طرح پیشنهادی دونالد ترامپ برای نوار غزه بر سه محور اصلی طراحی شده است که همگی با هدف تثبیت سلطه اسرائیل و کاهش نقش سیاسی و نظامی جنبش‌های مقاومت فلسطینی تدوین شده‌اند.

۱. استقرار نیروهای بین‌المللی: این محور شامل حضور نظامی و امنیتی نیروهای بین‌المللی تحت هدایت آمریکا، با مشارکت اتحادیه اروپا و برخی کشورهای عربی منطقه است. وظیفه این نیروها مدیریت امنیت غزه و تضمین اجرای ترتیبات امنیتی اعلام‌شده است. نکته کلیدی در این بخش، هماهنگی کامل این نیروها با اسرائیل است، که عملاً حاکمیت و اختیار سیاسی غزه را محدود کرده و کنترل عملی امنیت نوار غزه را به اسرائیل و متحدان بین‌المللی آن می‌سپارد.

۲. خلع سلاح گروه‌های  فلسطینی: این محور شامل خلع سلاح کامل تمامی گروه‌های فلسطینی، تخریب زیرساخت‌های دفاعی حیاتی مانند تونل‌ها، انبارها و پایگاه‌های نظامی و همچنین اخراج یا حذف رهبران این جنبش ها. این بخش از طرح به صراحت هدف کاهش توان نظامی و بازدارندگی جنبش‌های مقاومت را دنبال می‌کند و تلاش دارد هرگونه امکان مقابله عملی با اسرائیل را از بین ببرد.

۳. ایجاد نهاد انتقالی برای اداره غزه: این نهاد موقت با مشارکت قدرت‌های خارجی و به ریاست مستقیم ترامپ اداره خواهد شد و مسئولیت تصمیم‌گیری در زمینه‌های سیاسی، امنیتی و اقتصادی غزه را به‌طور موقت برعهده خواهد داشت. این نهاد به‌عنوان جایگزین حاکمیت محلی و جنبش‌های فلسطینی معرفی شده و نقش واسطه و مدیر اجرایی را ایفا می‌کند.

اگرچه این مفاد تحت عنوان «صلح» و «امنیت» مطرح شده‌اند، تحلیلگران بر این باورند که هدف اصلی آن‌ها چیزی جز تضعیف مقاومت فلسطین، تثبیت اشغال اسرائیل، محدودسازی استقلال سیاسی و کاهش توانمندی‌های ملی مردم غزه نیست. به عبارت دیگر، طرح با پوشش بین‌المللی و شعار توسعه، عملاً بر استمرار سلطه خارجی و کنترل منابع و تصمیم‌گیری‌های داخلی غزه متمرکز است.

محتوای عملی و اهداف اقتصادی-اجتماعی طرح «ترامپ ریویرا»

طرح «ترامپ ریویرا» علاوه بر اهداف سیاسی و امنیتی، با محوریت اقتصادی نیز طراحی شده و با شعار «بازسازی و توسعه اقتصادی» غزه را به «ریویرای خاورمیانه» تشبیه کرده است. محتوای عملی این طرح شامل اقداماتی است که در نگاه نخست ممکن است با بازسازی و رفاه مردم مرتبط باشد، اما در واقع با هدف کنترل منابع، تغییر جمعیتی و تثبیت نفوذ سیاسی-اقتصادی قدرت‌های خارجی و اسرائیل طراحی شده‌اند:

– ساخت اقامتگاه‌های لوکس و برج‌های تجاری: عمدتاً برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی و ایجاد مناطق نمادین اقتصادی، بدون تمرکز واقعی بر رفاه عمومی و زیرساخت‌های پایدار انسانی.

– ایجاد مناطق آزاد اقتصادی و زیرساخت‌های فناورانه: بیشتر برای تسهیل فعالیت سرمایه‌گذاران خارجی و چندملیتی و محدودسازی تسلط دولت‌های محلی و مقاومت بر منابع اقتصادی غزه.

– پیشنهاد «مهاجرت داوطلبانه» با مشوق‌های مالی: به ظاهر بازسازی جمعیتی، اما در عمل زمینه کوچ کنترل‌شده بخشی از جمعیت فلسطینی و تغییر ترکیب جمعیتی منطقه را فراهم می‌کند.

– هدایت و مدیریت طرح توسط کنسرن‌های چندملیتی و اندیشکده‌های غربی مؤسسه تونی بلر برای تغییر جهانی (Tony Blair Institute for Global Change) نقش کلیدی در هدایت پروژه دارد و نشان‌دهنده محدودیت اختیار فلسطینیان در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی و سیاسی است.

