توافق آتش بس در غزه ( ۱۰ اکتبر ۲۰۲۵) سومین آتش بس، بعد از “طوفان الاقصی” (۷ اکتبر ۲۰۲۳) بشمار می رود. این توافق اولین مرحله صلح پیشنهادی ۲۰ ماده ای ترامپ است که شامل:
– اعلام آتش بس
– تعلیق عملیات نظامی اسرائیل
– آغاز فوری ورود کمک های بشردوستانه – امدادی
– عقب نشینی اسرائیل به خطوط مورد توافق
– آزادی گروگان های اسرائیلی و فلسطینی می شود.
آتش بس غزه، ظاهرا بر اساس طرح ۲۰ ماده ای صلح ترامپ تحقق پیدا کرد، ولی، شکست اسرائیل چه در میدان جنگ و چه در صحنه افکار عمومی جهان، شرایط آتش بس و صلح موقت در غزه را فراهم کرده بود. آنچه که ترامپ در این جریان انجام داد عبارت از “اقناع” رهبری اسرائیل به قبول آتش بس بود. یعنی از هر کجای ضرر که برگردید نفع است!
آتش بس غزه، باستثنای صهیونیست های افراطی، هم مورد حمایت اکثریت مردم اسرائیل و هم مردم غزه و فلسطینی ها قرار گرفت، مردمی که نیاز مبرمی به کمک ها بشردوستانه غذایی – امدادی هر چند موقت داشتند. با قبول آتش بس، حماس (جنبش مقاومت اسلامی فلسطین) درایت بی نظیری از خود نشان داد که مورد حمایت همه طیف های سازمانهای مقاومت فلسطینی بود.
شکست اسرائیل بعد از دو سال نسل کشی درغزه
“جنگ، ادامه سیاست به شیوه دیگری است”، یعنی، اقدام به هر جنگ و عملیات نظامی، بخاطر دست یافتن به اهداف سیاسی خاصی صورت می گیرد، و شکست یا پیروزی در جنگ نیز با معیار دست یافتن، و یا، دست نیافتن به اهداف سیاسی مورد نظر سنجیده می شود. از این منظر، جنبش آزادی خواهی و استقلال طلبی مردم فلسطین در مجموع، علی رغم تحمل ضربات سهمگین انسانی، اقتصادی … به پیروزی بزرگی دست یافت که بی سابقه بود.
طرح و هدف مشترک آمریکا و اسرائیل به بهانه آزادی گروگان های اسرائیلی
نسل کشی علیه مردم عادی غزه – به بهانه آزاد سازی گروگان ها – ابزاری برای خلع سلاح و انحلال حماس، و همه سازمانهای مسلح جنبش مقاومت فلسطین، و بدنبال آن تبعید و پراکنده کردن جمعیت غزه به کشورهای عربی، و تبدیل غزه به یک منطقه گردشگری بین المللی، یا به قول ترامپ “ریویرا” در ساحل دریای مدیترانه، و گماشتن تونی بلر به عنوان فرماندار کلنی جدیدغزه، بود. آنها تا تهیه فیلم های بازاریابی برای فروش مسکن و اموال فلسطینی ها نیز پیش رفتند! اما سرانجام، هیچکدام از طرح های فوق محقق نشد، و تبعید فلسطینی ها از وطن شان شکست خورد و فروپاشید. *
ترامپ ادعا می کند که بانی آتش بس و صلح در غزه است. اما این ادعا حقیقت ندارد. زیرا، آنها اگر می توانستند، قرار بود غزه را ظرف دو ماه تصرف، و به اهداف خود در غزه تحقق بخشند. ضرب المثل عربی می گوید: “سلاح ها بر همه کلمات حکومت می کنند.” توافق در غزه بزور سلاح حاصل شد. توافق آتش بس در نتیجه مقاومت فلسطینی ها رخ داد. ترامپ مجبور شد در خطاب به ناتانیاهو بگوید: “شما نمی توانید با تمام دنیا بجنگید.”
در تمامی مناطقی که اسرائیل مجبور به عقب نشینی شد، بلافاصله نیروهای امنیتی فلسطین مستقر شدند.
“آوی ایساخاروف”، تحلیلگر مطالعات عربی روزنامه اسرائیلی “یدیعوت آهارونوث”، می گوید: “حماس در صحنه سیاسی و بین‌المللی در برابر اسرائیل پیروز شده است.”
او مشاهدات خود را چنین بیان می کند:
“هر بازدید از شهری در اروپا، میزان شکست سیاسی اسرائیل را آشکار می‌کند. حماس در بسیج توده‌های مردم اروپا در همبستگی با خود موفق بوده است، جایی که دولت اسرائیل شکست خورد. چه کسی این موفقیت را فراهم کرده است؟
جنگ ۱۲ روزه با ایران
در ایران هم همین اتفاق افتاد. اگر موشک‌های ایران به اهدافی حساس در اسرائیل ضربه نمی زدند، آیا آمریکا و اسرائیل حملات خود به ایران را متوقف می کردند؟
بعد از عملیات “طوفان الاقصی” وقتی صحبت از فلسطین می شود، سخن، با عبارت قبل از ۷ اکتبر و بعد از ۷ اکتبرآغاز خواهد شد. اسرائیل خانه های فلسطینی ها را مصادره کرد، بیمارستان ها، مدارس، دانشگاه ها و مساجد و کلیساهای شان را ویران کرد. اما، نتوانست اراده و ایمان فلسطینی ها به آزاد و مستقل زیستن را از بین ببرد. فلسطینی ها بعد از طوفان الاقصی دستاوردهای زیادی بدست آوردند:
– افسانه شکست ناپذیری اسرائیل بزرگ پایان یافت.
