سالروز ۷ اکتبر ۱۴۰۴ فرصتی است برای بازتاب پیامدهای درگیریها در غزه و تأکید بر ضرورت رعایت حقوق بشر و عدالت در منطقه غرب آسیا. طی دو سال گذشته، افکار عمومی جهانی شاهد گسترش فزاینده اعتراضات و خیزشهای بینالمللی در حمایت از حقوق مردم فلسطین و ابراز همبستگی انسانی با آسیبدیدگان بوده است. در روزهای اخیر و در آستانه این سالگرد، میلیونها نفر در سراسر جهان با حضور در خیابانها، اعتراض خود نسبت به جنایات و نسلکشی اسرائیل در غزه و دغدغههایشان برای صلح و عدالت در این منطقه را به نمایش گذاشتهاند.
این قیام جهانی، با حضور فیزیکی میلیونها معترض، نشاندهنده تحول بنیادین در افکار عمومی بینالمللی است و مؤید آن است که «مسئله فلسطین» پس از سالها غیبت از صدر اخبار، بار دیگر در کانون توجه جهانی قرار گرفته است.
عدالت کیهانی (cosmic justice)
نشریه معتبر اسرائیلی هاآرتص در تاریخ ۳ اکتبر ۲۰۲۵ مقالهای با عنوان «فلسطین در اروپا زنده است»
» حنین مجدلی Hanin Majadli نویسنده Palestine Is Alive in Europe«
چنین نوشت:
“Israelis returning from Europe report a shocking discovery: Palestine, erased by force in 1948, is present everywhere outside its borders – alive, colorful and tenacious.”
)Haaretz, Opinion Section, 2025(
ترجمه:
اسرائیلیهایی که از اروپا بازمیگردند، از کشفی تکاندهنده گزارش میدهند: فلسطین، که در سال ۱۹۴۸ با زور از میان برداشته شد، در بیرون از مرزهایش همهجا حضور دارد — زنده، رنگارنگ و سرسخت.
در این مقاله، حَنین مَجدَلی از روزنامهنگاران برجستهی عرباسرائیلی، با نگاهی انتقادی و شاعرانه به تحولات اخیر، شرح میدهد که چگونه مسئلهی فلسطین در خارج از مرزهای اسرائیل نهتنها فراموش نشده، بلکه به بخشی از وجدان عمومی جهانی تبدیل شده است.
او مینویسد که در خیابانهای اروپا، آمریکای لاتین و حتی استرالیا، پرچمها، نمادها، رستورانها، موسیقی و هنر فلسطینی حضوری چشمگیر دارند و مردم بسیاری، از ملیتها و فرهنگهای مختلف، با فلسطین احساس همبستگی میکنند. این بیداری و حضور را او «نوعی عدالت کیهانی» مینامد؛ عدالتی که در آن، حقیقتی که در سرزمین مادری سرکوب شده، در جهان بیرون دوباره جان میگیرد.
مجدلی یادآور میشود که بسیاری از اسرائیلیها وقتی از سفرهای خود به خارج بازمیگردند، با نوعی شگفتی روبهرو میشوند: در حالی که در اسرائیل، سخن گفتن از فلسطین غالباً با محدودیت و حذف همراه است، در اروپا «فلسطین زنده است»؛ حضوری واقعی، آزاد و پذیرفتهشده دارد.
او تأکید میکند که این «احیای جهانی فلسطین» نتیجهی جنگ غزه و بیداری وجدان بشری پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ است؛ رخدادی که سبب شد بسیاری از مردم جهان، فراتر از روایتهای رسمی، رنج و مقاومت فلسطینیان را به چشم خود ببینند و با آن همدلی کنند.