همان‌گونه که در بخش مفاد طرح اشاره شد، این اقدامات نشان می‌دهد که هدف اصلی پروژه نه بازسازی و رفاه واقعی مردم، بلکه تثبیت سلطه اسرائیل، ایجاد وابستگی اقتصادی و محدودسازی قدرت مقاومت و حاکمیت ملی فلسطینیان است. از منظر تحلیلی، این طرح نمونه‌ای روشن از پیوند استراتژیک میان اشغالگری، کنترل اقتصادی و تغییر جمعیتی در مناطق تحت منازعه محسوب می‌شود.

سابقه تاریخی و زمینه‌های طرح

بحث درباره طرح‌های موسوم به «صلح» یا «بازسازی» برای فلسطین، به‌ویژه نوار غزه، سابقه‌ای طولانی و پیچیده دارد. از زمان امضای توافق‌نامه اسلو در دهه ۱۹۹۰ تاکنون، دولت‌های غربی و نهادهای بین‌المللی بارها تلاش کرده‌اند با ارائه برنامه‌هایی که ظاهراً با هدف ایجاد «ثبات» و «رفاه» معرفی می‌شوند، بحران فلسطین را مدیریت کنند. تجربه تاریخی نشان داده که این طرح‌ها غالباً نه تنها به کاهش رنج مردم فلسطین منجر نشده‌اند، بلکه در بسیاری موارد ابزاری برای تحکیم اشغال، محدودسازی حاکمیت محلی و تضعیف مقاومت ملی شده‌اند.

در این چارچوب، دونالد ترامپ در نخستین دوره ریاست جمهوری خود ابتکار مشهور به «معامله قرن» را ارائه کرد؛ برنامه‌ای که توسط جرد کوشنر طراحی شد و بدون مشارکت واقعی فلسطینیان و با تمرکز بر منافع اسرائیل و حامیان غربی آن معرفی گردید و نهایتاً شکست خورد. همان‌گونه که پیش‌تر اشاره شد، طرح جدید  «ترامپ ریویرا» در سال ۲۰۲۵، بازسازی همان سیاست‌ها با قالبی نوین و تمرکز بیشتر بر بازسازی اقتصادی و ایجاد وابستگی عملیاتی است. گزارش‌ها حاکی است که جرد کوشنر، در همکاری با مؤسسه تونی بلر برای تغییر جهانی، نقش کلیدی در طراحی این طرح ایفا کرده است و در تاریخ ۲۷ اوت ۲۰۲۵ نشستی در کاخ سفید میان ترامپ، بلر و کوشنر برگزار شد تا سیاست‌های پساجنگ غزه و مراحل اجرایی پروژه مورد بحث قرار گیرد.

پیوند با پروژه‌های پیشین و سیاست اشغالگری

طرح امروز  ترامپ تنها یک ابتکار نوین نیست، بلکه ادامه روندی است که از دهه‌های گذشته تحت عنوان «صلح اقتصادی» دنبال شده است؛ پروژه‌هایی که مسائل هویتی و سیاسی فلسطینیان را به نفع سرمایه‌گذاری و توسعه اقتصادی محدود کرده و اغلب کنترل منابع و سرنوشت مردم فلسطین را در اختیار قدرت‌های خارجی قرار داده‌اند. نمونه شاخص این روند، کمیته چهارجانبه صلح خاورمیانه بود که پس از سال‌های ۲۰۰۲–۲۰۰۳ تحت مدیریت تونی بلر، نخست‌وزیر پیشین بریتانیا، و با مشارکت سازمان ملل، اتحادیه اروپا و ایالات متحده شکل گرفت. این کمیته برنامه‌هایی اقتصادی و مدیریتی را به عنوان پیش‌شرط صلح معرفی می‌کرد، اما در عمل:

– اختیار تصمیم‌گیری اقتصادی و مدیریتی نوار غزه و کرانه باختری را محدود می‌ساخت؛

– توان حاکمیت محلی فلسطینیان و ظرفیت جنبش‌های مقاومت برای برنامه‌ریزی مستقل را کاهش می‌داد؛

– پروژه‌های اقتصادی را به ابزاری برای تثبیت نفوذ قدرت‌های خارجی و محدودسازی حقوق مردم فلسطین تبدیل می‌کرد.

این طرح‌ها، از جمله کمیته چهارجانبه و ابتکار «معامله قرن» دونالد ترامپ در نخستین دوره ریاست جمهوری، همگی با شکست مواجه شدند؛ چرا که بدون مشارکت واقعی فلسطینیان طراحی شده و حقوق، استقلال و هویت ملی آنان را نادیده گرفته بودند.