– کشور فلسطین در سطح جهانی به رسمیت شناخته شد.
– واکنش در نزد افکارعمومی جهان و نیز یهودی های غیر صهیونیست علیه سیاستهای اشغال و سرکوب مردم فلسطین به اوج رسید، و حقانیت فلسطین در مبارزه علیه رژیم آپارتاید مورد قبول عامه قرار گرفت.
– بعد از این، اسرائیلی ها دیگر هر جای جهان بروند با غرور و تکبر نخواهند توانست بگویند، من اسرائیلی هستم. زیرا مشروعیت دولت اسرائیل و “توافق نامه های ابراهیم”اش زیر سوال رفته است.
– اسرائیل هزاران سرباز خود را از دست داد، سلامت روحی و روانی سربازان اش از هم پاشید.
– “سندروم غزه” در جامعه اسرائیل سربرآورد، اعتراضات جدی به وضع موجود در داخل اسرائیل شدت فوق العاده ای یافت.
– بخش گردشگری و صنعت و کل اقتصاد اسرائیل به شدت آسیب دیدند.
– مهاجرت به اسرائیل متوقف، و یک میلیون اسرائیلی تاکنون اسرائیل را ترک کردند….
و البته، فلسطین بهای سنگین، ناگزیر و اجتناب ناپذیری برای دفاع از موجودیت خود پرداخت کرد.
بعد از این چه باید کرد ؟
تا این مرحله، فلسطین، ترکیه، روسیه، چین، ایران، و صد ها میلیون مردم بپاخاسته در سراسر جهان از این توافق خوشحال و راضی اند. دیدگاه غالب این است که “اراده مقاومت، اسرائیل را مجبور به قبول آتس بس کرد.” اما هنوز، کار به اتمام نرسیده است. زیرا، اسرائیل بدون شک حملات خود را از سر خواهد گرفت. جلوگیری از این حملات حیاتی است. اما، کاری که در مقابل حملات اسرائیل باید انجام شود نیز، حیاتی است.
فلسطینی‌ها تاکنون، آنچه که در توان داشتند را انجام دادند بعد از این نیز خواهند داد. حالا، نوبت کشورهای منطقه است. یک نیروی نظامی بازدارنده برای متوقف کردن آمریکا – اسرائیل باید ایجاد شود. اتحاد کشورهای ترکیه، روسیه، چین و کشورهای منطقه، از جمله ایران، مصر، پاکستان، عربستان …. نیز ضروری است. این اتحاد، تنها راه متوقف کردن اسرائیل – آمریکا و متحدین اروپایی آنهاست. این اتحاد نه تنها برای دفاع از فلسطین، بلکه برای دفاع از منافع ملی و آتی خود این کشورها، که زیر تهدید فزاینده آمریکا و اسرائیل و متحدین آنها قرار دارند، امری حیاتی است.
توضیح:
* یکی از دستاورد های مهم مقاومت فلسطین در مقابل تجاوز و نسل کشی صهیونیزم افشای چهره واقعی و ریاکاری حامیان رژیم نسل کش اسرائیل و در راس آنها آمریکا بود. حمایت های همه جانبه و نامحدود آمریکا نشان داد که اسرائیل، یک کشور مستقل نیست، بلکه نیروی نیابتی – ضربتی آمریکا در منطقه بوده، و بدون آمریکا قادر به ادامه حیات نخواهد بود.
کشورهای متمدن اروپا که مشغله شان دادن درس دموکراسی و حقوق بشر … به جهانیان است، به مدت دو سال نظاره گر و حامی نسل کشی اسرائیل درغزه بودند. بدون شک، آنها منتظر بودند که اسرائیل، همچنان که وعده آنرا داده بود کار حماس و غزه را در عرض دو ماه یکسره کند. طولانی شدن تحقق وعده اسرائیل، سبب طولانی شدن انتظار آنها نیز گردید. سرانجام، اعتراضات و تظاهرات میلیونی در سراسر اروپا برآورده شدن انتظار آنها را تبدیل به یاس کرد. برسمیت شناختن دولت مستقل فلسطین با شرط و شروط بنی اسرائیلی، آنهم بدنبال دو سال نظاره کردن نسل کشی و ویرانی غزه، دورویی و ریاکاری اروپای متمدن را نیز برملا کرد. بعد از این همراه اسرائیل، حنای اروپای متمدن نیز رنگی نخواهد داشت. چرا که اروپای متمدن نیز همراه رژیم آپارتاید اسرائیل در مسیرسقوط اخلاقی و سیاسی محتوم قرار گرفته است.