چگونه این عدالت کیهانی پدید آمد؟
از آغاز درگیریها میان اسرائیل و غزه در اکتبر ۲۰۲۳، ابعاد انسانی و ساختاری این جنگ، یکی از فاجعهبارترین بحرانهای معاصر را رقم زده است. بنا بر برآوردهای منتشرشده در نشریه معتبر پزشکی لانست، تا تابستان ۲۰۲۵ شمار قربانیان فلسطینی در نوار غزه به بیش از ۶۴ هزار نفر رسیده است؛ آماری که حدود ۴۰ درصد بالاتر از ارقام رسمی وزارت بهداشت غزه ارزیابی میشود. بر اساس همین پژوهش، بیش از نیمی از کشتهشدگان را زنان، کودکان و سالمندان تشکیل میدهند، که این امر نشانگر ماهیت غیرنظامی بخش اعظم قربانیان است. لانست در تحلیلی تکمیلی تأکید میکند که در صورت احتساب مرگهای غیرمستقیم ناشی از تخریب زیرساختهای حیاتی، از جمله فروپاشی نظام درمانی، کمبود دارو، بحران تغذیه، آلودگی آب و گسترش بیماریهای واگیردار، شمار واقعی تلفات ممکن است از ۱۸۶ هزار نفر فراتر رود.
این دادهها که در چارچوب معیارهای بینالمللی «جنایت جنگی» و «نقض فاحش حقوق بشر» قابل تحلیلاند، موجب بازتعریف گستردهای در نگرش افکار عمومی جهانی نسبت به مسئلهی فلسطین شدهاند. در حالیکه پیشتر، روایت رسمی دولتها و رسانههای غربی تمایل داشت رنج مردم غزه را در حاشیه نگاه دارد، اکنون با انتشار این مستندات علمی و حقوقی، بحران غزه به نماد آزمون وجدان بشری در قرن بیستویکم تبدیل شده است. از این منظر، آنچه حنین مجدلی در مقالهی خود از آن بهعنوان «عدالت کیهانی» یاد میکند، در واقع اشارهای استعاری به همین دگرگونی اخلاقی و معرفتی دارد: فرآیندی که طی آن، حقیقت سرکوبشدهی فلسطین از دل ویرانیها و سانسور رسانهای برمیخیزد و در سطح جهانی احیا میشود — نه بهعنوان مسئلهای صرفاً سیاسی، بلکه بهمثابه بازتابی از وجدان جمعی و عدالت جهانی.
افزایش اعتراضات جهانی و تکوین وجدان جمعی
مطالعات نهادهایی مانند ACLED نشان میدهد که اعتراضات حامی فلسطین در سراسر جهان در سالهای اخیر افزایش قابل توجهی داشتهاند. بین ماه مه تا سپتامبر ۲۰۲۵، تعداد تظاهرات نسبت به پنج ماه پیش از آن ۴۳ درصد افزایش یافته است.
در اروپا، تعداد تجمعات از ۷۸۰ مورد بین دسامبر ۲۰۲۴ تا آوریل ۲۰۲۵ به حدود ۲٬۰۶۶ تجمع در پنج ماه بعد رسید، یعنی میانگین حدود ۱۵ تظاهرات در روز. دانشگاهها و نهادهای علمی نیز شاهد اشغالها، قطع همکاریها و تحریمهای علمی علیه موسسات اسرائیلی بودند؛ بهعنوان نمونه، دانشگاه اوترخت هلند از مارس ۲۰۲۵ بخشی از محوطه خود را به اشغال دانشجویان و استادان معترض درآورد.

دو سال تظاهرات در عرصه جهانی در پشتیبانی از فلسطین
این خیزش تنها محدود به خیابانها نیست؛ دانشگاهها، مراکز علمی و نهادهای فرهنگی نیز به کانونهای مقاومت مدنی و اخلاقی تبدیل شدهاند. از جمله در هلند، دانشگاه اوترخت از مارس ۲۰۲۵ شاهد اشغال بخشی از محوطهی خود توسط دانشجویان و استادانی بود که در اعتراض به همکاری علمی با نهادهای اسرائیلی، خواستار قطع روابط آکادمیک، تحریم دانشگاهی و بازنگری در اصول اخلاق پژوهش جهانی شدند. پدیدهای مشابه در بریتانیا، فرانسه، ایالات متحده، شیلی و آفریقای جنوبی نیز تکرار شد و نشان داد که گفتمان فلسطین دیگر صرفاً سیاسی نیست، بلکه به پرسشی اخلاقی، دانشگاهی و تمدنی تبدیل شده است.