تحلیلگران برجسته، از جمله نائومی کلاین در  کتاب «دکترین شوک»، نشان داده‌اند که بحران‌ها و جنگ‌ها همواره فرصتی برای بازتنظیم اقتصادی و سیاسی فراهم می‌آورند و پروژه‌هایی مانند کمیته چهارجانبه، معامله قرن و اکنون «ترامپ ریویرا» نمونه‌هایی از «سرمایه‌داری فاجعه» هستند؛ جایی که ویرانی‌های انسانی و تخریب زیرساخت‌ها به ابزارهایی برای تصاحب اقتصادی، تثبیت نفوذ سیاسی-امنیتی و محدودسازی حقوق مردم بومی تبدیل می‌شوند.

بنابراین، همان‌گونه که پیش‌تر اشاره شد، «ترامپ ریویرا» بیش از آنکه پاسخی به نیازهای انسانی و ملی فلسطینیان باشد، در چارچوب منطق سرمایه‌داری جهانی و سیاست‌های اشغالگرایانه اسرائیل قابل فهم است و تداوم روندی است که دهه‌هاست هدف آن کنترل غزه و محدود کردن مقاومت و حاکمیت ملی فلسطینیان بوده است.

هشدار تاریخی و انسانی: چشم‌انداز فلسطین

تحلیلگران و متخصصان برجسته مسائل خاورمیانه و فلسطین با هشدارهای جدی و نگرانی عمیق یادآور می‌شوند که تداوم روندهای کنونی ـ به‌ویژه طرح‌های یک‌جانبه‌ای چون ابتکار ترامپ و سیاست‌های مبتنی بر اشغال، محاصره و محدودسازی حاکمیت فلسطینیان ـ می‌تواند در میان‌مدت و درازمدت، ملت فلسطین را در مسیری مشابه سرنوشت تاریخی بومیان قاره آمریکا قرار دهد. (Native Americans / Indigenous Peoples of North America)

تجربه‌های تاریخی نشان داده‌اند که چگونه مردمان بومی در اثر استعمار، سلب مالکیت، نابودی فرهنگی و فشارهای نظامی ـ سیاسی، به تدریج هویت و حق تعیین سرنوشت خود را از دست داده و به حاشیه‌نشینانی در سرزمین مادری خویش بدل شدند. بسیاری از صاحب‌نظران بیم آن دارند که چنین الگویی، در صورت استمرار سیاست‌های کنونی، بر ملت فلسطین نیز تحمیل شود.

این نگرانی صرفاً یک هشدار سیاسی نیست، بلکه هشداری تاریخی و انسانی است؛ هشداری که یادآور می‌شود ادامه فشارها و سیاست‌های تحمیلی می‌تواند فلسطینیان را از امکان حفظ استقلال، فرهنگ و حقوق بنیادین خویش محروم سازد. هرگونه توافق یا طرحی که صرفاً بر ابعاد اقتصادی، تغییرات اداری یا محدودسازی نظامی تمرکز داشته باشد و از پرداختن به ریشه‌های اشغال و محاصره غفلت کند، در عمل چیزی جز تحکیم «اشغال نرم» و فرسایش تدریجی هویت ملی فلسطینیان به همراه نخواهد داشت.

بنابراین، نتیجه‌گیری ناگزیر آن است که پاسداری از حقوق اساسی و استقلال سیاسی فلسطین تنها از رهگذر حمایت واقعی و نه صوری جامعه جهانی، و تمرکز بر حل ریشه‌ای و عادلانه مسائل سیاسی و حقوقی ممکن خواهد بود. هر پروژه‌ای که این مسیر را دور بزند و مسئله فلسطین را به سطح یک برنامه اقتصادی یا مدیریت فنی تقلیل دهد، نهایتاً فلسطینیان را در مسیری مشابه با بومیان آمریکا قرار خواهد داد؛ مسیری که در آن یک ملت کامل به حاشیه رانده شد و صدای تاریخی‌اش به تدریج تضعیف گردید.

حمایت از حقوق مشروع ملت فلسطین نمی‌تواند محدود به موضع‌گیری رهبران سیاسی باشد؛ تجربه تاریخی نشان می‌دهد که بسیاری از دولت‌های عربی و اسلامی به دلیل وابستگی‌های استراتژیک به ایالات متحده و دیگر قدرت‌های غربی، قادر به اتخاذ موضع مستقل و مؤثر نیستند. از این رو، نقش مردم کشورهای مسلمان و عرب، و همچنین افکار عمومی جهانی، اهمیت فزاینده‌ای دارد. این گروه‌ها باید با آگاهی کامل و بیداری مستمر، فشار خود را بر رهبران سیاسی افزایش دهند تا بر تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی و حفظ حقوق ملی و انسانی مردم فلسطین پافشاری کنند.