در سطحی کلانتر، این جنبش جهانی محصول انباشت تاریخی نارضایتیها، بیاعتمادی به کارآمدی نظم بینالملل و احساس بیعدالتی جمعی در میان ملتهاست. معترضان با بازتعریف مفاهیم «حقوق بشر»، «مسئولیت اخلاقی جهانی» و «حق ملتها برای تعیین سرنوشت»، فشار از پایین را بر دولتها، شرکتها و نهادهای چندملیتی افزایش دادهاند. آنان در بیانی واحد و جهانی، مجموعهای از خواستههای روشن و انسانی را فریاد میزنند — خواستههایی که اکنون در وجدان عمومی جهان بهصورت اصول اخلاقیِ مشترک تثبیت شدهاند:
– آتشبس فوری و پایان حملات به غزه؛
– رفع کامل محاصره و بازگشایی مسیرهای کمکرسانی بشردوستانه؛
– محاکمه و پاسخگویی عاملان جنایات جنگی و نسلکشی در مراجع بینالمللی؛
– تحریم اقتصادی، نظامی و تجاری اسرائیل تا زمان پایبندی به حقوق بینالملل؛
– بهرسمیت شناختن حق مردم فلسطین برای تعیین سرنوشت و تشکیل دولت مستقل؛
– فشار بر دولتها برای قطع همکاریهای نظامی، تسلیحاتی و فناورانه با اسرائیل
این مطالبات، که در سراسر جهان از لندن تا ژوهانسبورگ و از سانتیاگو تا جاکارتا طنینانداز شدهاند، بازتابی از «عدالت کیهانی» در معنای عینی آن هستند — عدالتی که از دل رنج و ویرانی، به صورت آگاهی جهانی از کرامت انسانی و مسئولیت اخلاقی متولد شده است.
شمای کلی خیزش جهانی — شهرها، کشورها و اعداد
اروپا: کانون اعتراضات گسترده
• آمستردام (هلند): حدود ۲۵۰٬۰۰۰ نفر در تظاهرات «خط قرمز» شرکت کردند. معترضین با لباس قرمز و پرچم فلسطین از میدان موزه تا مرکز شهر راهپیمایی کردند.
• رم (ایتالیا): بیش از ۲ میلیون نفر در اعتراضات سراسری شرکت کردند. در رم حدود ۳۰۰٬۰۰۰ نفر در تجمع حمایت از غزه حضور داشتند.
• برلین (آلمان): شمار معترضین بین «دهها هزار» تا ۱۰۰٬۰۰۰ نفر تخمین زده شده است.
• لندن (بریتانیا): تجمعات بزرگ با حضور هزاران نفر برگزار شد. پلیس نزدیک به ۴۹۲ نفر را بازداشت کرد.
• اسپانیا: مادرید و بارسلون صدها هزار نفر معترض داشتند (بارسلون ~۷۰٬۰۰۰ و مادرید بیش از ۹۰٬۰۰۰ نفر).
• سوئد و اسکاندیناوی: صدها هزار نفر در شهرهای اصلی حضور یافتند.
آسیا و خاورمیانه
• پاکستان (کراچی و دیگر شهرها): هزاران نفر در تظاهرات حمایت از فلسطین شرکت کردند.
• یمن (صنعا): تجمعاتی علیه اشغال و کشتار در غزه برگزار شد.
• کره جنوبی (سئول): حضور فعال در آسیا، با گزارشهای محلی از تظاهرات حمایت از فلسطین.
آفریقا
• آفریقای جنوبی: کیپتاون و دیگر شهرها شاهد تجمعات گسترده بودند، با هزاران نفر معترض در مقابل ساختمانهای دولتی و پارلمان، با بار نمادین قوی به یاد مبارزات ضد آپارتاید.
استرالیا و اقیانوسیه
• سیدنی و ملبورن: در پل بندرگاه سیدنی بیش از ۹۰٬۰۰۰ تا ۳۰۰٬۰۰۰ نفر حضور داشتند، و ملبورن نیز تجمعات همبستگی برگزار کرد.
آمریکای شمالی
• ایالات متحده: نیویورک، لسآنجلس، واشینگتن دیسی، شیکاگو و دیگر شهرها شاهد تجمعات صدها هزار نفری بودند.
• کانادا: تورنتو، مونترال و ونکوور با هزاران معترض در حمایت از فلسطین مشارکت داشتند.
آمریکای لاتین و جنوبی
• برزیل: ریودوژانیرو و سائوپائولو با تجمعات دهها هزار نفری.
• آرژانتین: بوئنوس آیرس چند هزار تا دهها هزار نفر شرکت کردند.
• مکزیک: مکزیکو سیتی و دیگر شهرها شاهد تظاهرات بودند.
• شیلی: سانتیاگو و شهرهای دیگر تجمعاتی حمایتآمیز برگزار کردند.
تحلیل تطبیقی و چشمانداز آینده
گسترش خیزش جهانی در دو سال گذشته در حمایت از مردم فلسطین را میتوان در چارچوب تاریخی جنبشهای عدالتخواهانهی جهانی مورد بررسی قرار داد. این جنبش یادآور اعتراضات گستردهی دههی ۱۹۶۰ و اوایل دههی ۱۹۷۰ میلادی است؛ دورانی پرتنش که در آن جنگ ویتنام زمینهساز شکلگیری موجی از جنبشهای ضدجنگ، بهویژه در دانشگاههای ایالات متحده، شد. همزمان، اروپا نیز شاهد خیزشهای اجتماعی و فکری گستردهای علیه ساختار سرمایهداری جهانی و نظامهای سلطهگر بود. در آن دوران، بسیاری از کشورهای اروپایی فضای اجتماعی و فرهنگی پویایی را تجربه میکردند که به بیداری سیاسی نسل جوان، گسترش آگاهی انتقادی و شکلگیری نوعی همبستگی جهانی انجامید.
در امتداد آن تجربهی تاریخی، خیزش جهانی کنونی علیه نسلکشی اسرائیل را میتوان تبلوری نوین از همان روحیهی اعتراضی و بازتاب زندهی وجدان جمعی بشر دانست. این جنبش، از اروپا تا آسیا، از آفریقا تا قارهی آمریکا و اقیانوسیه، میلیونها انسان را در مطالبهای مشترک برای عدالت، صلح و کرامت انسانی به هم پیوند داده است.
این حرکت نشان میدهد که مسئلهی فلسطین دیگر صرفاً یک مناقشهی منطقهای نیست، بلکه به مسئلهای جهانی بدل شده است که بهطور مستقیم با ارزشهای عدالت، حقوق بشر و مسئولیت اخلاقی جامعهی بینالملل درهمتنیده است.
پرسشهای کلیدی:
– آیا این بیداری جهانی میتواند به تغییرات ساختاری در نظام سیاست بینالملل منجر شود؟
– آیا فشار اجتماعی و کنشهای مردمی قادر است معادلات قدرت و مفهوم مشروعیت سیاسی را در عرصهی جهانی بازتعریف کند؟
پاسخ به این پرسشها، به میزان سازمانیافتگی و تداوم جنبش، هوشمندی فعالان، پیوند مؤثر میان نهادهای مدنی و ساختارهای قدرت، و نقش رسانهها در جهتدهی و تثبیت افکار عمومی بستگی دارد. در هر حال، این خیزش جهانی را میتوان فریادی همصدا علیه بیعدالتی، سکوت و تحریف دانست؛ فریادی که نهتنها بیانگر خشم اخلاقی بشر معاصر، بلکه نشانهای از دگرگونی عمیق در وجدان جمعی جهان است.
این جنبش میتواند سرآغاز مرحلهای نوین در بازتعریف مفاهیمی چون عدالت، مسئولیت اخلاقی و انسانگرایی در نظام بینالملل باشد؛ مرحلهای که در آن، صدای مردم فراتر از دولتها شنیده میشود و معیار قضاوت نه منافع ژئوپولیتیکی، بلکه شأن و کرامت انسان است.