پیش از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، مسئله فلسطین در نظام بین‌الملل تا حد زیادی به حاشیه رانده شده و عملاً از دستور کار نهادها و قدرت‌های جهانی حذف شده بود. بااین‌حال، پس از این تاریخ، موجی گسترده از بیداری و آگاهی در میان افکار عمومی جهان نسبت به بحران فلسطین شکل گرفت؛ موجی که با بازتاب گسترده جنایات و پیامدهای انسانی اشغال، به افزایش بی‌سابقه انزجار جهانی از اشغالگری، سرکوب و نسل‌کشی فلسطینیان انجامید و بار دیگر مسئله فلسطین را به یکی از محورهای اصلی گفتمان سیاسی و اخلاقی جهان بدل ساخت.

پایداری و مقاومت مردم فلسطین، در کنار انزوای فزاینده اشغالگران و خیزش کم‌سابقه وجدان جمعی جهانی، نه‌تنها چهره واقعی اشغال و خشونت را آشکار ساخت، بلکه نهایتاً در شکل‌گیری تصمیم ایالات متحده برای پایان دادن به جنگ نیز نقش تعیین‌کننده‌ای ایفا کرد.

در چنین شرایطی، بیداری و همبستگی جهانی باید با رویکردی هماهنگ و هدفمند، بر ضرورت تشکیل دولت مستقل فلسطین و به‌رسمیت‌شناختن کامل حقوق ملی، سیاسی و انسانی مردم این سرزمین تأکید ورزد.

سیاوش قائنی

۱۲ مهر ۱۴۰۴

تاریخ انتشار : ۱۶ مهر, ۱۴۰۴ ۲:۰۵ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بنیان‌گذاری حزب توده ایران؛ برگ مهمی از تاریخ مبارزات چپ ایران

اکنون که در کنار بحران‌های کم‌سابقۀ داخلی، تهدیدات بزرگ خارجی نیز علیه میهن ما در جریان است، اهمیت همکاری، هم‌افزایی و هماهنگی همۀ نیروهای ملی و مردمی مترقی برای مقابله با تجاوزگری خارجی، استبداد داخلی و نیز برای مبارزه در راه صلح، عدالت اجتماعی، رفع فقر، تبعیض و فساد اهمیتی برجسته می‌یابد.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

قحطی در غزه؛ آیینۀ تمام‌نمای پوچی ادعاهای قدرت‌های غربی

نتانیاهو با چه اطمینانی، علیرغم اعتراض‌های بی‌سابقۀ جهانی به غزه لشکرکشی می‌کند؟ در حالی که جنبش صلح تا تل‌آویو گسترش یافته و اعتراض‌ها به ادامۀ جنگ و اشغال غزه ده‌ها هزار شهروند اسرائیلی را نیز به خیابان‌ها کشانده، وزیر دفاع کابینۀ جنایت‌کار نتانیاهو با تکیه بر کدام قدرت، چشم در چشم دوربین‌ها می‌گوید درهای جهنم را در غزه باز کرده است؟

مطالعه »

مصونیت اسرائیل از مجازات برای جنایات جنگی، قتل روزنامه‌نگاران بیشتری را دامن می‌زند…

گرچه من و سایر هم‌کارانم در شورای سردبیری سامانه کار به هیچ عنوان خود را خبرنگار یا ژورنالیست حرفه ای نمی دانیم ولی نمی‌توانیم درد و نگرانی عمیقمان را از آنچه بر سر راویان تاریخی این دوران منحوس وسیله دولت اسراییل و رژیم نسل کش نتانیاهو آمده است را پنهان کنیم. ما به همه روزنامه نگاران و عکاسان شریفی که در تمامی این دو سال از میدان جنایات غزه گزارش فرستاده اند درود می‌فرستیم و یاد قربانیان این نبرد نابرابر را گرامی می‌داریم.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

طرح ترامپ برای غزه؛ تهدید، اشغال نرم و استعمار اقتصادی

مارکس و جست‌وجوی رهایی در عصر سرمایه

با فردا چه می کنید!

تداوم کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در هفته‌ی هشتادونهم در ۵۲ زندان، در آستانه‌ی روز جهانی علیه مجازات اعدام

آنجلا دیویس: مسیر آزادی و مبارزهٔ بی‌پایان او، از جنوب آمریکا تا قلب اروپا!

اختلاف بر سر بودجه, ایالات متحده همچنان در تعطیلی است